انهار
انهار
مطالب خواندنی

(۱۸۸) نهضت تنباکو

بزرگ نمایی کوچک نمایی
بسم الله الرحمن الرحیم
نهضت تنباکو
    
میرزای شیرازینهضت ‌تنباکو یا قیام تنباکو، قیام تحریم تنباکو، جنبش تحریم تنباکو، نهضت تحریم تنباکو، عنوان جنبش سراسری مردم ایران به رهبری علمای دین برای مخالفت با قرارداد واگذاری امتیاز انحصار بازرگانی توتون و تنباکو به یک شرکت انگلیسی، که آن را به قیام و نهضت تنباکوی ایران نام‌گذاری کرده‌اند.
قراداد امتیاز تنباکو که بین ایران و انگلستان بسته شده بود توسط ناصرالدین شاه قاجار امضاء شد و در پی آن اعتراض‌های مردمی و علمای دین را به همراه داشت که به قیام مردم سراسر ایران انجامید و در نهایت با مداخله میرزای شیرازی و حکم به تحریم تنباکو، دولت ایران مجبور به لغو این قرارداد شد.
نهضت تنباکو اولین مقاومت فراگیر و در عین حال موفق مردم ایران در برابر قدرت مطلقۀ سلطنت قاجار و زمینۀ اصلی و پیش‌درآمد انقلاب مشروطیت به شمار می‌رود. علمای دین در این پیروزی نقش تعیین‌ کننده و انکارناپذیر داشتند.
۱ - استعمار در ایران
در سدۀ ۱۳ق/۱۹م، ایران صحنۀ رقابت‌های سیاسی و اقتصادی میان دو دولت روسیه تزاری و بریتانیا بود. هر یک از دو دولت نیرومند می‌کوشیدند با گرفتن امتیازها و انحصارهای گوناگون نفوذ خود را در ایران گسترش دهند.[۱][۲]
۱.۱ - انحصار بازرگانی تنباکو
از جملۀ امتیازاتی که خارجی‌ها از ایران گرفتند، انحصار بازرگانی توتون و تنباکو بود که به عرصه‌ای برای ابراز نارضایی عمومی از دستگاه حکومت و مخالفت اصولی علمای دینی با نفوذ بیگانگان تبدیل شد. کشت توتون و تنباکو و استعمال دخانیات در ایران از دوران شاه عباس صفوی آغاز شد،[۳] و کم‌کم به حدی رواج یافت که در زمان قاجار کالایی پرمصرف محسوب می‌شد. [۴]
آنتوان کتابچی [۵][۶] و محمدحسن‌خان اعتمادالسلطنه اولین کسانی بودند که برای ایجاد محل درآمدی جدید برای دولت به فکر استفاده از انحصار دخانیات افتادند.[۷][۸] در ۱۳۰۳ق، اعتمادالسلطنه آیین‌نامه‌ای در ۹ ماده برای تنظیم تجارت توتون و تنباکو تنظیم و پیشنهاد کرد،[۹] و اظهار داشت که دولت در برابر تعهداتش به خارجیان، دارندگان امتیاز راه آهن، بانک و جز آنها به جای «معادن و سایر سرچشمه‌های تمول حالیه» از «انحصار تنباکو که دخل هوایی است» استفاده کند.[۱۰] اعتمادالسلطنه سال بعد نیز آیین‌نامۀ مفصلی برای تجارت توتون و تنباکو تنظیم کرد،[۱۱] اما به سبب بی‌میلی صدراعظم امین‌السلطان و مخالفت علمای دینی که آن‌را شرعی نمی‌دانستند، به اجرا درنیامد.[۱۲]
۱.۲ - اعطای امتیازات در دوران قاجار
در دوران قاجار و کمی پیش از آن محور عمده حل و فصل مشکلات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی رژیم حاکم را، سیاست موازنه منفی و مثبت جلب رضایت دو ابرقدرت روس و انگلیس از طریق اعطای امتیازات و منافع مختلف به آنها تشکیل می‌داده است، تا جائی‌که به عنوان شیوه‌ای سهل‌الوصول برای حفظ و بقای شاه و در برابر تکاثرطلبی استعمارگران بین المللی به کار گرفته می‌شد، در آن زمان، دو دولت روس و انگلیس نقش تعیین‌کننده را در دربار شاه داشتند که خود به دلیل فقدان پایگاه مردمی دربار بود.
بینش سیاسی و فرهنگی مردم در سطح نازلی قرار داشت و از وسایل ارتباطی آن روزگار مانند روزنامه‌ها به نحو قابل توجهی برخوردار نبودند و غالبا در اثر تبلیغات انحرافی رژیم شاه، تصور می‌کردند که دیگر شاهان جهان تابع شاه ایران هستند! مدتی پیش از انعقاد قرارداد امتیاز تنباکو عهدنامه رویتر در تاریخ جمادی الاولی ۱۲۸۹ق (۱۸۷۲ م) با بارون ژولیوس دورویتر انگلیسی که رشوه‌های کلان به شاه و صدر اعظم وی مشیر‌الدوله سپهسالار پرداخته بود، صورت گرفت.
در وصف ننگین بودن این عهدنامه همین‌بس که به اعطای سند مالکیت ایران معروف گشت و لرد کرزن، آن را بخشش از طرف ایران خواند، شاه و سپهسالار پس از این بخشش و با پولی که به عنوان رشوه از رویتر گرفتند در سال ۱۲۹۰ق از طریق روسیه به فرنگ رفتند ولی در پایتخت روسیه با اعتراض شدید دولت تزاری نسبت به این عهدنامه روبرو شدند که دنباله این سفر به اعطای امتیازات دیگری به روسیه منجر شد.
۱.۳ - قرارداد رژی
در سفر سوم ناصرالدین شاه به اروپا (۱۳۰۷ق/۱۸۹۰م) با وساطت سرهنری درامند ولف، (Drummond.۱) وزیر مختار انگلستان در ایران، مذاکراتی میان شاه و امین‌السلطان با ماژور جرالد تالبوت دربارۀ امتیاز تجارت توتون و تنباکو صورت گرفت.[۱۳] ظاهراً تالبوت دربارۀ منافع تجارت توتون و تنباکو در ایران اطلاعاتی از اعتمادالسلطنه کسب کرده بود.[۱۴] باید گفت که در این دوره افزایش تولید و صادرات توتون و تنباکو در ایران توجه خارجیان را به خود جلب کرده بود.[۱۵]
پس از بازگشت ناصرالدین شاه به ایران، تالبوت به تهران آمد و با پرداخت ۲۵ هزار لیره به ناصرالدین شاه در ۲۸ رجب ۱۳۰۷ق/۲۰ مارس ۱۸۹۰م قراردادی در ۱۵ فصل به امضای او رساند.[۱۶][۱۷][۱۸][۱۹][۲۰] این قرارداد در ایران به قرارداد رژی، و شرکت عامل آن نیز به کمپانی رژی معروف شد. رژی در زبان فرانسه به معنای انحصار در معاملات بازرگانی است.
به موجب این قرارداد که به امضای سرهنری ولف وزیر مختار انگلستان نیز رسید، دولت ایران در برابر دریافت سالانه ۱۵ هزار لیره و یک چهارم سود سالانه، امتیاز کلیۀ معاملات داخلی و خارجی توتون و تنباکو را به مدت ۵۰ سال به تالبوت و شرکایش واگذار کرد. تالبوت برای گرفتن این امتیاز علاوه بر شاه، مبالغی گزاف به صدراعظم و نایب‌السلطنه و تنی چند از درباریان داد.[۲۱][۲۲][۲۳][۲۴][۲۵]
در پاییز ۱۸۹۰م، تالبوت امتیاز خود را به «شرکت شاهنشاهی دخانیات ایران» فروخت.[۲۶][۲۷] و ظاهراً در این معامله سود سرشاری نصیبش شد.[۲۸]
۱.۳.۱ - اعتراض روسیه
در سوم سپتامبر ۱۸۹۰ سفیر روسیه که از اعطای امتیاز تنباکو آگاه شده بود، در دیدار با امین‌السلطان به واگذاری این امتیاز اعتراض کرد و آن‌را مغایر با عهدنامه ترکمن‌چای دانست.[۲۹][۳۰][۳۱][۳۲][۳۳][۳۴]
۱.۳.۲ - انتقاد روزنامه استانبول
در نوامبر سال ۱۸۹۰ روزنامۀ فارسی‌زبان اختر که در استانبول منتشر می‌شد. در مقاله‌ای مفصل از واگذاری امتیاز تنباکو انتقاد کرد و ضمن مقایسۀ آن با رژی عثمانی مدعی شد که در این قرارداد منافع ایران آن‌طور که باید در نظر گرفته نشده است.[۳۵] همین روزنامه در ۱۳ ژانویۀ ۱۸۹۱ پا را فراتر نهاد و در مقاله‌ای انتقادی ضمن سخن از امتیازات گوناگونی که تا آن زمان به خارجیان داده شده بود، اعلام کرد «حقوق هیچ مملکت و ملتی بدین‌پایه رایگان فروخته نمی‌شود.»[۳۶]
۲ - بررسی و تاریخچه
نارضایی گستردۀ همگانی از شاه و دولتمردان در ایران[۳۷] و نیز مخالفت بسیاری از اصلاح‌طلبان و بازرگانان با امتیازاتی که به خارجیان داده شده بود، موجب تحرک و تمرکز آنان بر قضیۀ تنباکو به عنوان پدیده‌ای که «بیش از هر امر دیگری ایرانیان را می‌شوراند و بر سر آن، مخالفت با دولت را آسان‌تر و با دامنۀ وسیع‌تری» می‌توانست برانگیزد، شد.[۳۸][۳۹] [۴۰]
۲.۱ - انتقادها به اعطای امتیاز به خارجیان
در ۲۳ فوریۀ ۱۸۹۱ امین‌الدوله به نمایندگی از طرف بازرگانان با شاه دیدار کرد و مخالفت آنان را با امتیاز تنباکو به وی اطلاع داد.[۴۱] در همین وقت شب‌نامه‌ای در مساجد و مدارس تهران منتشر شد که به گفتۀ عباس میرزا ملک‌ آرا، برادر شاه، مضمون آن «ترغیب و تشجیع مردم بود به خروج کردن و خلع نمودن شاه از مقام سلطنت.»[۴۲] گفته‌اند این همان اعلامیه‌ای بود که در آن آشکارا به انتقاد از اعطای امتیازات گوناگون به خارجیان از جمله امتیاز تنباکو پرداخته و همۀ طبقات مردم را به قیام در برابر شرایط موجود دعوت کرده بود.[۴۳]
۲.۲ - تبعید سید جمال‌الدین
شاه دست سید جمال‌الدین اسدآبادی را که با مخالفان و اصلاح‌طلبان سر و سری داشت، در این کار دید و فرمان داد او را که از بیم دولت در حرم عبدالعظیم بست نشسته بود. به‌شکلی مفتضحانه از ایران اخراج کنند.[۴۴]
سید جمال‌الدین پس از خروج از ایران، نامۀ مفصلی دربارۀ مفاسد و مضار سیاست‌های ناصرالدین شاه و امتیازهای اعطایی به خارجیان، به میرزای شیرازی نوشت.[۴۵]
۲.۳ - هشدار بازرگانان به شاه
در ژانویۀ ۱۸۹۱/جمادی‌ الآخر ۱۳۰۸ق تالبوت برای اجرای مفاد امتیازنامه وارد ایران شد. [۴۶] دولت ایران با تأخیری یک ساله [۴۷] در اولین اطلاع‌رسانی رسمی برای آگاهی عموم بیانیه‌ای دربارۀ اعطای امتیاز تنباکو و مزایای آن منتشر کرد.[۴۸] به دنبال آن، بازرگانان نامه‌ای به امین‌الضرب، تاجر معتبر و مرتبط با شاه و دولت نوشتند و نتایج مصیبت‌بار این امتیاز را گوشزد کردند.[۴۹] بجز آن، تجار توسط امین‌الدوله، سیاستمدار اصلاح‌طلب و مخالف امین‌السلطان، عرض حالی در اعتراض به رژی تنباکو به ناصرالدین شاه تقدیم کردند.[۵۰][۵۱]
۲.۴ - ایستادگی در برابر تجار
شاه در ۲۱ فوریۀ ۱۸۹۱ برای بررسی عرض حال بازرگانان شورایی از وزیران تشکیل داد. در این جلسه، وزیران احتمالاً با در نظر گرفتن تمایلات شاه و صدراعظم، عقب‌نشینی از اجرای قرارداد را نشانۀ ضعف دانستند و خواستار ایستادگی در برابر تجار شدند.[۵۲]
در آوریل همان سال ارنشتاین، (۱. Ornstein) مدیر شرکت، وارد تهران شد. شاه و صدراعظم از بیم تحریک مردم به تالبوت و سپس به ارنشتاین توصیه کردند که کار خود را با ظرافت و احتیاط آغاز کنند و در ابتدای امر بر اجرای کامل و دقیق قرارداد اصرار نداشته باشند.[۵۳]
۲.۵ - پیش‌بینی خطر امتیاز تنباکو
در ۲۸ فوریۀ ۱۸۹۱ در نشریۀ فرانسوی روو دیپلماتیک و سپس در ۷ مارس همان سال در نشریۀ فایننشل استاندارد، نامۀ یک «مقام رسمی مهم ایرانی» به صورت مقاله‌ای دربارۀ امتیاز تنباکو و دیگر امتیازات انحصاری واگذار شده از سوی دولت ایران به انگلستان به چاپ رسید.[۵۴] در هیچ‌یک از این دو نشریه نام نویسندۀ نامه (یا مقاله) نیامده بود؛ اما نشانه‌هایی که دربارۀ نویسنده داده بودند، جز بر ناصرالملک صدق نمی‌کرد.[۵۵] نویسنده در این نوشته پیش‌بینی کرده بود که امتیاز تنباکو «در آیندۀ نزدیک موضوع کشمکش خواهد شد.» و «برای دولت ایران هزار و یک گرفتاری پدید خواهد آورد.»[۵۶]
۲.۶ - مخالفت عمومی
در اواخر رجب ۱۳۰۸/ اوایل مارس ۱۸۹۱ بازرگانان و دست‌اندرکاران تجارت تنباکو پس از تجمع در مسجد شاه به سوی حرم عبدالعظیم حرکت کردند و در آن‌جا بست نشستند و در نامه‌ای به شاه نوشتند که مطیع کمپانی انگلیسی نخواهند شد.[۵۷] تلاش‌های تالبوت نیز برای قانع کردن تجار که می‌گفت خسارتی به آنان وارد نخواهد آمد، به جایی نرسید.[۵۸]
هم‌زمان با نضج گرفتن مخالفت عمومی با قرارداد تنباکو، روزنامۀ قانون به مدیریت میرزا ملکم‌خان که در لندن چاپ و مخفیانه در ایران منتشر می‌شد. انتقاد از اوضاع جاری کشور را شدت بخشید و خاطر ناصرالدین شاه را برآشفت.[۵۹]
۲.۷ - دستگیری طرفداران سیدجمال‌الدین
در اواخر مارس و در آوریل ۱۸۹۱ در تهران و تبریز اعلامیه‌هایی به مخالفت با امتیاز تنباکو و انتقاد از شرایط کشور و اعطای امتیاز به خارجیان منتشر شد.[۶۰][۶۱] لحن تند این اعلامیه‌ها بی‌شباهت به گفتارهای سیدجمال‌الدین اسدآبادی نبود.[۶۲] از این‌رو شماری از طرفداران وی که مظنون به دست داشتن در چاپ و پخش این اعلامیه‌ها بودند، دستگیر شدند و یک دستگاه ماشین چاپ سنگی که گفته می‌شد وسیلۀ چاپ و تکثیر اعلامیه‌ها بوده است، نیز از خانۀ یکی از این هواداران کشف و ضبط شد.[۶۳] میرزا رضا کرمانی و حاج سیاح محلاتی در زمرۀ دستگیرشدگان بودند.[۶۴][۶۵]
۲.۸ - مخالفت روحانیون
به گزارش کندی، کاردار انگلستان در ایران، در همین ایام که مصادف با ماه رمضان ۱۳۰۸ق بود، روحانیان نیز با استفاده از فرصت به مخالفت با قرارداد تنباکو و مداخلۀ بیگانگان در سرنوشت مسلمانان، بر منابر سخن می‌گفتند. او در گزارش خود از اینکه این احساسات پرشور بایستی درست در زمانی برانگیخته‌ شود که مدیر رژی تنباکوی ایران به تهران رسیده، و مشغول آماده کردن مقدمات کار است ابراز تأسف می‌کند. [۶۶]
۲.۹ - شروع به‌کار شرکت
در میان مخالفت‌ها علیه امتیاز تنباکو، شرکت، کار خود را آغاز کرد و عمارت بزرگی در باغ ایلخانی برای دفتر مرکزی ساخت. شمار بسیاری مرد و زن اروپایی به عنوان کارکنان شرکت وارد ایران شدند. [۶۷] در برخی از شهرهای دیگر نیز نمایندگی‌های شرکت به مدیریت اروپاییان و کارگزاری اتباع ایرانی گشوده شد.[۶۸]
شرکت رژی در اولین اقدام برای به کار انداختن مفاد امتیاز، اعلام کرد که دارندگان تنباکو باید کالای خود را فقط به شرکت بفروشند و برای متخلفان مجازات‌های سخت مقرر شد. در جریان کار بر سر تعیین قیمت میان فروشندگان و مأموران شرکت کشمکش‌هایی رخ می‌داد که منجر به نارضایی مردم می‌شد.[۶۹]
شرکت مهلتی ‌۶ ماهه مقرر کرد که از تاریخ ۷ جمادی‌ الاول ۱۳۰۹ق/۹ دسامبر ۱۸۹۱م کلیۀ عملیات بازرگانی توتون و تنباکو باید با اجازه و زیرنظر او باشد.[۷۰][۷۱] رفتار مأموران نیز همواره موجب ترس و نگرانی و نارضایی مردم می‌شد.[۷۲]
۲.۱۰ - نهضت مردم شیراز
نخستین درگیری میان مردم و دولت در شیراز بروز کرد.
سید علی‌اکبر فال اسیری، مجتهد متنفذ شیراز، بر سر منبر با سخنانی پر شور مردم را برضد رژی برانگیخت. دولت وی را دستگیر (۸ شوال ۱۳۰۸ق/۱۷ مۀ ۱۸۹۱م) و از راه بوشهر و بصره به عتبات عالیات تبعید کرد.
فال اسیری در بصره سید جمال‌الدین اسدآبادی را دید.[۷۳] صدور واثقی و اسدآبادی از طریق او نامه‌ای برای میرزای شیرازی مرجع تقلید شیعیان در سامرا فرستاد که در آن از واگذاری امتیازهای گوناگون به خارجیان و فروش کشور به دست ناصرالدین شاه سخن رانده، و میرزا را به قیام بر ضد این وضع فراخوانده بود.[۷۴][۷۵]
یک روز پس از اخراج سید فال اسیری، مردم شیراز، بازارها را بستند و خواهان بازگشت وی شدند. اما دولت به خواستۀ آنان اعتنا نکرد. با ورود کارکنان انگلیسی شرکت به شیراز، مردم در حرم شاه‌چراغ و تلگراف‌خانه تجمع کردند و خواهان اخراج خارجیان شدند؛ اما اجتماع آنان با تیراندازی سربازان و کشته شدن چند نفر پراکنده شد.[۷۶][۷۷][۷۸][۷۹][۸۰]
۲.۱۱ - نهضت مردم تبریز
پس از شیراز دامنۀ آشوب به تبریز کشیده شد. شهر تبریز به سبب حضور شمار بسیاری از تجار تنباکو، آشنایی مردم با اوضاع روسیه و عثمانی، نفوذ فراوان علمای دینی و قرار داشتن شهر در منطقۀ نفوذ روسیه، کانون مناسبی برای قیام برضد رژی بود.[۸۱][۸۲]
مخالفت با رژی در تبریز آهنگی جدی و تند داشت. در ۱۲ مه حاج میرزا جواد آقا، مجتهد با نفوذ تبریز، بر سر منبر به مخالفت با امتیاز رژی سخن گفت و مسلمانان را از همکاری با کارگزاران شرکت برحذر داشت. [۸۳][۸۴][۸۵]
۲.۱۱.۱ - اعلام شورش در تبریز
در اوایل محرم ۱۳۰۹ پس از آن‌که شرکت با انتشار اعلانی رسمی کار خود را در تبریز آغاز کرد، اعلامیه‌ی تهدید‌آمیز در شهر پخش شد که در آن علاوه بر اروپاییان مقیم تبریز، کسانی که با کمپانی معامله می‌کردند و کسانی از علما که با نهضت همراهی نمی‌کردند، تهدید به قتل شده بودند، و روز عاشورا روز شورش اعلام شده بود.[۸۶][۸۷][۸۸] به دنبال این اعلامیه بسیاری از مردم تبریز مسلح شدند.[۸۹] آقا میرزا جواد مجتهد روز تاسوعا مردم را به آرامش دعوت کرد و از آنان خواست عریضه‌ای به شاه بنویسند و لغو رژی را از او بخواهند.[۹۰] او خود نیز پس از مشورت با امیر نظام، پیشکار آذربایجان در تلگرامی به ناصرالدین شاه خاطرنشان کرد که تمام مردم آذربایجان با رژی مخالف‌اند و در صورت اصرار بر اجرای قرارداد، او نمی‌تواند جلوی مردم را بگیرد.[۹۱]
۲.۱۱.۲ - عامل تشدید مخالفت
به گزارش نمایندۀ سیاسی انگلستان در تبریز، آنچه آتش مخالفت را در تبریز دامن می‌زد، نامه‌هایی بود که از طرف علمای تهران و دیگر جاها به تبریز رسیده بود و در آن‌ها گفته شده بود که «برای محو رژی همۀ امیدها به مردم آذربایجان بسته شده است.»[۹۲]
۲.۱۱.۳ - نماینده شاه در تبریز
در اواخر محرم ۱۳۰۹ جنبش تبریز گسترش یافت. ولیعهد، والی رسمی آذربایجان، و پیشکارش امیرنظام گروسی، در تلگرام‌های خود به شاه، تبریز را «آمادۀ اشتعال» وصف می‌کردند.[۹۳] شاه آقا علی آشتیانی امین حضور را برای توضیح منافع و محاسن امتیاز تنباکو و راضی کردن حاج میرزا جواد و دیگر علما و ساکت کردن مردم، به تبریز فرستاد.[۹۴] [۹۵] برخورد تبریزیان با نمایندۀ شاه ناخوشایند و توهین‌آمیز بود، امین حضور پس از دو روز توانست با مجتهد دیدار کند؛ اما با دیدن انبوه مردم مسلح در کوی و برزن و اطراف خانۀ مجتهد جرئت نکرد مطالب شاه‌ را با مجتهد در میان بگذارد.[۹۶]
به گزارش کاردار انگلستان در تهران، همۀ ولایات «به آذربایجان چشم دوخته بودند که چه شعاری می‌دهد.»[۹۷] اینک شاه آشکارا به فکر لغو امتیاز افتاده بود؛ اما فشار انگلستان و اصرار امین‌السلطان مانع این کار بود.[۹۸]
۲.۱۱.۴ - مداخله میرزای شیرازی در ماجرا
تبریز تنها هنگامی موقتاً آرام گرفت که اعلام شد قرارداد انحصار تنباکو فعلاً در آذربایجان به اجرا درنمی‌آید.[۹۹][۱۰۰][۱۰۱][۱۰۲] در این میان حضور میرزا حسن شیرازی، مرجع تقلید شیعیان در ماجرا آن‌را وارد مرحله‌ای دیگر کرد. میرزا در سامرا مقیم بود و در میان علما و مجتهدان مقیم عتبات عالیات مقامی ممتاز داشت.[۱۰۳] ظاهراً میرزای شیرازی پیش از صدور حکم تحریم، از طریق علمای بلاد از میزان نارضایی عمومی از قرارداد رژی اطلاع یافته بود.[۱۰۴]
او در ۲۷ ذیحجه ۱۳۰۸ توسط نایب‌السلطنه کامران میرزا تلگرافی برای ناصرالدین شاه ارسال کرد و در آن ضمن اعتراض به تبعید سید فال اسیری و درخواست بازگرداندن محترمانۀ او، صریحاً از اعطای امتیاز بانک و توتون و تنباکو و راه‌آهن و نظایر آن به بیگانگان و مداخلۀ آن‌ها در امور کشور انتقاد کرد و از شاه خواست «این مفاسد را به احسن وجه تدارک» نماید.[۱۰۵] پس از این تلگراف به دستور ناصرالدین شاه میرزا محمود مشیر الوزاره، کارپرداز ایران در بغداد، با میرزای شیرازی دیدار کرد و لغو قرارداد را به کلی غیرممکن خواند، [۱۰۶] اما او قانع نشد و برخواسته‌های خود پافشاری کرد.[۱۰۷]
۲.۱۲ - نهضت مردم اصفهان
تقریباً هم‌زمان با مداخلۀ میرزا در ماجرا، شهر اصفهان نیز به یکی از کانون‌های مهم نهضت تبدیل شد. (صفر ۱۳۰۹/سپتامبر ۱۸۹۱) اصفهان از دیرباز یکی از مراکز کشت و تجارت تنباکو بود و محصولات آن‌جا یکی از اقلام صادراتی ایران را تشکیل می‌داد. در اصفهان نیز رفتار مأموران و کارگزاران رژی با کشاورزان و بازرگانان تنباکو موجب برانگیختن مردم شد.[۱۰۸]
اولین اقدام‌ها در اصفهان با سخنرانی‌های روحانیان به رهبری شیخ محمدتقی معروف به آقا نجفی، مجتهد متنفذ و مشهور، و عریضه‌نگاری‌های بازرگانان به ظل‌السلطان، پسر شاه و حاکم مقتدر اصفهان، آغاز شد.[۱۰۹] ظل‌السلطان به عریضۀ بازرگانان جواب‌های تند و تهدیدآمیزی داد.[۱۱۰]
۲.۱۳ - نهضت مردم شهرهای دیگر
پس از اصفهان، مشهد نیز به رهبری شیخ محمدتقی بجنوردی و حاج میرزا حبیب مجتهد شهیدی به نهضت ضد رژی پیوست.
در اوایل اکتبر مردم در مسجد گوهرشاد تجمع کردند و خواهان لغو قرارداد شدند. روز بعد بازار و مغازه‌ها تعطیل و معابر پر از مردم تهدیدگر شد. هرچند صاحب‌دیوان، والی خراسان، کوشید با وعده و وعید مردم را ساکت کند، ممکن نشد؛ و تنها پس از آن‌که مردم را به استفاده از قوۀ قهریه تهدید کرد، شهر مشهد پس از ۵ روز آرام گرفت. [۱۱۱][۱۱۲][۱۱۳]
در همین اوان، امین‌السلطان، مدافع جدی قرارداد، پیشنهاد لغو رژی در برابر پرداخت غرامت را با کاردار انگلستان در میان گذاشت، اما کاردار به این پیشنهاد روی خوش نشان نداد.[۱۱۴]
نهضت ضد رژی کم‌کم به شهرهای دیگر مثل قزوین، کاشان و یزد نیز گسترش یافت و در این شهرها هم شورش‌ها و تظاهراتی در مخالفت با رژی برپا شد. [۱۱۵]
۲.۱۴ - طرح تحریم تنباکو
فکر تحریم تنباکو نخستین‌بار در اصفهان از سوی آقا نجفی مطرح شد.[۱۱۶][۱۱۷] و در همان‌جا نیز پیش از تحریم سراسری به اجرا درآمد. با سرآمدن مهلت ۶ ماهه‌ای که ادارۀ رژی مقرر کرده بود، اصفهان بار دیگر دستخوش آشوب عمومی و اعتراض بازرگانان شد. پس از آن‌که شکایات و اعتراضات تجار و مردم به جایی نرسید، آقا نجفی و برادرش شیخ محمدعلی و ملا باقر فشارکی در سخنرانی‌ها و مجالس درس خود، خرید و فروش تنباکو و استعمال دخانیات را حرام اعلام کردند.[۱۱۸][۱۱۹] هرچند این حکم در خارج از اصفهان نفاذ نیافت، اما در اصفهان همگان، حتی دیگر علمای شهر، از آن پیروی کردند.[۱۲۰] گفته‌اند یک تاجر اصفهانی تمام موجودی تنباکوی خود را آتش زد تا به دست مأموران کمپانی نیفتد.[۱۲۱]
ظل‌السلطان علمای اصفهان را برای لغو حکم زیر فشار گذاشت و از آنان خواست یا در انظار عموم قلیان بکشند و یا از شهر خارج شوند. آقا نجفی و برادرش سرسختانه مقاومت کردند، اما برخی از علمای دیگر ناچار شهر را ترک کردند. از جمله آقا منیرالدین شیرازی شبانه از شهر خارج شد و یکسره به سامرا نزد میرزای شیرازی رفت و گزارشی از اوضاع به او داد.[۱۲۲]
۲.۱۵ - تحرکات در تهران
در تهران نیز با نزدیک شدن پایان مهلت ۶ ماهه، تحرک جدیدی آغاز شد. حاج میرزا حسن آشتیانی، مجتهد با نفوذ و مخالف جدی قرارداد، چند بار با شاه و امین‌السلطان دیدار کرد و مضار امتیاز رژی و مخالفت علما و مردم و بازرگانان را یادآور شد.
در اوایل ربیع‌ الآخر ۱۳۰۹ میرزای شیرازی که از تلگراف اول خود به ناصرالدین شاه نتیجه‌ای جز بازگرداندن محترمانۀ سید فال اسیری نگرفته بود، دوباره برای شاه تلگرافی فرستاد. این تلگراف لحنی صریح‌تر داشت و میرزا با یادآوری خطرات مداخله و سلطۀ خارجی بر امور معیشتی و بازرگانی مسلمین، گوشزد کرده بود که مفاسد انفاذ این امور به مراتب، اعظم از صرف‌نظر از آن‌هاست.[۱۲۳][۱۲۴]
در اواخر ربیع‌ الآخر ۱۳۰۹، ادارۀ رژی اعلام کرد که با پایان مهلت ۶ ماهه خرید و فروش توتون تنباکو و صادرات آن منحصر به کمپانی خواهد بود.[۱۲۵] در تهران و شهرهای دیگر نگرانی و نارضایی مردم بالا گرفت.
۲.۱۶ - انتشار استفتای میرزای شیرازی
در اول جمادی‌ الاول ۱۳۰۹ق/۳ دسامبر ۱۸۹۱م صورت استفتایی از میرزای شیرازی دربارۀ کشیدن قلیان با وضعی که از بابت عمل تنباکو پیش آمده و حکم میرزا که در عبارتی موجز استعمال توتون و تنباکو را به هر شکل ممنوع می‌کرد، در تهران منتشر شد.[۱۲۶][۱۲۷]
از چند روز پیش از این در تهران شایع بود که میرزا استعمال تنباکو را تحریم کرده، و اصل حکم وی با پست در راه است. [۱۲۸] مردم با خوشحالی و هیجان از این حکم استقبال کردند. با وجود سخت‌گیری مأموران دولتی حکم تحریم به سرعت تکثیر و منتشر شد و از طرف علما و تجار به تمام شهرهای ایران مخابره گردید.[۱۲۹]
دولت در اولین واکنش اعلام کرد حکم تحریم جعلی است. آنگاه حاج کاظم ملک‌التجار را به اتهام جعل حکم دستگیر و به قزوین تبعید کرد. [۱۳۰][۱۳۱][۱۳۲] به نوشتۀ اصفهانی اصل حکم جز برای میرزا حسن آشتیانی برای هیچ‌کس مشهود نیفتاد.[۱۳۳] از این‌رو، در بدو امر تردیدهایی در صحت انتساب حکم به میرزای شیرازی پدید آمد. به گفتۀ ناظم‌الاسلام کرمانی، این حکم را میرزا حسن آشتیانی در تهران نوشت و با موافقت میرزای شیرازی به نام وی منتشر کرد.[۱۳۴] البته مدتی بعد میرزای شیرازی در پاسخ به سؤال‌های علما و مردم در این باره، صحت انتساب این حکم را به خود صریحاً تأیید کرد.[۱۳۵][۱۳۶][۱۳۷][۱۳۸][۱۳۹] و به تردیدها در این زمینه پایان داد.
۲.۱۷ - رهبریت قیام تنباکو
رهبریت قیام تنباکو در آغاز متشتت و پراکنده بود. رفته رفته که جریان حوادث به سیر خود پرداخت این رهبریت تمرکز یافت و در شخص میرزای شیرازی متبلور شد. نخستین گام اعتراض را علمای شهرها با یاری عناصر دیگر جامعه (تجار، کسبه و دست اندرکاران تنباکو) برداشتند. از هر شهری فریادی برخاست. فریادها رفته رفته سطح مملکت را فرا گرفت. این فریادهای همه جانبه از هر گوشه‌ای به گوش میرزای شیرازی، مرجع تقلید شیعیان در سامرا رسید. این خروش‌ها و خواهش‌ها در واقع تعیین موضوع برای میرزا بود تا بر اساس آن فتوای خود را صادر کند.[۱۴۰]
۲.۱۷.۱ - حکم تحریم
حکم تحریم تنباکوحکم تحریم در عبارتی کوتاه و به شیوه‌ای مؤثر و محرک و حساب شده از سوی میرزای شیرازی به شرح زیر صادر گردید: «بسم الله الرحمن الرحیم. الیوم استعمال تنباکو و توتون بای نحو کان، در حکم محاربه با امام زمان (علیه‌السلام) است. حرره الاقل محمد حسن الحسینی.»[۱۴۱] [۱۴۲]
۲.۱۷.۲ - نشر عمومی حکم
بلافاصله پس از صدور حکم، ماموران حکومت وظیفه یافتند به هر نحو از انتشار این حکم و آگاهی مردم نسبت به صدور آن ممانعت کنند و به طریقی که می‌توانستند و ضرورت داشت عمل می‌کردند، با این حال، در همان نصف روز اول که حکم به دست میرزای آشتیانی رسید، در حدود صد هزار نسخه از حکم میرزای شیرازی نوشته شد. کار به جایی رسید که یهود و نصاری نیز به متابعت از اسلام، دخانیه را در ظاهر ترک نمودند.
حکم تحریم تنباکو با شور و هیجان، سرعت و دقت و انضباط کامل از سوی تمام طبقات مردم به کار بسته شد.[۱۴۳] و به نماد همبستگی ملی تبدیل گردید. کسانی که چندان پایبند رعایت احکام شرعی نبودند و «در مرئی و منظر خاص و عام مرتکب هر نوع گناه می‌شدند،[۱۴۴] فرنگی مآبان، [۱۴۵] اقلیت‌های مذهبی،[۱۴۶][۱۴۷] کارکنان و خدمتکاران دربار و آبدارخانۀ شاه، [۱۴۸] درباریان و رجال دولتی [۱۴۹] و مردم، حتی بی سوادها، نشر آن را وظیفه شرعی خود می دانستند.
حکم تحریم، حتی دربار شاه و اندرون حرمسرای وی را نیز در برگرفت، به نحوی که انیس الدوله، سوگلی ناصرالدین شاه دستور داد قلیان‌ها را جمع کنند و ناصرالدین شاه هم برای آنکه مبادا به احترامش لطمه‌ای وارد آید، بعد از آن به هیچ یک از نوکران خود دستور نمی‌داد قلیان بیاوردند و در تمام دربار، قلیان‌ها را جمع کردند. [۱۵۰] نیز با التزام کامل فتوای تحریم را رعایت می‌کردند.
۲.۱۸ - لغو انحصار داخلی تنباکو
یک هفته پس از صدور حکم تحریم، به دستور ناصرالدین شاه مجلسی از علمای بزرگ تهران و امین‌السلطان و رجال حکومتی در خانۀ نایب‌السلطنه تشکیل شد تا راه حلی برای پایان دادن به ماجرا پیدا کنند. جز بهبهانی که تا پایان ماجرای رژی در کنار دولت ایستاد و هرگز با نهضت همراهی نکرد،[۱۵۱][۱۵۲][۱۵۳][۱۵۴][۱۵۵][۱۵۶] دیگر علمای حاضر در جلسه سخت در برابر دولت ایستادند و به امین‌السلطان و کسانی که از انگلیس‌ها رشوه گرفته‌اند، حمله کردند.[۱۵۷]
سرانجام مقرر شد امین‌السلطان برای لغو قرارداد بکوشد و علما نیز پس از لغو قرارداد، جواز استعمال دخانیات را صادر کنند.[۱۵۸][۱۵۹][۱۶۰] حوادث بعدی نشان داد که منظور امین‌السلطان لغو انحصار داخلی بوده است. [۱۶۱] ظاهراً دولت ایران و نیز دولت انگلستان پی برده بودند که حفظ قرارداد ممکن نیست و اصرار بر ادامۀ کار، دولت ایران را دچار مخاطره خواهد کرد.[۱۶۲] شاه و امین‌السلطان امیدوار بودند که پس از لغو انحصار داخلی اوضاع آرام گیرد.[۱۶۳][۱۶۴][۱۶۵]
در ۱۶ جمادی الاول ۱۳۰۹ق/۲۷ آذر ۱۲۷۰ش؛ دوباره مجلسی از دولتیان و علما و بازرگانان تشکیل شد. [۱۶۶][۱۶۷] امین‌السلطان پس از گزارشی مبسوط از کوشش‌ها و مذاکرات خود، اعلام کرد که انحصار داخلی تنباکو لغو شده است. آنگاه برای حفظ انحصار خارجی هم توجیهاتی ارائه کرد و از علما خواست در مساجد و منابر صریحاً حکم حلیت تنباکو را اعلام کنند. [۱۶۸] آشتیانی در پاسخ گفت: «منظور ما کوتاه کردن دست خارجی از امور مسلمین است و هنوز پای مداخلۀ فرنگی در میان است.»[۱۶۹] دولتیان استدلال کردند که لغو انحصار خارجی مستلزم پرداخت غرامتی سنگین و خارج از عهدۀ دولت است. [۱۷۰]
۲.۱۹ - درخواست لغو حکم تحریم از میرزا
علما که لغو حکم تحریم را در عهدۀ میرزای شیرازی می‌دانستند،[۱۷۱][۱۷۲] سرانجام با فشار امین‌السلطان تلگرافی برای او ارسال، و اعلام داشتند که امتیاز تنباکو «از کل ممالک ایران برداشته شد.»، و از میرزا خواستند از شاه تشکر کند.[۱۷۳][۱۷۴]
نظر به متن ابهام‌آمیز تلگراف که ممکن بود میرزای شیرازی را به اشتباه اندازد، علما و اعیان تهران طی گزارشی شرح مذاکرات آن جلسه را با تأکید بر این‌که امتیاز خارجی هنوز پابرجاست و تلگراف پیشین هم از زبان علما و در واقع تحمیلی بوده، به اطلاع میرزای شیرازی رساندند و از وی کسب تکلیف کردند. در این‌باره [۱۷۵] در همان روز (۱۶ جمادی‌ الاول) امین‌السلطان لغو انحصار داخلی تنباکو را به سراسر ولایات اطلاع داد.[۱۷۶] از طرف دولت نیز اعلامیه‌ای در این باب منتشر شد.[۱۷۷] اما اعلامیه‌ها با استقبال روبه‌رو نشد و همگان منتظر دستور میرزای شیرازی بودند.[۱۷۸]
۲.۲۰ - شایعه جهاد
در ۲۳ جمادی‌ الاول اعلامیه‌ای بدون امضا در تهران منتشر شد حاوی این مطلب که به حکم آشتیانی اگر تا ۴۸ ساعت امتیاز تنباکو لغو نشود (تا روز دوشنبه) مردم آمادۀ جهاد شوند. [۱۷۹][۱۸۰][۱۸۱]
این شایعه موجب شور و هیجان تازه در مردم، و اضطراب و نگرانی شدید در شاه و امین‌السلطان و خارجیان مقیم تهران شد. [۱۸۲] همین وقت (اواخر جمادی‌ الاول ۱۳۰۹) مقاله‌ای به قلم یکی از علما [۱۸۳][۱۸۴] در تهران منتشر شد که در آن نسبت به اهداف و آمال بیگانگان، به ویژه اهالی انگلیس که مکر و حیل آن‌ها نسبت به اهالی مصر و هندوستان ظاهر و هویدا گردیده، و مقایسۀ شرکت تنباکو با کمپانی هند شرقی که «در بدو ضبط هند به اسم تجارت، رعایای آن‌جا را تبعۀ خود ساختند.، به مردم ایران هشدار داده شده بود. (برای اصل مقاله رجوع کنید. [۱۸۵][۱۸۶]) بسیاری از مردم پس از انتشار شایعۀ جهاد در پی تدارک اسلحه و آزوقه برآمدند.[۱۸۷]
۲.۲۱ - متوسل‌شدن شاه به آشتیانی
از سوی دیگر، شاه و درباریان به مصداق الغریق یتشبث بکل حشیش، به هرگونه نیرنگ و فریب به منظور جلوگیری از روند پیروز تحریم دست می‌زنند، در آغاز با مساعدت وعاظ السلاطین و معممین دربار به شایعه جعلی بودن فتوی و این‌که توسط فردی به نام ملک التجار جعل شده است، می‌پردازند و سیستم حفاظت و اختناق خود را به شدت گسترش می‌دهند تا هرگونه ارتباط مردم و علما، و کسب تکلیف از میرزای بزرگ را سلب کنند اما این اقدامات نیز تاثیری در روند قضایا نداشت، لذا دولتیان با توسل به نیرنگی دیگر و ایجاد تفرقه، دست به دامن علمای داخل ایران می‌شوند.
شاه و امین السلطان به میرزای آشتیانی روحانی تهرانی روی می‌آورد و از او می خواهند به اباحه و تجویز دخانیات حکم کند میرزای آشتیانی و دیگر علما، شاه و درباریان رابه کلی مایوس می‌سازند و قاطعانه می‌گویند که حکم میرزای بزرگ را جز خود او کسی دیگر نمی‌تواند تغییر دهد، و اضافه می‌کنند: این کار اصلاح برنمی‌دارد، باید متوقف شود این امتیازات، باید برگردد و تا برنگردد میرزا آرام نمی‌گیرد، از طرف دیگر، سیاست ارعاب و تهدید و توسل به خشونت نیز کارآیی خود را از دست داد و مردم را هرچه بیشتر مصمم‌تر و مقاوم‌تر ساخت، بدین‌رو، ناصرالدین شاه، ناچار به فکر تسلیم و لغو امتیاز می‌افتد، ولی مسئولان کمپانی، و علی‌الخصوص کارگزاران سفارت انگلیس، او را از این کار برحذر می‌دارند و آن را خطری برای اصل رژیم قلمداد می‌کنند.
سرانجام شاه شخصاً نامه‌ای تند به آشتیانی نوشت و او را متهم به عوام‌فریبی و ریاست‌طلبی و «اقتباس به مجتهد تبریز و آقا نجفی اصفهانی» کرد. آشتیانی هم در پاسخ شاه نامه‌ای محکم نوشت و «مفاسد» مداخلۀ خارجیان را برشمرد و متذکر شد که لغو حکم تحریم جز به دست میرزای شیرازی ممکن نیست. شاه که انتظار چنان پاسخی را نداشت، دوباره در نامه‌ای دلجویانه و عذرخواهانه از وی خواست تا ماجرا را پایان‌یافته تلقی کند و به مردم هم اعلام کند که «این کار تمام شده و گذشته است.» آشتیانی در پاسخ به نامۀ اخیر ضمن تشکر از ناصرالدین شاه خاطر نشان کرد که مردم جز با لغو کامل امتیاز آرام نخواهند گرفت. [۱۸۸][۱۸۹][۱۹۰]
عصر روز یکشنبه ۲۶ جمادی‌ الاول، در پی بالا گرفتن نگرانی‌ها از آنچه که ممکن بود در روز دوشنبه رخ دهد، آشتیانی علما و صاحبان منبر و محراب را فراخواند و از آنان خواست در مساجد و منابر این شایعه را تکذیب، و مردم را ساکت کنند.[۱۹۱]
۲.۲۲ - پاسخ میرزا به لغو تحریم
در ۳۰ جمادی‌ الاول، پس از دو هفته انتظار، تلگراف کوتاهی از میرزای شیرازی رسید که در آن ضمن تشکر از شاه اظهار امیدواری کرده بود که «دست خارجه بالمره از ایران کوتاه شود.»[۱۹۲] این جواب که به کلی برخلاف میل دولت بود، موجب خشم ناصرالدین شاه شد.[۱۹۳]
۲.۲۳ - برخورد شاه با آشتیانی
دولت که از عقب‌نشینی‌های خود نتیجه نگرفته بود، مصمم به مقاومت در برابر علما و برخورد قاطع با آنان شد. در ۲ جمادی‌ الآخر از طرف حاکم تهران به آشتیانی ابلاغ شد که یا در انظار عموم قلیان بکشد و یا شهر را ترک کند. آشتیانی یک روز مهلت خواست تا از تهران خارج شود.[۱۹۴]
۲.۲۴ - حمایت مردم از آشتیانی
همۀ علمای تهران به‌جز امام جمعه و بهبهانی اعلام کردند که همراه آشتیانی از شهر بیرون می‌روند.
روز ۳ جمادی‌ الآخر مردم برای جلوگیری از خروج آشتیانی بازارها و مغازه‌ها را بستند و جمعیت انبوهی از زن و مرد در اطراف خانۀ او گرد آمدند. سپس جمعیت خشمگین و خروشان رهسپار کاخ شاه شدند. زنان که در پیشاپیش مردان حرکت می‌کردند، وقتی به میدان ارک رسیدند، فریاد برآوردند که ما شاه را نمی‌خواهیم. هرچند نایب‌السلطنه خواست با زبان خوش مردم را ساکت کند، ممکن نشد و خود نیز در حملۀ مردم نزدیک بود کشته شود. در تیراندازی نگهبانان به مردم ۷ تن کشته شدند. شاه و چند بار پیام هر یک را به دیگری رساند، تا این‌که شاه تعهد داد ظرف ۳ روز انحصار داخلی و خارجی تنباکو را به کلی لغو کند و از آشتیانی خواست مردم را آرام کند. نزدیک غروب به کوشش آشتیانی و ملک‌التجار، مردم آرام و متفرق شدند. [۱۹۵][۱۹۶][۱۹۷][۱۹۸][۱۹۹][۲۰۰][۲۰۱]
شاید در گیرودار همین حوادث بود که ناصرالدین شاه نگران از عواقب کار به امین‌السلطان نوشت: «وقتی که رژی را بنا شود با خون رعیت خودمان مخلوط بکنیم و یک شورش و انقلاب دائمی که تمام کارهای دیگر را بی‌نظم می‌کند، متحمل بشویم و غیره. آیا در این صورت نباید یک فکر دیگری کرد؟»[۲۰۲][۲۰۳]
۲.۲۵ - درخواست علما از میرزا بر رفع تحریم
در ۵ جمادی الآخر ملک التجار با آشتیانی دیدار کرد و دستخط ناصرالدین شاه را خطاب به امین‌السلطان مبنی بر لغو کامل امتیاز، به وی نشان داد.[۲۰۴] امین‌السلطان نیز نامه‌ای در این باب به آشتیانی نوشت.[۲۰۵]
دولت، آشتیانی را زیر فشار گذاشت تا هرچه زودتر حکم تحریم را لغو کند، اما آشتیانی همچنان رفع این حکم را به میرزای شیرازی حواله می‌داد. پس از مذاکرات بسیار هر یک از علمای تهران جداگانه به میرزا تلگراف کردند و ضمن تأیید لغو کامل امتیاز تنباکو از وی خواستند جواز استعمال دخانیات را صادر کند.[۲۰۶][۲۰۷][۲۰۸] از جملۀ این علما، شیخ فضل‌الله نوری بود که در ۹ جمادی‌ الآخر ۱۳۰۹ در تلگرافی به میرزای شیرازی ضمن گزارش چگونگی ختم ماجرا و لغو امتیاز، از وی خواست اجازه دهد خلق مشغول استعمال دخانیات کمافی‌السابق باشند و از مکاسب خود باز نمانند.[۲۰۹]
میرزای شیرازی که احتمالاً پیروزی بر شاه و دولتمردان زورمند را سخت نافع یافته بود و نمی‌خواست به سهولت رشتۀ کار را رها کند، بر مخالفت مداومت کرد و در ۱۹ جمادی‌ الآخر در پاسخ به درخواست علما، تلگرافی خطاب به آشتیانی فرستاد و با تأکید بر این‌که تلگراف در این وقت محل اعتماد نیست، از آشتیانی خواست به خط خودش تصریح کند که امتیاز به کلی مرتفع شده و «دست اجانب را از این عمل بالمره قطع نموده‌اند. و الا تحریم به قوت خود باقی است.» برای متن تلگراف،[۲۱۰] میرزا تلگراف‌هایی با همین مضمون برای علمای شهرهای دیگر نیز فرستاد.[۲۱۱][۲۱۲][۲۱۳]
۲.۲۶ - رفع حکم تحریم
چند روز بعد میرزای شیرازی در تلگرافی به آشتیانی یادآور شد که «در اصلاح این امر حال که اولیای دولت اقدام دارند، باید جناب‌عالی بر مکنون خیالات ایشان مطلع باشید و از کیفیت علاجی که در این باب متصدی می‌شوند، مستحضر باشید. و البته عین آن سندی را که دولت به فرنگی‌ها داده‌اند، مسترد خواهید داشت. و باید از جانب دولت فرمانی مستحکم در رفع ابدی این امر صادر شود. و تا تفصیل مطلب به همین‌وجه بر خود احقر به تصریح جناب‌عالی معلوم نشود، اذن نمی‌توانم داد.»[۲۱۴]
این جواب برطرف‌کنندۀ نگرانی شاه و امین‌السلطان نبود. از این‌رو برای آن‌که علما از به هم خوردن رژی مطمئن شوند و حکم تحریم را بردارند، به دستور شاه، ارنشتاین اعلامیه‌ای منتشر کرد و ضمن اعلام موقوف شدن انحصار داخلی و خارجی، از کسانی که قبلاً تنباکو به شرکت فروخته بودند، خواست تنباکوی خود را پس بگیرند. با این همه، از سوی میرزای شیرازی نشانه‌ای دال بر آن‌که آن اعلانات و بیانات و تلگراف‌ها و گزارش‌های روحانیون و دولتیان او را قانع کرده باشد، پیدا نشد.
چند روز بعد ۲۲ جمادی الآخر شاه در نامه‌ای خطاب به نایب‌السلطنه و امین‌السلطان تأکید کرد که قرارداد به هم خورده است و به آنان دستور داد تجار و مردم را از این امر مطمئن کنند. [۲۱۵] سفیر روسیه در تهران نیز با آشتیانی دیدار کرد و اطمینان داد که قرارداد لغو شده است.[۲۱۶] چون خبری از جانب میرزای شیرازی نرسید، سرانجام آشتیانی و دیگر علمای تهران با ملاحظۀ اوضاع متشنج و نامعلوم شهر و احتمال تجدید آشوب و بلوا،[۲۱۷] و نیز بر اثر فشار دولت برای رفع حکم تحریم، [۲۱۸] به استناد پاسخ میرزای شیرازی به استفسار شیخ فضل‌الله نوری دربارۀ جواز رفع حکم تحریم درصورت برداشته شدن امتیاز، [۲۱۹] در ۲۵ جمادی الآخر ۱۳۰۹ق/۶ بهمن ۱۲۷۰ش، از جانب میرزای شیرازی اعلان به حلیت دخانیات دادند.[۲۲۰][۲۲۱][۲۲۲]
پس از لغو رژی، مذاکرات طولانی و مفصلی بر سر پرداخت غرامت و میزان آن میان دولت ایران و نمایندگان شرکت و سفارت انگلستان در تهران درگرفت. [۲۲۳][۲۲۴] سرانجام ۵۰۰ هزار لیره غرامت تعیین شد که برای تأدیۀ آن، ایران این مبلغ را با بهرۀ ۶٪ از بانک شاهنشاهی ایران، متعلق به انگلستان، وام گرفت و درآمد گمرکی بنادر جنوبی ایران را به عنوان ضمانِ وام، گرو گذاشت.[۲۲۵] این نخستین وام خارجی ایران بود.[۲۲۶][۲۲۷]
۳ - نقش مرجعیت
قضیۀ تحریم دخانیات که از میرزا با همین چند کلمه صادر شده، از غرایب امور تاریخ است، که علاوه بر اینکه هیچکس آن‌را در مخفی‌ترین محل استعمال نکرد، قلیان‌ها و چندین بادگیر طلا و نقره، توسط صاحبانشان شکسته شد. چنانکه ناصرالدین شاه روزی در حرمخانه خود دید زن‌هایش به کنیزان خود امر می‌کردند که آنها را در هاون نهاده و بشکنند! وی گفت: شما را چه می‌شود که این طور می‌کنید؟ یکی از زن‌ها گفت: آن کس که ما را به تو حلال کرده، قلیان را به ما حرام کرده! [۲۲۸]
۳.۱ - عوامل قیام
بعضی از محققین عقیده دارند که رهبریت این قیام در دست تجار بوده. در این تردیدی نیست که تجار یک پای قضیه قیام تنباکو بودند، آن هم یک پای عمده‌اش، لیکن ماهیت و هویت حرفه‌ای و فرهنگی تجار که بیشتر از منافع شخصی و یا گروهی آنان مایه می‌گرفت، هرگز کارآیی راه اندازی قیامی را در جامعه نداشت. عاملی که تار و پود جامعه‌ای را می‌لرزاند و طبقات و گروه‌های گسسته جامعه را به هم جوش می‌داد و آنها را برای قیام یک پارچه می‌کرد، چیزی نبود مگر اسلام و خاصه شیعه که در متن و بطن خود آرمان ظلم‌ستیزی و عدالت‌گستری داشت.
علمای شیعه بودند که با احاطه‌شان بر فقه، در قبال بسیاری از جریانات جامعه اعلام موضع می‌نمودند.[۲۲۹] و سرانجام شاه و امین السلطان از بیم شورش مردم و اعلام جهاد عمومی توسط علماء، امتیازا این قرارداد را در شانزدهم جمادی الاول سال ۱۳۰۹ق لغو کردند.[۲۳۰] با این حال تا تحریم از سوی میرزای شیرازی لغو نشد، مردم تنباکو استعمال نکردند. بدین‌ترتیب در تاریخ ۲۵ جمادی الثانی ۱۳۰۹ق حکم تحریم دخانیان لغو شد. و به گفته اعتماد السلطنه: «آفرین بر قلم جناب میرزا که بیشتر از سر نیزه دولت ایران اثر دارد.»[۲۳۱]
نهضت تنباکو اولین مقاومت فراگیر و در عین‌حال موفق مردم ایران در برابر قدرت مطلقۀ سلطنت قاجار و زمینۀ اصلی و پیش‌درآمد انقلاب مشروطیت به شمار می‌رود. علمای دین در این پیروزی نقش تعیین‌ کننده و انکارناپذیر داشتند. افزون بر این باید از کوشش‌های روشنفکران و بازرگانان، رقابت‌های روسیه و انگلستان، و تضادهای دولتمردان ایران نیز به عنوان عوامل ایجاد این حادثه و پیروزی مردم یاد کرد، اما در واقع، نارضایی شدید و گستردۀ مردم ایران از دولت و شخص ناصرالدین شاه اصلی‌ترین عامل نهضت بود. این نکته‌ای است که حتی از دید درباریانی که در همان روزها به ثبت و ضبط وقایع نهضت پرداخته‌اند، دور نمانده است.[۲۳۲][۲۳۳][۲۳۴][۲۳۵]
۳.۲ - علل نهضت در بیان وزیر انگلیس
شاید صریح‌ترین و دقیق‌ترین کلام در این‌باره گزارش لاسلز، وزیر مختار انگلستان در تهران، باشد که در همان روزها در توضیح علل نهضت، به سالیسبوری، نخست وزیر انگلستان نوشته است:
«کسانی که مدت زیادی در ایران اقامت دارند، به من گفته‌اند که آنان از این تنفیذ قدرت ملایان، هم از جهت مخالفت با دولت و هم از جهت اطاعت بی‌چون و چرای مردم از اوامر آنان در موردی که شرع آن را حرام شمرده، دچار شگفتی شده‌اند. برای من توضیح داده‌اند که اگر نارضایی عمومی که بر سراسر ایران مستولی است، نبود، محال بود که ملایان چنین قدرتی را کسب کنند. همین نارضایی مردم را بدان‌جا رهنمون شد که امیدوار شوند با پیروی از ملایان برای ظلم و جوری که بی‌گمان بر آنان می‌رود، درمانی پیدا خواهد شد.»[۲۳۶]
۴ - دیدگاه امام خمینی
یکی از نقاط عطف و مهم تاریخ معاصر ایران، تحریم تنباکو است که سندگویایی بر رهبری روحانیت مبارز و مقاومت و همبستگی مردم متعهد این سرزمین در پاسداری از ارزش‌های اسلامی و دفاع از استقلال و آزادگی است نقش میرزای بزرگ شیرازی (اعلی‌اللّه‌مقامه‌الشریف) در این حرکت بزرگ، انکارناپذیر است چنانچه امام خمینی (ره) در این‌باره فرمودند:
آن مرحوم (میرزای بزرگ رحمة‌اللّه‌علیه) که در سامره تنباکو را تحریم کرد، برای اینکه ایران را تقریبا در اسارت گرفته بودند، به واسطه قرار داد تنباکو، و ایشان یک سطر نوشتند که تنباکو حرام است، و حتی بستگان خود آن جائر (ناصرالدین شاه) هم و حرمسرای آن جائر ترتیب اثر دادند به آن فتوا، و قلیان‌ها را شکستند و در بعضی جاها تنباکوهایی که قیمت آن هم زیاد بود، در میدان آوردند و آتش زدند و شکست دادند آن قرارداد را، و لغو شد قرارداد، و یک چنین چیزی و آنها دیدند که یک روحانی پیرمرد، در کنج‌دهی از دهات عراق، یک کلمه می‌نویسد و یک ملت قیام می‌کند، و قراردادی که مابین شاه جائر و انگلیسی‌ها بوده است، به هم می‌زند و یک قدرت این طوری دارد او.[۲۳۷]
فهرست منابع
(۱) آدمیت، فریدون، شورش بر امتیازنامۀ رژی، تهران، ۱۳۶۰ش؛
(۲) اصفهانی‌ کربلایی، حسن، «تاریخ دخانیه»، همراه سدۀ تحریم تنباکو، به کوشش موسی نجفی و رسول جعفریان، تهران، ۱۳۷۷ش؛
(۳) اعتمادالسلطنه، محمدحسن، روزنامۀ خاطرات، به کوشش ایرج افشار، تهران، ۱۳۴۵ش؛
(۴) امیری، مهراب، زندگی سیاسی اتابک اعظم، تهران، ۱۳۴۶ش؛
(۵) امین‌الدوله، میرزا علی‌خان، خاطرات سیاسی، به کوشش حافظ فرمانفرماییان، تهران، ۱۳۵۵ش؛
(۶) بامداد، مهدی، شرح حال رجال ایران، تهران، ۱۳۴۷ش؛
(۷) براون، ادوارد، انقلاب ایران، ترجمۀ احمد پژوه، تهران، ۱۳۲۹ش؛
(۸) بهار، مهدی، میراث خوار استعمار، تهران، ۱۳۴۴ش؛
(۹) تاریخ اقتصادی ایران، به کوشش چارلز عیسوی، ترجمۀ یعقوب آژند، تهران، ۱۳۶۲ش؛
(۱۰) تیموری، ابراهیم، تحریم تنباکو، تهران، ۱۳۶۱ش؛
(۱۱) جعفریان، رسول، حاشیه بر تاریخ دخانیه؛
(۱۲) صفایی، ابراهیم، اسناد برگزیده، تهران، ۱۳۵۷ش؛
(۱۳) صفایی، ابراهیم، اسناد سیاسی، تهران، ۱۳۵۵ش؛
(۱۴) صفایی، ابراهیم، اسناد نویافته، تهران، ۱۳۴۹ش؛
(۱۵) ملک‌آرا، عباس میرزا قاجار، شرح حال عباس میرزا ملک‌آرا، به کوشش عبدالحسین نوایی، تهران، ۱۳۲۵ش؛
(۱۶) فووریه، ژان باتیست، سه سال در دربار ایران، ترجمۀ عباس اقبال آشتیانی، تهران، ۱۳۲۵ش؛
(۱۷) کاظم‌زاده، فیروز، روس و انگلیس در ایران، ترجمۀ منوچهر امیری، تهران، ۱۳۷۱ش؛
(۱۸) کدی، نیکی آر، تحریم تنباکو در ایران، ترجمۀ شاهرخ قائم مقامی، تهران، ۱۳۵۸ش؛
(۱۹) محدث، هاشم، چند امتیازنامۀ عصر قاجار، تهران، ۱۳۸۰ش؛
(۲۰) معاهدات و قراردادهای تاریخی در دورۀ قاجار، به کوشش غلامرضا طباطبایی مجد، تهران، ۱۳۷۳ش؛
(۲۱) دوستعلی، معیرالممالک، یادداشتهایی از زندگی خصوصی ناصرالدین‌شاه، تهران، ۱۳۵۱ش؛
(۲۲) مهدوی، شیرین، زندگی‌نامۀ حاج محمدحسن کمپانی، امین دارالضرب، ترجمۀ منصوره اتحادیه و فرحناز امیرخانی حسینک‌لو، تهران، ۱۳۷۹ش؛
(۲۳) ناطق، هما، بازرگانان در داد و ستد با بانک شاهی و رژی تنباکو، تهران، ۱۳۷۳ش؛
(۲۴) کرمانی، ناظم‌الاسلام، تاریخ بیداری ایرانیان، به کوشش علی‌اکبر سعیدی‌سیرجانی، تهران، ۱۳۵۷ش؛
(۲۵) نامه‌های تاریخی و سیاسی سید جمال‌الدین اسدآبادی، به کوشش ابوالحسن جمالی اسدآبادی، تهران، ۱۳۶۰ش؛
(۲۶) نجاتی، محمدرضا، تحريم تنباكو نوشته؛
(۲۷) نهاونديان، محمد، پيكار پيروز تنباكو؛
(۲۸) مدنی، سيد جمال‌الدين، تاريخ سياسی معاصر ايران، ج۱؛
 
پانویس
۱.         ↑ بهار، مهدی، میراث خوار استعمار، ج۱، ص۵۱۲-۵۱۵، تهران، ۱۳۴۴ش.
۲.         ↑ کدی، نیکی آر، تحریم تنباکو در ایران، ج۱، ص۴۰-۴۵، ترجمۀ شاهرخ قائم مقامی، تهران، ۱۳۵۸ش.
۳.         ↑ تیموری، ابراهیم، تحریم تنباکو، تهران، ج۱، ص۱۳، ۱۳۶۱ش.
۴.         ↑ تیموری، ابراهیم، تحریم تنباکو، ج۱، ص۱۴، تهران، ۱۳۶۱ش.
۵.         ↑ ناطق، هما، بازرگانان در داد و ستد با بانک شاهی و رژی تنباکو، ج۱، ص۶۵، تهران، ۱۳۷۳ش.
۶.         ↑ اعتمادالسلطنه، محمدحسن، روزنامۀ خاطرات، ج۱، ص۵۴۰، به کوشش ایرج افشار، تهران، ۱۳۴۵ش.
۷.         ↑ اعتمادالسلطنه، محمدحسن، روزنامۀ خاطرات، ج۱، ص۴۶۱، به کوشش ایرج افشار، تهران، ۱۳۴۵ش.
۸.         ↑ اعتمادالسلطنه، محمدحسن، روزنامۀ خاطرات، ج۱، ص۴۷۸.
۹.         ↑ تیموری، ابراهیم، تحریم تنباکو، تهران، ج۱، ص۱۵، ۱۳۶۱ش.
۱۰.       ↑ تیموری، ابراهیم، تحریم تنباکو، تهران، ج۱، ص۱۵، ۱۳۶۱ش.
۱۱.       ↑ تیموری، ابراهیم، تحریم تنباکو، ج۱، ص۱۶-۲۲، تهران، ۱۳۶۱ش.
۱۲.       ↑ تیموری، ابراهیم، تحریم تنباکو، ج۱، ص۱۵، تهران، ۱۳۶۱ش.
۱۳.       ↑ ناطق، هما، بازرگانان در داد و ستد با بانک شاهی و رژی تنباکو، تهران، ج۱، ص۸۶، تهران، ۱۳۷۳ش.
۱۴.       ↑ ناطق، هما، بازرگانان در داد و ستد با بانک شاهی و رژی تنباکو، تهران، ج۱، ص۲۵، ۱۳۷۳ش.
۱۵.       ↑ تاریخ اقتصادی ایران، به کوشش چارلز عیسوی، ج۱، ص۳۸۰-۳۸۱، ترجمۀ یعقوب آژند، تهران، ۱۳۶۲ش.
۱۶.       ↑ تیموری، ابراهیم، تحریم تنباکو، تهران، ج۱، ص۲۹-۳۲، ۱۳۶۱ش.
۱۷.       ↑ معاهدات و قراردادهای تاریخی در دورۀ قاجار، به کوشش غلامرضا طباطبایی مجد، ج۱، ص۴۱۳-۴۱۶، تهران، ۱۳۷۳ش.
۱۸.       ↑ محدث، هاشم، چند امتیازنامۀ عصر قاجار، ج۱، ص۷۵-۷۸، تهران، ۱۳۸۰ش.
۱۹.       ↑ آژند، یعقوب، قیام تنباکو، ص۴۶.
۲۰.       ↑ آژند، یعقوب، قیام تنباکو، ص۴۱.
۲۱.       ↑ آژند، یعقوب، قیام تنباکو، ص۴۸.
۲۲.       ↑ فووریه، ژان باتیست، سه سال در دربار ایران، ج۱، ص۲۲۰، ترجمۀ عباس اقبال آشتیانی، تهران، ۱۳۲۵ش.
۲۳.       ↑ تیموری، ابراهیم، تحریم تنباکو، تهران، ج۱، ص۲۸، تهران، ۱۳۶۱ش.
۲۴.       ↑ تیموری، ابراهیم، تحریم تنباکو، ج۱، ص۱۷۷، تهران، ۱۳۶۱ش.
۲۵.       ↑ ملک‌آرا، عباس میرزا قاجار، شرح حال عباس میرزا ملک‌آرا، ج۱، ص۱۱۴، به کوشش عبدالحسین نوایی، تهران، ۱۳۲۵ش.
۲۶.       ↑ محدث، هاشم، چند امتیازنامۀ عصر قاجار، ج۱، ص۷۹، تهران، ۱۳۸۰ش.
۲۷.       ↑ کدی، نیکی آر، تحریم تنباکو در ایران، ج۱، ص۴۵، ترجمۀ شاهرخ قائم مقامی، تهران، ۱۳۵۸ش.
۲۸.       ↑ کدی، نیکی آر، تحریم تنباکو در ایران، ج۱، ص۴۵، ترجمۀ شاهرخ قائم مقامی، تهران، ۱۳۵۸ش.
۲۹.       ↑ آقا بزرگ تهرانی، میرزای شیرازی، ص۲۳۸، ترجمه اداره پژوهش و نگارش، تهران، شرکت سهامی، وزارت ارشاد اسلامی، اول، ۱۳۶۲ ش.
۳۰.       ↑ آژند، یعقوب، قیام تنباکو، ص۱۶۰.
۳۱.       ↑ کدی، نیکی آر، تحریم تنباکو در ایران، ج۱، ص۴۹-۵۲، ترجمۀ شاهرخ قائم مقامی، تهران، ۱۳۵۸ش.
۳۲.       ↑ کاظم‌زاده، فیروز، روس و انگلیس در ایران، ج۱، ص۲۳۳، ترجمۀ منوچهر امیری، تهران، ۱۳۷۱ش.
۳۳.       ↑ ناطق، هما، بازرگانان در داد و ستد با بانک شاهی و رژی تنباکو، ج۱، ص۹۰، تهران، ۱۳۷۳ش.
۳۴.       ↑ رضائی، عبدالعظیم، تاریخ ده هزار ساله ایران، ج۴، ص۱۱۸، تهران، اقبال – مروی، هفتم، ۱۳۷۵ ش.
۳۵.       ↑ براون، ادوارد، انقلاب ایران، ج۱، ص۴۵-۴۷، ترجمۀ احمد پژوه، تهران، ۱۳۲۹ش.
۳۶.       ↑ کدی، نیکی آر، تحریم تنباکو در ایران، ج۱، ص۵۵، ترجمۀ شاهرخ قائم مقامی، تهران، ۱۳۵۸ش.
۳۷.       ↑ کدی، نیکی آر، تحریم تنباکو در ایران، ص۵۵، ترجمۀ شاهرخ قائم مقامی، تهران، ۱۳۵۸ش.
۳۸.       ↑ کدی، نیکی آر، تحریم تنباکو در ایران، ج۱، ص۵۶، ترجمۀ شاهرخ قائم مقامی، تهران، ۱۳۵۸ش.
۳۹.       ↑ مدنی، سید جلال‌الدين، تاریخ سیاسی معاصر ایران، ج۱، ص۲۳_۲۵، دفتر تبلیغات اسلامی، قم،۱۳۶۱.
۴۰.       ↑ مدنی، سيد جلال‌الدين، تاريخ سياسي معاصر ايران، ج ۱، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۳۶۱، ص۲۴.
۴۱.       ↑ براون، ادوارد، انقلاب ایران، ج۱، ص۴۸، ترجمۀ احمد پژوه، تهران، ۱۳۲۹ش.
۴۲.       ↑ کدی، نیکی آر، تحریم تنباکو در ایران، ص۱۱۳، ترجمۀ شاهرخ قائم مقامی، تهران، ۱۳۵۸ش.
۴۳.       ↑ کدی، نیکی آر، تحریم تنباکو در ایران، ص۵۷-۵۸، ترجمۀ شاهرخ قائم مقامی، تهران، ۱۳۵۸ش.
۴۴.       ↑ ملک‌آرا، عباس میرزا قاجار، شرح حال عباس میرزا ملک‌آرا، به کوشش عبدالحسین نوایی، تهران، ۱۳۲۵ش.
۴۵.       ↑ کدی، نیکی آر، تحریم تنباکو در ایران، ص۵۶، ترجمۀ شاهرخ قائم مقامی، تهران، ۱۳۵۸ش.
۴۶.       ↑ ناطق، هما، بازرگانان در داد و ستد با بانک شاهی و رژی تنباکو، ج۱، ص۸۹، تهران، ۱۳۷۳ش.
۴۷.       ↑ کدی، نیکی آر، تحریم تنباکو در ایران، ص۹۰، ترجمۀ شاهرخ قائم مقامی، تهران، ۱۳۵۸ش.
۴۸.       ↑ تیموری، ابراهیم، تحریم تنباکو، ج۱، ص۳۹-۴۰، تهران، ۱۳۶۱ش.
۴۹.       ↑ بهار، مهدی، میراث خوار استعمار، ج۱، ص۱۷۶، تهران، ۱۳۴۴ش.
۵۰.       ↑ اعتمادالسلطنه، محمدحسن، روزنامۀ خاطرات، ج۱، ص۸۴۱، به کوشش ایرج افشار، تهران، ۱۳۴۵ش.
۵۱.       ↑ کدی، نیکی آر، تحریم تنباکو در ایران، ج۱، ص۶۲، ترجمۀ شاهرخ قائم مقامی، تهران، ۱۳۵۸ش.
۵۲.       ↑ کدی، نیکی آر، تحریم تنباکو در ایران، ج۱، ص۶۲، ترجمۀ شاهرخ قائم مقامی، تهران، ۱۳۵۸ش.
۵۳.       ↑ کدی، نیکی آر، تحریم تنباکو در ایران، ج۱، ص۶۲، ترجمۀ شاهرخ قائم مقامی، تهران، ۱۳۵۸ش.
۵۴.       ↑ کدی، نیکی آر، تحریم تنباکو در ایران، ج۱، ص۶۳، ترجمۀ شاهرخ قائم مقامی، تهران، ۱۳۵۸ش.
۵۵.       ↑ کدی، نیکی آر، تحریم تنباکو در ایران، ج۱، ص۶۳، ترجمۀ شاهرخ قائم مقامی، تهران، ۱۳۵۸ش.
۵۶.       ↑ کدی، نیکی آر، تحریم تنباکو در ایران، ج۱، ص۶۴، ترجمۀ شاهرخ قائم مقامی، تهران، ۱۳۵۸ش.
۵۷.       ↑ کدی، نیکی آر، تحریم تنباکو در ایران، ج۱، ص۶۵، ترجمۀ شاهرخ قائم مقامی، تهران، ۱۳۵۸ش.
۵۸.       ↑ کدی، نیکی آر، تحریم تنباکو در ایران، ج۱، ص۶۵، ترجمۀ شاهرخ قائم مقامی، تهران، ۱۳۵۸ش.
۵۹.       ↑ کدی، نیکی آر، تحریم تنباکو در ایران، ج۱، ص۶۶-۷۱، ترجمۀ شاهرخ قائم مقامی، تهران، ۱۳۵۸ش.
۶۰.       ↑ کدی، نیکی آر، تحریم تنباکو در ایران، ج۱، ص۶۳، ترجمۀ شاهرخ قائم مقامی، تهران، ۱۳۵۸ش.
۶۱.       ↑ کدی، نیکی آر، تحریم تنباکو در ایران، ج۱، ص۶۹، ترجمۀ شاهرخ قائم مقامی، تهران، ۱۳۵۸ش.
۶۲.       ↑ کدی، نیکی آر، تحریم تنباکو در ایران، ج۱، ص۶۹، ترجمۀ شاهرخ قائم مقامی، تهران، ۱۳۵۸ش.
۶۳.       ↑ کدی، نیکی آر، تحریم تنباکو در ایران، ج۱، ص۷۰، ترجمۀ شاهرخ قائم مقامی، تهران، ۱۳۵۸ش.
۶۴.       ↑ کدی، نیکی آر، تحریم تنباکو در ایران، ج۱، ص۶۳، ترجمۀ شاهرخ قائم مقامی، تهران، ۱۳۵۸ش.
۶۵.       ↑ امین‌الدوله، میرزا علی‌خان، خاطرات سیاسی، ج۱، ص۱۴۶، به کوشش حافظ فرمانفرماییان، تهران، ۱۳۵۵ش.
۶۶.       ↑ کدی، نیکی آر، تحریم تنباکو در ایران، ج۱، ص۷۲-۷۳، ترجمۀ شاهرخ قائم مقامی، تهران، ۱۳۵۸ش.
۶۷.       ↑ ناطق، هما، بازرگانان در داد و ستد با بانک شاهی و رژی تنباکو، ج۱، ص۱۰۷، تهران، ۱۳۷۳ش.
۶۸.       ↑ ناطق، هما، بازرگانان در داد و ستد با بانک شاهی و رژی تنباکو، ج۱، ص۱۰۷-۱۲۵، تهران، ۱۳۷۳ش.
۶۹.       ↑ تیموری، ابراهیم، تحریم تنباکو، ج۱، ص۴۴، تهران، ۱۳۶۱ش.
۷۰.       ↑ تیموری، ابراهیم، تحریم تنباکو، ج۱، ص۸۳، تهران، ۱۳۶۱ش.
۷۱.       ↑ کدی، نیکی آر، تحریم تنباکو در ایران، ج۱، ص۷۸، ترجمۀ شاهرخ قائم مقامی، تهران، ۱۳۵۸ش.
۷۲.       ↑ تیموری، ابراهیم، تحریم تنباکو، ج۱، ص۴۴-۴۷، تهران، ۱۳۶۱ش.
۷۳.       ↑ حسيني، سيد جمال‌الدين، پايه گذار نهضت اسلامی، بی جا، بی تا، ص۱۷۲.
۷۴.       ↑ طباطبایی، محمدمحيط، نقش سيد جمال‌الدين اسدآبادی در بيداری مشرق زمين، چاپ اول، قم، دفتر تبليغات اسلامي، ۱۳۵۰، ص۲۱۰.
۷۵.       ↑ معاهدات و قراردادهای تاریخی در دورۀ قاجار، ج۱، ص۴۶-۵۳، به کوشش غلامرضا طباطبایی مجد، تهران، ۱۳۷۳ش.
۷۶.       ↑ اصفهانی‌ کربلایی، حسن، تاریخ دخانیه، ج۱، ص۷۱-۷۵، همراه سدۀ تحریم تنباکو، به کوشش موسی نجفی و رسول جعفریان، تهران، ۱۳۷۷ش.
۷۷.       ↑ تیموری، ابراهیم، تحریم تنباکو، ج۱، ص۶۸-۷۳، تهران، ۱۳۶۱ش.
۷۸.       ↑ کدی، نیکی آر، تحریم تنباکو در ایران، ج۱، ص۷۸-۹۲، ترجمۀ شاهرخ قائم مقامی، تهران، ۱۳۵۸ش.
۷۹.       ↑ ملک‌آرا، عباس میرزا قاجار، شرح حال عباس میرزا ملک‌آرا، ج۱، ص۱۱۴-۱۱۶، به کوشش عبدالحسین نوایی، تهران، ۱۳۲۵ش.
۸۰.       ↑ اعتمادالسلطنه، محمدحسن، روزنامۀ خاطرات، ج۱، ص۸۹۵، به کوشش ایرج افشار، تهران، ۱۳۴۵ش.
۸۱.       ↑ کدی، نیکی آر، تحریم تنباکو در ایران، ج۱، ص۶۳، ترجمۀ شاهرخ قائم مقامی، تهران، ۱۳۵۸ش.
۸۲.       ↑ کدی، نیکی آر، تحریم تنباکو در ایران، ج۱، ص۹۶، ترجمۀ شاهرخ قائم مقامی، تهران، ۱۳۵۸ش.
۸۳.       ↑ کدی، نیکی آر، تحریم تنباکو در ایران، ج۱، ص۹۳، ترجمۀ شاهرخ قائم مقامی، تهران، ۱۳۵۸ش.
۸۴.       ↑ صاحبی، محمدجواد، سید جمال‌الدین اسدآبادی بنیان‌گذار نهضت احیاء تفکر دینی، ص۲۲۹، فکر روز، تهران، اول ۱۳۷۵.
۸۵.       ↑ آقا بزرگ تهرانی، میرزای شیرازی، ص۲۴۳، مترجم محمد دزفول، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، تهران، ۱۳۶۵.
۸۶.       ↑ اعتمادالسلطنه، محمدحسن، روزنامۀ خاطرات، ج۱، ص۸۷۵، به کوشش ایرج افشار، تهران، ۱۳۴۵ش.
۸۷.       ↑ کدی، نیکی آر، تحریم تنباکو در ایران، ج۱، ص۹۷، ترجمۀ شاهرخ قائم مقامی، تهران، ۱۳۵۸ش.
۸۸.       ↑ تیموری، ابراهیم، تحریم تنباکو، ج۱، ص۷۴، تهران، ۱۳۶۱ش.
۸۹.       ↑ تیموری، ابراهیم، تحریم تنباکو، ج۱، ص۷۴، تهران، ۱۳۶۱ش.
۹۰.       ↑ اعتمادالسلطنه، محمدحسن، روزنامۀ خاطرات، ج۱، ص۸۷۵، به کوشش ایرج افشار، تهران، ۱۳۴۵ش.
۹۱.       ↑ کدی، نیکی آر، تحریم تنباکو در ایران، ج۱، ص۹۸، ترجمۀ شاهرخ قائم مقامی، تهران، ۱۳۵۸ش.
۹۲.       ↑ کدی، نیکی آر، تحریم تنباکو در ایران، ج۱، ص۹۸، ترجمۀ شاهرخ قائم مقامی، تهران، ۱۳۵۸ش.
۹۳.       ↑ کدی، نیکی آر، تحریم تنباکو در ایران، ج۱، ص۹۸ ص۱۰۴، ترجمۀ شاهرخ قائم مقامی، تهران، ۱۳۵۸ش.
۹۴.       ↑ تیموری، ابراهیم، تحریم تنباکو، ج۱، ص۷۶، تهران، ۱۳۶۱ش.
۹۵.       ↑ ملک‌آرا، عباس میرزا قاجار، شرح حال عباس میرزا ملک‌آرا، ج۱، ص۱۱۵، به کوشش عبدالحسین نوایی، تهران، ۱۳۲۵ش.
۹۶.       ↑ ملک‌آرا، عباس میرزا قاجار، شرح حال عباس میرزا ملک‌آرا، ج۱، ص۱۱۵، به کوشش عبدالحسین نوایی، تهران، ۱۳۲۵ش.
۹۷.       ↑ کدی، نیکی آر، تحریم تنباکو در ایران، ج۱، ص۱۰۵، ترجمۀ شاهرخ قائم مقامی، تهران، ۱۳۵۸ش.
۹۸.       ↑ کدی، نیکی آر، تحریم تنباکو در ایران، ج۱، ص۱۰۵، ترجمۀ شاهرخ قائم مقامی، تهران، ۱۳۵۸ش.
۹۹.       ↑ کدی، نیکی آر، تحریم تنباکو در ایران، ج۱، ص۱۰۵-۱۱۴، ترجمۀ شاهرخ قائم مقامی، تهران، ۱۳۵۸ش.
۱۰۰.     ↑ تیموری، ابراهیم، تحریم تنباکو، ج۱، ص۷۸، تهران، ۱۳۶۱ش.
۱۰۱.     ↑ ملک‌آرا، عباس میرزا قاجار، شرح حال عباس میرزا ملک‌آرا، ج۱، ص۱۱۵، به کوشش عبدالحسین نوایی، تهران، ۱۳۲۵ش.
۱۰۲.     ↑ فووریه، ژان باتیست، سه سال در دربار ایران، ص۲۲۳. ترجمۀ عباس اقبال آشتیانی، تهران، ۱۳۲۵ش.
۱۰۳.     ↑ بامداد، مهدی، شرح حال رجال ایران، ج۱، ص۳۳۵، تهران، ۱۳۴۷ش.
۱۰۴.     ↑ اصفهانی‌ کربلایی، حسن، تاریخ دخانیه، ج۱، ص۷۷-۷۸، همراه سدۀ تحریم تنباکو، به کوشش موسی نجفی و رسول جعفریان، تهران، ۱۳۷۷ش.
۱۰۵.     ↑ صفایی، ابراهیم، اسناد سیاسی، ص۱۰، تهران، ۱۳۵۵ش.
۱۰۶.     ↑ اصفهانی‌ کربلایی، تاریخ دخانیه، حسن، ج۱، ص۸۲-۸۴، همراه سدۀ تحریم تنباکو، به کوشش موسی نجفی و رسول جعفریان، تهران، ۱۳۷۷ش.
۱۰۷.     ↑ اصفهانی‌ کربلایی، حسن، تاریخ دخانیه، ج۱، ص۸۵، همراه سدۀ تحریم تنباکو، به کوشش موسی نجفی و رسول جعفریان، تهران، ۱۳۷۷ش.
۱۰۸.     ↑ اصفهانی‌ کربلایی، حسن، تاریخ دخانیه، ج۱، ص۹۱-۹۵، همراه سدۀ تحریم تنباکو، به کوشش موسی نجفی و رسول جعفریان، تهران، ۱۳۷۷ش.
۱۰۹.     ↑ کدی، نیکی آر، تحریم تنباکو در ایران، ج۱، ص۱۱۸، ترجمۀ شاهرخ قائم مقامی، تهران، ۱۳۵۸ش.
۱۱۰.     ↑ کدی، نیکی آر، تحریم تنباکو در ایران، ج۱، ص۱۱۹، ترجمۀ شاهرخ قائم مقامی، تهران، ۱۳۵۸ش.
۱۱۱.     ↑ آدمیت، فریدون، شورش بر امتیازنامۀ رژی، ج۱، ص۶۰-۶۵، تهران، ۱۳۶۰ش.
۱۱۲.     ↑ کدی، نیکی آر، تحریم تنباکو در ایران، ج۱، ص۱۱۹-۱۲۰، ترجمۀ شاهرخ قائم مقامی، تهران، ۱۳۵۸ش.
۱۱۳.     ↑ تیموری، ابراهیم، تحریم تنباکو، تهران، ج۱، ص۸۰، ۱۳۶۱ش.
۱۱۴.     ↑ کدی، نیکی آر، تحریم تنباکو در ایران، ج۱، ص۱۱۸، ترجمۀ شاهرخ قائم مقامی، تهران، ۱۳۵۸ش.
۱۱۵.     ↑ تیموری، ابراهیم، تحریم تنباکو، تهران، ج۱، ص۸۰، ۱۳۶۱ش.
۱۱۶.     ↑ تیموری، ابراهیم، تحریم تنباکو، ج۱، ص۷۸، تهران، ۱۳۶۱ش.
۱۱۷.     ↑ کدی، نیکی آر، تحریم تنباکو در ایران، ج۱، ص۱۲۴، ترجمۀ شاهرخ قائم مقامی، تهران، ۱۳۵۸ش.
۱۱۸.     ↑ صفایی، ابراهیم، اسناد برگزیده، ج۱، ص۱۱۸، تهران، ۱۳۵۷ش.
۱۱۹.     ↑ صفایی، ابراهیم، اسناد سیاسی، ص۲۲، تهران، ۱۳۵۵ش.
۱۲۰.     ↑ اصفهانی‌ کربلایی، حسن، تاریخ دخانیه، ج۱، ص۹۸-۹۹، همراه سدۀ تحریم تنباکو، به کوشش موسی نجفی و رسول جعفریان، تهران، ۱۳۷۷ش.
۱۲۱.     ↑ تیموری، ابراهیم، تحریم تنباکو، تهران، ج۱، ص۷۹، ۱۳۶۱ش.
۱۲۲.     ↑ اصفهانی‌ کربلایی، حسن، تاریخ دخانیه، ج۱، ص۹۸-۹۹، همراه سدۀ تحریم تنباکو، به کوشش موسی نجفی و رسول جعفریان، تهران، ۱۳۷۷ش.
۱۲۳.     ↑ تیموری، ابراهیم، تحریم تنباکو، تهران، ج۱، ص۸۹، ۱۳۶۱ش.
۱۲۴.     ↑ کرمانی، ناظم‌الاسلام، تاریخ بیداری ایرانیان، ج۱، ص۳۴، به کوشش علی‌اکبر سعیدی‌سیرجانی، تهران، ۱۳۵۷ش.
۱۲۵.     ↑ تیموری، ابراهیم، تحریم تنباکو، ج۱، ص۱۰۰، تهران، ۱۳۶۱ش.
۱۲۶.     ↑ تیموری، ابراهیم، تحریم تنباکو، تهران، ج۱، ص۱۰۳، تهران، ۱۳۶۱ش.
۱۲۷.     ↑ کدی، نیکی آر، تحریم تنباکو در ایران، ج۱، ص۱۲۵، ترجمۀ شاهرخ قائم مقامی، تهران، ۱۳۵۸ش.
۱۲۸.     ↑ تیموری، ابراهیم، تحریم تنباکو، تهران، ج۱، ص۱۰۲، ۱۳۶۱ش.
۱۲۹.     ↑ تیموری، ابراهیم، تحریم تنباکو، ج۱، ص۱۰۵، تهران، ۱۳۶۱ش.
۱۳۰.     ↑ امین‌الدوله، میرزا علی‌خان، خاطرات سیاسی، ج۱، ص۱۶۲، به کوشش حافظ فرمانفرماییان، تهران، ۱۳۵۵ش.
۱۳۱.     ↑ کدی، نیکی آر، تحریم تنباکو در ایران، ج۱، ص۱۲۸، ترجمۀ شاهرخ قائم مقامی، تهران، ۱۳۵۸ش.
۱۳۲.     ↑ آدمیت، فریدون، شورش بر امتیازنامۀ رژی، تهران، ج۱، ص۷۵، ۱۳۶۰ش.
۱۳۳.     ↑ اصفهانی‌ کربلایی، حسن، تاریخ دخانیه، ج۱، ص۱۰۹، همراه سدۀ تحریم تنباکو، به کوشش موسی نجفی و رسول جعفریان، تهران، ۱۳۷۷ش.
۱۳۴.     ↑ کرمانی، ناظم‌الاسلام، تاریخ بیداری ایرانیان، ج۱، ص۱۹به کوشش علی‌اکبر سعیدی‌سیرجانی، تهران، ۱۳۵۷ش.
۱۳۵.     ↑ تیموری، ابراهیم، تحریم تنباکو، ج۱، ص۱۱۳-۱۱۶، تهران، ۱۳۶۱ش.
۱۳۶.     ↑ کرمانی، ناظم‌الاسلام، تاریخ بیداری ایرانیان، ج۱، ص۳۰، به کوشش علی‌اکبر سعیدی‌سیرجانی، تهران، ۱۳۵۷ش.
۱۳۷.     ↑ کرمانی، ناظم‌الاسلام، تاریخ بیداری ایرانیان، ج۱، ص۴۴-۴۶، به کوشش علی‌اکبر سعیدی‌سیرجانی، تهران، ۱۳۵۷ش.
۱۳۸.     ↑ کدی، نیکی آر، تحریم تنباکو در ایران، ج۱، ص۱۲۶، ترجمۀ شاهرخ قائم مقامی، تهران، ۱۳۵۸ش.
۱۳۹.     ↑ اصفهانی‌ کربلایی، حسن، تاریخ دخانیه، ج۱، ص۱۱۹-۱۲۰، همراه سدۀ تحریم تنباکو، به کوشش موسی نجفی و رسول جعفریان، تهران، ۱۳۷۷ش.
۱۴۰.     ↑ آژند، یعقوب، قیام تنباکو، ص۱۶۱.
۱۴۱.     ↑ آقا بزرگ تهرانی، میرزای شیرازی، ص۲۵۷.
۱۴۲.     ↑ نجاتی، محمدرضا، تحريم تنباكو، ص۱۰۰، تهران، مؤسسة انتشارات فراهاني.
۱۴۳.     ↑ فووریه، ژان باتیست، سه سال در دربار ایران، ج۱، ص۲۳۱، ترجمۀ عباس اقبال آشتیانی، تهران، ۱۳۲۵ش.
۱۴۴.     ↑ اصفهانی‌ کربلایی، حسن، تاریخ دخانیه، ج۱، ص۱۱۰، همراه سدۀ تحریم تنباکو، به کوشش موسی نجفی و رسول جعفریان، تهران، ۱۳۷۷ش.
۱۴۵.     ↑ امین‌الدوله، میرزا علی‌خان، خاطرات سیاسی، ج۱، ص۱۴۷، به کوشش حافظ فرمانفرماییان، تهران، ۱۳۵۵ش.
۱۴۶.     ↑ تیموری، ابراهیم، تحریم تنباکو، ج۱، ص۱۰۸، تهران، ۱۳۶۱ش.
۱۴۷.     ↑ کدی، نیکی آر، تحریم تنباکو در ایران، ج۱، ص۱۲۷، ترجمۀ شاهرخ قائم مقامی، تهران، ۱۳۵۸ش.
۱۴۸.     ↑ دوستعلی، معیرالممالک، یادداشتهایی از زندگی خصوصی ناصرالدین‌شاه، ج۱، ص۱۷۶، تهران، ۱۳۵۱ش
۱۴۹.     ↑ ملک‌آرا، عباس میرزا قاجار، شرح حال عباس میرزا ملک‌آرا، ج۱، ص۱۱۶، به کوشش عبدالحسین نوایی، تهران، ۱۳۲۵ش.
۱۵۰.     ↑ اعتمادالسلطنه، محمدحسن، روزنامۀ خاطرات، ج۱، ص۸۹۳، به کوشش ایرج افشار، تهران، ۱۳۴۵ش.
۱۵۱.     ↑ امین‌الدوله، میرزا علی‌خان، خاطرات سیاسی، ج۱، ص۱۴۷، به کوشش حافظ فرمانفرماییان، تهران، ۱۳۵۵ش.
۱۵۲.     ↑ تیموری، ابراهیم، تحریم تنباکو، ج۱، ص۱۱۹، تهران، ۱۳۶۱ش.
۱۵۳.     ↑ اعتمادالسلطنه، محمدحسن، روزنامۀ خاطرات، ج۱، ص۸۹۷، به کوشش ایرج افشار، تهران، ۱۳۴۵ش.
۱۵۴.     ↑ اصفهانی‌ کربلایی، حسن، تاریخ دخانیه، ج۱، ص۱۲۸، همراه سدۀ تحریم تنباکو، به کوشش موسی نجفی و رسول جعفریان، تهران، ۱۳۷۷ش.
۱۵۵.     ↑ اصفهانی‌ کربلایی، حسن، تاریخ دخانیه، ج۱، ص۱۵۲، همراه سدۀ تحریم تنباکو، به کوشش موسی نجفی و رسول جعفریان، تهران، ۱۳۷۷ش.
۱۵۶.     ↑ جعفریان، رسول، حاشیه بر تاریخ دخانیه، ج۱، ص۱۵۲.
۱۵۷.     ↑ جعفریان، رسول، حاشیه بر تاریخ دخانیه، ص۱۲۲-۱۲۳.
۱۵۸.     ↑ صفایی، ابراهیم، اسناد سیاسی، ص۳۷، تهران، ۱۳۵۵ش.
۱۵۹.     ↑ تیموری، ابراهیم، تحریم تنباکو، ج۱، ص۱۲۴، تهران، ۱۳۶۱ش.
۱۶۰.     ↑ کدی، نیکی آر، تحریم تنباکو در ایران، ج۱، ص۱۲۸، ترجمۀ شاهرخ قائم مقامی، تهران، ۱۳۵۸ش.
۱۶۱.     ↑ کدی، نیکی آر، تحریم تنباکو در ایران، ج۱، ص۱۲۸، ترجمۀ شاهرخ قائم مقامی، تهران، ۱۳۵۸ش.
۱۶۲.     ↑ کدی، نیکی آر، تحریم تنباکو در ایران، ج۱، ص۱۲۸، ترجمۀ شاهرخ قائم مقامی، تهران، ۱۳۵۸ش.
۱۶۳.     ↑ کدی، نیکی آر، تحریم تنباکو در ایران، ج۱، ص۱۲۹-۱۳۰، ترجمۀ شاهرخ قائم مقامی، تهران، ۱۳۵۸ش.
۱۶۴.     ↑ صفایی، ابراهیم، اسناد سیاسی، ص۳۷، تهران، ۱۳۵۵ش.
۱۶۵.     ↑ آدمیت، فریدون، شورش بر امتیازنامۀ رژی، ج۱، ص۹۵، تهران، ۱۳۶۰ش.
۱۶۶.     ↑ تیموری، ابراهیم، تحریم تنباکو، ج۱، ص۱۲۵، تهران، ۱۳۶۱ش.
۱۶۷.     ↑ آدمیت، فریدون، شورش بر امتیازنامۀ رژی، ج۱، ص۹۳، تهران، ۱۳۶۰ش.
۱۶۸.     ↑ تیموری، ابراهیم، تحریم تنباکو، ج۱، ص۱۲۵-۱۲۶، تهران، ۱۳۶۱ش.
۱۶۹.     ↑ تیموری، ابراهیم، تحریم تنباکو، ج۱، ص۱۲۶، تهران، ۱۳۶۱ش.
۱۷۰.     ↑ تیموری، ابراهیم، تحریم تنباکو، ج۱، ص۱۲۶، تهران، ۱۳۶۱ش.
۱۷۱.     ↑ تیموری، ابراهیم، تحریم تنباکو، ج۱، ص۱۲۷، تهران، ۱۳۶۱ش.
۱۷۲.     ↑ آدمیت، فریدون، شورش بر امتیازنامۀ رژی، ج۱، ص۹۳، تهران، ۱۳۶۰ش.
۱۷۳.     ↑ اصفهانی‌ کربلایی، حسن، تاریخ دخانیه، ج۱، ص۱۳۰، همراه سدۀ تحریم تنباکو، به کوشش موسی نجفی و رسول جعفریان، تهران، ۱۳۷۷ش.
۱۷۴.     ↑ کرمانی، ناظم‌الاسلام، تاریخ بیداری ایرانیان، ج۱، ص۳۵-۳۶، به کوشش علی‌اکبر سعیدی‌سیرجانی، تهران، ۱۳۵۷ش.
۱۷۵.     ↑ اصفهانی‌ کربلایی، حسن، تاریخ دخانیه، ج۱، ص۱۳۳-۱۳۸، همراه سدۀ تحریم تنباکو، به کوشش موسی نجفی و رسول جعفریان، تهران، ۱۳۷۷ش.
۱۷۶.     ↑ اصفهانی‌ کربلایی، حسن، تاریخ دخانیه، ج۱، ص۱۳۲، همراه سدۀ تحریم تنباکو، به کوشش موسی نجفی و رسول جعفریان، تهران، ۱۳۷۷ش.
۱۷۷.     ↑ اعتمادالسلطنه، محمدحسن، روزنامۀ خاطرات، ج۱، ص۸۹۶، به کوشش ایرج افشار، تهران، ۱۳۴۵ش.
۱۷۸.     ↑ اصفهانی‌ کربلایی، حسن، تاریخ دخانیه، ج۱، ص۱۳۳-۱۳۸، همراه سدۀ تحریم تنباکو، به کوشش موسی نجفی و رسول جعفریان، تهران، ۱۳۷۷ش.
۱۷۹.     ↑ اصفهانی‌ کربلایی، حسن، تاریخ دخانیه، ج۱، ص۱۳۳-۱۳۸ ص۱۳۳، همراه سدۀ تحریم تنباکو، به کوشش موسی نجفی و رسول جعفریان، تهران، ۱۳۷۷ش.
۱۸۰.     ↑ فووریه، ژان باتیست، سه سال در دربار ایران، ج۱، ص۲۳۴، ترجمۀ عباس اقبال آشتیانی، تهران، ۱۳۲۵ش.
۱۸۱.     ↑ اعتمادالسلطنه، محمدحسن، روزنامۀ خاطرات، ج۱، ص۸۹۶، به کوشش ایرج افشار، تهران، ۱۳۴۵ش.
۱۸۲.     ↑ اصفهانی‌ کربلایی، حسن، تاریخ دخانیه، ج۱، ص۱۳۴-۱۳۵، همراه سدۀ تحریم تنباکو، به کوشش موسی نجفی و رسول جعفریان، تهران، ۱۳۷۷ش.
۱۸۳.     ↑ اصفهانی‌ کربلایی، حسن، تاریخ دخانیه، ج۱، ص۱۱۶، همراه سدۀ تحریم تنباکو، به کوشش موسی نجفی و رسول جعفریان، تهران، ۱۳۷۷ش.
۱۸۴.     ↑ کرمانی، ناظم‌الاسلام، تاریخ بیداری ایرانیان، ج۱، ص۴۶، به کوشش علی‌اکبر سعیدی‌سیرجانی، تهران، ۱۳۵۷ش.
۱۸۵.     ↑ اصفهانی‌ کربلایی، حسن، تاریخ دخانیه، ج۱، ص۱۱۶-۱۱۸، همراه سدۀ تحریم تنباکو، به کوشش موسی نجفی و رسول جعفریان، تهران، ۱۳۷۷ش.
۱۸۶.     ↑ کرمانی، ناظم‌الاسلام، تاریخ بیداری ایرانیان، ص۴۶-۴۹، به کوشش علی‌اکبر سعیدی‌سیرجانی، تهران، ۱۳۵۷ش.
۱۸۷.     ↑ اصفهانی‌ کربلایی، حسن، تاریخ دخانیه، ج۱، ص۱۳۹، همراه سدۀ تحریم تنباکو، به کوشش موسی نجفی و رسول جعفریان، تهران، ۱۳۷۷ش.
۱۸۸.     ↑ کرمانی، ناظم‌الاسلام، تاریخ بیداری ایرانیان، ج۱، ص۲۲-۳۰، به کوشش علی‌اکبر سعیدی‌سیرجانی، تهران، ۱۳۵۷ش.
۱۸۹.     ↑ تیموری، ابراهیم، تحریم تنباکو، تهران، ج۱، ص۱۳۵-۱۴۳، ۱۳۶۱ش.
۱۹۰.     ↑ اصفهانی‌ کربلایی، حسن، تاریخ دخانیه، ج۱، ص۱۳۹-۱۴۶، همراه سدۀ تحریم تنباکو، به کوشش موسی نجفی و رسول جعفریان، تهران، ۱۳۷۷ش.
۱۹۱.     ↑ تیموری، ابراهیم، تحریم تنباکو، ج۱، ص۱۴۴، تهران، ۱۳۶۱ش.
۱۹۲.     ↑ کرمانی، ناظم‌الاسلام، تاریخ بیداری ایرانیان، ج۱، ص۳۶، به کوشش علی‌اکبر سعیدی‌سیرجانی، تهران، ۱۳۵۷ش.
۱۹۳.     ↑ فووریه، ژان باتیست، سه سال در دربار ایران، ترجمۀ عباس اقبال آشتیانی، تهران، ۱۳۲۵ش.
۱۹۴.     ↑ اعتمادالسلطنه، محمدحسن، روزنامۀ خاطرات، ج۱، ص۸۹۸، به کوشش ایرج افشار، تهران، ۱۳۴۵ش.
۱۹۵.     ↑ فووریه، ژان باتیست، سه سال در دربار ایران، ج۱، ص۲۳۶-۲۳۹، ترجمۀ عباس اقبال آشتیانی، تهران، ۱۳۲۵ش.
۱۹۶.     ↑ اعتمادالسلطنه، محمدحسن، روزنامۀ خاطرات، ج۱، ص۸۹۸-۸۹۹، به کوشش ایرج افشار، تهران، ۱۳۴۵ش.
۱۹۷.     ↑ ملک‌آرا، عباس میرزا قاجار، ، شرح حال عباس میرزا ملک‌آرا، ج۱، ص۱۱۷-۱۱۸، به کوشش عبدالحسین نوایی، تهران، ۱۳۲۵ش.
۱۹۸.     ↑ اصفهانی‌ کربلایی، حسن، تاریخ دخانیه، ج۱، ص۱۵۳-۱۵۸، همراه سدۀ تحریم تنباکو، به کوشش موسی نجفی و رسول جعفریان، تهران، ۱۳۷۷ش.
۱۹۹.     ↑ کدی، نیکی آر، تحریم تنباکو در ایران، ج۱، ص۱۳۶-۱۳۹، ترجمۀ شاهرخ قائم مقامی، تهران، ۱۳۵۸ش.
۲۰۰.     ↑ تیموری، ابراهیم، تحریم تنباکو، ج۱، ص۱۵۰-۱۶۵، تهران، ۱۳۶۱ش.
۲۰۱.     ↑ کرمانی، ناظم‌الاسلام، تاریخ بیداری ایرانیان، ج۱، ص۱۹-۲۱، به کوشش علی‌اکبر سعیدی‌سیرجانی، تهران، ۱۳۵۷ش.
۲۰۲.     ↑ صفایی، ابراهیم، اسناد سیاسی، ص۳۷، تهران، ۱۳۵۵ش.
۲۰۳.     ↑ امیری، مهراب، زندگی سیاسی اتابک اعظم، ج۱، ص۱۷۴، تهران، ۱۳۴۶ش.
۲۰۴.     ↑ تیموری، ابراهیم، تحریم تنباکو، ج۱، ص۱۷۲، تهران، ۱۳۶۱ش.
۲۰۵.     ↑ تیموری، ابراهیم، تحریم تنباکو، تهران، ج۱، ص۱۷۲، ۱۳۶۱ش.
۲۰۶.     ↑ تیموری، ابراهیم، تحریم تنباکو، ج۱، ص۱۷۸-۱۸۱، تهران، ۱۳۶۱ش.
۲۰۷.     ↑ اصفهانی‌ کربلایی، حسن، تاریخ دخانیه، ج۱، ص۱۷۰-۱۷۵، همراه سدۀ تحریم تنباکو، به کوشش موسی نجفی و رسول جعفریان، تهران، ۱۳۷۷ش.
۲۰۸.     ↑ کرمانی، ناظم‌الاسلام، تاریخ بیداری ایرانیان، ج۱، ص۴۰-۴۳، به کوشش علی‌اکبر سعیدی‌سیرجانی، تهران، ۱۳۵۷ش.
۲۰۹.     ↑ صفایی، ابراهیم، اسناد نویافته، ص۱۴۹، تهران، ۱۳۴۹ش.
۲۱۰.     ↑ تیموری، ابراهیم، تحریم تنباکو، ج۱، ص۱۸۴، تهران، ۱۳۶۱ش.
۲۱۱.     ↑ اصفهانی‌ کربلایی، حسن، تاریخ دخانیه، ص۱۷۸-۱۸۰، همراه سدۀ تحریم تنباکو، به کوشش موسی نجفی و رسول جعفریان، تهران، ۱۳۷۷ش.
۲۱۲.     ↑ تیموری، ابراهیم، تحریم تنباکو، ج۱، ص۱۸۶-۱۸۷، تهران، ۱۳۶۱ش.
۲۱۳.     ↑ کرمانی، ناظم‌الاسلام، تاریخ بیداری ایرانیان، ج۱، ص۴۴-۴۶، به کوشش علی‌اکبر سعیدی‌سیرجانی، تهران، ۱۳۵۷ش.
۲۱۴.     ↑ اصفهانی‌ کربلایی، حسن، تاریخ دخانیه، ج۱، ص۱۸۴، همراه سدۀ تحریم تنباکو، به کوشش موسی نجفی و رسول جعفریان، تهران، ۱۳۷۷ش.
۲۱۵.     ↑ اعتمادالسلطنه، محمدحسن، روزنامۀ خاطرات، ج۱، ص۹۰۲-۹۰۳، به کوشش ایرج افشار، تهران، ۱۳۴۵ش.
۲۱۶.     ↑ تیموری، ابراهیم، تحریم تنباکو، ج۱، ص۱۹۱، تهران، ۱۳۶۱ش.
۲۱۷.     ↑ اصفهانی‌ کربلایی، حسن، تاریخ دخانیه، ج۱، ص۱۸۷، همراه سدۀ تحریم تنباکو، به کوشش موسی نجفی و رسول جعفریان، تهران، ۱۳۷۷ش.
۲۱۸.     ↑ تیموری، ابراهیم، تحریم تنباکو، ج۱، ص۱۹۱، تهران، ۱۳۶۱ش.
۲۱۹.     ↑ جعفریان، رسول، حاشیه بر تاریخ دخانیه، ج۱، ص۱۹۰-۱۲۰.
۲۲۰.     ↑ تیموری، ابراهیم، تحریم تنباکو، ج۱، ص۱۹۲، تهران، ۱۳۶۱ش.
۲۲۱.     ↑ اصفهانی‌ کربلایی، حسن، تاریخ دخانیه، ج۱، ص۱۸۸، همراه سدۀ تحریم تنباکو، به کوشش موسی نجفی و رسول جعفریان، تهران، ۱۳۷۷ش.
۲۲۲.     ↑ اعتمادالسلطنه، محمدحسن، روزنامۀ خاطرات، ج۱، ص۹۰۵، به کوشش ایرج افشار، تهران، ۱۳۴۵ش.
۲۲۳.     ↑ کدی، نیکی آر، تحریم تنباکو در ایران، ج۱، ص۱۵۸-۱۵۹، ترجمۀ شاهرخ قائم مقامی، تهران، ۱۳۵۸ش.
۲۲۴.     ↑ تیموری، ابراهیم، تحریم تنباکو، ج۱، ص۲۰۵-۲۱۳، تهران، ۱۳۶۱ش.
۲۲۵.     ↑ تیموری، ابراهیم، تحریم تنباکو، ج۱، ص۲۱۲، تهران، ۱۳۶۱ش.
۲۲۶.     ↑ کرمانی، ناظم‌الاسلام، تاریخ بیداری ایرانیان، ج۱، ص۲۱، به کوشش علی‌اکبر سعیدی‌سیرجانی، تهران، ۱۳۵۷ش.
۲۲۷.     ↑ جمال‌زاده، محمدعلی، گنج شايگان، ص۱۱۷، بی جا، انتشارات كاوه، ۱۳۳۵.
۲۲۸.     ↑ حرزالدین، محمد، معارف الرجال، ص۲۳۸- ۲۳۳، قم، ایران، منشورات مکتبة آیة العظمی المرعشی النجفی، مطبعة الولایه، الجزء الثانی، ۱۴۰۵ ق.
۲۲۹.     ↑ آژند، یعقوب، قیام تنباکو، ص۱۶۱.
۲۳۰.     ↑ رضائی، عبدالعظیم، تاریخ ده هزار ساله ایران، ص۱۱۸.
۲۳۱.     ↑ آژند، یعقوب، قیام تنباکو، ص۱۴۴.
۲۳۲.     ↑ فووریه، ژان باتیست، سه سال در دربار ایران، ج۱، ص۲۰۶، ترجمۀ عباس اقبال آشتیانی، تهران، ۱۳۲۵ش.
۲۳۳.     ↑ اعتمادالسلطنه، محمدحسن، ج۱، ص۸۴۰، روزنامۀ خاطرات، به کوشش ایرج افشار، تهران، ۱۳۴۵ش.
۲۳۴.     ↑ اعتمادالسلطنه، محمدحسن، روزنامۀ خاطرات، ج۱، ص۸۹۸، به کوشش ایرج افشار، تهران، ۱۳۴۵ش.
۲۳۵.     ↑ امین‌الدوله، میرزا علی‌خان، خاطرات سیاسی، ج۱، ص۱۴۷، به کوشش حافظ فرمانفرماییان، تهران، ۱۳۵۵ش.
۲۳۶.     ↑ کدی، نیکی آر، تحریم تنباکو در ایران، ج۱، ص۱۳۰، ترجمۀ شاهرخ قائم مقامی، تهران، ۱۳۵۸ش.
۲۳۷.     ↑ بیانات امام خمینی، تاریخ ۱۳۵۹/۰۸/۲۸.
    

  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  


پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -