انهار
انهار
مطالب خواندنی

مسائلى مربوط به كفار اهل كتاب وغيرهم -

بزرگ نمایی کوچک نمایی

سؤال 104 - 1 - كفار غير كتابى كه فعلا در كشور اسلامى زندگى مىكنند وعليه حكومت اسلامى در ظاهر قيام ننموده‌اند مانند -بعضى از كمونيستها و بهائىها، آيا اموالشان محترم است يا نه؟ 2 - كفار، اعم از كتابى و غيره كه قبلا در ايران بوده و بعد از انقلاب به كشورهاى خارج غير اسلامى به تو هم اتهام به وابستگى به رژيم طاغوت فرار كرده و وابستگى آنها ثابت نشده آيا اموال بجاى مانده آنها محترم است يا خير؟ 3 - اگر موجب فرار به خارج از كشور ترس از هجوم وتعرض مردم بوده نه وابستگى به طاغوت، در اين موارد اگر اموالى بجاى مانده محترم است يا خير؟

جواب:  كفارى كه اهل كتاب نيستند اگر دولت اسلامى آنها را پناه بدهد و حفظ مال و جان آنها را عهده بگيرد، اموال و نفوس آنها محترم است و هر كدام را كه دولت، پناه ندهد و مسلم ديگرى هم عهده‌دار مال و جان آنها نشده باشد مال و دم آنها محترم نيست و هدر است و هم چنين اهل ذمه اگر به شرائط ذمه عمل ننمايند، احترام اموال و نفوس آنها، بستگى به پناه دادن و ندادن دولت يا مسلم ديگرى دارد.

سؤال 105 - تأمينى كه در زمان شاه به كفار داده شده طبق معيارهاى اسلامى نبوده بطورى كه به بعضى از آنها حتى اجازه ايجاد كارخانه مشروب سازى و مغازه مشروب فروشى و داير كردن مراكز فحشاء هم داده شده، حال آيا اين تأمين بطور كلى اعتبار ندارد و آنها در حكم كافر حربى بوده، جان و مال آنها محترم نبوده و يا آن كه فقط اموالى كه از راه هاى حرام كه منافات با حفظ شئون جامعه اسلامى داشته بدست آورده‌اند احترام ندارد و يا آن كه مطلقا در تمام صور، تأمين محفوظ بوده و اموال در مالكيت آنها مىباشد؟

جواب:  اموال اهل ذمه كه محترم است اگر به شرائط ذمه عمل كنند، اموالى است كه به مذهب خودشان مالك مىباشند هر چند در مذهب اسلام، خلاف شرع باشد و مالك نباشد نظير خمر و خنزير و ربا و اما اموالى كه در مذهب خودشان مالك نباشند، نظير مال مسروق، مال آنها نيست تا محترم باشد و اگر بدست مسلمان برسد بايد آن را به صاحب اصلى آن برساند، اگر مىشناسد، و الا بايد جهت صاحبش صدقه بدهد. والله العالم.

سؤال 106 - بهائى زاده نه مرتد اگر توبه كند و مسلمان شود، تمام اموال او حتى آنهائى كه در زمان كفر، از راه حرام بدست آورده مال خود او است و محترم مىباشد يا فقط اموالى را كه از طريق حلال بدست آورده مالك مىشود؟

جواب:  چنانچه مالى را قبلا غصب كرده و عين آن موجود باشد بايد به صاحبش برگرداند.

سؤال 107 - يهود و نصارى كه در زمان شاه در ايران زندگى مىكرده‌اند آيا كافر ذمى و يا مستأمن بوده‌اند و در هر دو صورت، تحقق ذمه و يا تأمين از ناحيه چه كسى بوده است؟

جواب:  اگر اهل ذمه به شبهه امان در بين مسلمين وارد شوند در امانند و اگر كسى از مسلمين آنها را پناه بدهد نيز در امانند و هم چنين نسبت به اموال آنها.

سؤال 108 - در فرض فوق اگر جان و مال آنها به جهتى (ذمه يا تأمين) محفوظ باشد حال اگر بعد از پيروزى انقلاب از كشور گريخته باشند و معلوم نباشد اموال خود را از چه راهى كسب نموده‌اند آيا صرف فرار را مىتوان دليل بر خروج از ذمه و يا تأمين دانست و احكام كافر حربى را بر آنها بار نمود؟

جواب:  در حكم كافر حربى هستند اگر دولت اسلامى اموال آنها را تأمين ننموده باشد.

سؤال 109 - آيا كافرى كه نه مستأمن باشد نه در ذمه مسلمين، حكم كافر حربى را دارد يا خير؟

جواب:  اگر دولت اسلامى اموال او را تأمين ننموده باشد حكم كافر حربى را دارد.

سؤال 110 - آيا مسلمان مىتواند از اموال كافر حربى به هر نحو كه بخواهد (دزدى و غصب و..) بردارد وخرج كند؟

جواب:  اگر موجب هتك اسلام نباشد عيبى ندارد.

سؤال 111 - آيا بهائىهائى كه قبلا فعاليت تبليغاتى داشته‌اند و يا از اعضاى اصلى محفل بوده‌اند و اكنون در زمان جمهورى اسلامى فعاليتى ندارند جان و مال آنها محفوظ است واصلا بطور كلى آيا بهائيان فعلى در امان دولت اسلامى هستند بطورى كه تصرف در اموال آنان حرام باشد يا آن كه در امان نيستند و براى مراعات بعضى از مسائل سياسى با آنها مسامحه مىشود؟

جواب:  آنهائى كه دولت اسلامى به آنها راه داده و به كشور اسلامى آمده‌اند و متعهد حفظ اموال آنها شده تعهد دولت اسلامى محترم است و بايد رعايت شود ولى كسانى كه از آنها در كشور خودشان هستند اين حكم را ندارند.

سؤال 112 - محلى است كه قبلا شركت فرش بوده و صاحبش كليمى و جزء فراريان مىباشد، نخست وزيرى آنجا را انبار اموال منقول افراد مصادره شده قرار داده است، بخشى از آنها را به نهادها و بنياد شهيد و بهزيستى و بخش ديگر آنها را به قيمت روز فروخته به صندوق دولت واريز مىنمايند، محل انبار را هنوز دادستانى مصادره ننموده، نماز در آن محل چه صورت دارد، و استفاده از فرش و موكت و ظروف اين اموال در احتياجات روزمره چگونه است؟

جواب:  از قضيه شخصيه اطلاع ندارم، بطور كلى اگر به شرائط ذمه عمل كنند و دولت اسلامى آنها را با اموالشان در پناه گرفته تصرف در اموال آنها جايز نيست ولى اگر به شرائط ذمه عمل نكنند و جان و مال آنها را دولت اسلام در پناه نگرفته و به دار الحرب ملحق شده‌اند مصادره اموال آنها اشكال ندارد و تصرف در آن مباح و نماز صحيح است.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  


پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -