انهار
انهار
مطالب خواندنی

حکم خوردن بـاقی مـانده غذا و قند و شکر داخل دهان هنگام نماز

بزرگ نمایی کوچک نمایی

بسم الله الرحمن الرحیم

حکم خوردن بـاقی مـانده غذا و قند و شکر داخل دهان هنگام نماز

  

آیا اگر هنگام نماز، باقی مانده غذا داخل دهان و لای دندان ها باشد و بخورد، نماز باطل می شود؟

آیات عظام: امام خمینی، خوئی، گلپایگانی، اراکی، فاضل لنکرانی، بهجت، تبریزی، امام خامنه ای، سیستانی، وحید خراسانی، شبیری زنجانی، جوادی آملی، صافی گلپایگانی، مکارم شیرازی، سبحانی، مظاهری: نماز باطل نمی شود.
آیةالله العظمی نوری همدانی: احتياط واجب آن است كه در بين نماز، غذايي را كه لاي دندانها مانده فرو نبرد.

ــــــــــــــــــــ

آیا اگر هنگام نماز، قند و شکر در دهان باشد و کم کم آب شود و فرو رود، نماز باطل می شود؟

آیات عظام: امام خمینی، سبحانی: نمازش اشكال پيدا مي كند.
آیةالله العظمی فاضل لنکرانی: اگر مقصودش آن باشد كه در حال نماز كم كم آب شود و فرو رود، نماز اشكال پيدا می كند.
آیةالله العظمی مظاهری: نماز باطل می شود.
آیةالله العظمی جوادی آملی: گذاشتن مادّه قندی و مانند این ها در دهان و مکیدن تدریجی آن در حال نماز اشکال دارد.
  
آیات عظام: اراكي، گلپايگاني، خوئي، سيستاني، تبريزي، امام خامنه ای، شبیری زنجاني، صافی گلپایگانی، وحید خراسانی، نوری همدانی، مکارم شیرازی: نماز اشكال پیدا نمی کند.
آیةالله العظمی بهجت: بنابر اظهر نماز اشكال پیدا نمی کند.
  
منابع:
توضیح المسائل مراجع، مسأله 1151.
استفتاءات جدید صوم و صلاة آیةالله العظمی خامنه ای (مدّظلّه)ّ به نقل از دفتر معظم له
پاسخ شفاهی دفتر آیةالله العظمی مکار شیرازی (مدّظلّه)
  
اطلاعاتی مرتبط
  
اقسام خوردن:
(1) واجب:
1/ برای حفظ جان،
2/ برای درمان.
  
(2) حرام:
1/ مال حرام، {مال خمس و زکات نداده، مال غصب، مال کسی بدون اجازه مالک}
2/ چیز نجس،
3/ شراب و مسکرات،
4/ چیزهای مضرّ و زیان آور،
5/ از سفره ای که در آن سفره شراب باشد،
6/ از ظرف طلا و نقره،
7/ اگر موجب بطلان نماز شود {مثل خوردن در حال نماز}،
8/ عمداً افطار روزه واجب، مانند ماه رمضان، که علاوه بر باطل کردن روزه، حرام نیز است.
9/ برخی خوردنی ها در حال احرام
10/ بنابر قول برخى، خوردن غذايى که انسان بدان دعوت نشده و نيز در صورت دعوت انفرادى، بردن همراه از قبيل فرزند خود و خوردن وى از آن غذا حرام است. برخى قائل به کراهت آن شده‌اند.
11/ در ظرف نجس.
  
(3) مکروه:
1/ در حال سیری و تا مرز پر شدن معده،
2/ پرخوری،
3/ در حال تخلّی،
4/ عقیقه براى پدر، مادر و ديگر اعضاى خانواده عقیقه دهنده.
5/ غذا خوردن نزد صاحبان عزادار و در منزلشان.
  
(4) مباح:
خوردن بیشتر از حفظ جان
  
(5) مستحب:
1/ خوردن به نیت کسب توانايى در به جا آوردن تکالیف و وظايف بندگى،
2/ گوشت قربانیِ واجب در حج بنابر قول بيشتر فقها، و نيز قربانی.
  
(6) جایز:
1/ خوردن از خانه پدر، مادر، خواهر، برادر، عمو، عمه، دایی، خاله، شوهر، دوست و کسى که کليد خانه‌اش در دست انسان است، به شرط آنکه علم به عدم رضایت آنان نباشد.
در اينکه مراد از «ما مَلَکتُم مَفاتِحَه؛ خانه‌هايى که کليدشان را در اختيار داريد» چه کسى است، اقوال مختلف است. برده انسان؛ کسى که انسان بر او ولایت دارد؛ آنچه انسان در خانه خود مى‌يابد بدون آنکه از آن آگاهى داشته باشد؛ فرزند؛ وکیل انسان در اموال او، و قیم انسان از جمله اين اقوال است.
2/ حقّ المارّه، بنابر قول مشهور، در حدّ متعارف، بدون افساد، از میوه باغ يا مزرعه ديگرى براى کسى که از کنار آن مى‌گذرد با شرایط خاصّ.
3/ آنچه که بر سر عروس و داماد نثار مى شود.
4/ خوردن حرام در حال اضطرار.
5/ بنابر قول برخى، خوردن غذايى که انسان بدان دعوت نشده و نيز در صورت دعوت انفرادى، بردن همراه از قبيل فرزند خود و خوردن وى از آن غذا حرام است. برخى قائل به کراهت آن شده‌اند.
  
منبع: فرهنگ فقه، ج3، ص522 و 523.

  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  


پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -