انهار
انهار
مطالب خواندنی

مفقود شدن شوهر

بزرگ نمایی کوچک نمایی

سؤال1599:همسر خانمى مفقود شده و یقین حاصل کردیم که کشته شده است، آیا مى توان با اجازه مرجع تقلید زن را طلاق داد و ازدواج دیگرى بکند؟

پاسخ:چنانچه یقین حاصل شده که شخص از دنیا رفته، زنی از به طلاق ندارد، بلکه پس از عده وفات، مى تواند ازدواج کند و اگر یقین یااطمینان حاصل نشده باشد، لازم است به حاکم شرع مراجعه شود و در این صورت برنامه خاصى دارد که حاکم پیاده مى کند.

سؤال1600:شخصى همسر خود را رها کرده; مدت 2 سال به خارج مى رود و همسرش با تبانى چندنفر با شهادت دروغ که شوهر او مدت 4 سال است که مفقود شده است، باعث مى شود که فردعالمى او را طلاق مى دهد و بعد از عده، با کسى ازدواج مى کند حال شوهر اول برگشته است، حکم او را بیان کنید.

پاسخ:در فرض سوال، عقد دوم باطل است وزن، همسر شوهر اوّل است.

سؤال1601:اینجانب اهل افغانستان مى باشم، از مدت حکومت کمونیسم شوهرم مفقود شد و بعداز 7 سال تفحص، هیچگونه اطلاعى پیدا نکردیم. به علماى منطقه و وکیل مرحوم حضرت امام(قدس سره) مراجعه و با درخواست طلاق، مطلقه ام کردند و عدّه نگهداشتم و بعد ازیکسال صبر و شوهر کردم، آیا این ازدواج خلاف شرع است؟

پاسخ:على القاعده، علماى منطقه و نماینده حضرت امام (قدس سره) همه جوانب مسأله را رعایتکرده و طلاق داده اند; لذا طلاق صحیح و در نتیجه ازدواج بعدى شما نیز صحیح است.

سؤال1602:سربازى پنج سال است که ناپدیدشده است. زنش به پدر شوهر مى گوید یا پیدایش کنید یا طلاقم دهید. کسانى که وکالتىاز حاکم نداشتند جبراً طلاق دادند و او شوهر کرد و بعد معلوم شد شوهرش زنده است،این ازدواج چه حکمى دارد؟

پاسخ:اگر شرایط رعایت نشده باشد،ازدواج دوّم باطل است و وطى دوّمى، وطى شبهه خواهد بود.

سؤال1603:براى فحص از شوهر مفقودالاثر، آیا اعلان در جراید ووسایل ارتباط جمعى مثل رادیو، کفایت مى کند؟

پاسخ:در فرض سوال،اعلان در جراید و رادیو و ارائه عکس شخص مفقود، و درخواست از کسانى که از او خبردارند کافى است.

سؤال1604:آیا عسر و حرج باعث جواز طلاق، براى حاکم مى شود؟ مخصوصاً اگر غیبت به وسیله رفتن و فرار کردن خود زوجمى باشد; یا موردى که منفقى نیست که نفقه زوجه را بدهد.

پاسخ:درصورتى که زوجه براى نداشتن شوهر در حرج است، نه از جهت نفقه، بطورى که در صبر کردن معرضیت فساد است; حاکم پس از گذشتِ مدت چهار سال مى تواند طلاق بدهد.

سؤال1605:زنى که مدتى است شوهرش، مفقودشده و هیچگونه اطلاعى از او در دست نیست، آیا مى تواند خود را مطلقه کرده و با شخص دیگرى ازدواج کند؟

پاسخ:چنانچه یقین به فوت او پیدا کرده، عده وفات بگیرد و پس از آن مى تواند شوهر کند. و اگر یقین به فوت همسر خود ندارد، ولى از ترس وقوع در فساد و نابسامانى زندگى و یا نداشتن زندگى و یانداشتن نفقه، نمى تواند در بلاتکلیفى بسر برد، دراین صورت نیز مجاز است به حاکم شرعمراجعه کند و درخواست طلاق کند و بعد از بررسى و حصول شرائط حاکم او را طلاق دهد وپس از طلاق، احتیاطاً عده وفات گرفته و پس از آن ازدواج کند.

سؤال1606:شوهرِ زنى مفقودالاثر شده و زن علم به فوت او پیدا کردهو ازدواج کرده است. بعد از مدتى شوهر اول برگشته، حکم زن چیست؟

پاسخ:در فرض سوال زن باید از شوهر دوم جدا شود و به شوهر اول حلال است. ولى اگر شوهر دوم با او نزدیکى کرده باشد، باید عدّه نگهدارد.

سؤال1607:هفت سال از شوهرم هیچ اطلاعى نداشتم; بعد از جستجوىبسیار، یقین به فوت او پیدا کردم. و بعد از مدت هفت الى هشت ماه، با فردى ازدواجموقت نمودم; و در این ازدواج یک دختر هم پیدا کردم، و بعد با گرفتن طلاق رسمى ازدادگاه، به ازدواج دائم همان مرد درآمدم، آیا این ازدواج من صحیح است یاخیر؟

پاسخ:از قضیه مورد سوال اطلاع ندارم، ولى حکم کلى مسأله ایناست که اگر زن بین خود و خدا یقین کند که شوهرش فوت شده است، بعد از گذشتن عدّهوفات مى تواند شوهر کند. و در این صورت فرقى بین ازدواج موقت و دائم نیست و کسى همحق اعتراض به او ندارد. بنابراین اگر شما یقین به فوت شوهر خود پیدا کرده اید و پساز آن اقلا چهار ماه و ده روز گذشته و بعد از آن ازدواج موقت یا دائم کرده اید،ازدواج شما شرعاً صحیح و بى اشکال است.

سؤال1608:همسر اینجانب بعد از یک ماه زندگى با من منزل را ترک کرده و تا به حالمراجعه نکرده است. من مدتها بدنبال او گشتم، ولى اثرى از او پیدا نکردم، با وجوداینکه جوان هستم و بدون شوهر ممکن است به فساد کشیده شوم و کسى هم نیست نفقه من رابدهد و راهى هم براى امرار معاش ندارم، وظیفه من را مشخص کنید؟

پاسخ:در فرض سوال کهزوج را پیدا نکرده اید، و امکان دستیابى به زوج هم نیست و به هیچ وجه نمى توانیدحتى با نامه به وى اخطار کنید و امکان تأمین نفقه از مال او نیست، شما مى توانید به حاکم شرع مراجعه کنید و خود را مطلقه کنید. و پس از طلاق عدّه نگهدارید که احتیاط این است عدّه وفات نگهدارید. یعنى پس از طلاق چهار ماه و ده روز صبر کنید. پس ازگذشتن عدّه، ازدواج شما اشکال ندارد.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  


پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -