انهار
انهار
مطالب خواندنی

(۲۸۰) داستان وحدت {اقدامات مرحوم آیةالله العظمی بروجردی}

بزرگ نمایی کوچک نمایی
بسم الله الرحمن الرحیم
داستان وحدت {اقدامات مرحوم آیةالله العظمی بروجردی}
    
اقدامات آیةالله العظمی بروجردی برای وحدت مسلمانان
آیةالله العظمی بروجردی در درس خارج فقه خود در بعضی از مواقع، ‌فتاوی علمای عامه را بیان می‌کردند و می‌فرمودند: سیر تاریخ فقه اسلامی با مطالعه در فتاوی عامه روشن‌تر می‌شود. به همین منظور آقا شیخ محمدتقی قمی را به مصر فرستادند تا به عنوان یک عالم شیعه‌ ارجح علمای دارالتقریب حضور داشته باشد و نماینده آیة‌الله در مرکز علمای اهل سنت یعنی الازهر مصر بود و با رؤسای الازهر تماس داشت و نامه‌ها مبادله می‌کرد. در اثر فعالیت‌ها و اقدامات آیة‌الله بود که شیخ شلتوت در یک فتوای تاریخی اعلام کرد:‌ «اگر کسی پیرو مذهب خمسه از جمله شیعه باشد،‌ شخص مسلمان می‌تواند در فروع به هریک از آنان رجوع کند.» با این فتوا مذاهب شیعه برای اولین بار از طرف یک عالم سنی به رسمیت شناخته شد و در دانشگاه الازهر کرسی تدریس مستقل برای آن در نظرگرفته شد.
پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ ‌مسئله‌ وحدت مسلمانان و تقویت مذاهب اسلامی، مورد اهتمام جدی آیةالله العظمی بروجردی بود و معتقد بود که میان مسلمانان مشترکات زیادی وجود دارد که از طریق آن‌ها می‌توان به تفاهم و وحدت رسید. لذا ایشان از آغاز مرجعیت به مسئله‌ وحدت میان مذاهب توجه می‌کرد و اعتقاد داشت که سامان دادن به این موضوع از وظایف هر عالم شیعی است. در بخشی از کتاب «شکوه شیعه» که توسط مرکز اسناد انقلاب اسلامی منتشر شده درباره اقدامات آیةالله العظمی بروجردی در راستای تقریب مذاهب آمده است:
     
آیةالله العظمی بروجردی طرح بعضی از مباحث را از جمله اینکه چه کسی خلیفه بود و کدام بر حق است و کدام بر باطل؛ ‌برای امروز جامعه اسلامی را بحثی بی‌فایده می‌دانست و خطاب به عالمان شیعه می‌گفت: مسئله خلافت امروز نیاز مسلمانان نیست که با هم دعوا بکنیم،‌ هر که بود امروز چه نتیجه‌ای به حال مسلمین دارد؟ آنچه امروز به حال مسلمین مفید است، ‌این است که بدانند احکام را از چه مأخذی اخذ بکنند.
     
شهید مطهری نیز می‌گوید: یکی از مزایای معظم له توجه و علاقه فراوانی بود که به مسئله وحدت اسلام و حسن تفاهم و تقریب مذاهب اسلامیه داشت، این مرد چون به تاریخ اسلام و مذاهب اسلامی آشنا بود، می‌دانست که سیاست حکام گذشته در تفرقه و دامن زدن آتش اختلاف، چه اندازه تأثیر داشته است و هم توجه داشت که در عصر حاضر نیز سیاست‌های استعماری از این تفرقه حداکثر استفاده را می‌کنند و بلکه آن را دامن می‌زنند و هم توجه داشت که دوری شیعه از سایر فرق سبب شده است که آنها شیعه را نشناسند و درباره آنها تصوراتی دور از حقیقت بنمایند.
     
به این جهات بسیار علاقمند بود که حسن تفاهمی بین شیعه و سنی برقرار شود که از طرفی وحدت اسلامی که منظور بزرگ این دین مقدس است، تأمین گردد و از طرف دیگر، شیعه و فقه شیعه و معارف شیعه، آن طور که هست، به جامعه تسنن که اکثریت مسلمانان را تشکیل می‌دهند، معرفی شود، از حسن تصادف چند سال قبل از زعامت و ریاست معظم له که هنوز ایشان در بروجرد بودند، «دارالتقریب بین المذاهب اسلامیه»، به همت جمعی از روشنفکران سنی و شیعه تأسیس شده و معظم له در دوره زعامت خود تا حد ممکن با این فکر و با این مؤسسه کمک و همکاری کرد.
      
برای اولین بار بعد از چند صد سال، بین زعیم روحانی شیعه وزعیم روحانی سنی، «شیخ عبدالمجید سلیم» و بعد از فوت او «شیخ محمود شلتوت»، مفتی حاضر و رئیس جامع الازهر، روابط دوستانه برقرار شد و نامه مبادله گردید... معظم له عاشق و دلباخته این موضوع بود و مرغ دلش برای این موضوع پر می‌زد. عجیب این است که از دو منبع موثق شنیدم که در حادثه قلبی‌ای که منجر به فوت ایشان شد، بعد از حمله قلبی اول که عارض شد، مدتی بیهوش بوده‌اند، بعد به هوش آمدند، قبل از آنکه توجهی به حال خود بکنند و در این موضوع حرفی بزنند، موضوع تقریب مذاهب و وحدت مسلمانان را مطرح می کنند و می گویند: «من آرزوها در این زمینه داشتم.»
 
***فتوای تاریخی شیخ شلتوت تحت تأثیر فعالیت‌های آیة‌الله بروجردی***
 
آیةالله العظمی بروجردی در درس خارج فقه خود در بعضی از مواقع، ‌فتاوی علمای عامه را بیان می‌کردند و می‌فرمودند: سیر تاریخ فقه اسلامی با مطالعه در فتاوی عامه روشن‌تر می‌شود. به همین منظور آقا شیخ محمدتقی قمی را به مصر فرستادند تا به عنوان یک عالم شیعه‌ ارجح علمای دارالتقریب حضور داشته باشد و نماینده آیة‌الله در مرکز علمای اهل سنت یعنی الازهر مصر بود و با رؤسای الازهر تماس داشت و نامه‌ها مبادله می‌کرد. در اثر فعالیت‌ها و اقدامات آیة‌الله بود که شیخ شلتوت در یک فتوای تاریخی اعلام کرد:‌ «اگر کسی پیرو مذهب خمسه از جمله شیعه باشد،‌ شخص مسلمان می‌تواند در فروع به هریک از آنان رجوع کند.»
     
با این فتوا مذاهب شیعه برای اولین بار از طرف یک عالم سنی به رسمیت شناخته شد و در دانشگاه الازهر کرسی تدریس مستقل برای آن در نظرگرفته شد.

  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  


پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -