سؤال٢٠۵٧: - مرگ مغزى يكى از مواردى است كه در علم پزشكى همواره مورد ( بوده است، بيماران مرگ مغزى در علم پزشكى افرادى هستند كه دچار توقف تمامى فعاليتهاى شناختهشدۀ مغزى شدهاند و ليكن قلب و بعضى از ارگانهاى ديگر بدن به كار خود ادامه مىدهد، تنفس در اين بيماران متوقف شده و با استفاده از دستگاه تنفس دهنده ( رسپيراتور) مىتوان تنفس را برقرار كرد، تمامى اينگونه بيماران در فواصل زمانى چند ساعت تا چند ماه نهايتاً دچار ايست قلبى و مرگ خواهند شد، آيا مىتوان با توجه به فروض ذيل، اينگونه بيماران را از دستگاه تنفس دهنده جدا نمود)
الف- هزينۀ سنگين دستگاههاى تنفس دهنده.
ب- استهلاك اين دستگاهها به صورتى كه در موارد ضرورىتر كارآيى كافى را نخواهد داشت.
ج- تحمل اضطراب و انتظار طولانى خانوادۀ بيمار، در حالى كه بيمار آنها بهبود نخواهد يافت.
د- وجود بيمارى كه شانس بهبودى بيشترى داشته باشد و همزمان محدوديت در تعداد دستگاههاى تنفس دهنده وجود داشته باشد.
جواب:باسمه تعالى؛ وصل كردن به دستگاه ( در مواردى كه معالجه غير متعارف باشد)وجوبى ندارد، ولى بعد از وصل كردن به دستگاه جدا كردن از آن اشكال دارد، و الله العالم.
سؤال٢٠۵٨: در مواردى كه زندگى فرد بيمارى منوط به پيوند اعضايى نظير قلب، كليه، ريه و ساير اعضا باشد، آيا مىتوان از اعضاى بيماران مرگ مغزى كه امكان اجازه از آنها نيست استفاده نمود؟ ضمناً بفرماييد آيا بين مسلمان و كافر فرقى هست؟
جواب:باسمه تعالى؛ استفاده از اعضاى مسلمان جايز نيست، و از كافر مانعى ندارد، و الله العالم.
سؤال٢٠۵٩: اگر بيمارانى از لحاظ بيمارى با شرايط مساوى باشند و دستگاههاى مورد لزوم نيز محدود باشد، آيا مىتوان بر اساس كارآيى بيشتر فرد در جامعه و رتبۀ اجتماعى او، بيمارى را در استفاده از دستگاهها ترجيح داد و در اينگونه موارد چه معيارهايى را جهت انتخاب مجاز مىدانيد؟
جواب:باسمه تعالى؛ در وقت وصل كردن به دستگاه مزبور مىتوانند بعضى را بر بعض ديگر ترجيح دهند، ولى بعد از وصل كردن جدا كردن بيمار از دستگاه اشكال دارد، و الله العالم.