انهار
انهار
مطالب خواندنی

صحيح بودن تيمم به برخی از اجزای زمين

بزرگ نمایی کوچک نمایی

مسأله 723- تيمّم به خاک، ريگ، كلوخ و سنگ اگر پاک باشند، صحيح است و به گِل پخته ـ مانند آجر و كوزه ـ نيز صحيح است.

مسأله 724- تيمّم بر سنگ گچ و سنگ آهک و سنگ مرمر سياه و ديگر اقسام سنگ‌ها صحيح است؛ ولی تيمّم به جواهر مثل سنگ عقيق و فيروزه باطل است و به احتياط واجب با بودن خاک يا چيز ديگری كه تيمّم به آن صحيح است، به گچ و آهک پخته هم تيمّم نكند و اگر به خاک و مانند آن دسترسی ندارد و امر داير است بين گچ يا آهک پخته و ميان غبار يا گِل، بايد به احتياط واجب بين تيمّم به هر دو جمع كند.

مسأله 725-اگر خاک، ريگ، كلوخ و سنگ پيدا نشود، بايد به گرد و غباری كه روی فرش و لباس و مانند اين‌ها نشسته و ظاهر است، تيمّم کند و چنانچه غبار در لای لباس و فرش باشد، تيمّم به آن صحيح نيست، مگر نخست دست بزند تا روی آن غبارآلوده شود و سپس تيمّم كند و چنانچه گرد پيدا نشود، بايد به گِل تيمّم كند و اگر گل هم پيدا نشود، به احتياط مستحب، بدون تيمّم نماز بگزارد و به احتياط واجب قضای آن را به‌جا آورد.

مسأله 726- اگر بتواند با تكاندن فرش و مانند آن خاک تهيه كند، تيمّم به گرد باطل است و اگر بتواند گِل را خشک، و از آن خاک تهيه كند، تيمّم به گِل باطل است.

مسأله 727-كسی كه آب ندارد، اگر برف يا يخ داشته باشد، چنانچه ممكن است بايد آن را آب كند و با آن وضو بگيرد يا غسل كند و اگر ممكن نيست و چيزی هم كه تيمّم به آن صحيح است ندارد، به احتياط مستحب بدون وضو و تيمّم نماز بگزارد و به احتياط واجب بعداً قضا كند.

مسأله 728- اگر با خاک و ريگ چيزی مانند كاه كه تيمّم به آن باطل است مخلوط شود، نمیتواند به آن تيمّم كند؛ ولی چنانچه آن چيز به قدری كم باشد كه در خاک يا ريگ ازبين‌رفته شمرده شود، تيمّم به آن خاک و ريگ صحيح است.

مسأله -729اگر چيزی ندارد كه بر آن تيمّم كند، چنانچه ممكن است، بايد به خريدن و مانند آن تهيه كند.

مسأله 730- تيمّم به ديوار گلی صحيح است و به احتياط مستحب با بودن زمين يا خاک خشک، به زمين يا خاک نمناک تيمّم نكند.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  



پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -