انهار
انهار
مطالب خواندنی

تبعيت در وطن

بزرگ نمایی کوچک نمایی

سؤال 283- آيا متابعت مي‌كند زن شوهرش را در وطنش (وطن شوهر) در تمام خواندن نماز و روزه زماني كه مسافرت كند به سوي وطن شوهرش و نيت اقامه نكند و خانه‌اي نداشته باشد در وطن شوهرش مثلاً اگر مسافرت كند زن از وطن و محل خود به بحرين كه محل شوهرش است و قصد اقامت در آنجا ندارد آيا نمازش قصر است و روزه‌هايش را بخورد يا نمازش تمام است و روزه‌هايش را هم در بحرين بگيرد؟

جواب:  در فرض سؤال زن متابعت نمي‌كند شوهرش را پس جاري است بر او حكم مسافر.

سؤال 284- در مسئله تابعيت مثلاً زن از مشهد مي‌باشد مرد از تهران اما زن از مشهد اعراض نكرده، اگر بيايند مشهد و بخواهند پنج روز بمانند، آيا زن بايد تابع مرد باشد يا چون اعراض نكرده بايد نماز را تمام بخواند؟

جواب:  زن در مورد مفروض و غير آن تبعيت در حكم شوهر ندارد و خودش مستقل در موضوع و حكم خود است لذا در مفروض سؤال حكمش تمام است و اگر عكس آن در محل شوهر تحقق يافت و موجبات ديگر اتمام برايش نبود حكمش قصر است.

سؤال 285- شخصي دو همسر در دو شهر دارد، گاهي چند روزي يكي از همسرهاي خود را با اولادش كه نزديك به كبارت هستند به شهر همسر ديگرش

مي‌آورد، بفرمائيد نماز و روزه آنها در اين ايام مسافرتشان چگونه است، آيا مي‌توانند تمام بخوانند از نظر تابعيت يا نه؟ و اگر زوجه چند روزي به وطن اصلي شوهر كه از او اعراض نكرده بيايد تكليف روزه و نماز اين زوجه چيست؟

جواب:  در هر دو فرض سؤال وظيفه قصر است. واللََّه العالم.

سؤال 286- زني كه در غير وطن خود شوهر كرده آيا هر وقت به وطن بيايد نماز و روزه او صحيح است يا قصر و به عبارت ديگر آيا زن در اتخاذ وطن تابع شوهر است يا مستقل؟

جواب:  هر گاه بناي ماندگاري با شوهرش را دارد كما هو المتعارف، جاي شوهرش وطن او محسوب است، و اما وطن سابق او اگر اعراض كرده به طوري كه در اين فكر نيست كه شايد خودش از شوهرش جدا شود و يا شوهرش را راضي كند و برگردند، ديگر وطن او محسوب نمي‌شود.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -