انهار
انهار
مطالب خواندنی

ولادت آیةالله «نخودکی اصفهانى» (1279 ق)

بزرگ نمایی کوچک نمایی
ارتحال عالم و عارف رباني آيت ‏اللَّه "شيخ حسنعلي نخودكی اصفهاني" (1321 ش)حسنعلى اصفهانى قدس سره فرزند ارشد مرحوم مبرور جنت مكان آخوند ملاعلى اكبر اصفهانى رضوان‏ اللَّه علیه مى‏باشند.
وى در نیمه ماه ذى‏ القعده سال 1279 قمرى هجرى در شهر اصفهان متولد شده و تا سن یازده سالگى از نظر تعلیمات ظاهریه خدمت مرحوم والدش و معلمین دیگرى تحصیل مبادى نموده و از نظر معنویات و تكمیل مدارج سلوك زیر نظر استاد بزرگوارش مرحوم حاج میرزا محمدصادق كه از اعاظم مرتاضین متشرع آن زمان و مورد ارادت و اخلاص خاندان مرحوم آقاشیخ محمدتقى صاحب حاشیه بوده ‏اند به تكمیل معنویات و ریاضیات مشروعه مشغول بوده ‏اند و بعدا كه به سن شباب رسیده ‏اند علوم ادبیه و قسمتى از علوم ریاضیه مانند حساب و هیئت را نزد مرحوم آخوند كاشى و علوم عقلیه و فلسفه را نزد میرزا جهانگیرخان قشقائى تحصیل نموده سپس به عتبات عالیات مشرف شده و در نجف اشرف ادامه تكمیل معنویات و ریاضیات مشروعه را به اضافه تحصیلات علوم نقلیه نموده و معاشرت و مجالست ایشان اغلب با مرحوم آیت‏ اللَّه ربانى حاج سید مرتضى كشمیرى كه از اوتاد عصر خود و اعاظم فقهاء و از اكابر سالكین آن تاریخ مى‏باشند بوده و پس از آن مراجعت به اصفهان نموده و سفرى به مشهد مقدس مشرف شده ‏اند و در این سفر مكاشفه ‏اى براى ایشان حاصل شده كه مجاورت مادام ‏العمر را در مشهد مقدس بر خود لازم و حتم دانسته لهذا به اصفهان مراجعت نموده و علایق و متعلقات آنجا را قطع و براى مجاورت دائمى به مشهد مقدس مشرف شده و توفیق مجاورت ارض اقدس را داشتند تا در صبح روز هجدهم شعبان 1361 هجرى قمرى پس از چهل روز كسالت در محله سعدآباد مشهد در سن هشتاد و دو سالگى (82) رحلت فرموده و با تشییع كم نظیرى در صحن عتیق در جنب ایوان شاه عباسى جلوى غرفه ‏اى كه در غرب ایوانست و بر روى قبر او سنگ مرمر كوچكى كه بر روى آن این عبارتست (اصفهانى شعبان 1361) منقوش مى‏باشد.
مرحوم حاج شیخ حسنعلى داراى مقامات و كرامات كثیره است كه شرح آن صحیفه مفصله خواهد بود كه از عهده این مختصر خارج است.
آن بزرگوار از سن هفت سالگى تا آخر عمر تمامى لیالى شب جمعه را بدون تعطیل احیاء به عبادات از فرایض و نوافل مى‏داشته و در تمام این مدت یعنى هفتاد و پنج سال ایام‏ البیض همه ماهها را صائم بوده ‏اند و بعضى از سنوات در ایام ‏البیض ذى‏ الحجه هر سه روز را با آب افطار و سحور نموده و اقتداء به امیرالمومنین و صدیقه طاهره و حضرت حسنین علیهم‏السلام و در بعض اوقات تا هیجده ساعت متوالى مشغول به نماز و ادعیه و اذكار و اوراد بودند بدون احساس كمترین خستگى در این عصر سال مرتاض متشرعى مانند ایشان دیده نشده.
اوقات شریفه این بزرگوار مقدار اندكى به تدریس فقه مانند شرح لمعه و درس تفسیر و گاهى هم هیئت و حساب مصروف مى‏شد و باقى اوقاتشان به قضاء حوائج مومنین مراجعین از دعا و دوا براى رفع بیماریهاى متنوعه و رفع گرفتاریهاى مختلفه مشغول بوده.
مى‏توان ادعاء قطعى نمود كه در مدت اقامت ایشان به مشهد بیش از صد هزار مریضهاى مختلفه كه بعضى از آنها به معالجات طبى قدیم و جدید ممتنع العلاج بودند به دعاء معالجه قطعى فرموده‏اند و با این حال كوچكترین داعیه ‏اى نداشتند و سلوك ایشان مانند یك عالم فقیه زاهدى بود كه به علم و عمل هادى خلق به سوى خدا باشد و اگر این بزرگوار ادعاء مقامى از مقامات سلوك مانند مرشدیت و یا قطبیت را مى ‏كرد به طور قطع و یقین نصف ایران را در سلسله ارادت خویش درمى‏ آورد فرضوان‏ اللَّه علیه و قدس‏اللَّه سره الشریف.
از بعضى از موثقین علماء و دانشمندان شنیدم كه آن مرحوم در حال حیات خود بسیار مى ‏آمد و در این محلى كه اكنون قبر اوست مى‏ایستاد و یا مى ‏نشست دعاء و قرآن مى‏خواند وقتى به او گفتند اینجا چه خصوصیت دارد مى‏فرمود اینجا محل دفن منست و فرمود مرا در اینجا دفن نمائید.

  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  


پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -