انهار
انهار
مطالب خواندنی

بقاء بر تقلید میت

بزرگ نمایی کوچک نمایی

 

تقلید (آیت الله العظمی صافی مدظله)

بقاء بر تقلید میت

سؤال20: بقاء بر تقلید میت جایز است یا خیر؟

پاسخ: در مسائلی که به فتوای مجتهدی که در حال حیاتش عمل کرده یا یاد گرفته بقصد عمل اگر در آن مسائل بعد از مردن مجتهد بفتوای مجتهد زنده رفتار نکرده باشد می تواند باقی بماند بلکه جواز بقاء بر تقلید میت در سائر مسائل هم بعید نیست ولی اگر مجتهد میتی که از او تقلید می کرده اعلم از حی باشد بنابراحتیاط واجب باید بر تقلید او باقی بماند.

سؤال21: اینکه فرموده اید اگر مجتهد سابق اعلم بوده بقاء بر تقلید واجب است آیا میزان علم فعلی به اعلمیت است گرچه در زمان حیات او را اعلم نمی دانسته است؟

پاسخ: میزان این است که فعلا میت را اعلم از حی بداند و بقاء بنابراحتیاط واجب است.

سؤال22: در توضیح المسائل فرموده اید احوط بقاء بر تقلید اعلم متوفی است آیا راهی برای عدم بقاء هست؟

پاسخ: اگر علم به اعلمیت میت داشته باشد می تواند با رجوع به مجتهدی که این احتیاط را ندارد از مجتهد مورد نظر که او را جائز التقلید می داند تقلید نماید. والله العالم.

سؤال23: آیا در بقاء بر تقلید میت رجوع به حی اعلم لازم است؟ در فرض لزوم آیا در صورتی که بقاء مورد اتفاق فقهاء عصر باشد نیز رجوع به حی اعلم لازم است؟

پاسخ: لازم است به حی اعلم مراجعه شود بلی چنانچه همه فقهاء در خصوص مسأله و حدود و خصوصیات آن نظر متفق باشند رجوع به حی اعلم در این موارد لازم نیست. والله العالم.

سؤال24: اگر ده نفر از فقهاء وقت به جواز بقاء فتوی بدهند آیا می تواند فتوی آن ده نفر بدون تعیین بر تقلید باقی بماند یا خیر؟

پاسخ: اگر اعلمیت در آنها محصور باشد و همه بدون قید و شرط به جواز بقاء فتوی داشته باشند بدون تعیین کافی است.

سوال 25: اگر مجتهد متوفّی در مسأله ای احتیاط واجب داشته باشد آیا وجوب یا جواز بقاء بر تقلید شامل آن می شود یا اختصاص به فتوا دارد؟

پاسخ: مسأله بقاء بر تقلید شامل موارد احتیاط وجو.بی نمی شود.

سؤال 26: اگر شخصی مجتهدش فوت نماید و در مسأله بقاء بر تقلید از میت به مجتهد زنده رجوع نماید و مجتهد زنده نیز پس ازچندی فوت نماید حال بنا بر بقاء باید از کدام میت تقلید کند؟

پاسخ: در فرض سؤال با تقلید از حی می تواند به تقلید مجتهد اول باقی بماند و بقاء بر تقلید مجتهد دوم که در مسأله بقاء از او تقلید کرده در صورتی مفهوم دارد که نظر او در این مسأله از نظر مجتهد حی اوسع باشد بلی اگر بعد از مجتهد اول در بعض مسائل از مجتهد دوم تقلید کرده و مجتهد دوم از اول اعلم یا مساوی با او بوده در آن مسائل به تقلید او باقی بماند و در مسأله فروع دیگری نیز هست که چون زیاد مورد ابتلاء نیست به همین مقدار اکتفا شد.

سؤال27: کسانی که در حال تمیز قبل از بلوغ از مجتهدی تقلید کرده اند بهر دلیل و پس از رحلت مرجعشان بالغ شده اند می توانند باقی به تقلید او باشند و اصالة الصحة درباره طفل جاری است یا خیر؟

پاسخ: در صورت علم به اینکه تقلید او در حال تمییز و قبل از بلوغ از آن مجتهد صحیح بوده جواز بقاء بر آن تقلید بعید نیست ولکن اصاله الصحه نسبت به عمل قبل از بلوغ خواه تقلید باشد یا عمل دیگر جاری نیست.

سؤال28: شخصی پس از رسیدن به سن تکلیف در میان دو مرجع تقلید (زید و عمرو) زید را اعلم تشخیص داده و ازوی تقلید نموده، ولی پس از فوت هر دو مرجع تقلید به این نتیجه رسیده که تشخیص وی در آن زمان صحیح نبوده و عمرو اعلم بوده است مستدعی است بفرمایید بر فرض وجوب تقلیذ از مجتهد میت اعلم، تقلید از زید واجب است یا تقلید از عمرو(در صورتی که مقلد در زمان حیات عمرو، از زید تقلید نموده است)؟

پاسخ: در فرض سؤال بمجتهد حیّ رجوع نماید و طبق نظر حی عمل نماید.

سؤال29: بعد از فوت مرجع تقلیدم مدتی فاصله شده تا اینکه رجوع کردم به مجتهد حی و عملم را طبق رساله اولی انجام دادم آیا به تکلیف خود عمل کرده ام یاخیر؟

پاسخ: اگر فقط در مسأله جواز بقاء به مجتهد حی رجوع کرده ایدنسبت به اعمالی که طبق فتوای مجتهد اول انجام داده اید به وظیفه عمل نموده اید.

سؤال 30: اینجانب مقلد حضرت آیت الله العظمی گلپایگانی رحمة الله علیه هستم با توجه به اینکه می بایست در مسأله بقاء بر تقلید بنابرنظر مرجع اعلم زمان عمل شود و با وجود مقداری تفحص هنوز نتوانسته ام به اعلمیت کسی یقین پیدا نمایم خواهشمندم تکلیف شرعی حقیر را بیان فرمایید؟

پاسخ: در فرض مذکور چنانچه همه آقایانی که طرف شبهه اعلمیت هستند بقاء بر تقلید میّت را جایز بدانند بقاء بر تقلید حضرت آیت الله العظمی گلپایگانی قدس سره الشریف جایز است.

سؤال 31: استفتائات جدید که از مراجع تقلید سوال شده و جواب کتبا با مهر داده شده در صورتی که در رساله ها و استفتائات امام خمینی نباشد و مورد ابتلاء و نیاز مقلدین ایشان باشد می توانند عمل نمایند؟

پاسخ: در اینگونه مسائل باسد با رعایت مسائل تقلید به فتوای مجتهد حی جائزالتقلید عمل نمایند .والله العالم.

سؤال32: در مسائلی که حضرت ایت الله گلپایگانی احتیاط می کردند بنده رجوع به حضرت آیت الله اراکی می کردم حال در این زنان هر دو به رحمت ایزدی پیوسته اند چه باید کرد؟

پاسخ: در مسائلی که به مرحوم آیت الله آقای اراکی قدس سره رجوع نموده اید می توانید به تقلید ایشان باقی بمانید.

سؤال33: اگر کسی از مجتهدی تقلید می کرده ایشان فوت می کنند بفتوای مجتهدی دیگر باقی می ماند بر مجتهد اول بعداً او هم فوت کرده اکنون بفتوای حضرتعالی می خواهد باقی باشد آیا بفتوای مجتهد اول باقی باشد یا به فتوای مجتهد دوم و نیز کسی از مجتهدی تقلید می کرده اند از دنیا رفته و تا بحال به 4 مجتهد رجوع کرده اکنون بفتوای حضرتعالی باقی بر مجتهد اول باشد یا چهارم؟

پاسخ: در فرض سؤال که بفتوای مجتهد دوم بفتوای مجتهد اول باقی مانده است در غیر مسدله بقا می تواند به تقلید مجتهد اول باشد و اگر اعلم از حی باشد احتیاط بقا برتقلید او است و بر فرض دوم هم اگر به فتوای مجتهد دوم و سوم و چهارم باقی بر فتوای مجتهد اول بوده حکم همان است که در فرض اول بیان شد و اگر از هر یک از انها به مجتهد بعد عدول کرده است فعلا اگر بخواهد باقی بماند باید به تقلید مجتهد چهارم باقی بماند و در صورتیکه در بین سه نفر اول اعلم باشد در هر مسأله ای که فتوای او موافق با احتیاط باشد بنابراحتیاط به فتوای او عمل نماید. والله العالم.

سؤال34: اینجانب از ابتدائ مکلف شدن مقلد حضرت آیت الله گلپایگانی قدس الله نفسه الزکیه بودم بعد از رحلت آن بزرگوار نیت نمودم که از حضرت آیه الله اراکی رضوان الله تعالی علیه تقلید نمکایم و بیش از یک مسأله از فتاوی ان مرجع که انهم نماز جمعه می باشد عمل ننموده ام و در رساله حضرت آیت الله بقائ بر میت را جایز مرقوم فرموده اید آیا ممکن است که این رساله را از مرحوم ایه الله اراکی و بقیه مسائل شرعیه را کما فی السابق از مرجع تقلید قبلی آیه الله گلپایگانی تقلید نمایم یا خیر؟

پاسخ: در فرض سؤال در غیر مسأله نماز جمعه بقاء بر تقلید مرحوم آیه الله العظمی گلپپایگانی مانعی ندارد و هم چنین در مسأله نماز جمعه بقاء بر تقلید مرحوم آیه الله العظمی اراکی اشکال ندارد.

سؤال35: اگر شخصی از مجتهدی که تخمیس مؤنه را بعد از خروج از حاجت مطلقا یا در صورت فروش واجب بداند تقلید کرده و بعد از فوت او به مجتهدی عدول نموده که این تخمیس را واجب نمی دانسته حال پس از فوت مجتهد دوم به فرض این که مجتهد اول از دوم اعلم بوده یا با شک در اعلمیت او از دوم بنا برا این که بقاء برتقلید میّت با اعلمیّت میت از حی را احتیاطاً لازم می دانید تکلیفش نسبت به تخمیس این مورد چیست؟

پاسخ: اگر علم به اعلمیت مجتهد اول از دوم و از مجتهد حی دارد احتیاط تخمیس مال مذکور است و با شک در اعلمیت اول از دوم و سوم و اعلمیت دوم از سوم تخمیس واجب نیست.

سؤال36: فردی از مجتهدی تقلید می کرده و پس از رحلت ایشان در مسأله بقاء بر تقلید میت به مجتهد حی رجوع کرده و در بقیه مسائل به فتوای مجتهد اول باقی مانده و اکنون که مجتهد دوم هم رحلت نموده آیا چنین فردی می تواند در مسأله «کثیرالسفر» به فتوای مجتهد دوم عمل کند و در بقیه مسائل به تقلید مجتهد اول باقی باشد یا خیر؟

پاسخ: اگر فقط در مسأله بقاء به مرجع بعدی رجوع کرده رجوع به او در سائر مسائل بعد از فوت او مجزی نیست و باید در مسأله بقاء بر تقلید از مجتهد اول، به مجتهد حی رجوع کند.

سؤال27: کسانیکه با اجازه مرحوم ایت الله العظمی گلپایگانی بر فتاوای مرحوم آیت الله العظمی آقای خمینی ره باقی مانده اند و بعد با اجازه آیت الله العظمی اراکی آن بقاء را ادامه داده اند الان چه تکلیفی دارند؟

پاسخ: به نظر حقیر فعلاً هم بقاء بر تقلید مرحوم ایت الله العظمی آقای خمینی ره جایز است.

سؤال38: شخصی مقلد حضرت امام بوده بعد از آیت الله خویی و سپس از آیت الله گلپایگانی و بعد از آیت الله اراکی –رضوان الله تعالی علیهم_ تقلید نموده با توجه به این که هر یک از آقایان بقاء بر تقلید میت را جایز می دانستند بر تقلید از مجتهد قبلی باقی مانده در حال حاضر تکلیف او چیست؟ آیا می تواند به فتوای همه آنها عمل کند؟

پاسخ: اگر فقط در مسأله بقاء از سه مجتهد بعدی تقلید کرده نمی تواند از این سه مجتهد تقلید کند.

سؤال 39: شخصی مقلد مرحوم حضرت ایت الله العظمی گلپایگانی رضوان الله تعالی علیه بوده بعد رجوع کرده به حضرت آیت الله العظمی اراکی قدس سره و بعد از ایشان رجوع به حضرتعالی کرده خلاصه باقی بر تقلید می باشد سؤال اینستکه باقی بر تقلید کدام یک از این دو بزرگوار باشد؟

پاسخ: در فرض سؤال چنانچه شخص مذکور بعد از درگذشت مرحوم آیت الله گلپایگانی، در مسأله بقاء بر تقلید میت رجوع به مرحوم آیت الله اراکی نموده بعد از درگذشت آیت الله اراکی چنانچه به حقیر رجوع نموده می تواند باقی بر تقلید از مرحوم آیة الله گلپایگانی باشد بلی اگر بعد از مرحوم آقای گلپایگانی مقلد آقای اراکی شده و باقی بر تقلید آقای گلپایگانی نمانده می تواند بر تقلید آقای اراکی باشد.

سؤال40: کسانی که فرضا از آیه الله العظمی خوئی تقلید می کرده اند یا از حضرت امام و پس از رحلت مرجعشان مسأله بقاء را از آیه الله العظمی گلپایگانی تقلید کرده اند با مسائل جدید یا تنها در مسأله بقاء، در صورتی که بقاء بر تقلید واجب یا جایز باشد به کدام یک از مراجع قبلی باقی باشد به اولی یا دومی و در صورت بیش از دو نفر چه کند؟

پاسخ: در فرض سؤال می تواند به اولی باقی باشد مگر در مسائلی که به دومی رجوع کرده بوده.

سؤال 41: یکی از دوستانم مقلد آیه الله العظمی گلپایگانی بوده است و بعد از فوت ایشان به ایت الله اراکی رجوع کرده اند(در کل مسائل) آیا می توانند به شما در کل مسائل رجوع کنند؟

پاسخ: اگر مرجع تقلید سابق را اعلم بداند احتیاط واجب باقی ماندن بر تقلید او است و اگر مرجع زنده را اعلم بداند رجوع به او واجب است و اگر مساوی بداند در بقاء و عدم بقاء مختار است.

سؤال43: شخصی مقلد مرحوم آیه الله بروجردی قدس سره بوده و پس از فوت ایشان به مرحوم آیه الله شاهرودی رجوع نموده و چون بقاء بر تقلید را آن مرحوم جایز نمی دانسته به مرحوم آیت الله خوئی قدس سره رجوع کرده پس از رحلت آن مرحوم مدتی بقاء بر تقلید و سپس به مرحوم ایت الله گلپایگانی قدس سره مراجعه نموده است. اکنون متوجه شده که باید در مسأله بقاء بر تقلید میّت مراجعه بحی نموده و با فرض اینکه مجتهد حی بقاء را جایز می داند بفرماییید تقلید وی از آیت الله بروجردی قدس سره تاکنون چه حکمی دارد و در آینده وظیفه او چیست و می تواند باقی بر تقلید حضرت آیت الله گلپایگانی بماند یا خیر؟

پاسخ: در صورتی که فقط در مسأله  بقائ به مرحوم آیه الله العظمی خوئی و آیه الله العظمی  گلپایگانی قدس سره مراجعه کرده اید فعلا هم بقاء بر تقلید مرحوم آیت العظمی بروجردی مانعی ندارد و چنانچه در همه مسائل به مرحوم آیت الله العظمی گلپایگانی قدس سره رجوع کرده اید فعلا بقاء بر ایشان مانعی ندارد. والله العالم.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -