انهار
انهار
مطالب خواندنی

احكام وضوي جبيره

بزرگ نمایی کوچک نمایی

چيزی كه با آن زخم و عضو شكسته يا پاره‌شده را میبندند و دارويی كه روی زخم و مانند آن میگذارند، جبيره ناميده میشود.

مسأله 339 -اگر در يكی از اعضای وضو زخم يا دُمل يا شكستگی يا پارگی باشد، چنانچه روی آن باز است و نجس نيست و آب برای آن ضرر ندارد، بايد به صورت رايج وضو گرفت.

مسأله 340 - اگر زخم يا دُمل يا شكستگی يا پارگی در صورت و دست‌هاست و روی آن باز است و آب ريختن روی آن ضرر دارد، چنانچه اطراف آن را با رعايت ترتيب ـ يعنی از بالا به پايين ـ بشويد، كافی است و اگر كشيدن دست تر بر آن ضرر ندارد، بهتر است كه دست تر بر آن بكشد و سپس پارچهٔ پاكی روی آن بگذارد و دست تر را روی پارچه هم بكشد و چنانچه اين مقدار هم ضرر دارد يا زخم نجس است و نمیشود آب كشيد، بايد اطراف زخم را به گونه‌ای كه در وضو ذكر شد، از بالا به پايين بشويد و بنا بر احتياط مستحب پارچهٔ پاكی روی زخم بگذارد و دست تر روی آن بكشد و اگر گذاشتن پارچه ممكن نيست، شستن اطراف زخم كافی است و در هر صورت تيمم لازم نيست، هرچند راجح است.

مسأله 341 - اگر زخم يا دمل يا شكستگی يا پارگی در جلوی سر يا روی پاهاست و روی آن باز است، چنانچه تمام محل مسح زخم باشد كه نتواند آن را مسح كند، بايد پارچهٔ پاكی روی آن بگذارد و روی پارچه را با تری آب وضو كه در دست مانده مسح كند و بنا بر احتياط مستحب تيمم كند و اگر گذاشتن پارچه ممكن نباشد، بايد به جای وضو تيمم كند.

مسأله 342- اگر روی دمل يا زخم يا شكستگی يا پارگی بسته باشد، چنانچه بازكردن آن ممكن است و زحمت و مشقّت ندارد و آب هم برای آن ضرر ندارد، بايد روی آن را باز كند و وضو بگيرد؛ چه زخم و مانند آن در جای شستن باشد؛ مانند صورت و دست‌ها؛ يا در جای مسح كشيدن باشد؛ نظير جلوی سر و روی پاها.

مسأله 343-اگر زخم يا دمل يا شكستگی يا پارگی در صورت يا دست‌ها باشد و بتوان روی آن را باز كرد، چنانچه ريختن آب، روی آن ضرر دارد و كشيدن دست تر ضرر ندارد، واجب است دست تر روی آن بكشد.

مسأله 344- اگر نمیشود روی زخم را باز كرد، ولی زخم و چيزی كه روی آن گذاشته شده پاک است و رسانيدن آب به زخم ممكن است و ضرر و زحمت و مشقت هم ندارد، بايد آب را با رعايت ترتيب ـ يعنی از بالا به پايين ـ به روی زخم برساند و چنانچه زخم يا چيزی كه روی آن گذاشته شده نجس باشد، اگر آب كشيدن آن و رسانيدن آب به روی زخم بدون ضرر و مشقت ممكن باشد، بايد آن را آب بكشد و هنگام وضو آب را به زخم برساند و در صورتی كه آب برای زخم ضرر دارد، يا رسانيدن آب به روی زخم ممكن نيست، يا زخم نجس است و نمیتوان آن را آب كشيد، بايد اطراف زخم را بشويد و اگر جبيره پاک است، روی آن را مسح كند و اگر جبيره نجس است، يانمیتوان روی آن را دست تر كشيد ـ مثلاً دارويی است كه به دست میچسبد ـ پارچه پاكی را به گونه‌ای كه جزء جبيره حساب شود، روی آن بگذارد و دست تر روی آن بكشد و اگر اين هم ممكن نيست، احتياط واجب جمع بين شستن اطراف و تيمّم است.

مسأله 345- اگر جبيره تمام صورت يا تمام يكی از دست‌ها را فراگرفته باشد، باز احكام جبيره جاری و وضوی جبيره‌ای كافی است و چنانچه بيشتر اعضای وضو را گرفته باشد، بنا بر احتياط بايد بين عمل جبيره و تيمم جمع كند، اگرچه كفايت تيمم در اين صورت بعيد نيست؛ ولی اگر تمام اعضای وضو را گرفته باشد، بايد تيمّم کند.

مسأله 346- لازم نيست جبيره از جنس چيزهايی باشد كه نماز در او جايز است، بلكه اگر از حرير يا از اجزاءِ حيوانی كه خوردن گوشت آن جايز نيست بوده باشد، مسح بر آن نيز جايز است؛ ليكن در صورت امكان، بايد آن را برای نماز بردارد.

مسأله 347 -كسی كه در كف دست و انگشت‌ها جبيره دارد و هنگام وضو دست تر روی آن كشيده است، میتواند سر و پا را با همان رطوبت مسح كند؛ يا از جاهای ديگر وضو رطوبت بگيرد.

مسأله 348 - اگر جبيره تمام پهنای روی پا را گرفته، ولی مقداری از طرف انگشتان و مقداری از طرف بالای پا باز است، بايد جاهايی كه باز است روی پا را، و جايی كه جبيره است روی جبيره را مسح كند.

مسأله 349- اگر در صورت يا دست‌ها چند جبيره باشد، بايد ميان آن‌ها را بشويد و اگر جبيره‌ها در سر يا روی پاها باشد، بايد بين آن‌ها را مسح كند و در جاهايی كه جبيره است، بايد به دستور جبيره عمل كند.

مسأله 350 -اگر جبيره بيشتر از معمول اطراف زخم را گرفته و برداشتن آن ممكن نيست، بايد به دستور جبيره عمل كند و بنا بر احتياط واجب تيمم هم انجام دهد و اگر برداشتن جبيره ممكن است، بايد جبيره را بردارد، پس اگر زخم در صورت و دست‌هاست، اطراف آن را بشويد و چنانچه در سر يا روی پاهاست، اطراف آن را مسح كند و برای جای زخم به دستور جبيره عمل كند.

مسأله 351- اگر در اعضای وضو، زخم، جراحت و شكستگی يا پارگی نيست، ولی به علّت ديگری آب برای همه دست و صورت ضرر دارد، بايد تيمم كند و به احتياط مستحب وضوی جبيره‌ای هم بگيرد و چنانچه برای مقداری از دست و صورت ضرر دارد، بعيد نيست شستن اطراف آن كافی باشد؛ ولی احتياطاً تيمم ترک نشود.

مسأله 352 -اگر قسمتی از اعضای وضو را رگ زده است و نمیتواند آن را آب بكشد، يا آب برای آن ضرر دارد، چنانچه روی آن بسته است، بايد به دستور جبيره عمل كند و اگر بستن يا پارچه گذاشتن ممكن نيست، پس از شستن اطراف، تيمم كند.

مسأله 353- اگر در اعضای وضو يا غسل چيزی چسبيده است كه برداشتن آن ممكن نيست، يا به قدری مشقّت دارد كه نمیشود تحمل كرد، بايد به دستور جبيره عمل كند و احتياط مستحب تيمّم كردن است.

مسأله 354 -غسل جبيره‌ای مانند وضوی جبيره‌ای است؛ ولی بنا بر احتياط واجب بايد آن را ترتيبی به‌جا آورند؛ نه ارتماسی.

مسأله 355- كسی كه وظيفهٔ او تيمم است، اگر در بعضی از اعضای تيمّم او زخم يا دمل يا شكستگی يا پارگی باشد، بايد به دستور وضوی جبيره‌ای، تيمّم جبيره‌ای انجام دهد.

مسأله 356 -كسی كه بايد با وضو يا غسل جبيره‌ای نماز بگزارد، اگر بداند تا آخر وقت عذرش برطرف نمیشود، میتواند در اوّل وقت نماز بگزارد؛ ولی چنانچه اميد دارد تا پايان وقت عذر او برطرف شود، بنا بر احتياط مستحب صبر كند و اگر عذر او برطرف نشد، در آخر وقت نماز را با وضو يا غسل جبيره‌ای به‌جا آورد.

مسأله 357 -اگر انسان برای مرضی كه در چشم اوست، موی چشم خود را بچسباند، به گونه‌ای‌كه آب به آن نرسد، بايد وضو و غسل را جبيره‌ای انجام دهد و بنا بر احتياط تيمّم هم بكند.

مسأله 358- كسی كه بر اثر خصوصيت زخم يا بيماری، نمیداند وظيفه‌اش تيمّم است يا وضوی جبيره‌ای، بنا بر احتياط واجب بايد هر دو را به‌جا آورد.

مسأله 359- نمازهايی را كه انسان با وضوی جبيره‌ای خوانده، صحيح است و پس از برطرف شدن عذر او، برای نمازهای بعدی هم لازم نيست كه وضو بگيرد؛ ولی اگر برای آنكه نمیدانسته تكليفش جبيره است يا تيمّم، هر دو را انجام داده باشد، بايد برای نمازهای بعدی وضو بگيرد.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  



پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -