انهار
انهار
مطالب خواندنی

مطالبی مختصر پیرامون فقه، فقیه و احکام شرع

بزرگ نمایی کوچک نمایی
بسم الله الرحمن الرحیم
مطالبی مختصر پیرامون فقه، فقیه و احکام شرع
 
فهرست موضوعات:
(1) معنای فقه:
(2) فقه یکی از علوم سه گانه
(3) «فقه» در اصطلاح عُلما
(4) تاریخچه علم فقه 
(5) فقه در قرآن 
(6) فقه در روایات
(7) موضوع علم فقه
(8) نقش بصیرت افزایی فقه
(9) ادعایی که اغراق نیست
(10) قلمرو فقه 
(11) برخی از موضوعاتی که باید فقه حدود آن را تبیین سازد:
(12) فقه در اصطلاح
(13) فقیه در اصطلاح
(14) اهداف فقیهان و رسالت مرجعیت
(15) اهتمام و خدمات فقهاء و مراجع عظام شیعه
(16) وظیفه طلاب علوم دینی به ویژه طلاب علم فقه
 
(1) معنای فقه:
فقه، یعنی درک کردن و فهمیدن.
فقه یعنی استنباط احکام شرع منابع اربعه.
فقه معلوماتی پیرامون موضوعات و احکام عبادی و معاملات:
(1) احکام عبادب مانند: نماز، روزه، حج، و...
(2) احکام معاملات مانند: خرید و فروش، شرکت، جعاله و... .
 
(2) فقه یکی از علوم سه گانه
عَن أبی الحَسَنِ مُوسی (علیه السلام) قالَ: دَخَلَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله و سلّم) الْمَسْجِدَ فَإِذَا جَمَاعَةٌ قَدْ أَطَافُوا بِرَجُلٍ فَقَالَ: مَا هَذَا؟ فَقِيلَ: عَلَّامَةٌ، فَقَالَ: وَ مَا الْعَلَّامَةُ؟ فَقَالُوا لَهُ: أَعْلَمُ النَّاسِ بِأَنْسَابِ الْعَرَبِ وَ وَقَائِعِهَا وَ أَيَّامِ الْجَاهِلِيَّةِ وَ الْأَشْعَارِ وَ الْعَرَبِيَّةِ، قَالَ: فَقَالَ النَّبِيُّ (صلی الله علیه و آله و سلّم): ذَاكَ عِلْمٌ لَا يَضُرُّ مَنْ جَهِلَهُ وَ لَا يَنْفَعُ مَنْ عَلِمَهُ، ثُمَّ قَالَ النَّبِيُّ (صلی الله علیه و آله و سلّم): إِنَّمَا الْعِلْمُ ثَلَاثَةٌ: آيَةٌ مُحْكَمَةٌ أَوْ فَرِيضَةٌ عَادِلَةٌ أَوْ سُنَّةٌ قَائِمَةٌ وَ مَا خَلَاهُنَّ فَهُوَ فَضْل‌.
{آقا امام هفتم} ابوالحسن موسی (عليه السلام) فرمود: رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلّم) وارد مسجد شد و بناگاه جمعى را دید گرد مردى را گرفتند، فرمود: این چیست؟ گفتند: علامّه است، فرمود: علّامه يعنى چه؟ گفتند: داناترين مردم است انساب عرب و نبردهای عرب و ایام جاهليت و اشعار عرب و علوم عربیت، فرمود که پيغمبر (صلی الله علیه و آله و سلّم) فرمود: اين علمى است كه ندانستن آن زيانى ندارد و دانستنش سودى ندهد. سپس پيغمبر (صلی الله علیه و آله و سلّم) فرمود: همانا علم سه {چيز} است: آيه محكم، فريضه عادله، سنت زنده و پابرجا، و جز اينها فضل است.
اصول کافی با ترجمه مرحوم آیةالله شیخ محمد باقر کمره ای، ج1، ص88.
(3) «فقه» در اصطلاح عُلما
کلمه «فقه» در اصطلاح علما، خصوصاً فقها، غالباً بلکه فقط به «احکام» اختصاص یافته و امروزه از کلمه «فقه» مسائل عملی و عبادی و معاملاتی اسلام؛ از واجب و حرام و مستحب و مکروه و مباح و... فهمیده می شود.
به عبارتی دیگر علمای اسلام با الهام از روایت فوق الذکر، تعالیم اسلامی را به سه بخش «عقاید»، «اخلاق» و «احکام و قوانین عملی» تقسیم کرده‌اند. آنان کلمه «فقه» را فقط در مورد «احکام و قوانین عملی» به کار برده‌اند.
 
(4) تاریخچه علم فقه 
چون علم نورانی «فقه» یکی از علوم سه گانه ای است که با عنایت شارع سبحان و اولیاء دین (علیهم السلام) برای الهی و نورانی شدن جامعه و بشریت؛ لزوم رعایت و اجراء آن تأکید نموده است؛ لذا به تناسب زمان و به وجود آمدن شرایطی جدید دامنه علم فقه نیز به مرور زمان گسترده‌ شده و موضوعات مختلف و جدیدی {مسائل مسحدثه} به تدریج در آن لحاظ شده است.
امروزه «فقه و احکام شرعی» دارای مباحثی طولانی و مفصّل است و البته بسیاری از مسائل هم هست که باید در علم فقه جایگاهش به نفصیل ذکر شود، و لذا حقّاً علم فقه از اوجب علومی است که همواره باید مورد تدریس و تدرُّس و تحصیل قرار گیرد تا به نیازهای جامعه در هر شُغل و کاری جواب دهد و مؤمنین در هیچ موضوعی سردرگم نمانند.
 
(5) فقه در قرآن 
در قرآن کریم از کلمه و مشتقات فقه، در برخی از آیات یاد شده مانند:
(1) وَ اِنْ مِنْ شَیْ‌ءٍ اِلاَّ یُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ وَ لکِنْ لا تَفْقَهُونَ تَسْبِیحَهُمْ.
و هیچ چیز نیست مگر آنکه شاکرانه او را تسبیح می‌گوید ولی شما تسبیح آنان را در نمی‌یابید
(2) قالُوا یا شُعَیْبُ ما نَفْقَهُ کَثِیراً مِمَّا تَقُولُ.
گفتند‌ ای شعیب بسیاری از آنچه می‌گویی در نمی‌یابیم
(3) فَلَوْ لا نَفَرَ مِنْ کُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طائِفَةٌ لِیَتَفَقَّهُوا فِی الدِّینِ.
چرا از هر فرقه‌ای از آنان گروهی رهسپار نشوند که دین پژوهی کنند
 
(6) فقه در روایات:
(1) قال رسول الله (صلی‌ الله ‌علیه ‌و ‌آله ‌و سلّم): ما عُبِداللهُ بِشَیءٍ اَفضَلَ من فقهٍ فی دینه.
خداوند به چیزی برتر از بصیرت یافتن در دین او عبادت و پرستش نشده است
(2) قال الصادق (علیه السلام): اذَا ارادَ اللَّهُ بِعَبْدٍ خَیْراً فَقَّهَهُ فِی الدّینِ.
هرگاه خداوند خیر و سعادت بنده‌ای را بخواهد او را در دین، بصیر و آگاه می‌گرداند.
(3)  قال الصادق (علیه السلام): لَوَدِدْتُ أَنَّ أَصْحَابِي ضُرِبَتْ رُءُوسُهُمْ بِالسِّيَاطِ حَتَّى يَتَفَقَّهُوا .
ميخواهم با تازيانه بر سر اصحابم بزنند تا دين را خوب بفهمند.
 
(7) موضوع علم فقه
موضوع فقه بیان قوانین و مقررات عملی فردی و اجتماعی اسلام برای مسلمان است.
 
(8) نقش بصیرت افزایی فقه
بصیرت داشتن در دین؛ همواره مورد تأکید خاصّ معصومین (علیهم‌ السّلام) بوده است.
(1) قال رسول الله (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم): انَّ لِکُلِّ شَیءٍ دِعامة و دعامة هذا الدین، الفقه.
هر چیزی پایه و اساسی دارد، پایه و اساس این دین، فقه است.
(2) قال أمیرالمؤمنین علی (علیه السّلام): یا بُنیّ... تَفقَّه‌ْ فی الدین فاِنَّ الفقهاءَ، وَرَثَةُ الانبیاء.
ای فرزندم، به دنبال بصیرت یافتن در دین باش، همانا فقها وارثان پیامبرانند.
 
(9) ادعایی که اغراق نیست
اگر ادعا شود با توجه به ارزش و اهمیت فقه؛ در مواردی جایگاه فقه مقدم بر سایر علوم است، زیرا:
اولاً: مصالح معنوی و منافع حلال مؤمنین در رعایت و اجرای احکام فقهی است.
ثانیاً: سعادت بشر در پرستش خوب و رضایت خداوند در عمل صحیح و کسب حلال است و علم فقه مقدّمه ساز این سعادت و رضایت و پرستش خوب است.
 
(10) قلمرو فقه 
فقه در موضوعات مختلف نیاز بشری؛ دخالت ارزشمندی نموده و با امر و نهی فقهی و شرعی زندگی بشر را زیبا و شیرین نموده است و نیازهای او را با جذّابیّت در:
(1) حوزه تن و جسم،
(2) روح و روان،
(3) ارتباط با خدا، برآورده و تنظیم ساخته و به تناسب هر کدام از این سه مورد، فرامینی سهل و ساده و آسان صادر نموده است.
 
(11) برخی از موضوعاتی که باید فقه حدود آن را تبیین سازد:
(1) بیمه،
(2) بورس،
(3) بازار یابی شبکه ای،
(4) مسائل بانکی،
(5) تلقیح آزمایشگاهی،
(6) فرزند خوانده،
(7 الی ...) و...،
 
(12) فقه در اصطلاح:
فقه در اصطلاح، به استنباط احکام شرع از روی اجتهادِ مجتهد، اطلاق می‌شود.
 
(13) فقیه در اصطلاح:
فقیه در اصطلاح به کسانی می گویند که احکام شرعی را با ادلّه اربعه {قرآن، سنّت، عقل و اجماع} با اجتهاد خویش استنباط می کنند.
 
(14) اهداف فقیهان و رسالت مرجعیت
(1) قال رسول الله (صلی ‌الله ‌علیه ‌و ‌آله ‌و سلّم): ان العلماء ورثة الأنبیاء.
علماء وارثان پیامبرانند.
(2) عَنْ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ (عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ) قَالَ: إِذَا مَاتَ اَلْمُؤْمِنُ اَلْفَقِيهُ ثُلِمَ فِي اَلْإِسْلاَمِ ثُلْمَةٌ لاَ يَسُدُّهَا شَيْءٌ .
چون مؤمن فقیهى بميرد، رخنه‌ئى در اسلام افتد كه چيزى آن را نبندد.
کافی ج1، ص38، ح 2.
و چون مؤمنی که فقیه بوده و در شرایط فقاهت و مرجعیت قرار گرفته و لاجرم باید مؤمن {عادل} باشد شامل روایت ذیل نیز می شود که:
(3) ... عَنْ عَلِيِّ بْنِ رِئَابٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا اَلْحَسَنِ اَلْأَوَّلَ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ يَقُولُ: إِذَا مَاتَ اَلْمُؤْمِنُ بَكَتْ عَلَيْهِ اَلْمَلاَئِكَةُ وَ بِقَاعُ اَلْأَرْضِ اَلَّتِي كَانَ يَعْبُدُ اَللَّهَ عَلَيْهَا وَ أَبْوَابُ اَلسَّمَاءِ اَلَّتِي كَانَ يُصْعَدُ أَعْمَالُهُ فِيهَا وَ ثُلِمَ ثُلْمَةٌ فِي اَلْإِسْلاَمِ لاَ يَسُدُّهَا شَيْءٌ لِأَنَّ اَلْمُؤْمِنِينَ حُصُونُ اَلْإِسْلاَمِ كَحُصُونِ سُورِ اَلْمَدِينَةِ لَهَا .
هنگامى كه مؤمن بميرد، فرشتگان و قطعه‌هايى از زمين كه در آن عبادت مى‌كرده و درهاى آسمانى - كه اعمالش از آن بالا مى‌رفته - بر او گريه كنند، و در اسلام رخنه‌اى افتد كه چيزى آن را پر نكند؛ زيرا مؤمنان - همانند دژهاى اطراف شهر - دژهاى اسلام هستند.
کافی ج3، ص254، ح 13.
از سه حدیث بالا مشخص شد که فقیهان وارثان پیامبرانند و چون چنین جایگاهی را دارند همانند پیامبران رسالتشان ابلاغ دین و هدایت بشریت است و فقها و مراجع عظام شیعه در طول تاریخ این چنین بوده اند و میراث گرانبهای انبیاء عظام را که دین و شریعت الهی بوده را از گزند تهاجمات و تحریفات حفظ کرده و پا به پای پیشرفت زمان و مقتضیات هر عصری، کاروان بشریّت را به سوی اهداف بلند و آسمانی پیامبران، هدایت و رهبری نموده اند و با کاوش‌های عالمانه و مدبّرانه خویش، تکلیف انسان‌ها را در حوادث وقایع و حوادث و نیز مسائل مستحدثه روشن ساخته اند.
 
(15) اهتمام و خدمات فقهاء و مراجع عظام شیعه
علماء، محدثین و فقهاء عظام شیعه نهایت سعی و تلاش خود را نموده‌اند تا آنچه از سوی پیامبر اکرم (صلی‌ الله ‌علیه ‌و ‌آله‌ و سلّم) و اهل بیت (علیهم‌السّلام) نقل شده است را حفظ و نگهداری کنند.
لذا علما و فقهاء شیعه:
(1) از یک طرف انبوه روایات فقهی و احکام شرعی را که در علوم مختلف با زحمت و مشقّت فراوان خالصانه گرد آورده‌اند.
(2) از طرف دیگر در طول تاریخ با وضعیتی نابسامان انواع دردها و رنج ها و شکنجه‌ها را بخاطر حفظ دین اسلام تحمّل کرده‌اند، تا به تعهدات و مسئولیت های معنوی خود را در گسترش آئین توحیدی عمل کرده باشند.
 
{{{و اینک طلّاب هستند و ذخایر و میراث گرانبهای برجای مانده ی فقهی و احکام شرع از فقیهان گذشته تا فقیهان کنونی}}}.
 
(16) وظیفه طلاب علوم دینی به ویژه طلاب علم فقه
(1) مطالعه عمیق و دقیق از احکام فقهی و شرعی.
(2) آمادگی برای جهاد علمی و ارشاد مؤمنین به ویژه جوانان
(3) جلوگیری از انحرافات و افکار جُهّال در احکام فقهی و شرعی
(4) تحمّل سختیها و مرارتهای و شکنجه های روحی در مسیر.
ادامه دارد...

  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

ویژه نامه ماه مبارک رمضان




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -