انهار
انهار
مطالب خواندنی

احکام مسافر

بزرگ نمایی کوچک نمایی
استفتائات احکام مسافر- آیت الله العظمی نوری مدظله
احکام مسافر
سؤال 220 - زائرانی که در ماه مبارک رمضان به عمره مشرف می‏شوند، گاهی شب به مدینه و یا مکه می‏رسند که در نتیجه قصد کرده روزه می‏گیرند، خواهشمند است بفرمایید:
 اگر در بین روز رسیدند، آیا از همان ساعتی که می‏رسند باید ده روز را به حساب آورند؟ و یا آن که ده روز کامل است و شب‏ها به حساب نمی‏آید؟
 پاسخ: در بین روز هم می‏توانند قصد ده روز نمایند و اگر چند ساعت کم باشد باید از روز یازدهم جبران شود.
 و اگر اول صبح به مقصد رسیده و قصد ده روز نماید تا پایان روز دهم کافی است و شب آخر لازم نیست که به حساب بیاید.
سؤال 221 - آموزشگاهی است شبانه روزی در یکی از روستاهای استان همدان که دانش‏آموزان روستاها از مسافتهای بیشتر از حد ترخص به آنجا می‏آیند و تحصیل علم می‏کنند و کمتر از 10 روز در آنجا اقامت می‏کنند. سؤال این است که نماز و روزه آنان در مدت اقامت در مدرسه چه حکمی دارد؟ و آیا مقلدین حضرت امام قدس سره در این مسأله می‏توانند به مجتهد زنده رجوع کنند؟
 پاسخ: اگر بیشتر از مسافت شرعی (22/250 کیلومتر) باشد نماز آنان تمام و روزه‏شان صحیح است و کسانی که قبلاً از حضرت امام و یا غیر ایشان تقلید می‏کرده‏اند می‏توانند در این مسأله به فتوای دیگری رجوع کنند.
سؤال 222 - مغازه‏داری که ساکن روستایی است و برای تهیه اجناس مغازه خود مجبور است که در هر هفته یکبار به شهر برود که بیشتر از حد مسافت باشد. آیا این شخص کثیر السفر است. یعنی آیا در سفری که برای خرید جنس می‏رود باید نماز و روزه او تمام باشد یا خیر؟
 پاسخ: در فرض سؤال کثیر السفر است نماز وی تمام و روزه‏اش صحیح است.
سؤال 223 - فردی که شغل او مسافرت نباشد مانند معلّم، طلبه، پرستار و کارمندان ادارات که برای کار خود از شهری به شهر دیگری می‏روند و هر هفته چند روز در محل کار هستند، نماز و روزه آنها به چه صورت می‏باشد؟
 پاسخ: افراد مذکور اگر ده روز در وطن خود یا جائی دیگر قصد اقامه ننمایند حکم دائم السّفر دارند و نماز آنها تمام و روزه آنها صحیح است و اگر ده روز بمانند در غیر سفر اول نیز حکم دائم السفر را دارند.
سؤال 224 - اینجانب امام جماعت یکی از کارخانه‏های همدان می‏باشم و وطنم همدان می‏باشد. مابین همدان و آن کارخانه رفت و برگشت بیش از مسافت شرعی می‏باشد و این راه را هر روز تردد می‏نمایم. اگر اتفاقاً به مسافرت روم مثلاً به شهر مقدس قم بقصد زیارت بروم و موقع برگشتن هدفم این باشد که در کارخانه نمازم را با جماعت بخوانم و بعداً به همدان روم آیا نمازم شکسته است یا تمام؟
 پاسخ: در فرض سؤال اگر بقصد شغل وارد کارخانه شده‏اید نماز تمام است.
سؤال 225 - شخصی در ماه چندین روز را به عنوان مأموریت به مسافرت می‏رود و دائم السفر تلقی می‏گردد. اگر در یکی از این سفرها که قبلاً 4 روز است یک روز دیگر نیز علاوه بر آن 4 روز برای کارهای شخصی در آنجا بماند حکم نماز او در آن روز چیست؟ (با توجه به اینکه آن روز جزء مأموریت او به حساب نمی‏آید)؟
 پاسخ: اگر آن شخص دائم السفر باشد در فرض مذکور بیشتر از آن چهار روز نیز نماز تمام و روزه را باید بگیرد.
سؤال 226 - ما در کارخانه‏ای که 5 کیلومتر از وطنمان فاصله دارد کار می‏کنیم در بعضی مواقع برای کار شخصی از قبیل خرید یا مهمانی به شهر همدان که فاصله آن از محل کارمان بیشتر از مسافت شرعی است می‏رویم و به محل کارمان بر می‏گیردیم نماز و روزه ما چگونه است؟ و گاهی با قصد قبلی از وطن خود به محل کار می‏آییم و از آنجا به شهر می‏رویم و بر می‏گردیم به محل کارمان در این صورت چطور؟
 پاسخ: در هر دو صورت نمازتان شکسته است.
سؤال 227 - در صورتی که با قصد کار شخصی از وطن به محل کار (5 کیلومتریِ وطن) آییم تا بعد از انجام کارمان به جایی که بیشتر از هشت فرسخ از محل کارمان فاصله دارد برویم آیا نماز و روزه ما در محلّ کار قصر است یا تمام؟ و اگر در محل کار از قصد خود برگردیم چطور؟
 پاسخ: در فرض اول مسافر می‏باشید. و در صورتی که در محل کار از قصد سفر منصرف شوید نماز و روزه شما تمام است.
سؤال 228 - عدّه‏ای که در کارخانه‏ای کار می‏کنند که بیشتر از مسافت شرعی (هشت فرسخ) با وطنشان فاصله دارد نماز و روزه ایشان در خصوص حرکتشان به طرف محل کارشان با قصد کار شخصی یا به قصد شغل چیست؟
 پاسخ: عدّه‏ای که محل کارشان تا وطن بیشتر از مسافت شرعی است در صورتی که بعنوان شغل به محل کار آمد و رفت دارند روزه آنان درست و نمازشان هم تمام است.
سؤال 229 - طلاب و دانشجویانیکه به مدت چند سال (دو سال یا بیشتر) در یک شهر می‏مانند آن شهر برایشان چه حکمی دارد؟
 پاسخ: اگر تحصیل شغل آنها باشد در صورتی که ده روز پشت سر هم در وطن خود نمی‏مانند و در مقصد هم ده روز قصد اقامه نمی‏کنند در سفر اوّل نمازشان قصر و در سفر دوم به بعد نمازشان تمام است و این جریان ادامه دارد مگر اینکه دوباره ده روز در وطن خود بمانند یا در مقصد، قصد اقامه ده روز داشته باشند که باز هم در غیر سفر اول نمازشان تمام است.
سؤال 230 - کسی که هفده کیلومتر برای انجام کاری می‏رود و از همان راه بر می‏گردد ولی در دوازده کیلومتری در بین مسافت توقف می‏کند و مجدداً به همان محلِّ قبل بر می‏گردد، نماز و روزه او چه حکمی پیدا می‏کند؟
 پاسخ: در فرض سؤال نماز تمام و روزه صحیح است.
سؤال 231 - من از آمریکا به اروپا سفر کردم و 14 روز در انگلستان اقامت داشتم،می‏خواستم بدانم تا چند روز می‏توانم نمازم را شکسته بخوانم؟
 پاسخ: اگر در یکی از شهرهای انگلستان قصد اقامه ده روز نداشته باشید، تا مدت سی روز نمازتان در آنجا شکسته و بعد از آن نمازتان تمام است.
سؤال 232 - و اگر مسافری با هواپیما بعد از ظهر نماز نخوانده به شهر دیگری برود ولی در آن شهر بعد از نیم ساعت حرکت کرده دوباره هنگام عصر به شهر خودش برسد، نمازش را چگونه باید بخواند؟
 پاسخ: در فرض سؤال نمازش تمام است.
سؤال 233 - در سال 1364 در جبهه مستقر شدیم فرمانده گفته بود که شما کمتر از 10 روز در اینجا می‏مانید اما من فکر کردم که می‏گوید 10 روز در اینجا می‏مانید لذا در ماه رمضان یک روز روزه گرفتیم و روز بعد حدود 5 کیلو متر از آنجا دور شدیم و بعداً یعنی بعد از 4 ساعت به مقرّ اول که بودیم برگشتیم و بعد از آن دیگر روزه نگرفتم در این صورت آیا فقط قضای آن روزه بر من واجب است یا کفاره هم دارد؟ (در ضمن مقلد مرحوم امام هم هستم)
 پاسخ: در صورتیکه قصد ده روز ماندن در یک مکان نداشته‏اید فقط قضاء لازم است.
سؤال 234 - کسانی که مانند دانشجویان هر هفته یک یا چند روز به منظور تحصیل به شهر دیگری می‏روند که بیش از چهار فرسخ است، تکلیف نماز و روزه آنان چگونه است؟
 پاسخ: بعد از سفر اوّل نماز آنها تمام و روزه صحیح است و در صورتی که ده روز در محل خود توقف نمایند یا ده روز با قصد اقامه در غیر محل خود بمانند در سفر اوّل قصر و در سفرهای بعد تمام می‏باشد. 

  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  


پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -