انهار
انهار
مطالب خواندنی

(۱۵۲) اجمالاً در باره تواضع و فروتنی

بزرگ نمایی کوچک نمایی
بسم الله الرحمن الرحیم
اجمالاً در باره تواضع و فروتنی
    
تواضع یکی از والاترین صفات و خصلت های ارزشمند اخلاقی و از ویژگی های بندگان خاصّ و شایسته خداوند است. تواضع در قرآن و روایات اسلامی مورد تأکید و توجه قرار گرفته است.
    
فهرست محتوا:
معنای تواضع
اقسام تواضع
تواضع در قرآن، با واژه های مختلف:
(۱) در برابر پیروان مؤمن متواضع باش
(۲) در برابر والدین متواضع باش
(۳) در برابر مؤمنان متواضع باش
(۴) روی زمین با تواضع راه برو
    
موارد تواضع:
(۱) در برابر خداوند سبحان:
(۲) در برابر مؤمنان:
(۳) در برابر مستمندان:
(۴) در برابر والدين:
(۵) در برابر استاد:
(۶) تواضع مسئولين در برابر مردم:
    
برخی از موارد كيفيت تواضع در قرآن و روایت:
(۱) در راه رفتن
(۲) در سخن گفتن
(۳) در شيوة زندگي
(۴) در نشستن
تواضع در روایات، با واژه های مختلف:
(۱) بر شما باد به تواضع
(۲) خداوند وحی فرموده که فروتن باشید
(۳) تواضع را انبار مهمّات ميان خود و دشمنتان، قرار دهيد
    
برخی از علامات تواضع:
(۱) دانستن جایگاه خود
(۲) قانع بودن به جایگاه خود
(۳) پیشی گرفتن در سلام
(۴) ترک جدال ولو محقّ باشد
(۵) رفتارش با مردم همانطور خود دوست دارد
(۶) خوش نداشتن شهرت طلبی
(۷) دوست ندارد به تقوی ستایش شود
(۸) ترک زائد
(۹) راضی به نشستن در پایین پای مجالس
    
برخی از ثمرات تواضع:
(۱) برخوردار از محبت
(۲) برخوردار شدن از رفعت مقام
(۳) برخورداری از جامه اُبُهّت
(۴) برخورداری از سلامت
(۵) خسته نشدن از طاعت خدا
(۶) سامان یافتن کارها
(۷) منتشر شدن فضیلتها
(۸) برخوردار شدن از رویش حکمت در قلب
(۹) کامل شدن نعمت
(۱۰) برخورداری از اسلحه در برابر دشمنان
(۱۱) عاقل ترین شدن
(۱۲) جا گرفتن در علّیین
(۱۳) جا گرفتن در آسمان هفتم
(۱۴) دو فرشته در آسمان موکّل بالا بردن متواضع هستند
(۱۵) شرافت پیدا کردن متواضع بر سایر بندگان
(۱۶) قبول شدن عبادت و رضایت خداوند از متواضع
(۱۷) از متقین معرفی شدن
(۱۸) از صدّیقین قلمداد شدن
(۱۹) ازشیعیان آقا أمیرالمؤمنین علی (علیه السلام) قلمداد شدن
    
معنای تواضع
تواضع در اصل از واژه وضع به معنی فرونهادن است، به همین خاطر به زایمان زنان ، وضع حمل تعبیر می شود.
تواضع یعنی این که انسان خود را در برابر خدا و بندگان خدا پایین قرار دهد و تواضع و فروتنی کند که از صفات حمیده، و موجب قُرب انسان به خدا و پایه و اساس  بلند مرتبه گی و عملی بسیار بزرگ و ارزشمند است.
ضد تواضع؛ تکبر و خود بزرگ بینی است که از صفات رذیله، و مایه و پایه انحرافات فکری و عملی بسیار زشت است.
    
اقسام تواضع
(۱) تواضع در برابر خدا {= تواضع، در برابر حق و قانون خدا، در برابر پیامبران و امامان و اولیاء خدا علیهم السلام}.
{تواضع در برابر خدا، بهترین، عالی ترین و مهم ترین درجه تواضع است}
(۲) تواضع در بندگان خدا {= هنگام: معاشرت با مردم، با دوست، با همسایه، با والدین، با معلم واستاد، با همکار با کارفرما و...}
    
تواضع در قرآن، با واژه های مختلف:
    
(۱) در برابر پیروان مؤمن متواضع باش
وَ اخْفِضْ جَنَاحَکَ لِمَنِ اتَّبَعَکَ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ.
و پر و بال مرحمت بر تمام پیروان با ایمانت به تواضع بگستران.
سوره شعرا آیه 215.
(۲) در برابر والدین متواضع باش
وَ اخْفِضْ لَهُمَا جَنَاحَ الذُّلّ‌ِ مِنَ الرَّحْمَةِ وَ قُل رَّبّ‌ِ ارْحَمْهُمَا کَمَا رَبَّیَانیِ صَغِیرًا.
و همیشه پر و بال تواضع و تکریم را با کمال مهربانی نزدشان بگستران و بگو: پروردگارا، چنانکه پدر و مادر، مرا از کودکی (به مهربانی) بپروردند تو در حق آنها رحمت و مهربانی فرما.
سوره اسراء آیه 24.
(۳) در برابر مؤمنان متواضع باش
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا مَنْ یَرْتَدَّ مِنْکُمْ عَنْ دِینِهِ فَسَوْفَ یَأْتِی اللَّهُ بِقَوْمٍ یُحِبُّهُمْ وَیُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْکَافِرِینَ یُجَاهِدُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَلا یَخَافُونَ لَوْمَةَ لائِمٍ ذَلِکَ فَضْلُ اللَّهِ یُؤْتِیهِ مَنْ یَشَاءُ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِیمٌ.
ای گروهی که ایمان آورده‏اید، هر که از شما از دین خود مُرتَد شود به زودی خدا قومی را که بسیار دوست دارد و آن‌ها نیز خدا را دوست دارند و نسبت به مؤمنان سرافکنده و فروتن و به کافران سرافراز و مقتدرند (به نصرت اسلام) برانگیزد که در راه خدا جهاد کنند و (در راه دین) از نکوهش و ملامت احدی باک ندارند. این است فضل خدا، به هر که خواهد عطا کند و خدا را رحمت وسیع بی‏منتهاست و (به احوال همه) دانا است.
سوره مائده آیه 54.
(4) روی زمین با تواضع راه برو
وَعِبَادُ الرَّحْمَٰنِ الَّذِينَ يَمْشُونَ عَلَى الْأَرْضِ هَوْنًا وَإِذَا خَاطَبَهُمُ الْجَاهِلُونَ قَالُوا سَلَامًا.
و بندگان خاص خدای رحمان آنان هستند که بر روی زمین به تواضع و فروتنی راه روند و هرگاه مردم جاهل به آنها خطاب (و عتابی) کنند با سلامت نفس (و زبان خوش) جواب دهند.
سوره فرقان آیه 63.
موارد تواضع:
مواردی را که قرآن كريم برای تواضع مورد توجه قرار داده و شايسته دانسته است:
    
(1) در برابر خداوند سبحان:
إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَأَخْبَتُوا إِلَىٰ رَبِّهِمْ أُولَٰئِكَ أَصْحَابُ الْجَنَّةِ ۖ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ.
اما آنان که به خدا ایمان آورده و به اعمال صالح پرداختند و به درگاه خدای خود خاضع و خاشع گردیدند آنها البته اهل بهشت جاویدند که در آن بهشت متنعّم ابدی خواهند بود.
سوره هود، آیه 23.
    
(2) در برابر مؤمنان:
لَا تَمُدَّنَّ عَيْنَيْكَ إِلَىٰ مَا مَتَّعْنَا بِهِ أَزْوَاجًا مِنْهُمْ وَلَا تَحْزَنْ عَلَيْهِمْ وَاخْفِضْ جَنَاحَكَ لِلْمُؤْمِنِينَ
(بنابر این،) هرگز چشم خود را به نعمتهای (مادّی)، که به گروه‌هایی از آنها [= کفّار] دادیم، میفکن! و بخاطر آنچه آنها دارند، غمگین مباش! و بال (عطوفت) خود را برای مؤمنین فرود آر!
سوره حجر، آیه 88.
(3) در برابر مستمندان:
وَلَا تَطْرُدِ الَّذِينَ يَدْعُونَ رَبَّهُمْ بِالْغَدَاةِ وَالْعَشِيِّ يُرِيدُونَ وَجْهَهُ ۖ مَا عَلَيْكَ مِنْ حِسَابِهِمْ مِنْ شَيْءٍ وَمَا مِنْ حِسَابِكَ عَلَيْهِمْ مِنْ شَيْءٍ فَتَطْرُدَهُمْ فَتَكُونَ مِنَ الظَّالِمِينَ.
و آنان که بامدادان و شامگاهان پروردگارشان را می خوانند [و با این خواندن] خشنودی او را می خواهند، از خود مران. نه چیزی از حساب [عمل] آنان بر عهده توست، و نه چیزی از حساب [کار] تو بر عهده آنان است تا آنان را برانی و [به سبب راندنشان] از ستمکاران باشی.
سوره انعام، آیه 52.
(4) در برابر والدين:
وَاخْفِضْ لَهُمَا جَنَاحَ الذُّلِّ مِنَ الرَّحْمَةِ وَقُلْ رَبِّ ارْحَمْهُمَا كَمَا رَبَّيَانِي صَغِيرًا.
و همیشه پر و بال تواضع و تکریم را با کمال مهربانی نزدشان بگستران و بگو: پروردگارا، چنانکه پدر و مادر، مرا از کودکی (به مهربانی) بپروردند تو در حق آنها رحمت و مهربانی فرما.
سوره اسراء، آیه 24.
(5) در برابر استاد:
قَالَ لَهُ مُوسَىٰ هَلْ أَتَّبِعُكَ عَلَىٰ أَنْ تُعَلِّمَنِ مِمَّا عُلِّمْتَ رُشْدًا.
موسی به آن شخص دانا (و خضر زمان) گفت: آیا من تبعیت (و خدمت) تو کنم تا از علم لدنّی خود مرا بیاموزی؟
سوره کهف، آیه 66.
6. تواضع مسئولين در برابر مردم:
فَبِمَا رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ ۖ وَلَوْ كُنْتَ فَظًّا غَلِيظَ الْقَلْبِ لَانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِكَ ۖ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَشَاوِرْهُمْ فِي الْأَمْر...
به مرحمت خدا بود که با خلق مهربان گشتی و اگر تندخو و سخت‌دل بودی مردم از گِرد تو متفرق می‌شدند، پس از (بدیِ) آنان درگذر و برای آنها طلب آمرزش کن و (برای دلجویی آنها) در کارِ (جنگ) با آنها مشورت نما،...
سوره آل عمران، آیه 159.
برخی از موارد كيفيت تواضع در قرآن و روایت:
(1) در راه رفتن:
وَلَا تَمْشِ فِي الْأَرْضِ مَرَحًا ۖ إِنَّكَ لَنْ تَخْرِقَ الْأَرْضَ وَلَنْ تَبْلُغَ الْجِبَالَ طُولًا.
و هرگز در زمین به کبر و ناز مرو و غرور و نخوت مفروش، که به نیرو زمین را نتوانی شکافت و به کوه در سربلندی نخواهی رسید.
سوره اسراء، آیه 37.
(2) در سخن گفتن:
فَقُولَا لَهُ قَوْلًا لَيِّنًا لَعَلَّهُ يَتَذَكَّرُ أَوْ يَخْشَىٰ.
و با او کمال آرامی و نرمی سخن گویید، باشد که متذکر شود یا (از خدا) بترسد (و ترک ظلم کند).
سوره طه، آیه 44.
(3) در شيوة زندگي:
وَعِبَادُ الرَّحْمَٰنِ الَّذِينَ يَمْشُونَ عَلَى الْأَرْضِ هَوْنًا وَإِذَا خَاطَبَهُمُ الْجَاهِلُونَ قَالُوا سَلَامًا.
و بندگان خاص خدای رحمان آنان هستند که بر روی زمین به تواضع و فروتنی راه روند و هرگاه مردم جاهل به آنها خطاب (و عتابی) کنند با سلامت نفس (و زبان خوش) جواب دهند.
سوره فرقان، آیه 63.
(4) در نشستن:
الإمامُ الصّادقُ (عليه السلام): إنَّ مِن التَّواضُعِ أن يَجلِسَ الرّجُلُ دُونَ شَرَفِهِ.
از فروتنى است كه آدمى در جايى از مجلس بنشيند كه پايين تر از مقام و منزلت او باشد.
الكافي : 2/123/9.
    
تواضع در روایات، با واژه های مختلف:
(1) بر شما باد به تواضع
قال أمیرالمؤمنین علی (علیه السلام): عَلیکَ بالتّواضُعِ؛ فانَّهُ من أعظَمِ العبادَهِ.
بر شما باد به تواضع و فروتنی، بدرستی که تواضع از بزرگترین عبادات است.
بحار الانوار، ج ۷۵، ص ۱۱۹.
(2) خداوند وحی فرموده که فروتن باشید
قال رسول الله (صلى الله عليه و آله و سلّم): إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى أَوْحَى إلَيَّ أَنْ تَوَاضَعُوا، حَتَّى لَا يَبْغِيَ أَحَدٌ عَلَى أَحَدٍ، وَلَا يَفْخَرَ أَحَدٌ عَلَى أَحَدٍ.
خداوند متعال به من وحی فرمود که فروتن باشید تا هیچ کس بر دیگری فخر نفروشد و احدی به دیگری زورگویی و تجاوز نکند.
میزان الحکمة مترجم، ج 13، ص 220، از کنزالعُمال.
(3) تواضع را انبار مهمّات ميان خود و دشمنتان، قرار دهيد
قال أمیرالمؤمنین علی (علیه السلام): اِتَّخِذوا التَّواضُعَ مَسلَحَةً بَينَكُم و بَينَ عَدُوِّكُم إبليسَ و جُنودِهِ ؛ فإنّ لَهُ مِن كُلِّ اُمّةٍ جُنودا و أعوانا.
تواضع و فروتنى را انبار مهمّات ميان خود و دشمنتان، ابليس و لشكريان او ، قرار دهيد؛ زيرا كه او در ميان هر امّتى براى خود لشكر و يارانى دارد.
نهج البلاغة، خطبه 192.
برخی از علائم تواضع:
(۱) دانستن جایگاه خود
قال أمیرالمؤمنین علی (علیه السلام): حَسبُ المَرءِ... مِن تَواضُعِهِ مَعرِفَتُهُ بِقَدَرِهِ.
از تواضع و فروتنی همین بس که انسان اندازه خود را بشناسد.
میزان الحکمة مترجم، ج 13، ص 215، از بحار الانوار، ج 78، ص 80، ح 66.
(۲) قانع بودن به جایگاه خود
قال الباقر علیه‌السلام: اَلتَّواضُعُ الرِّضا بِالمَجلِسِ دُونَ شَرَفِهِ وأن تُسَلِّمَ عَلى مَن لَقيتَ وأن تَترُكَ ‏المِراءَ وإن كُنتَ مُحِقّاً.
تواضع آن است که به کمتر از جایگاه شایسته خود در مجلس قانع باشی و هرگاه کسی را ملاقات کردی در سلام پیشی بگیری و جر و بحث را رها کنی هر چند حق با تو باشد.
میزان الحکمة مترجم، ج 13، ص 215، از بحار الانوار، ج 75، ص 123، ح 20.
(۳) پیشی گرفتن در سلام
قال الباقر علیه‌السلام: اَلتَّواضُعُ الرِّضا بِالمَجلِسِ دُونَ شَرَفِهِ وأن تُسَلِّمَ عَلى مَن لَقيتَ وأن تَترُكَ ‏المِراءَ وإن كُنتَ مُحِقّاً.
تواضع آن است که به کمتر از جایگاه شایسته خود در مجلس قانع باشی و هرگاه کسی را ملاقات کردی در سلام پیشی بگیری و جر و بحث را رها کنی هر چند حق با تو باشد.
همان
(۴) ترک جدال ولو محقّ باشد
قال الباقر (علیه‌السلام): اَلتَّواضُعُ الرِّضا بِالمَجلِسِ دُونَ شَرَفِهِ وأن تُسَلِّمَ عَلى مَن لَقيتَ وأن تَترُكَ ‏المِراءَ وإن كُنتَ مُحِقّاً.
تواضع آن است که به کمتر از جایگاه شایسته خود در مجلس قانع باشی و هرگاه کسی را ملاقات کردی در سلام پیشی بگیری و جر و بحث را رها کنی هر چند حق با تو باشد.
همان
(۵) رفتارش با مردم همانطور خود دوست دارد
قال الرضا (علیه‌السلام): التواضع اَن تعطي الناس ما تُحِبُّ ان تُعطاهُ
فروتنی آن است که با مردم چنان رفتار کنی که دوست داری با تو چنان باشند.
الکافی، ج2، ص124، ح 13؛ وسائل الشیعه، ج15، ص273، ح20497.
(۶) خوش نداشتن شهرت طلبی
قال أمیرالمؤمنین علی (علیه السلام): ثَلاثٌ هُنَّ رأسُ التَّواضُعِ : أن يَبدأَ بِالسَّلامِ مَن لَقِيَهُ ، و يَرضى بِالدُّونِ مِن شَرَفِ المَجلِسِ ، و يَكرَهَ الرِّياءَ و السُّمعَةَ.
سه چيز است كه آنها رأس فروتنيند: اينكه انسان به هر كه مى رسد سلام كند، به پايين پاى مجلس رضايت دهد، و خودنمايى و شهرت طلبى را خوش نداشته باشد.
میزان الحکمة مترجم، ج 13، ص 219، از کنزالعُمال 8506.
(۷) دوست ندارد به تقوی ستایش شود
الإمامُ الصّادقُ (عليه السلام) عن آبائهِ (عليهم السلام): إنّ مِن التَّواضُعِ أن يَرضى الرّجُلُ بِالمَجلِسِ دُونَ المَجلِسِ ، و أن يُسَلِّمَ على مَن يَلقى ، و أن يَترُكَ المِراءَ و إن كانَ مُحِقّا ، و لا يُحِبَّ أن يُحمَدَ علَى التَّقوى.
امام صادق عليه السلام ـ به نقل از پدران بزرگوار خويش عليهم السلام ـ فرمود: از فروتنى است كه انسان به پايين مجلس رضايت دهد، به هر كه برمى خورد سلام كند، مجادله را رها كند اگر چه حق با او باشد و دوست نداشته باشد كه او را به پرهيزگارى بستايند.
میزان الحکمة مترجم، ج 13، ص 219، از بحار الانوار، ج 75، ص 118، ح 3.
(۸) ترک زائد
الإمامُ الصّادقُ (عليه السلام): أفطَرَ رسولُ اللّه ِ (صلى الله عليه و آله و سلّم)، عَشِيَّةَ خَميسٍ في مَسجِدِ قُبا، فقالَ: هَل مِن شَرابٍ؟ فأتاهُ أوسُ بنُ خَولِيّ الأنصاريُّ بِعُسٍّ مَخيضٍ بعَسَلٍ، فلَمّا وَضَعَهُ على فيهِ نَحّاهُ، ثُمّ قالَ: شَرابانِ يُكتَفى بأحَدِهِما مِن صاحِبِهِ، لا أشرَبُهُ و لا اُحَرِّمُهُ و لكنْ أتَواضَعُ للّه ِ.
آقا امام صادق (عليه السلام) فرمود: رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلّم) پنجشنبه شبى براى افطار در مسجد قُبا بود. فرمود: آيا نوشيدنى اى هست؟ اوس بن خولى انصارى قدحى نوشيدنى آميخته به عسل خدمت حضرت آورد. چون پيامبر (صلى الله عليه و آله و سلّم) آن را به دهان گذاشت (= چشيد)، از نوشيدن خوددارى كرد و فرمود: اينها دو نوشيدنى است كه با يكى از آنها از ديگرى بى نيازى حاصل مى شود، من اين را نمى آشامم، ولى تحريم هم نمى كنم بلكه براى خدا فروتنى مى كنم.
الكافي : 2/122/3.
(۹) راضی به نشستن در پایین پای مجالس
الإمامُ الصّادقُ (عليه السلام): إنَّ مِن التَّواضُعِ أن يَجلِسَ الرّجُلُ دُونَ شَرَفِهِ.
از فروتنى است كه آدمى در جايى از مجلس بنشيند كه پايين تر از مقام و منزلت او باشد.
الكافي : 2/123/9.
برخی از ثمرات تواضع:
(۱) برخوردار از محبت
قال أمیرالمؤمنین علی (علیه السلام): ثَمَرَةُ التَّواضُعِ المَحَبّةُ ، ثَمَرَهُ الكِبرِ المَسَبَّةُ.
ثمره فروتنى دوستى است، ثمره تكبر ناسزا [شنيدن] است.
غرر الحكم، 4613 ، 4614.
(۲) برخوردار شدن از رفعت مقام
قال رسولُ اللّه ِ (صلى الله عليه و آله و سلّم): إنّ التَّواضُعَ يَزيدُ صاحِبَهُ رِفعَةً ، فتَواضَعُوا يَرفَعْكُمُ اللّه ُ.
همانا فروتنى، بر بلندى و رفعت صاحب خود مى افزايد. پس فروتن باشيد، تا خداوند شما را رفعت بخشد.
الكافی، ۲/ ۱۲۱ /۱.
قال رسولُ اللّه ِ (صلى الله عليه و آله و سلّم): مَن تَواضَعَ للّه ِ رَفَعَهُ اللّه ُ ، فهُو في نَفسِهِ ضَعيفٌ وفي أعيُنِ النّاسِ عَظيمٌ ، ومَن تَكبَّرَ وَضَعَهُ اللّه ُ ، فهُو في أعيُنِ النّاسِ صَغيرٌ وفينَفسِهِ كَبيرٌ ؛ حتّى لَهُو أهوَنُ علَيهِم مِن كَلبٍ أو خِنْزيرٍ.
هر كه براى خدا فروتنى كند ، خداوند او را بالا برد . پس او در نظر خودش ناچيز باشد و در چشم مردم بزرگ. و هر كه بزرگى فروشد، خداوند او را پست گرداند. پس او در چشم مردم كوچك باشد و در نظر خودش بزرگ؛ در نظر مردم حتّى از سگ و خوك هم پست تر باشد.
میزان الحکمة مترجم، ج 13، ص 223، از کنزالعُمال.
الإمامُ الكاظمُ (عليه السلام): إنّ اللّه َ لَم يَرفَعِ المُتَواضِعينَ بقَدرِ تَواضُعِهِم، ولكنْ رَفَعَهُم بِقَدرِ عَظَمَتِهِ ومَجدِهِ.
خداوند فروتنان را به اندازه فروتنى شان بالا نمى برد، بلكه آنان را به اندازه عظمت و بزرگى خود رفعت مى بخشد.
تحف العقول، ۳۹۹.
(۳) برخورداری از جامه اُبُهّت
قال أمیرالمؤمنین علی (علیه السلام): التَّواضُعُ يَكسوكَ المَهابَةَ.
فروتنى جامه ابهّت بر قامت تو مى پوشاند.
بحار الانوار، ج 77، ص 287، ح1.
(۴) برخورداری از سلامت
قال أمیرالمؤمنین علی (علیه السلام): التَّواضُعُ یُکسِبُکَ السَلامَةَ.
فروتنى به تو سلامت مى بخشد.
بحار الانوار، ج 75، ص 120، ح11.
(۵) خسته نشدن از طاعت خدا
قال أمیرالمؤمنین علی (علیه السلام): مَن تَواضَعَ قَلبُهُ للّه ِ لَم يَسأَمْ بَدَنُهُ مِن طاعَةِ اللّه ِ.
هر كه دلش براى خدا كرنش كند، بدنش از طاعت خدا خسته نمى شود.
بحار الانوار، ج 95، ص 90، ح 78.
(۶) سامان یافتن کارها
قال أمیرالمؤمنین علی (علیه السلام): بِخَفضِ الجَناحِ تَنتَظِمُ الاُمورُ.
با فروتنى، كارها سامان مى يابد.
غرر الحكم، 4302.
(۷) منتشر شدن فضیلتها
قال أمیرالمؤمنین علی (علیه السلام): التَّواضُعُ يَنشُرُ الفَضيلَةَ ، التَّكبُّرُ يُظهِرُ الرَّذيلَةَ.
فروتنى فضيلت را منتشر مى سازد و تكبّر رذيلت را آشكار مى گرداند.
غرر الحكم، 522 ، 523.
(۸) برخوردار شدن از رویش حکمت در قلب
الإمامُ الكاظمُ (عليه السلام): إنّ الزَّرعَ يَنبُتُ في السَّهلِ ولا يَنبُتُ في الصَّفا ؛ فكذلكَ الحِكمَةُ تَعمُرُ في قَلبِ المُتَواضِعِ ، ولا تَعمُرُ في قَلبِ المُتَكبِّرِ الجَبّارِ ؛ لأنّ اللّه َ جَعلَ التَّواضُعَ آلَةَ العَقلِ ، وجَعَلَ التَّكبُّرَ مِن آلَةِ الجَهلِ.
همانا زراعت در دشت مى رويد و روى تخته سنگ برآمده نمى رويد. حكمت نيز چنين است، در دل شخص فروتن آباد مى شود و در دل انسان متكبّر و گردن فراز آباد نمى شود؛ زيرا خداوند فروتنى را ابزار خرد قرار داده است و تكبّر را ابزار نابخردى.
بحار الانوار، ج 1، ص 312، ح78.
(۹) کامل شدن نعمت
قال أمیرالمؤمنین علی (علیه السلام): بِكَثْرَةِ الصَّمْتِ تَكُونُ الْهَيْبَةُ، وَ بِالنَّصَفَةِ يَكْثُرُ الْمُوَاصِلُونَ، وَ بِالْإِفْضَالِ تَعْظُمُ الْأَقْدَارُ، وَ بِالتَّوَاضُعِ تَتِمُّ النِّعْمَةُ، وَ بِاحْتِمَالِ الْمُؤَنِ يَجِبُ السُّؤْدُدُ، وَ بِالسِّيرَةِ الْعَادِلَةِ يُقْهَرُ الْمُنَاوِئُ، وَ بِالْحِلْمِ عَنِ السَّفِيهِ تَكْثُرُ الْأَنْصَارُ عَلَيْهِ.
با سکوت بسیار، وقار انسان بیشتر شود، و با انصاف بودن، دوستان را فراوان کند، و با بخشش، قدر و منزلت انسان بالا رود، و با فروتنی، نعمت کامل شود، و با پرداخت هزینه ها، بزرگی و سروری ثابت گردد، و روش عادلانه، مخالفان را درهم شکند، و با شکیبایی در برابر بی خرد، یاران انسان زیاد گردند.
نهج البلاغة، حکمت 224.
(۱۰) برخورداری از اسلحه در برابر دشمنان
قال أمیرالمؤمنین علی (علیه السلام): اِتَّخِذوا التَّواضُعَ مَسلَحَةً بَينَكُم و بَينَ عَدُوِّكُم إبليسَ و جُنودِهِ ؛ فإنّ لَهُ مِن كُلِّ اُمّةٍ جُنودا و أعوانا.
تواضع و فروتنى را انبار مهمّات ميان خود و دشمنتان، ابليس و لشكريان او ، قرار دهيد؛ زيرا كه او در ميان هر امّتى براى خود لشكر و يارانى دارد.
نهج البلاغة، خطبه 192.
(۱۱) عاقل ترین شدن
الإمام الكاظم عليه السلام: إنَّ لُقمانَ (عليه السلام) قالَ لاِبنِهِ : تَواضَع لِلحَقِّ تَكُن أعقَلَ النّاسِ ، وإنَّ الكَيِّسَ لَدَى الحَقِّ يَسيرٌ.
امام كاظم :لقمان به پسرش گفت: در برابر حق، فروتن باش تا عاقل ترينِ مردم باشى . زيرك و با هوش ، در برابر حق ، آرام است.
الكافي : ج 1 ص 16 ح 12 ، بحار الأنوار : ج 78 ص 299 ح 1 ، تحف العقول، 386.
(۱۲) جا گرفتن در علّیین
قال رسولُ اللّه ِ (صلى الله عليه و آله و سلّم): مَن يَتَواضَعْ للّه ِ دَرَجَةً يَرفَعْهُ اللّه ُ دَرَجَةً ؛ حتّى يَجعَلَهُ في عِلِّيِّينَ.
هر كه براى خدا يك درجه پايين بيايد، خداوند او را يك درجه بالا برد تا جايى كه او را در علّيين جاى دهد.
میزان الحکمة مترجم، ج 13، ص 222، از کنزالعُمال 7521.
(۱۳) جا گرفتن در آسمان هفتم
قال رسولُ اللّه ِ (صلى الله عليه و آله و سلّم): إذا تَواضَعَ العَبدُ رَفَعَهُ اللّه ُ إلَى السَّماءِ السّابِعَةِ.
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : هرگاه بنده فروتنى كند، خداوند او را به آسمان هفتم بالا برد.
میزان الحکمة مترجم، ج 13، ص 222، از کنزالعُمال 7520.
(۱۴) دو فرشته در آسمان موکّل بالا بردن متواضع هستند
الإمامُ الصّادقُ (عليه السلام): إنّ في السَّماءِ ملَكَينِ مُوَكَّلَينِ بِالعِبادِ ، فمَن تَواضَعَ للّه ِ رَفَعاهُ ، و مَن تَكَبَّرَ وَضعاهُ.
در آسمان دو فرشته بر بندگان گماشته شده اند ، پس هر كه براى خدا فروتنى كند، او را بالا برند و هر كه تكبّر ورزد، او را پست گردانند.
میزان الحکمة مترجم، ج 13، ص 224، از الكافي : ج 2 ص 122 ح 2.
(۱۵) شرافت پیدا کردن متواضع بر سایر بندگان
قال الصادق (عليه السلام): ... مَنْ تَوَاضَعَ لِلَّهِ شَرَّفَهُ اللَّهُ عَلَى كَثِيرٍ مِنْ عِبَادِهِ ...
... هر كس براى خدا تواضع كند خداوند او را بر بسيارى از بندگانش شرافت مى‏ بخشد ...
مصباح الشريعة و مفتاح الحقيقة، الباب الثاني و الثلاثون (في التواضع)؛ بحار الأنوار، ج ‏72، ص 121، باب 51 (التواضع).
(۱۶) قبول شدن عبادت و رضایت خداوند از متواضع
قال الصادق (عليه السلام): ... لَيْسَ لِلَّهِ عَزَّوَجَلَّ عِبَادَةٌ يَقْبَلُهَا وَ يَرْضَيها اِلَّا وَ بَابُهَا التَّوَاضُعُ...
هيچ عبادتى براى خدا مورد رضا و قبول نخواهد بود؛ مگر اينكه باب آن تواضع است.
همان
(۱۷) از متقین معرفی شدن
قال أمیرالمؤمنین علی (علیه السلام) فی وصف المتقّین: ... فَالْمُتَّقُونَ فیها هُمْ اَهْلُ الْفَضائِلِ، مَنْطِقُهُمُ لصَّوابُ، وَ مَلْبَسُهُمُ الاِقْتِصادُ وَ مَشْیُهُمُ التَّواضُعُ. غَضُّوا اَبْصارَهُمْ عَمّا حَرَّمَ اللّهُ عَلَیْهِمْ ...؛
متقّین و پرهیزکاران در این دنیا اهل فضائل هستند، گفتارشان صواب، پوشاکشان اقتصادى و رفتارشان افتادگى است...
نهج‌البلاغه خُطبه مُتّقین یا خطبه هَمّام
(۱۸) از صدّیقین قلمداد شدن
قال العسکری (علیه السلام): مَن تَواضَعَ فِی الدّنیا لإخوَانِه فَهُو عندَاللّه مِن الصّدّیقین وَ مِن شیعَة علیّ بنِ ابیطالب حَقّاً.
کسی که در دنیا نسبت به برادرانش متواضع باشد، نزد خداوند از صدّیقین به شمار می رود و او از شیعیان واقعی علی بن ابیطالب (علیه السلام) است.
بحار الأنوار : ج 75 ص 121 ح 13 ، از تحف العقول، 489.
(۱۹) از شیعیان آقا أمیرالمؤمنین علی (علیه السلام) قلمداد شدن
قال العسکری (علیه السلام): مَن تَواضَعَ فِی الدّنیا لإخوَانِه فَهُو عندَاللّه مِن الصّدّیقین وَ مِن شیعَة علیّ بنِ ابیطالب حَقّاً.
کسی که در دنیا نسبت به برادرانش متواضع باشد، نزد خداوند از صدّیقین به شمار می رود و او از شیعیان واقعی علی بن ابیطالب (علیه السلام) است.
همان
سایت انهار: anhar.ir


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  


پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -