انهار
انهار
مطالب خواندنی

احکام طلاق

بزرگ نمایی کوچک نمایی

سؤال: زنم پس از ترک منزل حجابش را کنار گذاشته وبه اعمال خلاف شرع مشغول شده، اکنون مى خواهم او را طلاق بدهم اما او از من مهریه اش را (500 دلار) مى طلبد فکر مى کنم از آنجا که او تقاضاى طلاق نموده و با رفتارهایش در ازدواج عهد شکنى نموده است مستحق آن نیست لطفا ً مرا راهنمائى کنید؟

پاسخ: شما مهریه را مدیون هستید و چنانچه او نبخشد باید پرداخت نمائید و مى توانید طلاق اورا منوط به بخشیدن مهر نمائید.

سؤال: برخى خانم‌ها در اثر بستن لوله‌ رحم دیگر خون حیض نمى بینند ، مسأله طهر غیر مواقعه و عده چنین زن‌هایى را بیان نمایید؟

پاسخ: طلاق باید سه ماه پس از آخرین نزدیکى باشد وعده آنها سه ماه است.

سؤال: اگر زن طبق وکالت مرد داراى حق طلاق بوده و هم اکنون مرد به دلیل عدم تمکین زن با اجازه دادگاه تجدید فراش نماید آیا حق طلاق از زن ساقط مى شود یا نه ؟

پاسخ: اگر وکالت در طلاق عام بوده و شامل این فرض هم مى شود زن مى تواند خود را وکالتا از طرف شوهر طلاق بدهد .

سؤال: زنى که به شبهه با کسى نزدیکى کند ، حکمش این است که باید عده طلاق نگه دارد . اکنون حکم فوق شامل کدام یک از حالتهاى زیر مى شود ؟

1 - جایى که اشتباه تنها از ناحیه زن باشد ، نه مرد ؟

2 - جایى که اشتباه از ناحیه هر دو (زن و مرد ) باشد ؟

3 - اگر زوجه منقطعه به شبهه با کسى نزدیکى کند ، از نظر عده تکلیف عده او چیست ( زیرا در نکاح موقت طلاق جارى نیست ) ؟

پاسخ: 1 - احتیاط واجب این است که عده نگه بدارد .

2 - باید عده نگه بدارد و عده آن مثل عده طلاق است .

3 - حتى در نکاح موقت باطل است .

سؤال: زوجه اى با اذن زوج به منزل غیر مسکونى خود منتقل مى شود و سپس زوج وى را طلاق مى دهد . آیا بعد عده را در منزل دوم بگیرد ؟

پاسخ: هر جا که زوج اذن دهد باید بماند .

سؤال: اگر محل سکونت زوجین ، کشتى یا اتومبیل مخصوص باشد آیا زوجه مطلقه باید در همان جا عده نگه دارد ؟

پاسخ: فرق نمى کند .

سؤال: اگر زن و شوهرى طلاق بگیرند و شوهر معتاد باشد آیا زن اجازه دارد فرزندان را تحت مراقبت خود قرار دهد ؟

پاسخ: چنانچه مرد فاقد صلاحیت براى سرپرستى اطفال باشد حق سرپرستى و مراقبت با ما در آنها است .

سؤال: مى دانیم در شرع مقدس اسلام حق طلاق با شوهر است و مرجع یا حاکم شرع در موارد خاص مى تواند زن را مطلقه نماید . این موارد کدامند ؟

پاسخ: یکى در مورد عدم نفقه است و دیگرى در مورد کسى که شوهرش مفقود است و هر کدام شرایطى دارد که مى توانید به رساله عملیه مراجعه کنید .

سؤال: چرا یک زن پس از طلاق گرفتن از همسرش به پدر شوهر سابق خود محرم می ماند؟

پاسخ: حکم شرع است.

سؤال: مردى کسى را وکیل کرده که همسرش را طلاق دهد. همسر براى اینکه زوج دیگر حق رجوع نداشته باشد، مهرش را بذل نموده تا طلاق مبارات صورت پذیرد. وکیل با کسب رضایت موکل، صیغه طلاق مبارات جارى مى کند. آیا حق رجوع براى زوج باقى است؟ نیز در صورتى که زوجه از بذل خود در زمان عده رجوع کند، آیا حق رجوع براى زوج باقى است؟

پاسخ: مبارات در صورتى صحیح است که هر دو از یکدیگر کراهت داشته باشند و اگر فقط از طرف زوجه باشد خلع است و به هر حال اگر با شرایط طلاق خلع یا مبارات انجام بگیرد زوج حق رجوع ندارد مگر اینکه زوجه در عده از بذل خود رجوع کند.

سؤال: خانمى از شوهر خود در دادگاه طلاق مى گیرد آیا او مى تواند طبق قوانین این کشور یعنى آمریکا نصف اموال مرد را بگیرد و در صورت گرفتن آیا مى تواند تقاضاى مهر هم بکند؟

پاسخ: نمی تواند نصف اموال را مطالبه کند مگر مطالبه شرط شده باشد و اگر شرطى که شده مبنى بر طلاق باشد باز هم نمی تواند زیرا طلاق دادگاه شرعیت ندارد و باطل است، و اما مهر با خود عقد واجب می شود و ربطى به طلاق ندارد.

سؤال: من یک ایرانى هستم که در خارج از کشور زندگى مى کنم آیا مى شود با زنى با مشخصاتى مانند زنى مسیحى که حدود یک سال از شوهرش جدا شده ولى از نظر قانون آن کشور هنوز منتظر طلاق مى باشد ولى از نظر مذهبى خودشان جدا شده اند مى شود ازدواج متعه کرد ؟

پاسخ: اگر از نظر شرع آنها و عرف مطلقه مى باشد مانعى ندارد .

سؤال: حکم زنانی که درگیر طلاق می باشند که قطع یقین به طلاق است در این مدت جهت رفع مسائل جنسی چه حکمی دارند ؟

پاسخ: تا طلاق داده نشده است متأهل هستند و ازدواج صحیح نیست و عدّه نیز باید پس از طلاق شروع شود .

سؤال: اگر فردى صیغه طلاق را بغیر عربى بگوید و بعد همسرش را رها کند حکمش چیست و چه کار باید کرد ؟

پاسخ: اگر مى توانسته است طلاق را به عربى بگوید یا وکیل بگیرد ولى عمدا طلاق را به زبان دیگر بگوید صحیح نیست . و باید از راههاى قانونى یا شرعى او را ملزم کنید یا نفقه بدهد وسایر حقوق زوجیت را رعایت نماید یا طلاق صحیح شرعى بدهد .

سؤال: اگر طلاق را با تهدید انشاء کنند آیا صحیح واقع مى وشد یا خیر ؟ و اگر زن با مهر خود مبلغى را بعنوان خلع به شوهر خود ببخشد و سپس فقط به مهر خود رجوع کند و شوهر بگوید اگر به مهر خود رجوع کنى من هم رجوع مى کنم آیا این رجوع صحیح است یا خیر ؟

پاسخ: اگر طلاق بخاطر ترس از تهدید او واقع شده و دفع خطر تهدید بدون طلاق ممکن نبوده است طلاق باطل است . ولى اگر رفع خطر ممکن و میسور باشد هر چند باشکایت و مانند آن طلاق صحیح است . و اما رجوع در صورتى است که زن آنچه را پرداخته است مطالبه کند .

سؤال: اگر شک در صحت طلاق بکنم یا اینکه فرضا طلاق صحیح نباشد آیا لازم است به خانم خبر بدهم و بگوئیم که طلاق صحیح واقع نشده و شوهر فعلى بر تو حرام است یا خیر ؟

پاسخ: اگر طلاق صحیح نبود به احتیاط واجب باید به او خبر مى دادید ولى طلاق (با شک در صحت آن) صحیح است .

سؤال: اگر مردى زن خود را طلاق بدهد و نتواند خبر را به او بدهد آیا مى توان بعد از عده به او رجوع کند ؟

پاسخ: اگر طلاق رجعى باشد تا در عده است مى تواند رجوع کند و بعد از آن نمى شود و همچنین در طلاق بائن نمى وشد رجوع کرد.

سؤال: اگر دختر از شوهر تنفر شد و حقوق خودش را بذل نمود آیا مرد حق سرپیچى دارد ، وآیا حقى براى زن براى طلاق خود دارد؟

پاسخ: طلاق به دست شوهر است ، کگر اینکه حقوق همسرى را رعایت نکند که در این صورت به حاکم شرع باید مراجعه شود که در شرائط خاصى که در رساله ذکر شده است مى تواند مطالبه طلاق نماید .

سؤال: طلاقى که به درخواست زوجه و بدون موافقت زوج واقع مى شود چه نوع طلاقى است ؟ آیا قاضى مى تواند بدون رضایت زوج قبول بذل نماید و راى به طلاق خلع دهد ؟

پاسخ: مواردیکه حاکم شرع مى تواند زن را بدون رضایت زوج طلاق بدهد در جلد 3 منهاج الصالحین از مساله 356 تا 360 با ذکر نوع طلاق در آنها ، بیان شده مراجعه شود ، و اما طلاق زوجه بنحو خلع بدون وکالت از طرف شوهر صورت شرعى ندارد .

سؤال: توضیح دهید آیا طلاق عسر و حرج نیازى به دادن مهریه دارد یا نه و نحوه تلاوت طلاق عسر و حرج به چه شکلى است (رجعى، بائن، خلع، مبارات) و نحوه تلاوت آن را به صورت کامل عربى براى اینجانب بنویسید؟

پاسخ: طلاق به دلیل عسر و حرج شرعیت ندارد بلکه فقط در موارد خاصى حاکم شرع یا وکیل خاص او مى توانند طلاق دهند.

سؤال: اگر در طلاق رجعی زوج بجای رجوع در زمان عده زوجه را متعه سه ماهه کند و در این مدت به او رجوع نکند آیا بعد از انقضاء عده و در ضمن آن سه ماه مدت صیغه هم بگذرد آیا زوجه می تواند با مرد دیگری ازدواج کند آیا نیاز به عده یدگر دارد ؟ با اینکه در مدت صیغه مدخوله نشده ؟

پاسخ: عقد او باطل است پس اگر کاری که موجب رجوع باشد مانند لمس و بوسیدن به قصد رجوع انجام نداده باشد پس از پایان عدّه می تواند ازدواج کند .

سؤال: مردی شیعه زن شیعه خود رابه طریق سنی طلاق داده پس از عده زن با مردی سنی ازدواج کرده اکنون تکلیف زن چیست ؟

پاسخ: عقد دوم باطل است و او همسر مرد اول است .

سؤال: زن و شوهری به قصد متارکه از هم جدا شده و مدتی را بدین منوال گذرانده اند حال پس از مدتی زن به همین جهت که متارکه را که به نیت طلاق انجام شده طلاق شرعی حساب نموده با مرد دیگری ازدواج کرده سؤال این جاست که اولا: طلاق با صرف متارکه و رضایت طرفین بر جدایی محقق می شود؟ ثانیا: در صورت منفی بودن پاسخ حکم ازدواج دوم چیست ؟

پاسخ: اولا ـ محقق نمیشود .

ثانیا ـ ازدواج دوم باطل است و در صورت علم مرد به شوهر داشتن اوبر او حرام ابدی میشودو در صورت جهل به احتیاط واجب حرتم ابدی است .

سؤال: من حدود 18 سال است یکبار از شوهرم جدا شدم و پس از 48 سال رجوع کردیم آیا خواندن صیغه واجب بوده من باید چکار کنم ؟

پاسخ: اگر طلاق شما رجعی بوده رجوع شوهر درست بوده و نیازی به صیغه مجدد نبوده است .

سؤال: آیا اگر در عده طلاق بائن زن رجوع در مهرش نکند زوج می تواند با دادن یک مهری که رضایت زوجه را جلب کند اورا به عقد موقت یا دائم خود در آورد ؟

پاسخ: می تواند .

سؤال: چنانچه مردی به مدت طولانی بدون عذر شرعی با همسرش نزدیکی نکند آیازن می تواند به این دلیل طلاق بگیرد؟

پاسخ: زن به این جهت نمی تواند طلاق بگیرد .

سؤال: زن و یا شوهرى که سالم است حق دارد طلاق و جداى را مطرح کند؟

پاسخ: اگر به هنگام عقد، فریب صورت گرفته باشد یعنى در وقت خواستگارى و عقد خوانى زن و یا مرد خود را سالم معرفى کرده است و عقد مبنى بر سلامت طرفین واقع شده است در این صورت آن کس که فریب خورده حق دارد عقد را بهم بزند و فریبى که موجب حق اختیار مى شود،تنها با سکوت زن و یا ولىّ او ثابت نمى شود اگر مرد عقیده داشته که بیمارى وجود ندارد. اما اگر فریب کارى در میان نبوده ویا مرض او بعد از عقد پیدا شود مرد مى تواند همسرش را مرض ایدز دارد طلاق دهد و اما همسر سالم آیا به مجرد این که شوهرش مریض است و با او نمى تواند مقاربت کند، مى تواند طلاق بخواهد؟در این مسئله دو وجه است.واحتیاط ترک نشود البته اگرشوهرى به کلى همسرش را ترک کند طورى که او بلاتکلیف بماند او مى تواند به حاکم شرع مراجعه کرده و شوهرش را به یکى از دو امر الزام کند یا طلاقش دهد و یا به کلى او راترک نکند.

سؤال: چه زمانى، زن مى تواند از حاکم شرع، در خواست طلاق کند؟

آیا زنى که شوهرش دائم با او بدرفتارى مى کند و یا نیاز جنسى اورا ارضاء نمى کند به طورى که بیم آن مى رود که به او نگاه افتد، مى تواند پیشنهاد طلاق دهد و آیا در چنین صورت، طلاق داده مى شود؟

پاسخ: اگر شوهرى از انجام حقوق همسرش خود دارى کند وپس از اجبارحاکم شرع به رعایت یکى از دو امر (طلاق و یا حسن معاشرت) نتیجه گرفته نشود زن مى تواند از حاکم شرع در خواست طلاق کند و مواردى که زن مى تواند از حاکم شرع در خواست طلاق کند به قرار ذیل است:

1ـ موقعى که شوهر،نفقه و هزینه زندگى همسرش را نپردازد وحاضر به طلاق دادن هم نشود و همچنین اگر شوهرى قادر به پرداخت هزینه نباشد و ازدیگر سو،طلاق هم ندهد.

2ـ اگر شوهرى همسرش را بیازارد و برابر دستور خدا با وى رفتار نیکو کند.

3ـ هرگاه مردى همسرش را رها کرده و او بلا تکلیف گذارد طورى که گویا شوهر ندارد.

و اما درصورتى که مرد فقط نیاز جنسى همسرش را نمى تواند بطور کامل برآورده سازد و بیم آن رود که زن به گناه افتد هر چند که بنابر احتیاط واجب شوهر هر طور که شده از نظر مسائل جنسى همسرش را ارضاء کند و یا او را طلاق دهد با این وجود اگر چنین نکرد بهتر ان است که زن شیوه صبر و انتظار پیشه کند.

سؤال: زنی شوهردار با مردی رابطه داشته شوهرش او را طلاق می دهد آیا اکنون می تواند به عقد آن مردی که با او رابطه داشته در آید؟

پاسخ: زن شوهردار اگر زنا کند، بر مرد زنا کننده – بنابر احتیاط واجب – حرام ابدی می شود، ولی بر شوهر خود حرام نمی شود، و چنانچه توبه نکند و بر عمل خود باقی باشد، بهتر است که شوهر، او را طلاق دهد ولی باید مهرش را بدهد

 


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

ویژه نامه ماه مبارک رمضان




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -