انهار
انهار
مطالب خواندنی

(۱۹۴) بیمه مطابق با فتاوای آیات عظام:خوئی، وحید خراسانی و سیستانی

بزرگ نمایی کوچک نمایی
بسم الله الرحمن الرحیم
بیمه مطابق با فتاوای آیات عظام: خوئی، وحید خراسانی و سیستانی
    
بيمه يك نوع قراردادي است بين بيمه گر (دولت يا شركت) و بين بيمه كننده (شخص يا  اشخاص) كه بيمه كننده با پرداخت مبلغي به طور ماهيانه يا ساليانه به نام اقساط بيمه به بيمه گر طبق قرارداد خسارت هر نوع ضرر و زياني كه بر بيمه كننده وارد شود و در قرارداد ذكر شده باشد، از بيمه گر دريافت مي كند.
وحید: بیمه قراردادى است بین بیمه كننده و بیمه شونده بر این كه بیمه شونده مالى به بیمه كننده بپردازد ـ چه آن مال عین یا منفعت یا عمل باشد، و چه یك جا و یا به اقساط باشد ـ و در مقابل بیمه كننده خسارتى را كه بر بیمه شونده یا بر دیگرى وارد مى شود به طورى كه در عقد معین شده بپردازد.
سیستانی: بیمه قراردادی است که طبق آن بیمه‌گزار (بیمه شونده) متعهد می‌شود ماهانه، یا سالانه و یا یکباره مبلغ معینی به بیمه‌گر (بیمه‌کننده) بپردازد و در مقابل آن، بیمه‌گر متعهد می‌شود که به بیمه‌گزار یا شخص ثالثی که در قرارداد بیمه معین و قرارداد به نفع او منعقد شده است، مبلغی پول یا پرداختی ثابتی و هر عوض مالی دیگری، در صورت وقوع حادثه‌ای، یا ضرری که در قرارداد بدان تصریح شده است، بپردازد..
مسأله ۲۵- بيمه انواع و اقسام متعددي دارد: بيمه حيات و سلامت بدن - بيمه اموال، چه اموالي كه از خارج خريداري شده باشد و يا موجود در انبارهاي كالاي شخصي و يا عمومي و يا اثاث البيت- بيمه خطر آتش سوزي و غرق در آب و نقص حاصل در كالا و حصول عيب و خرابي در آن –بيمه ماشين شخص ثالث يا تمام بدنه – بيمه كشتي هاي تجارتي و آنچه از اين قبيل است و بيمه اقسام ديگري نيز دارد و چون حكم آنها يكي است لزومي ندارد كه تمام آنها ذكر شود.
*****
وحید: مسأله ۲۸۷۰- بیمه انواع و اقسام متعددى دارد ـ مانند بیمه حیات و بیمه سلامت و بیمه مال ـ و چون حكم آنها یكى است نیازى به بیان اقسام و انواع آن نیست.
سیستانی: مسأله ۲۸۲۸ ـ بیمه انواعی دارد از آن جمله: ۱ ـ بیمه اشخاص در برابر مرگ، بیماری و یا حوادث دیگر. ۲ ـ بیمه اموال، مانند اتومبیل، هواپیما و کشتی در برابر خطر آتش‌سوزی، غرق شدن و سرقت و مانند آنها. بیمه تقسیمات دیگری دارد که احکام شرعی آن تفاوتی با موارد مذکور ندارد، لذا نیازی به ذکر آنها نیست.
مسأله ۲۶- قرارداد بيمه چند ركن و پايه دارد:۱-  ايجاب از بيمه كننده، يعني انشاء عقد بيمه بر طبق بيمه نامه به وسيله بيمه كننده. ۲- قبول بيمه گر، يعني آنچه بيمه كننده انشاء كرد، او قبول كند. ۳- معلوم كردن آنچه بيمه مي شود: حيات و سلامتي بدن –اموال- ماشين و يا چيزهاي ديگر. ۴- تعيين بيمه ماهيانه و يا ساليانه...
*****
وحید: مسأله ۲۸۷۱- بیمه از عقود است و به ایجاب و قبول محقّق مى شود، مثل آن كه بیمه كننده بگوید: «من متعهّدم كه خسارت وارده بر جان یا مال را در مقابل پرداخت چنین مالى جبران كنم» و كسى كه خواهان بیمه است بگوید: «قبول كردم» یا كسى كه خواهان بیمه است بگوید: «من تعهّد مى كنم كه مال معینى را در مقابل جبران چنین خسارتى بپردازم» و بیمه كننده قبول كند.
و این عقد مانند سایر عقود، به قول و فعل محقّق مى شود، و شرایط عامّه عقود مانند بلوغ و عقل و قصد و مكره نبودن و محجور نبودن طرفین عقد ـ به سفاهت یا افلاس ـ در آن معتبر است.
و معتبر است آنچه بیمه مى شود ـ مانند جان یا مال ـ و خطرهاى احتمالى كه جان یا مال به جهت آن بیمه مى شود، معین باشد، و همچنین مالى كه پرداخت مى شود، و اگر به اقساط است، اقساط ماهانه یا سالانه آن مثلا معین باشد، و ابتدا و انتهاى مدّت بیمه نیز معین باشد.
سیستانی: مسأله ۲۸۲۹ ـ قرارداد بیمه دارای چند رکن است: ۱ و ۲ ـ ایجاب و قبول از سوی بیمه‌گزار و بیمه‌گر، که در آن هر گفتار یا نوشتار و مشابه آن بر آنها دلالت کند، کافی است. ۳ ـ تعیین مورد بیمه‌شده، چه شخص باشد و چه مال. ۴ ـ تعیین آغاز و پایان مدت قرارداد بیمه.
مسأله ۲۷- لازم است در قرارداد بيمه تعيين آنچه كه بيمه مي شود و تعيين خطرهاي احتمالي كه آن چيز به خاطر آن خطرات بيمه مي شود و همين طور لازم است اقساط بيمه و ابتداء و انتهاء و مدت بيمه تعيين گردد.
این مسأله در رساله آیةالله وحید نیست.
*****
سیستانی: مسأله ۲۸۳۰ ـ در قرارداد بیمه، عامل خطر و زیان، مانند آتش‌سوزی، سرقت، غرق، بیماری، مرگ و مانند آن و همچنین اقساط ماهانه یا سالانه بیمه ـ در صورتی که پرداخت آن قسطی باشد ـ باید مشخص شود.
مسأله اختصاصی
سیستانی: مسأله ۲۸۳۱ ـ در طرفین قرارداد بیمه، بلوغ، عقل، قصد، اختیار و عدم محجوریت ـ بر اثر سفیه بودن یا ورشکستگی ـ شرط است، و در صورتی که طرفین یا یکی از آنها نابالغ، دیوانه، مجبور و یا محجورعلیه، باشند، یا قصد جدی نداشته باشند، قرارداد صحیح نیست.
مسأله ۲۸- مي توان قرارداد بيمه را با تمام اقسام آن از باب عقد هبه معوّضه تصحيح كرد به اين معني كه بيمه كننده مبلغي را به طور ماهيانه يا ساليانه يا يكجا به بيمه گر هبه مي كند و در ضمن عقد هبه به بيمه گر شرط مي كند كه در صورت پيش آمد و رخ داد هر نوع خسارتي كه در بيمه نامه ذكر شده، بايد بيمه گر آن را جبران كند و بربيمه گر نيز واجب است به اين شرط وفا كند و خسارت بيمه كننده را جبران كند، بنابراين عقد بيمه به تمام اقسام آن يك نوع هبه معوضه است، جايز و صحيح است.
*****
وحید: مسأله ۲۸۷۲- مى توان تمام اقسام عقد بیمه را از باب تعهّد بیمه كننده و بیمه شونده به پرداخت خسارت و مال معین، قرار داد، هرچند احوط آن است كه مثلا بیمه شونده مال معینى به بیمه كننده صلح كند به شرط آن كه بیمه كننده خسارت احتمالى كه معین شده جبران نماید، و بر بیمه كننده جبران واجب مى شود، و همچنین در صورتى كه مال معین از طرف بیمه شونده عین باشد، مى توان عقد بیمه را به عنوان هبه به شرط تحمّل خسارت احتمالى از جانب بیمه كننده انجام داد، كه بر بیمه كننده وفاى به شرط واجب است.
سیستانی: مسأله ۲۸۳۲ ـ قرارداد بیمه از عقدهای لازم به شمار می‏رود و جز با رضایت طرفین قابل فسخ نیست.
البته اگر در قرارداد شرط کنند که بیمه‌گزار یا بیمه‌گر و یا هر دو اجازه فسخ داشته باشند، طبق این شرط فسخ جایز است.
مسأله ۲۹- چنانچه بيمه گر در صورت پيش آمد خسارتي بربيمه كننده از جبران آن خودداري كند و به شرط هبه عمل ننمايد و خسارت نپردازد ، بيمه كننده خيار تخلف شرط دارد و مي تواند قرارداد بيمه را فسخ كند و آنچه از اقساط بيمه پرداخت كرده است، مسترد داشته  و پس بگيرد.
*****
وحید: مسأله ۲۸۷۳- چنانچه عقد بیمه به صورت صلح به شرط تحمّل خسارت یا به صورت هبه به شرط تحمّل خسارت باشد، و بیمه كننده در صورت پیش آمد خسارتى بر بیمه شونده، از جبران آن خوددارى كند و به شرط عمل ننماید، بیمه شونده خیار تخلّف شرط دارد و مى تواند صلح یا هبه را فسخ كند، و آنچه از اقساط بیمه پرداخت كرده، پس بگیرد.
سیستانی: مسأله ۲۹۳۳ ـ در صورتی که بیمه‌گر به تعهدات خود عمل نکند، بیمه‌گزار می‌تواند ـ با رجوع به حاکم شرع یا غیر او ـ بیمه‌گر را ملزم به اجرای تعهداتش کند. همچنین می‌تواند قرارداد را فسخ نماید و خواستار بازگرداندن مبلغ پرداخت شده به عنوان حقّ بیمه شود.
مسأله ۳۰- در صورتي كه بيمه كننده به پرداخت اقساط بيمه كمّاً و كيفاً اقدام نكند، واجب نيست بربيمه گر كه خسارت وارده را جبران كند و بيمه كننده حق ندارد آنچه از اقساط بيمه پرداخت كرده است، مسترد بدارد و پس بگيرد.
*****
وحید: مسأله ۲۸۷۴- در صورتى كه بیمه شونده اقساط بیمه را بر طبق قرار داد نپردازد، بر بیمه كننده واجب نیست خسارت وارده را جبران كند، و بیمه شونده حقّ ندارد آنچه از اقساط بیمه پرداخت كرده، پس بگیرد.
سیستانی مسأله ۲۸۳۴- در صورتی که در قرارداد بیمه معین شده باشد که بیمه‌گزار مبلغی را به عنوان حقّ بیمه به اقساط بپردازد. و او در اجرای این تعهد چه از نظر مقدار و چه از نظر زمانِ پرداخت، تخلف کند، بر بیمه‌گر واجب نیست که به تعهد خود در پرداخت مبلغی معین به هنگام بروز حادثه و ضرر معین، عمل نماید، و بیمه‌گزار نیز نمی‌تواند خواستار بازگرداندن حقّ بیمه پرداخت شده، گردد.
مسأله ۳۱- براي صحت قرارداد بيمه مدت معيني اعتبار نشده است كه بايد يكساله باشد يا دو ساله و يا بيشتر، بلكه تابع است به آنچه طرفين بيمه گر و بيمه كننده اتفاق كرده باشند.
*****
سیستانی مسأله ۲۸۳۵ ـ در بیمه مدت بخصوصی شرط نیست، بلکه تابع توافق طرفین قرارداد یعنی بیمه‌گزار و بیمه‌گر است.
مسأله ۳۲- اگر عده اي و چند نفري جمع شوند و اتفاق كنند بر تأسيس شركتي كه سرمايه شركت را به طورمشترك از مال خودشان بگذارند و هر يك از شركاء و يا يكي از آنها در ضمن عقد شركت برديگران شرط كند كه چنانچه پيش آمد ضرر و حادثه اي بر جان و مال و يا ماشين و يا چيز دگير او وارد شود، با تعيين هر نوع حادثه شركت بايد خسارت آن حادثه را از سود عايد خود جبران كند، در صورت وقوع حادثه واجب است، شركت به اين شرط عمل كند و خسارات او را جبران كند.
*****
وحید: مسأله ۲۸۷۶- اگر شركتى با سرمایه گذارى عدّه اى تأسیس شود، و هر یك از شركا و یا یكى از آنان در ضمن عقد شركت بر دیگران شرط كند كه چنانچه ضرر و حادثه اى بر جان یا مال او وارد شود ـ با تعیین نوع حادثه ـ شركت باید خسارت آن حادثه را از سود عاید خود جبران كند، در صورت وقوع حادثه تا زمانى كه عقد شركت باقى است واجب است شركت به این شرط عمل نماید.
سیستانی: مسأله ۲۸۳۶ ـ اگر عدّه‌ای با سرمایه‌ای که از اموال مشترک خویش فراهم آورده‌اند، شرکتی تأسیس کنند و هر یک از آنان ضمن قراردادِ شرکت، بر دیگران شرط کند که در صورت وقوع حادثه‌ای نسبت به شخص خود و یا اموالش ـ که نوع آن را طی شرط معین می‏کند ـ شرکت موظف به جبران خسارات وارده به او از سرمایه شرکت یا سود آن باشد، مادام که قرارداد باقی است، واجب است به این شرط عمل شود.

  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -