بسم الله الرحمن الرحیم
حجاب در قرآن (حجاب زن مسلمان در مقابل زن غیر مسلمان)
حالا اگر چه آقايان فقها فتوا به وجوب پوشش در اين مسأله نمیدهند بلكه فتوا به كراهت میدهند؛ يعني مكشوف بودن زن مسلمان پيش زن غير مسلمان مكروه است ولي منظور، دقّت و باريكبيني عميق اسلام است كه چرا زن غيرمسلمان بر زن مسلمان نامحرم است و روا نيست بدن خود را به او بنماياند.
قرآن، دستور پوشش كامل میدهد
خداوند متعال در آیهی دیگر مربوط به پوشش زن میفرماید:
یا أَیُّهَا النَّبِیُّ قُلْ لِأَزْواجِكَ وَ بَناتِكَ وَ نِساءِ الْمُؤْمِنِینَ یُدْنِینَ عَلَیْهِنَّ مِنْ جَلابِیبِهِنَّ ذلِكَ أَدْنَى أَنْ یُعْرَفْنَ فَلا یُؤْذَیْنَ وَ كانَ اللهُ غَفُوراً رَحِیماً.
ای پیغمبر! بگو به همسران و دخترانت و زنان مؤمنین كه جِلبابهای خود را به خود نزدیك سازند؛ این كار برای این كه شناخته شوند [به نجابت و عفّت] و مورد اذیت [و مزاحمت] واقع نشوند، نزدیكتر است و خدا آمرزنده و مهربان است.
سورهی احزاب، آیه ۵۹.
مقصود از جِلباب چیست؟
جَلاِبیب جمع جِلْباب است و جِلباب بر حسب آنچه از گفتار اهل تفسیر و لغت استفاده میشود، پوشاكی است كه علاوه بر خِمار و روسری، قسمت عمدهی بدن زن را می پوشاند و در واقع لباس بیرونی زن و مخصوص خارج از منزل است. المنجد مینویسد:
اَلْجِلْبابُ هُوَ الْقَمیصُ اَو الثَّوبُ الْواسِعُ؛
جلباب، پیراهن یا لباس گشاد است.
تفسیر مجمع البیان میگوید:
اَلْجِلبابُ خِمارُ الْمَرئَةِ الَّذِی یُغَطِّی رَأسَها وَ وَجْهَها اِذا خَرَجَتْ لِحاجَةٍ؛
جلباب آن روسری و پوشاكی است كه زن هنگام خروج از منزل برای كاری، سر و صورت خود را با آن میپوشاند.
پوشش كامل زن، نشان عفاف و حصار امان است
پس به حكم این آیهی شریفه (آیهی جلابیب) زن مسلمان موظّف است كه هنگام خروج از منزل تمام بدن خود را بپوشاند و جملهی"یُدْنِینَ عَلَیْهِنَّ مِنْ جَلابِیبِهِنَّ"دلالت بر این دارد كه باید جلباب و لباس رویی خود را طوری به بدن نزدیك كرده و اطراف آن را جمعآوری نماید كه سَتر و پوشش كامل محقق شود تا نشان وقار و متانت و عفاف كامل بانوی مسلمان بوده و او را از زنان جلف و نادان و سبكسر جدا سازد و نتیجتاً حریم عفّتش از تعرّض افراد گستاخ و مزاحم در امان باشد كه میفرماید:
...ذلِكَ أدْنی أنْ یُعْرَفْنَ فَلا یُؤْذَیْنَ...؛
سَتر تمام بدن، نشان تَحَصُّن و تَعَفُّف زن است و حصاری بر گرد عفاف زن كه به هیچ مردی اجازهی گستاخی و تعرّض نمیدهد. امّا بیپردگی زن در واقع اجازهی گستاخی به مردان دادن است و راه تعرّض را برای آنان هموار ساختن؛ و این عمل، منافات با شأن یك بانوی تربیت یافتهی در مكتب قرآن دارد كه باید همچون گوهری گرانبها مصون از تعرّض دزدان و اهریمنان باشد.
در باریكبینیهای قرآن بیندیشید
قرآن كریم آن چنان در حفظ عفاف زن و جلوگیری از هرگونه رفتار تحریكی زن دقیق است كه خطاب به زنهای پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلّم) میفرماید:
یا نِساءَ النَّبِیِّ لَسْتُنَّ كَأحَدٍ مِنَ النِّساءِ إنِ اتَّقَیْتُنَّ فَلا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَیَطْمَعَ الَّذِی فِی قَلْبِهِ مَرَضٌ...؛
ای زنان پیغمبر! [از آن نظر كه دارای شرف ارتباط نزدیك با رسول خدا هستید] در ردیف سایر زنان نیستید! با این شرط كه تقوا پیشه كنید [در این صورت قرب منزلت و حرمت خاصّی در پیشگاه خدا دارید] مواظب باشید در حین سخن گفتن، نرمش دلربا و مهیّج به كار نبرید! صدا و گفتار خود را هوسانگیز نسازید كه موجب تطمیع و تحریك هوس در دل ناپاكدلان گردید...!
سورهی احزاب، آیه ۳۲.
...وَ قُلْنَ قَوْلاً مَعْرُوفاً * وَ قَرْنَ فِی بُیُوتِكُنَّ وَ لا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجاهِلِیَّةِ الْاُولی...؛
...به شایستگی سخن بگویید و در خانههای خود قرار گیرید و مانند زنان جاهلیّت نخستین، به خودنمایی و جلوهگری نپردازید...
سورهی احزاب، آیات ۳۲ و ۳۳.
زنان باید از مردان فاصله بگیرند
باز دربارهی زنان پیغمبر (صلی الله علیه و آله و سلّم) میفرماید:
وَ إذا سَألْتُمُوهُنَّ مَتاعاً فَسئَلُوهُنَّ مِنْ وَراءِ حِجابٍ ذلِكُمْ أطْهَرُ لِقُلُوبِكُمْ وَ قُلُوبِهِنَّ...؛
وقتی میخواهید [شما مردان] چیزی از وسایل زندگی از آنان بگیرید، از پشت پرده بخواهید كه این روش [یعنی در حجاب بودن زنان و فاصله گرفتنشان از مردان] برای حفظ طهارت و پاكی دلهای مرد و زن مناسبتر و پسندیدهتر است...
سورهی احزاب، آیه ۵۳.
جملهی" ذلِكُمْ أطْهَرُ لِقُلُوبِكُمْ وَ قُلُوبِهِنَّ" كه به عنوان حكمت احتجاب زن آمده است، نشان میدهد كه جَذْبَه و كشش جنسی میان مرد و زن به حدّی قوی است و آن چنان در پریشانی فكر و آلودگی مؤثّر است كه امكان این هست كه برخورد و یك نگاه اتّفاقی (حتّی به زنان پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلّم) كه اكثراً پیر بودند و معمولاً بركنار از تبرّج) بذر فساد در دل بپاشد و آرامش روح را بر هم زده و احیاناً اساس خانوادهای را متزلزل سازد. ملاحظه میفرمایید وقتی بنا شد در مورد زنان پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلّم) اینچنین خطرات محتمل باشد، با آن كه آنها به تصریح قرآن مادران امّتند كه میفرماید:
النَّبِیُّ أوْلی بِالْمُؤْمِنِینَ مِنْ أنْفُسِهِمْ وَ أزْواجُهُ اُمَّهاتُهُمْ...؛
پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلّم) نسبت به مؤمنین از آنها اولی است و همسران او مادران آنانند...
سوره احزاب، آیه ۶.
و بسیار بعید است كه كسی با نظر ریبه و تلذّذ به مادر یا مادر مقامی خود بنگرد؛ با این وصف تا این درجه از تستّر به آنها دستور داده میشود كه هنگام چیزی دادن و گرفتن از مردان در حجاب باشند و موقع سخن گفتن با آنان نرم و لطیف و دلربا سخن نگویند، مبادا ناپاكدلی در آنان طمع كرده و قلبی شهوتآلود گشته و به ناپاكی گراید. حال، از روی انصاف و داوری وجدان بفرمایید آیا صاحب این قرآن نسبت به سایر زنان مسلمان تا چه حدّ دقت در تستّر و پوشش را لازم خواهد دانست؟! و آیا اختلاط و آمیزش مردان و زنان مسلمان ـ مخصوصاً در این زمان و با این اوضاع و احوال كه مشاهده میشود ـ تا چه مقدار فتنهانگیز و خطرناك خواهد بود و چه دلهایی طهارت و پاكی خود را از دست داده و به ناپاكی و آلودگی خواهد گرایید و چه ناپاكدلانی در اثر بیبند و باری زنان، تطمیع گشته و مرزها را خواهند شكست و چه رسواییها در خانوادهها به وقوع خواهد پیوست و و چه زندگی ننگین و عاری از شرفی بهوجود خواهد آمد؟!
لازم است بانوان مسلمان به مسؤولیّت قرآنی خود پی ببرند
بسیار روشن است كه در چنین اوضاع و شرایط مشهود زمان، وظیفهی زنان مسلمان، فوقالعاده سنگین و پرمسؤولیّت خواهد بود كه شدیداً باید در تستّر و حجاب خود بكوشند و مراقب باشند با بیپردگی و بیحجابی خود، راهزن مردان و جوانان نشوند؛ دزد غارتگر ایمان مردم نگردند، با تحریك شهوت جنسی مردان و جوانان، راه عصیان را به روی آنان نگشایند و راه عبادت و خداپرستی را به روی جامعه و ملّت خود نبندند كه رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلّم) میفرماید:
لَو لا النِّساءُ لَعُبِدَ اللهُ حَقّاً حَقّاً؛
اگر زنان نبودند هر آینه خدا آن چنان كه باید و شاید پرستش میشد.
وافی، جلد ٣، صفحهی ١٢٠، ابواب معاشرة النساء.
این بیان نبیّاکرم(ص) نشان میدهد كه قسمت عمدهی بیدینی و انحراف جامعهی انسان از صراط عبادت و افتادن در مسیر گناه و معصیت، از ناحیهی زنان سرچشمه گرفته است و میگیرد (البتّه در میان زنان، كسانی هستند كه مایهی افتخار عالم اسلام بلكه انسانیّتند). آری، جمع كثیری از زنها هستند كه با بیتقوایی و بیبندوباری خود، سدّ راه عبادت و خداپرستی میشوند؛ راه بهشت و سعادت را به روی مردم بسته و راه جهنّم و هلاك ابدی را پیش پای جوانان باز كرده و هموار میسازند. آیا اینگونه زنان، دزدان و غارتگران خطرناك اجتماع نیستند؟
جنایتكارترین دزدان، دزدان ایمان مردمند! پلیدترین راهزنان، كسانی هستند كه بر صراط ایمان بنشینند و بندگان خدا را از راه خدا منحرف كرده و به راه شیطان بیفكنند و با این كار، وفاداری خود را نسبت به شیطان به ثبوت برسانند كه گفته است:
...لاَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِراطَكَ الْمُسْتَقِیمَ * ثُمَّ لاتِیَنَّهُمْ مِنْ بَیْنِ أَیْدِیهِمْ وَ مِنْ خَلْفِهِمْ وَ عَنْ أَیْمانِهِمْ وَ عَنْ شَمائِلِهِمْ وَلا تَجِدُ أكْثَرَهُمْ شاكِرِینَ؛
به طور حتم، سر راه تو (خدا) در كمینشان مینشینم از پیش رو و از پشت سر و از چپ و راستشان میآیم و منحرفشان میسازم. اینان به حقیقت، دستیاران وفادار ابلیسند و مستحقّ كیفر دردناك و مجازات شدیدند كه به همین زودی گرفتار عذابهای الیم پروردگار خواهند شد.
سورهی اعراف، آیات ۱۶و۱۷.
این بیان قرآن است: ...قُلْ تَمَتَّعْ بِكُفْرِكَ قَلِیلاً إنَّكَ مِنْ أصْحابِ النَّارِ؛
...بگو بهره بگیر از این كفر و طغیان اندك زودگذرت كه به طور قطع تو از یاران آتشی.
سورهی زمر، آیه ۸.
وَیلٌ یومئذ للْمكَ ذبِین؛
وای از بدبختی و تیرهروزی مردم مكذّب [كه روز حساب را باور نكرده و افسانه پنداشتهاند].
سورهی مرسلات، آیه ۴۹.
ما از قرآن خیلی فاصله گرفتهایم
ای زنان مسلمان! به خود آیید و فرمان تهدیدآمیز خدا را به شوخی تلقّی نكنید. دقّتها و باریكبینیهای قرآن را در امر حجاب زن با دقّت بنگرید و در آن بیندیشید و سپس با وضع رفتار و اعمال خود بسنجید كه تا چه حدّ ما از قرآن و احكام اسلام فاصله گرفتهایم!
قرآن چه میگوید و ما چه میكنیم!
در آیه ٣١ سورهی نور كه قبلاً گذشت، ضمن دستور پوشش زن، عدّهای را استثناء میفرماید كه به اصطلاح فقهی آنها محارم زن محسوب میشوند و واجب نیست كه زن خود را از آنها بپوشاند و از جملهی آنها میفرماید:
...أوْ نِسائِهِنَّ...؛
یعنی زنهای مسلمان، نسبت به زن مسلمان محرمند و زن میتواند خود را پیش زنان مسلمان مكشوف سازد. بنابراین، مفهوم آیه این میشود كه: زنان غیرمسلمان مثل یهودیّه و نصرانیّه نسبت به زن مسلمان، نامحرمند و زن مسلمان نمیتواند خود را پیش یك زن یهودیّه و نصرانیّه و غیرمسلمان، بیپرده و بیحجاب نمایان سازد.
حالا اگر چه آقایان فقها فتوا به وجوب پوشش در این مسأله نمیدهند بلكه فتوا به كراهت میدهند؛ یعنی مكشوف بودن زن مسلمان پیش زن غیر مسلمان مكروه است ولی منظور، دقّت و باریكبینی عمیق اسلام است كه چرا زن غیرمسلمان بر زن مسلمان نامحرم است و روا نیست بدن خود را به او بنمایاند. سرّش را از بیان امام صادق (علیه السلام) بشنوید كه میفرماید:
لا یَنْبَغِی لِلْمَرْأةِ أنْ تَنْكَشِفَ بَیْنَ یَدَیِ الْیَهُودِیَّةِ وَ النَّصْرانِیَّةِ فَإنَّهُنَّ یَصِفْنَ ذَلِكَ لِأزْوَاجِهِنَّ؛
روا نیست كه زن مسلمان، خود را پیش زن یهودیّه و نصرانیّه بیپرده سازد؛ زیرا آنها اوصاف زن مسلمان را برای شوهران خود وصف میكنند.
كافی، كتاب النكاح، جلد ٥، صفحهی ٥١٩، باب التّستّر، حدیث ۵.
یعنی غیرت اسلامی ابا از این دارد كه اوصاف زن مسلمان به گوش مرد نامحرم برسد! منتهی چون زنان مسلمان
ـ نظر به تربیت دینیای كه دارند ـ هرگز اوصاف زن دیگری را به گوش شوهرانشان نمیرسانند از این جهت آنها محرمند. امّا زنان غیرمسلمان از این جهت معتمد نیستند؛ اسلام آنها را نامحرم معرّفی كرده و سزاوار نمیبیند كه زن مسلمان پیش آنها مكشوف گردد؛ مبادا وصف زیباییاش به گوش مرد نامحرم برسد! آیا این دین مقدّس اجازه میدهد كه مرد نامحرم سر و رو و اندام زن را با چشم آلوده به شهوت بنگرد؟ مسلّم خیر. پس تصدیق میفرمایید كه ما فرسنگها از قرآن فاصله گرفتهایم! قرآن به راهی میرود و ما به راه دیگری افتادهایم.