انهار
انهار
مطالب خواندنی

(۳) در باره سقط جنین

بزرگ نمایی کوچک نمایی
بسم الله الرحمن الرحیم
در باره سقط جـنـیـن
    
سقط جنین
(۱) حرام است.
(۲) گناه کبیره و نابخشودنی است.
(۳) مانند برخی از گناهان کبیره دیه و کفاره دارد.
    
سقط جنین یکی از گناهان کبیره است که در فتواهای آیات عظام هم ممنوع اعلام شده است.
به نسبت میزان روزهای گذشته از بارداری جنین، کفاره و دیه نیز تعیین می شود.
انسان نباید در آفرینش خدا دخالت کند.
مراقبت از جنین در رحم، بر عهده مادر است و کاری بسیار واجب می باشد.
مادر باید تمام تلاش هود را به کار گیرد تا شرایط لازم برای حفظ سلامت جنین فراهم گردد.
اگر مادر به دون ضرورت، سقط جنین کند علاوه بر کاری حرام، باید دیه و کفاره هم بدهد. و البته از دیه، ارثی به مادر نمی رسد.
    
کفاره سقط جنین
سقط جنین حرام و از گناهان کبیره است و مرتکب آن باید توبه کند و کفاره (دو ماه روزه متوالی) دارد.
    
دیه سقط جنین
دیه جنین از قرار ذیل است:
جنین از وقتی که در رحم قرار می گیرد، به مدت ۴۰ روز، نطفه است. و دیۀ اسقاط آن در این مدت ۲۰ مثقال شرعی طلای سکه دار است که هر مثقال، هیجده نخود است.
پس از آن، ۴۰ روز علقه یعنی خون بسته شده است و دیۀ آن ۴۰ مثقال است.
بعد، ۴۰ روز مضغه یعنی پارۀ گوشتی است، که دیۀ آن ۶۰ مثقال است.
پس از آن به صورت استخوان می شود، و دیۀ آن ۸۰ مثقال است.
بعد گوشت روییده و صورت بندی می شود، و دیۀ آن ۱۰۰ مثقال است.
همین که روح در آن دمیده شد.
اگر جنین، پسر باشد دیۀ او هزار مثقال و اگر دختر باشد ۵۰۰ مثقال شرعی طلای سکه دار است.
در تمام این دوره ها اگر به جای هر یک مثقال طلا، ده درهم نقره بدهند کافی است و اگر زن حامله از روی عمد کاری کند که جنین او سقط شود باید دیۀ آن را به تفصیلی که بیان شد به وارث جنین بپردازد و خود او از این دیه ارث نمی برد.
البته اگر ورثۀ جنین، مادر را ببخشند، پرداخت دیه از مادر ساقط می شود.
در جنینی که روح در آن دمیده شده است، کفاره قتل بر مادر واجب می باشد.
اما در هر حال تا زنده به دنیا نیامده باشد مطلقاً قصاص ندارد.
    
اسحاق بن عمّار گوید: روزی به امام کاظم (علیه السلام) عرض کردم: زنی از ترس حاملگی، برای سقط جنین خود دارو می خورد.
حضرت فرمود :جایز نیست.
عرض کردم: هنوز در مرحله نطفه است. فرمود: نخستین چیزی که آفریده می شود نطفه است.
در زمان آقا  رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلّم) دختران را زنده به گور می‌کردند و در حال حاضر به‌روش‌های دیگر، بچه را در رحم مادر سقط می‌کنند؛ ماهیت این دو کار فرقی با هم ندارد؛ از موارد شایع سقط جنین، می‌توان به چند مورد اشاره کرد:
(۱) سقط در دوران عقد به‌خاطر ترس از آبرو اشاره کرد در حالی که این امر، تنها یک فرهنگ غلط است و هیچ مانع شرعی ندارد.
(۲) ترس والدین از عدم تأمین مخارج نگهداری فرزند.
خدای متعال در سوره طلاق، خطاب به این افراد می‌فرماید: « وَ یَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لایَحْتَسِبُ » و او را از جایى که گمان ندارید، روزى می‌‏دهد.
نقل است که خداوند متعال خطاب به حضرت موسی (علی نبیّنا و آله و علیه السلام) می‌فرماید: «ای موسی، همان‌گونه که من عبادت فردایت را نمی‌خواهم تو هم رزق فردایت را نخواه، توکل کن، به تو داده می‌شود».
    
فتاوای مراجع تقلید:
آیةالله العظمی امام خمینی:
ختم بارداری به دلایل اقتصادی، حتی اگر خانواده در شرایط دشوار مالی قرار بگیرند، و یا به علت سن مادر و یا کثرت فرزندان مجاز نیست. حتی اگر مادر دچار اختلال روانی نیز باشد سقط جنین برای او مجاز نیست.
    
آیةالله العظمی امام خامنه ای:
سقط جنین شرعاً حرام است و در هیچ حالتی جایز نبوده و توبه جدی از آن لازم است و باید دیه سقط جنین پرداخت شود که ‏اگر علقه باشد دیه آن چهل دینار است و اگر مضغه باشد شصت دینار است و اگر استخوان بدون گوشت باشد هشتاد ‏دینار است و دیه به وارث جنین با رعایت طبقات ارث پرداخت می‏شود ولی وارثی که مباشر سقط جنین بوده از آن، سهمی ‏ندارد.‏ دینار شرعی معادل سکه طلا به وزن یک مثقال شرعی (۶ /۳ گرم) می باشد و قیمت آن را می توان از بازار بدست آورد.
سقط جنین در هر شرایطی حرام است، مگر آنکه استمرار حاملگی برای حیات مادر خطرناک باشد که در این صورت سقط جنین قبل از ولوج روح اشکال ندارد، ولی بعد از دمیدن روح جایز نیست، حتی اگر ادامه حاملگی برای حیات مادر خطرناک باشد، مگر آنکه استمرار بارداری، حیات مادر و جنین هر دو را تهدید کند و نجات زندگی طفل به هیچ وجه ممکن نباشد، ولی نجات زندگی مادر به تنهایی با سقط جنین امکان داشته باشد.
    
سوال: آیا از بین بردن نطفه ی منعقد شده ای که در رحم مستقر شده، قبل رسیدن به مرحله ی علقه که تقریباً چهل روز طول می کشد، جایز است؟ و اصولاً در کدام یک از مراحل ذیل سقط جنین حرام است:
۱. نطفه ی استقرار یافته در رحم؛ حالتی که منی وارد رحم زن شود و بین تخم ذکور و تخمک اناث، امتزاج حاصل گردد که آن را لقاح نیز می گویند.
۲. علقه؛ علقه به معنای خون بسته، دومین مرحله از مراحل جنینی است.
۳. مضغه؛ مرحله ای که جنین شبیه گوشت جویده شده است.
۴. عظام (قبل از دمیدن روح)؛ مرحله ای از جنین که استخوان ها به وجود می آیند.
پاسخ : از بین بردن نطفه بعد از استقرار آن در رحم و همچنین سقط جنین در هیچ یک از مراحل بعدی جایز نیست.
    
آیةالله العظمی سیستانی:
انداختن حَمْل پس از انعقاد نطفه، جایز نیست و دیه وکفاره (دو ماه روزه متوالی) دارد، مگر این که باقی ماندن حمل برای مادر ضرر جانی داشته باشد، یا مستلزم حرج شدیدی باشد که معمولاً تحمل نمی‏شود، که در این صورت قبل از دمیدن روح و جان گرفتن جنین اسقاط آن جایز است، و بعد از آن مطلقاً جایز نیست و اگر مادر حمل خود را بیاندازد، دیه آن بر مادر واجب است و باید آن را به پدر یا دیگر ورثه‏ اش بپردازد.
اگر پدر حمل را بیاندازد، دیه‏ اش بر او واجب است و باید آن را به مادر بپردازد.
اگر پزشک این عمل را انجام دهد، دیه بر او واجب است، مگر اینکه وارث ببخشد، هر چند اسقاط جنین به درخواست پدر و مادر باشد. و کافی است در دیه جنین پس از جان گرفتن آن پرداختن پنج هزار و دویست و پنجاه مثقال نقره، اگر جنین پسر باشد، و نصف این مقدار اگر دختر باشد. و ـ بنابر احتیاط واجب ـ دیه جنینی که در رحم بمیرد نیز همین مقدار است.
اگر جنین جان نداشته باشد در صورتی که نطفه باشد کافی است در دیه آن یکصد و پنج مثقال نقره و اگر خون بسته باشد دویست و ده مثقال، و اگر گوشت باشد سیصد و پانزده مثقال و اگر استخوان داشته باشد چهارصد و بیست مثقال، و اگر اعضا و جوارحش کامل باشند پانصد و بیست و پنج مثقال.
بنابر احتیاط واجب، فرقی بین پسر و دختر در فرض جان نداشتن نیست و دمیده شدن روح در نطفه در ماه چهارم است مگر اینکه توسط دستگاه های جدید غیر از آن ثابت گردد.
    
آیةالله العظمی صافی گلپایگانی:
کشتن جنین مطلقاً حرام است و دیه دارد که به وارث او در صورتی که سبب سقط نباشند می رسد و چنانچه ولوج روح هم شده باشد (جنین روح داشته باشد) کفاره هم دارد ولی تا زنده به دنیا نیامده باشد مطلقاً قصاص ندارد.
    
آیةالله العظمی سبحانی:
سـقط جنین توسط هر کسی و با هر وسیله ای جایز نیست. اگر مادر در غیر ضرورت کاری کند که فرزندش سقط شود علاوه بر اینکه فعل حرامی را مرتکب شده، باید دیه آن را بپردازد و از آن دیه چیزی به خود مادر به عنوان ارث نمی رسد. حفاظت از بچه در رحم واجب است. (یعنی مادر باید تمام شرایط لازم جهت حفظ و سلامتی بچه را فراهم کند.)
    
آیةالله العظمی مکارم شیرازی:
اسقاط جنین حرام است، ولی هرگاه جنین در مراحل ابتدایی باشد، و به صورت انسان کامل در نیامده باشد، و باقیماندن جنین در آن حالت و سپس تولّد ناقص آن به تصدیق اهل اطّلاع متدیّن باعث عسر و حرج شدید برای پدر و مادر گردد، پایان دادن به حاملگی جایز است، و احتیاطاً باید دیه را بدهند و دیه جنین بر کسانی است که در سقط دست داشته اند، و چنانچه مادر با میل و اختیار، خود را در اختیار طبیب قرار داده که سقط کند نیمی از دیه بر عهدۀ اوست و باید علاوه بر پرداخت دیه از گناه بزرگی که مرتکب شده اند بطور جدی توبه کنند و با اعمال نیک آینده گذشته را جبران نمایند و توجه داشته باشید جنین قبل از آن که روح در آن دمیده شود دارای پنج مرحله است، نطفه، علقه، مضغه، عظام و لحم و دیۀ آن بنابر احتیاط واجب به شرح زیر است:در بیست روز اوّل که نطفه است، ۱۵ مثقال معمولی طلا، و در بیست روز دوّم که علقه است، ۳۰ مثقال، و در بیست روز سوّم که مضغه است، ۴۵ مثقال، و در بیست روز چهارم که عظام است، ۶۰ مثقال، و در بیست روز پنجم که لحم است، قبل از آن که خلقت جنین کامل شود و در شکم مادر به حرکت درآید ۷۵ مثقال، و پس از دمیدن روح در پسر دیۀ کامل و در دختر نصف دیۀ کامل تعلّق می گیرد.
    
آیةالله العظمی وحیدخراسانی:
سقط جنین در صورتی که پدر و مادر یا یکی از آنها مسلمان باشند جایز نیست و بنابر احتیاط واجب از سقط جنینی که پدر و مادرش هر دو غیر مسلمان باشند باید اجتناب نمود.

  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -