انهار
انهار
مطالب خواندنی

لوث و قسامه

بزرگ نمایی کوچک نمایی

سؤال 61 - در غير قتل نفس و قطع اعضاء و منافع (مثلا در جراحات و شجاج) آيا لوث و قسامه، هست يا خير؟

جواب:  در جروح هم قسامه ثابت است لكن به نسبت ديه.

سؤال 62 - قتلى واقع شده و قرائن و امارات تا حدود زيادى نشان دهنده آنست كه به صورت عمد واقع گرديده و قاتل منكر عمد است و پدر مقتول، در اثر عدم حضور، اطلاعى از نوع آن ندارد، ولى مادر، مدعى عمد مىباشد، البته بينه شرعيه ندارد و مىخواهد ادعاى خود را از طريق قسامه به اثبات برساند، آيا مادر، كه مدعى عمد است به تنهائى مىتواند قسامه را انجام بدهد يا نه؟ مستدعى است نظر مبارك را مرقوم فرمائيد.

جواب:  اگر مادر مقتول، مدعى قتل عمدى باشد و عمد و خطا را از يكديگر تميز بدهد ظاهرا با قسامه مىتواند قتل عمدى را اثبات نمايد.

سؤال 63 - آيا در جزئيات دعواى قتل و جروح و امثال آن از لطمات و كسر و صدمه بر منافع در صورتى كه اصل جنايت ثابت باشد لوث و قسامه جارى است يا نه؟

جواب:  بلى حكم لوث و قسامه، در اسباب موجب ضمان نفس، در اعضاء و منافع نيز جارى است به كيفيتى كه در كتب فقهيه مذكور است.

سؤال 64 - هر گاه ولى دم و يكى از دو شاهد به عمدى بودن قتل و شاهد ديگر به غير عمدى بودن آن شهادت دهند مورد از باب لوث خواهد بود يا نه؟

جواب:  در فرض سئوال حاكم از قاتل مىپرسد، اگر اقرار به عمد كرد، حكم عمد را جارى مىكند و اگر انكار كرد از او مطالبه بينه مىكند، اگر بينه بر خطاء نداشته باشد بايد مدعى عمد، عمد را به قسامه اثبات كند و اگر نكول كرد و قاتل قسامه را بر عدم عمد جارى كرد بايد قاتل ديه را به اولياء مقتول بدهد.

سؤال 65 - چنانچه علاوه بر ولى دم عدد شهودى كه به عمدى بودن قتل شهادت داده‌اند بيش از دو يا سه نفر باشند آيا باز هم لوث پيش خواهد آمد يا خير؟

جواب:  با فرض قيام بينه بر عمدى بودن قتل، عمد ثابت مىشود.

سؤال 66 - آيا با وجود شهادت يك شاهد عينى مرد و يك شاهد عينى زن وگزارش ضابطين دادگسترى دال بر اين كه مقتول خود كشى كرده است حاكم مىتواند به استناد ظن در مقابل دلائل ياد شده مورد را داخل در لوث بداند؟

جواب:  اگر مدعى قتل اماره‌اى بر ادعاى خود داشته باشد، مورد، مورد لوث و قسامه است و شهادت يك شاهد مرد و يك شاهد زن وگزارش ضابطين دادگسترى در صورتى كه موجب عدم اعتناء عرف به اماره مدعى قتل نشود اثرى ندارد و حكم همان قسامه است و اگر اين امارات معارضه، اماره مدعى قتل را عرفا از اماريت ساقط نمايد، مورد، مورد قسامه نيست و ظن حاكم آن را داخل لوث نمىنمايد.

سؤال 67 - اگر بين قاتل واولياء مقتول، در نحوه قتل، اختلاف باشد مثلا قاتل مىگويد خطاء يا شبه عمد بوده واولياء مقتول مىگويند عمد بوده، آيا لوث و قسامه جا دارد و يا از باب تداعى است؟

جواب:  در صورتى كه اولياء مقتول، ادعاى قتل عمد را بكنند بر قاتل قسامه ثابت است.

سؤال 68 - آيا لوث و قسامه، تنها، در قتل و نقص عضو است يا در جراحات و لطمات و ضرر به منافع هم مىآيد؟

 جواب:  ظاهرا در مورد جراحات و لطمات و ضرر به منافع نيز جارى است.

سؤال 69 - در موارد لوث اگر مدعى عليه در جواب مدعى لا ادرى بگويد آيا قسامه جارى است يا خير؟

 جواب:  در صورتى كه لوث محقق باشد قسامه جارى است ولو در جواب (لا ادرى) بگويد.والله العالم.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -