انهار
انهار
مطالب خواندنی

کثیرالسفر

بزرگ نمایی کوچک نمایی

١ – دائم السفر بین دو شهر

سؤال:کسى که دائم السفر بین دو شهر مثلا قم و کرج است ولى هر روز از کرج که وطن او نیست به دو فرسخى جهت تدریس یا کار دیگرى مى رود و برمى گردد آیا چنین شخصى در قم و کرج و اطراف آن نمازش را باید تمام بخواند؟

جواب: باید تمام بخواند.

٢ – ندانستن یا شک نسبت به تعداد روزهایی که رفت و آمد دارد

سؤال:فاصله بین عقد و ازدواج ما حدود یک سال است (البته هنوز تاریخ دقیقی برای ازدواج تعیین نشده) خانم بنده در شهرستان دوری است و تا حال حدود هفت ماه از عقدمان می گذرد و رفت و آمد من به خانه ی پدری خانمم در شهرستان ، حدود 50 روز شده است و نمی دانم که رفت و آمدم تا پایان سال سه الی چهار ماه طول می کشد یا نمی کشد. نمازهای قبلی را شکسته خواندم (البته کمتر از ده روز می ماندم) حال تکلیف بنده نسبت به نمازهای قبلی و نسبت به نمازهای آتی چیست؟ آیا نمازها را کامل باید بجا آورم؟

جواب: چنانچه بدانید رفت و آمد شما به آنجا به طور متوسط هفته ای سه روز خواهد بود، نماز و روزه شما در آنجا تمام است و اگر نمی دانید یا مشکوک است شکسته است.

٣ – معیار در کثیر السفر

سؤال:معیار در کثیر السّفر چیست؟

جواب: معیار عرف است و کسی که یک ماه هر روز یا حداقل دو ماه و هر ماه سه روز در هفته مسافر باشد،کثیرالسفر محسوب می شود و چنانچه در یک ماه کثیر السفر است و در ماه دیگر این شرایط را ندارد، تنها در همان ماه که دارای شرایط است کثیر السفر خواهد بود.

٤ – منظور از سفر اوّل کسی که دائم السفر است

سؤال:بنده دائم السفر هستم و طبق نظریه حضرت امام در غیر سفر اول باید نمازها را کامل خواند ولى بنده براى مثال که بر روى کشتى خدمت مى کنم نمى دانم که سفر اول براى من از کجا شروع مى شود یعنى 1- آیا سفر از منزل تا مثلا بندرعباس قبل از الحاق به کشتى سفر اول محسوب مى گردد (زیرا این سفر مقدمه سفر اصلى است). 2- یا شروع سفر بعد از الحقاق به کشتى بوده و تا رسیدن به مقصد ادامه دارد (ممکن است قبل از شروع سفر چند روز دیگر در بندر عباس اقامت داشته باشم) و یا 3- شروع سفر پس از حرکت واقعى از بندر مبدأ بوده و تا رسیدن به مقصد ادامه دارد؟

جواب: از هنگامى که از منزل خود به منطقه کار مى روید و از آنجا به سفر دریایى مى روید تا رسیدن به مقصد یک سفر محسوب مى شود.

٥ – کسی که هر ماه دو مرتبه بین پنج تا هفت روز به سفر می رود

سؤال:حقیر مدت دو سال و اندی است که به کشور امارات در هر ماهی دو مرتبه سفر می کنم که هر مرتبه بین پنج تا هفت روز طول می کشد و تاکنون هم نماز شکسته خوانده ام و اقامت آنجا را هم دارم و مقلد معظم له می باشم. حال تکلیف چیست؟ آیا هنوز باید به همان شکل نماز بخوانم یا اینکه بنده دائم السفر حساب می شوم؟

جواب: تکلیف شما نماز شکسته است.

٦ – فرماندهی که به پایگاه های مختلف سرکشی می کند

سؤال:شخصى قصد دارد در عرض 6 ماه یا بیشتر به جاهاى متعدّد براى کار سفر کند. مثلا فرمانده نیروى انتظامى منطقه اى بر حسب ضرورت کارى بایستى به پایگاههاى تابعه تحت فرماندهى خود و حتّى تا آخرین مرز منطقه امنیّتى مربوطه سرکشى و امور امنیّتى را از نزدیک کنترل نماید و هیچ گاه در مرکز ده روز نمى ماند:

الف) آیا چنین شخصى دائم السفر محسوب مى شود؟

ب) اگر از اوّل قصد داشته باشد علاوه بر سفرهاى شغلى، به سفرهاى دیگرى نیز برود، مثل این که به مشهد یا تهران، یا امثال آن سفر کند، آیا حکم دائم السفر را دارد؟

ج) اگر به سفر غیر شغلى برود، آیا بعد از این سفر حکم دائم السفر بودن باقى است؟ حتّى اگر یک سفر دائم السفرى برود، و بعد سفر استثنایى کند، آیا بعد از این سفر استثنایى سفر اوّل دائم السفرى سفر دوّم حساب مى شود؟ بدین معنا که این سفر استثنایى به دائم السفر بودن لطمه نمى زند؟

جواب: الف: چنین شخصى کثیر السفر است، و نماز و روزه اش تمام است.

جواب: ب: در سفرهایى غیر از سفر شغلى، نماز و روزه اش شکسته است.

جواب: ج: اگر آن سفر زیاد طولانى نشود، لطمه اى به کثیرالسفر بودن او نمى زند.

٧ – «شغله السفر» و «شغله فی السفر»

سؤال:آیا در مسافرت ها، بین راننده که کارش مسافرت است با سفرهای دیگر تفاوتی وجود دارد؟

جواب: افراد مختلفند اوّل «شغله السّفر» مانند راننده، دوم «شغله فی السّفر» مانند پیله ور که در روایات به آن اشاره شده است « التاجر الذی یدور فی تجارته » (وسائل، باب 11 من ابواب صلاة المسافر، ح9) و به تعبیر امروزی تاجری که برای تجارت نیاز به سفر دارد و سوم غیر از اینها که مسافرتشان برای امور دیگری است. به فتوای ما هیچ کدام از آنها با هم فرقی ندارند و معیار «کثیرالسّفر» است یعنی به قدری سفر کنند که برای آنها مسافرت از حالت فوق العاده خارج شود و تبدیل به حالت عادی گردد.

٨ – نماز افراد نظامی که به مناطق مرزی اعزام می شوند

سؤال:اینجانب فردی هستم نظامی که هر دو هفته یک بار به مناطق مرزی اعزام و در آنجا مستقر می شوم و با وجود اینکه می دانم چهارده روز در آنجا هستم اما نمی دانم که در طول این چهارده روز آیا به نقاط دیگری اعزام خواهم شد یا خیر. در واقع اختیاری از خودم ندارم. در اینصورت آیا نماز من کامل است یا شکسته؟

جواب: در فرض مسئله نمازتان کامل است.

٩ – نماز و روزه سرباز در دوره آموزشی و خدمت

سؤال:نماز و روزه سرباز در محل خدمت و مسیر رفت و آمد در دوره آموزشی و خدمت چگونه است؟

جواب: هرگاه قصد اقامت ده روز در آن محل کرده نماز و روزه او تمام است و هرگاه لااقل هفته ای سه روز رفت و آمد می کند باز نماز و روزه او تمام است و اگر در محلی یک سال یا بیشتر بماند در آن محل نیز نماز و روزه تمام است.

١٠ – نماز و روزه کارگرانی که در خارج از شهر کار می کنند

سؤال:کارگری که 6 ماه از سال را یا بیشتر در خارج از حد شرعی مشغول به کار میباشد به نحوی که هر روز صبح می آید و شب بر میگردد حکم نماز و روزه اش چگونه است؟

جواب: نماز و روزه او کامل است.

 

١١ – نماز و روزه کارگرانی که در خارج از شهر کار می کنند

سؤال:کارگری که 6 ماه از سال را یا بیشتر در خارج از حد شرعی مشغول به کار میباشد به نحوی که هر روز صبح می آید و شب بر میگردد حکم نماز و روزه اش چگونه است؟

جواب: نماز و روزه او کامل است.

١٢ – کسی که هر ماه دو مرتبه بین پنج تا هفت روز به سفر می رود

سؤال:حقیر مدت دو سال و اندی است که به کشور امارات در هر ماهی دو مرتبه سفر می کنم که هر مرتبه بین پنج تا هفت روز طول می کشد و تاکنون هم نماز شکسته خوانده ام و اقامت آنجا را هم دارم و مقلد معظم له می باشم. حال تکلیف چیست؟ آیا هنوز باید به همان شکل نماز بخوانم یا اینکه بنده دائم السفر حساب می شوم؟

جواب: تکلیف شما نماز شکسته است.

١٣ – ندانستن یا شک نسبت به تعداد روزهایی که رفت و آمد دارد

سؤال:فاصله بین عقد و ازدواج ما حدود یک سال است (البته هنوز تاریخ دقیقی برای ازدواج تعیین نشده) خانم بنده در شهرستان دوری است و تا حال حدود هفت ماه از عقدمان می گذرد و رفت و آمد من به خانه ی پدری خانمم در شهرستان ، حدود 50 روز شده است و نمی دانم که رفت و آمدم تا پایان سال سه الی چهار ماه طول می کشد یا نمی کشد. نمازهای قبلی را شکسته خواندم (البته کمتر از ده روز می ماندم) حال تکلیف بنده نسبت به نمازهای قبلی و نسبت به نمازهای آتی چیست؟ آیا نمازها را کامل باید بجا آورم؟

جواب: چنانچه بدانید رفت و آمد شما به آنجا به طور متوسط هفته ای سه روز خواهد بود، نماز و روزه شما در آنجا تمام است و اگر نمی دانید یا مشکوک است شکسته است.

١٤ – «شغله السفر» و «شغله فی السفر»

سؤال:آیا در مسافرت ها، بین راننده که کارش مسافرت است با سفرهای دیگر تفاوتی وجود دارد؟

جواب: افراد مختلفند اوّل «شغله السّفر» مانند راننده، دوم «شغله فی السّفر» مانند پیله ور که در روایات به آن اشاره شده است « التاجر الذی یدور فی تجارته » (وسائل، باب 11 من ابواب صلاة المسافر، ح9) و به تعبیر امروزی تاجری که برای تجارت نیاز به سفر دارد و سوم غیر از اینها که مسافرتشان برای امور دیگری است. به فتوای ما هیچ کدام از آنها با هم فرقی ندارند و معیار «کثیرالسّفر» است یعنی به قدری سفر کنند که برای آنها مسافرت از حالت فوق العاده خارج شود و تبدیل به حالت عادی گردد.

١٥ – نماز و روزه سرباز در دوره آموزشی و خدمت

سؤال:نماز و روزه سرباز در محل خدمت و مسیر رفت و آمد در دوره آموزشی و خدمت چگونه است؟

جواب: هرگاه قصد اقامت ده روز در آن محل کرده نماز و روزه او تمام است و هرگاه لااقل هفته ای سه روز رفت و آمد می کند باز نماز و روزه او تمام است و اگر در محلی یک سال یا بیشتر بماند در آن محل نیز نماز و روزه تمام است.

١٦ – نماز افراد نظامی که به مناطق مرزی اعزام می شوند

سؤال:اینجانب فردی هستم نظامی که هر دو هفته یک بار به مناطق مرزی اعزام و در آنجا مستقر می شوم و با وجود اینکه می دانم چهارده روز در آنجا هستم اما نمی دانم که در طول این چهارده روز آیا به نقاط دیگری اعزام خواهم شد یا خیر. در واقع اختیاری از خودم ندارم. در اینصورت آیا نماز من کامل است یا شکسته؟

جواب: در فرض مسئله نمازتان کامل است.

١٧ – معیار در کثیر السفر

سؤال:معیار در کثیر السّفر چیست؟

جواب: معیار عرف است و کسی که یک ماه هر روز یا حداقل دو ماه و هر ماه سه روز در هفته مسافر باشد،کثیرالسفر محسوب می شود و چنانچه در یک ماه کثیر السفر است و در ماه دیگر این شرایط را ندارد، تنها در همان ماه که دارای شرایط است کثیر السفر خواهد بود.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -