انهار
انهار
مطالب خواندنی

موارد لزوم وضو

بزرگ نمایی کوچک نمایی

مسأله 331 -برای شش چيز وضو گرفتن واجب است: 1. برای نمازهای واجب غير از نماز ميّت. 2. برای سجده و تشهّد فراموش شده، اگر پیش از انجام دادن آن‌ها وضو باطل شده باشد. 3. برای طواف واجب خانهٔ كعبه. 4. اگر نذر يا عهد كرده يا قسم خورده باشد كه وضو بگيرد. 5. اگر نذر كرده باشد كه جايی از بدن خود را به خطّ قرآن برساند. 6. برای شستن قرآنی كه نجس شده يا بيرون آوردن آن از چاه يا مکان آلوده به نجاست در صورتی كه وادار باشد دست يا جای ديگر بدن خود را به خطّ قرآن برساند؛ ولی چنانچه معطّل شدن به مقدار وضو، بیاحترامی به قرآن باشد، بايد بدون اينكه وضو بگيرد، قرآن را از مکان يادشده بيرون آورد؛ يا اگر نجس شده آب بكشد و تا ممكن است، از دست گذاشتن به خطّ قرآن خودداری كند.

مسأله 332- مسّ كردن خطّ قرآن ـ يعنی رسانیدن جايی از بدن به خطّ قرآن ـ برای كسی كه وضو ندارد، حرام است؛ ولی اگر قرآن را به زبان فارسی يا به زبان ديگر ترجمه كنند، مسّ آن بدون وضو اشكال ندارد، چنان‌که مسّ سیدیهای قرآن بدون وضو اشكال ندارد.

مسأله 333 - جلوگيری بچه و ديوانه از مسّ خطّ قرآن واجب نيست؛ ولی اگر مسّ كردن آنان بیاحترامی به قرآن باشد، بايد از آن جلوگيری شود.

مسأله 334- كسی كه وضو ندارد، حرام است اسم خدای متعالی را به هر زبانی نوشته شده باشد مسّ كند؛ همچنين است بنا بر احتياط واجب مسّ اسم مبارک پيغمبر و امام و حضرت زهرا در صورتی كه هتک حرمت شمرده شود.

مسأله 335 -اگر در غير وقت نماز براي اينكه با طهارت باشد به قصد قربت وضو بگيرد يا غسل جنابت كند، صحيح است، چنان‌كه نزديک وقت نماز هم اگر به قصد مهيّا بودن برای نماز وضو بگيرد، اشكال ندارد.

مسأله 336 -كسی كه يقين دارد وقت داخل شده، اگر نيّت وضوی واجب كند و پس از وضو بفهمد وقت داخل نشده، وضوی او صحيح است.

مسأله 337- مستحب است انسان برای نماز ميّت، زيارت اهل قبور، رفتن به مسجد و حرم معصومان:وضو بگيرد؛ همچنين مستحب است برای همراه داشتن قرآن و خواندن و نوشتن آن، مسّ حاشيهٔ قرآن و برای خوابيدن، وضو بگيرد؛ نيز مستحب است كسی كه وضو دارد، دوباره وضو بگيرد و اگر برای يكی از اين كارها وضو بگيرد، هر كاری را كه بايد با وضو انجام داد، میتواند آن را به‌جا آورد؛ مثلاً میتواند با آن وضو نماز بگزارد.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  



پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -