بسم الله الرحمن الرحیم
آیا اگر کسی خروج ماه صفر {و فرا رسیدن ماه ربیع الأول} را بشارت دهد اهل بهشت میشود؟
نقل حدیثی اما استفاده خرافی از آن به منظور تخریب دین
نقل و منتشر شده است که آقا رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلّم) فرموده اند: هر کسی مرا به خروج ماه صفر بشارت دهد من او را به بهشت بشارت میدهم.
چند سالی است در اواخر ماه صفر، افرادی ناآگاه پیامکی را برای یکدیگر ارسال میکنند که آقا رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلّم) فرموده است: هر کسی مرا بخروج ماه صفر بشارت دهد من او را به بهشت بشارت میدهم.
هرچند این مطلب را میرزا جواد آقا ملکی تبریزی در «المراقبات» خود آورده است ولی سندی برای آن ذکر نفرموده است و در هیچ یک از جوامع روائی شیعه و سنّی و کتب معتبر روائی سندی برای بشارت به پایان ماه صفر از سوی آقا رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلّم) وجود ندارد.
بنا داریم ضمن بیان متن کامل حدیث، منظور صحیح و دقیق حدیث را که برگرفته از یک حدیث است، بیان کنیم تا معلوم شود که متأسفانه حدیث با مفهوم اشتباهی اطلاع رسانی شده است.
در متن عربی حدیث چنین آمده: فَمَنْ بَشَّرَنِی بِخُرُوجِ آذَارَ فَلَهُ الْجَنَّة... در حالی که در پیامکها آمده است کسی که پایان ماه صفر را بشارت دهد بهشت برای اوست!!
در حالی که از حدیث به درستی استفاده نشده است!!
لذا ما متن کامل حدیث را ارائه و إجمالاً بررسی میکنیم.
متن دقیق و کامل حدیث:
عَنْ سَعِیدِ بْنِ جُبَیْرٍ عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ قَالَ: کَانَ النَّبِیُّ (صَلَی اللهُ عَلَیهِ وَ آله وَ سَلَّم) ذَاتَ یَوْمٍ فِی مَسْجِدِ قُبَا وَ عِنْدَهُ نَفَرٌ مِنْ أَصْحَابِهِ فَقَالَ أَوَّلُ مَنْ یَدْخُلُ عَلَیْکُمُ السَّاعَةَ رَجُلٌ مِنْ أَهْلِ الْجَنَّةِ فَلَمَّا سَمِعُوا ذَلِکَ قَامَ نَفَرٌ مِنْهُمْ فَخَرَجُوا وَ کُلُّ وَاحِدٍ مِنْهُمْ یُحِبُّ أَنْ یَعُودَ لِیَکُونَ أَوَّلَ دَاخِلٍ فَیَسْتَوْجِبَ الْجَنَّةَ فَعَلِمَ النَّبِیُّ (صَلَی اللهُ عَلَیهِ وَ آله وَ سَلَّم) ذَلِکَ مِنْهُمْ فَقَالَ لِمَنْ بَقِیَ عِنْدَهُ مِنْ أَصْحَابِهِ إِنَّهُ سَیَدْخُلُ عَلَیْکُمْ جَمَاعَةٌ یَسْتَبِقُونَ فَمَنْ بَشَّرَنِی بِخُرُوجِ آذَارَ فَلَهُ الْجَنَّةُ فَعَادَ الْقَوْمُ وَ دَخَلُوا وَ مَعَهُمْ أَبُوذَرٍّ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ فَقَالَ لَهُمْ فِی أَیِّ شَهْرٍ نَحْنُ مِنَ الشُّهُورِ الرُّومِیَّةِ فَقَالَ أَبُوذَرٍّ قَدْ خَرَجَ آذَارُ یَا رَسُولَ اللَّهِ فَقَالَ (صَلَی اللهُ عَلَیهِ وَ آله وَ سَلَّم) قَدْ عَلِمْتُ ذَلِکَ یَا أَبَاذَرٍّ وَ لَکِنِّی أَحْبَبْتُ أَنْ یَعْلَمَ قُومِی أَنَّکَ رَجُلٌ مِنْ أَهْلِ الْجَنَّةِ وَ کَیْفَ لَا یَکُونُ ذَلِکَ وَ أَنْتَ الْمَطْرُودُ عَنْ حَرَمِی بَعْدِی لِمَحَبَّتِکَ لِأَهْلِ بَیْتِی فَتَعِیشُ وَحْدَکَ وَ تَمُوتُ وَحْدَکَ وَ یَسْعَدُ بِکَ قَوْمٌ یَتَوَلَّوْنَ تَجْهِیزَکَ وَ دَفْنَکَ أُولَئِکَ رُفَقَائِی فِی الْجَنَّةِ الْخُلْدِ الَّتِی وُعِدَ الْمُتَّقُونَ.
ابن عبّاس گوید: روزى آقا رسول اکرم (صَلَی اللهُ عَلَیهِ وَ آله وَ سَلَّم) به چند تن از اصحابشان که در مسجد قبا در خدمت وى بودند، فرمودند: «نخستین شخصى که اکنون بر شما وارد شود مردى از اهل بهشت است»؛ چون این سخن را از آن بزرگوار شنیدند، گروهى از ایشان برخاسته و بیرون رفتند و هر یک از آنان قصد داشت که سریعتر مراجعت نماید تا خود نخستین وارد شونده باشد و در نتیجه بهشتى گردد.
آقا رسول اکرم (صَلَی اللهُ عَلَیهِ وَ آله وَ سَلَّم) به نیّت آنان پىبرد و به باقى مانده اصحابش که نزد وى بودند فرمود: «بزودى چند تن بر شما وارد مىشوند که از جهت زودتر رسیدن در حال سبقت از یکدیگرند، پس هر کدام از آنان که مرا به خروج «آذار» مژده دهد اهل بهشت است»، سپس آنان که بیرون رفته بودند بازگشتند و أبوذر نیز همراهشان بود، آنگاه آقا رسول اکرم (صَلَی اللهُ عَلَیهِ وَ آله وَ سَلَّم) به ایشان فرمود: «ما اکنون در کدام یک از ماههاى رومى بسر مىبریم؟ أبوذر گفت: یا رسول الله آذار به پایان رسیده است. آقا رسول اکرم (صَلَی اللهُ عَلَیهِ وَ آله وَ سَلَّم) فرمود: اى أباذر آن را مىدانستم و لیکن دوست داشتم قوم من بفهمند که تو مردى از اهل بهشت مىباشى و چگونه چنان نباشد، حال آنکه پس از من به دلیل علاقهات به اهل بیتم تو را از حرم من دور گردانند و تنها زندگى خواهى نمود و تنها خواهى مرد و قومى که عهده دار مراسم کفن و دفنت بشوند بسبب تو سعادتمند گردند و در بهشت جاودانى که به پرهیزگاران نوید داده شده همراه من خواهند بود.» (1)
پس همانطور که ملاحظه میشود بشارت پایان ماه آذار علامتی است برای معرفی بهشتی بودن اباذر؛ در حقیقت آقا رسول اکرم (صَلَی اللهُ عَلَیهِ وَ آله وَ سَلَّم) در قالب این جمله خواستند به اصحاب بفرمایند که جناب ابوذر (علیه السلام) از اهل بهشت است.
در حقیقت به اصطلاح علم حدیث؛ در این حدیث مورد مخصص است یا به عبارت دیگر این حدیث قضیة فیالواقعة است یا به عبارت دیگر از این حدیث نمیتوان الغای خصوصیت کرد؛ یعنی حدیث موردی است و قابلیت تعمیم ندارد و نمیتواند الان برای ماها مورد استناد قرار گیرد.
علاوه بر این؛ بفرض هم که اینگونه باشد و چنین حدیثی ذکر شده باشد اما آقا رسول اکرم (صَلَی اللهُ عَلَیهِ وَ آله وَ سَلَّم) فرمودند: « فَمَنْ بَشَّرَنِی بِخُرُوجِ آذَارَ فَلَهُ الْجَنَّةُ » و آذار از ماههای رومی است
و بدانیم که هر سال و همیشه هر ماه رومی یا شمسی با یکی از ماههای قمری مطابق میشود و اینگونه نیست که همیشه آذار با صفر مطابق باشد.
منابع:
1- معانی الأخبار ص205 و علل الشرایع ج1 ص175.
2- روضة المتقین فی شرح من لا یحضره الفقیه مرحوم مجلسی، ج13، ص3.
تبدیل یک حدیث به شبهه
بدانیم که ماه صفر هیچ فرقی با ماههای دیگر ندارد و اصلاً چنین روایتی وارد نشده است که مردم پایان ماه صفر یا آغاز ربیعالاول را به آقا رسول اکرم (صَلَی اللهُ عَلَیهِ وَ آله وَ سَلَّم) مژده دهند تا بهشتی شوند و یا ...؛ بلکه کلمه صفر یا اول ربیع توسط دشمنان مُغرض با کمک جُهّال به این صورت نقل شده تا به شکل شبهه شایع گردد تا:
اولاً: از یک سو وقایع تاریخی را تحریف شود
ثانیاً: از سوی دیگر خرافهگرایی را در اذهان عمومی مسلمین ترویج شود
ثالثاً: سپس خود دروغپردازان این گرایشات خرافی را نقد کنند و حتی مؤمنان را استهزاء کنند.
این حدیث در باب «معنى قول النبی (صَلَی اللهُ عَلَیهِ وَ آله وَ سَلَّم) فَمَنْ بَشَّرَنِی بِخُرُوجِ آذَارَ فَلَهُ الْجَنَّةُ» از کُتُب معانی الاخبار و علل الشرایع مرحوم شیخ صدوق و روضة المتقین فی شرح من لا یحضره الفقیه مرحوم مجلسی، ج13، ص3 و با سلسلهی سند ذیل بیان شده:
حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ أَحْمَدَ الشَّيْبَانِيُّ وَ أَحْمَدُ بْنُ الْحَسَنِ الْقَطَّانُ وَ الْحُسَيْنُ بْنُ إِبْرَاهِيمَ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ هِشَامٍ الْمُؤَدِّبُ وَ عَلِيُّ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ الوَرَّاقُ وَ عَلِيُّ بْنُ أَحْمَدَ بْنِ مُوسَى بْنِ عِمْرَانَ الدَّقَّاقُ قَالُوا حَدَّثَنَا أَبُو الْعَبَّاسِ أَحْمَدُ بْنُ يَحْيَى بْنِ زَكَرِيَّا الْقَطَّانُ قَالَ حَدَّثَنَا بَكْرُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ حَبِيبٍ قَالَ حَدَّثَنَا تَمِيمُ بْنُ بُهْلُولٍ عَنْ أَبِيهِ عَنْ أَبِي الْحَسَنِ الْعَبْدِيِّ عَنْ سُلَيْمَانَ بْنِ مِهْرَانَ عَنْ سَعِيدِ بْنِ جُبَيْرٍ].
خرافه ای زشت تر از خرافه قبل: دقّ الباب مساجد {دقّ الباب هفت مسجد!!!}
این خرافه، از خرافهی مژده پایان صفر بی سندتر و بی منطقتر است و به همین دلیل شاهدیم که بیشتر بازیچه و دستآویز کسانی شده است که حتی برای حضور در مقابل مساجد، تقیّدی نداشته و شئون مسجد را نیز رعایت نمیکنند. حتی دختران و پسران نامحرم، در کنار هم و با بدحجابی کامل، نصف شب مقابل مساجد میایستند که مثلاً دق الباب کرده و مژده دهند و در عین حال که در همان حالت نیز غرق در گناه هستند، وارد بهشت شوند!
این رفتارها که بیشتر تقلید از فرهنگ و رسوم کلیسایی میباشد، نه تنها در اسلام و بالتبع عقلانیت جایی ندارد و خرافه است، بلکه موجب وهن (اهانت) اسلام نیز میشود و به همین دلیل شاهد ترویج آن از سوی کسانی هستیم که گرایش و تقید خاصی هم به اسلام ندارند. که البته مؤمنان و مسئولین مساجد به ویژه فُضلا و روحانیت و اهل علم باید به شدت این گونه خرافات را تکذیب کنند و اجازه انجام و رواجش را ندهند.
چنانچه مقام معظم رهبری در پاسخ استفتایی در مورد دقّ الباب مساجد، ضمن نهی، امر به جلوگیری از آنان نمودند:
«عمل فوقالاشاره مستند روایی ندارد و شیوه قابل تأیید نیست، اگر چه اصل اذکار و ادعیه و طلب حاجات از خداوند متعال عمل پسندیده است، لیکن اشکال در شیوه عمل به نحو یاد شده است. آقایان علماء اعلام - دامت افاضاتهم - و مؤمنین - ایدهم الله تعالی - با پند و اندرز و موعظه و نصیحت از رواج چنین رفتارهایی که چه بسا ممکن است منتهی به وهن مذهب شود، جلوگیری کنند».
حادثه ای تلخ در یکی از مساجد کاشان بخاطر انجام یک خرافه
متاسفانه چند سال قبل برخی از افراد ناآگاه به خیال اینکه اگر در کنار در مسجدی شمع روشن کنند حاجت روا می شوند آخر شب اقدام به روشن کردن شمع در کنار در مسجدی نمودند که پس از رفتن آنها شمع می افتد و فرشهای کنار در مسجد آتش می گیرد و آتش به داخل مسجد زبانه می کشد و حدود ۱۵۰ میلیون تومان یا بیشتر به مسجد خسارت مالی می خورد و برای چند ماه نماز جماعت در مسجد تعطیل می شود و وقت مردم به بنایی و رفع خرابیها و سوختگیهای مسجد هدر میرود.