انهار
انهار
مطالب خواندنی

نماز قضاى والدین

بزرگ نمایی کوچک نمایی

١ – قضای نماز والدینی که اصلاً نماز نخوانده اند

سؤال: در صورتی که مردی اصلا نماز نمی خواند آیا باز هم پسر بزرگ او باید نماز قضای او را بجا آورد یا این کار لازم نیست؟

جواب: بر پسر بزرگتر واجب است نمازها و روزه هایى که والدین بر اثر عذر شرعى ترک کرده و موفّق بر قضاى آن نشده اند را بجا آورد، و نسبت به غیر آن وظیفه اى ندارد. مگر اینکه وصیّتى کرده باشند که مطابق آن باید عمل کرد. هر چند در صورت امکان شایسته است فرزندان نسبت به آنچه بر آنها واجب نیست نیز اقدام کنند.

٢ – وصیت به جماعت خواندن نماز ها

سؤال: اگر پدری وصیت کند که پسر نمازهایش را به جماعت بخواند آیا این وصیت لازم الاجرا است ؟

جواب: در صورتی که منظور این است که پسر نماز های خود را به جماعت بخواند لازم الاجرا نیست اما اگر منظور این بوده که نمازهای قضای پدر به جماعت باشد عمل به آن لازم است و تفاوت اجرت را از ثلث بر می دارد.

٣ – نمازهای فرد مبتلا به آلزایمر

سؤال: شخصی 84 سال دارد و حدود 10 سال است که به بیماری آلزایمر مبتلا شده است و نمی تواند نماز را درست بخواند.

1ـ حکم نمازهای ایشان چیست؟

2ـ آیا نمازهای این ایام را فرزند بزرگ باید قضا نماید؟

3ـ تا زمانی که زنده است به جای نماز باید چه کاری بکند؟

جواب: در صورتیکه عقل و هوش کافی دارد و اوقات نماز را تشخیص می دهد باید نماز را به هر شکل ممکن انجام دهد و اگر چنین نیست نماز بر او واجب نمی باشد و پسرش نیز لازم نیست قضا کند.

٤ – عدم آگاهی به نماز و روزه قضای میت

سؤال: اگر کسى فوت کند، و اولاد او ندانند میّت نماز یا روزه قضا دارد یا خیر؟ چه وظیفه اى دارند؟

جواب: باید حمل به صحّت کنند، و بگویند ان شاء اللّه چیزى بر ذمّه ندارد.

٥ – قضای نماز و روزه های پدری که دو همسر داشته

سؤال: پدری که دو همسر داشته و از همسر اول نیز پسر دارد و وی را طلاق داده و همسر دیگری اختیار کرده است و از همسر دوم نیز فرزند پسر دارد و درحالتی که فرزند همسر اول او (فرزند پسر بزرگتر) فوت کرده باشد آیا نماز و روزه قضای پدر بر عهده فرزند پسر همسر دوم می باشد یا خیر؟

جواب: اگر پسر همسر اول قبل از پدر فوت کرده نماز و روزه بر عهده فرزند پسر همسر دوم است و معیار، بزرگترین پسری است که آن مرد در حین وفات از همسرانش دارد.

٦ – قضای عبادات بیماری که از دنیا رفته است

سؤال: احتراما اینجانب پدری داشتم که حدود 5 سال پیش سکته مغزی نموده است و حال درگذشته در این چند سال بعلت سکته مغزی نماز نخوانده و یا بصورت اشتباه خوانده است ضمنا در این سالها روزه نیز نگرفته است حال وظیفه ما چیست ؟ آیا باید قضای نمازها و روزه های ایشان را بجا آوریم یا خیر؟ ضمنا در این چند سال مد روزه نیز پرداخت شده است.

جواب: در صورتی که همان بیماری منتهی به مرگ شده و ایشان قادر بر قضای نمازها و روزه ها نبوده ، نیازی به انجام قضای آن نیست. ولی چنانچه بیماری بهبود یافته و قادر بر قضای نمازها و روزه ها بوده و نگرفته باید پسر بزرگتر آنها را قضا کند . اما آنچه را غلط خوانده و کوتاهی از خود او بوده بر پسر بزرگتر واجب نیست ولی اگر انجام دهد بسیار خوب است و نسبت به مد طعام برای هر روز دویست تومان به فقیری بدهید که با آن نان تهیه کند.

٧ – قضای نماز کسی که حواس درستی ندارد

سؤال: شخصى بر اثر سکته مغزى چند سال حواس درستى نداشته، به گونه اى که اگر به او تذکّر مى دادند نماز را بدون شرایط آن مى خوانده، و گرنه نمى خوانده است. آیا چنین فردى مانند شخص بى هوش است که نمازش قضا ندارد، یا نمازهاى او بر پسر بزرگتر واجب است؟

جواب: در فرض مسأله نماز از او ساقط است، و قضاى آن بر عهده فرزند او نیست. امّا اگر عقل و شعور کافى دارد، ولى گرفتار فراموشى مى شود احتیاط واجب آن است که فرزند بزرگتر بعد از فوت او نمازهایش را قضا کند.

٨ – نمازی که عمداً فوت شده

سؤال: اگر نماز و روزه قضاى پدر و مادر زیاد باشد یا در بعضى موارد از روى نافرمانى باشد، وظیفه فرزندان چیست؟

جواب: آنچه از روى عمد و نافرمانى بوده قضاى آن بر فرزند بزرگتر واجب نیست ولى بهتر است انجام دهد و آنچه از روى عذر بوده باید فرزند بزرگتر به مقدار توانایى قضا کند.

٩ – نمازی که بر اثر از دست دادن حافظه نخوانده اند

سؤال: قضای نماز و روزه پدر و مادری که در اواخر عمرشان به قدری پیر شده بودند که بعضاً اشخاص نزدیک و ارحام و اولاد خود را نمی شناختند و حافظه خود را از دست داده بودند بر اولاد واجب است؟

جواب: در صورتی که هوش کافی برای شناختن اوقات نماز نداشته باشند واجب نیست.

١٠ – قضای نماز بیماری که در حال کما است

سؤال: شخصى چندین ماه است که در حال کما است، اگر از کما خارج شود قضاى نمازها و روزه هاى زمان کما بر او واجب است؟ و اگر به همان شکل فوت کند، پسر بزرگترش باید آنها را قضا کند؟

جواب: نمازهاى مذکور قضا ندارد. و بر پسرش نیز نسبت به آن زمان چیزى نیست.

 

١١ – نمازی که عمداً فوت شده

سؤال: اگر نماز و روزه قضاى پدر و مادر زیاد باشد یا در بعضى موارد از روى نافرمانى باشد، وظیفه فرزندان چیست؟

جواب: آنچه از روى عمد و نافرمانى بوده قضاى آن بر فرزند بزرگتر واجب نیست ولى بهتر است انجام دهد و آنچه از روى عذر بوده باید فرزند بزرگتر به مقدار توانایى قضا کند.

١٢ – قضای نماز والدینی که اصلاً نماز نخوانده اند

سؤال: در صورتی که مردی اصلا نماز نمی خواند آیا باز هم پسر بزرگ او باید نماز قضای او را بجا آورد یا این کار لازم نیست؟

جواب: بر پسر بزرگتر واجب است نمازها و روزه هایى که والدین بر اثر عذر شرعى ترک کرده و موفّق بر قضاى آن نشده اند را بجا آورد، و نسبت به غیر آن وظیفه اى ندارد. مگر اینکه وصیّتى کرده باشند که مطابق آن باید عمل کرد. هر چند در صورت امکان شایسته است فرزندان نسبت به آنچه بر آنها واجب نیست نیز اقدام کنند.

١٣ – پدری که وصیت کرده نماز قضا نمی خواهد

سؤال: این جانب پسر بزرگ خانواده هستم پدرم مدّت زیادى نماز و روزه هایش را بجا نیاورده است و در وصیّت نامه اش نوشته که هیچ قضاى نماز و روزه نمى خواهد و قضاى این عبادات به خودش مربوط است، با توجّه به این مطلب وظیفه من چیست؟

جواب: شما نماز و روزه هایى را که به خاطر عذر از پدر فوت شده (و همچنین از مادر بنابر احتیاط واجب) باید قضا کنید و غیر از آن واجب نیست ولى احتیاط مستحب است.

١٤ – وجوب قضای نمازهای والدین بر پسر بزرگتر

سؤال: آیا نمازها و روزه هاى قضاى میّت بر هر پسر بزرگتر از هریک از همسرانش واجب است یا فقط به عهده یک نفر از آنان است؟ و در صورتى که ولد اکبر نخواهد خود بخواند آیا پول نماز و روزه ها را از سهم خود بدهد یا از اصل مال کم کند؟

جواب: به پسر بزرگتر از نظر سن تعلق مى گیرد از هر زنى که باشد ، و او مى تواند از مال خودش با شرایط اجیر بگیرد و اگر دو فرزند از نظر سن کاملا مساوى باشند تقسیم مى کنند.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  


پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -