انهار
انهار
مطالب خواندنی

مسائل متفرقه پزشکی

بزرگ نمایی کوچک نمایی

ج2:

 سؤال١٨۵١ -اگر نطفۀ مرد نامحرمى را بگيرند و در رحم زنى كه شوهرش داراى نطفه است امّا ضعيف است و طبق نظر متخصصين احتمال تشكيل بچه بسيار ضعيف است، بگذارند، آيا اين عمل (گرفتن نطفه از مرد نامحرم و گذاشتن آن در رحم زن) جايز است؟ در صورت تشكيل جنين، آيا فرزند متولد شده متعلق به اين زن و شوهر اصلى مى‌باشد يا نه؟

جواب: بسمه تعالى -گرفتن نطفۀ اجنبى و وارد كردن آن در رحم زن جايز نيست. و در صورت مخالفت، چنانچه فرزندى متولد شد ملحق به صاحب نطفه است و نسبت به شوهر زن اجنبى است، و لكن آن زن، مادرش مى‌شود، و اللّه العالم.

 

سؤال١٨۵٢ -آمپول زدن زن توسط مرد نامحرم چه حكمى دارد؟

جواب: بسمه تعالى -چنانچه خبرويّت مرد بيشتر باشد، يا دسترسى به زن نبوده باشد مانعى ندارد، و اللّه العالم.

 

سؤال١٨۵٣ -در آزمايشگاههاى دانشگاه علوم پزشكى پس از گرفتن خون انسان، آن را بوسيلۀ مادۀ شيميايى و دستگاه به دو قسمت تجزيه مى‌كنند كه سرم جدا شده به صورت مايع زرد رنگ مى‌باشد و به صورت (۴۵/٠ گلبول و ۵۵/٠ مايع) مى‌باشد. سؤال اين است كه احكام خون بر اين مايع صدق مى‌كند يا نه؟

جواب: بسمه تعالى -در فرض سؤال، حكم خون ندارد لكن نجس است، و اللّه العالم.

 

سؤال١٨۵۴ -لقاح خارجى در بيمارستانها در اطاقهاى جداگانه توسط پرستاران خواهر و برادر به اين صورت انجام مى‌شود كه تخمك زن و اسپرم مرد اجنبى از راههاى شرعى گرفته مى‌شود و در لوله‌هاى مخصوص لقاح انجام مى‌گيرد، سؤال اين است كه با توجه به ناشناس بودن اسپرم مرد اجنبى براى زن داراى همسر نازا مسألۀ محرميّت در صورت دختر بودن براى همسر زن، ارث و يا محرميّت در صورت پسر بودن براى زن مورد لقاح انجام گرفته نشده چگونه مى‌باشد؟

جواب: بسمه تعالى -وارد كردن منى مرد در رحم غير همسرش جايز نيست-هر چند وارد كردن منى بعد از لقاح خارجى و انعقاد نطفه باشد-و اگر اين عمل حرام انجام شد و فرزندى متولد گرديد فرزند مذكور فرزند مرد صاحب نطفه و زنى است كه او را زائيده و با همسر آن زن اجنبى مى‌باشد. و در وارد كردن منى مرد در رحم همسرش هم چنانچه مباشر در بيرون آوردن منى از مرد غير زوجه‌اش باشد يا مباشر در وارد كردن منى مرد به رحم همسرش غير آن مرد باشد، عمل مزبور جايز نيست، و اللّه العالم.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -