انهار
انهار
مطالب خواندنی

اول: سفر او كمتر از هشت فرسخ شرعي نباشد

بزرگ نمایی کوچک نمایی
مسافر بايد نماز ظهر و عصر و عشا را با هشت شرط1، شكسته بجا آورد يعني دو ركعت بخواند2:
1-  مظاهری: چهار شرط...
2- بهجت:1- آن كه سفر او كمتر از هشت فرسخ شرعي نباشد.
 2- از اول مسافرت قصد هشت فرسخ را داشته باشد.
 3- در بين راه از قصد خود بر نگردد.
 4- قبل از رسيدن به هشت فرسخ از وطن خود يا جايي كه مي خواهد ده روز يا بيشتر در آنجا بماند نگذرد.
 5- براي كار حرام سفر نكند.
 6- از صحرانشينهايي نباشد كه در بيابانها گردش مي كنند.
 7- شغل او مسافرت نباشد.
8- از شهر خارج شده به حدّ ترخّص برسد. تفصيل شروط ذكر شده در مسائل بعدي بيان مي شود.
شرط اول: آن كه سفر او كمتر از هشت فرسخ شرعي نباشد1.
1- گلپايگاني، صافي: و فرسخ شرعي دوازده هزار ذراع است به ذراع متعارف، و بعضي گفته اند اين مقدار تقريباً پنج كيلومتر و نيم است.
خوئي، تبريزي، وحید: و فرسخ شرعي مقداري كمتر از پنج كيلومتر و نيم است.
نوري: و فرسخ شرعي تقريباً پنج كيلومتر و نيم است.
سيستاني: (44 كيلومتر تقريباً).
مكارم: (حدود 43 كيلومتر).
*****
فاضل: شرط اول: آنكه سفر او هشت فرسخ شرعي يعني 45 كيلومتر باشد.
زنجاني: شرط اول: «مسافت شرعی»از شرایط شکسته خواندن نماز آن است که سفر او کمتر از هشت فرسخ شرعی نباشد و فرسخ شرعي تقريباً پنج كيلومتر است.
مظاهری: شرط اول: سفر او هشت فرسخ شرعی باشد (تقریبا 43 کیلومتر)
مسأله 1272- كسي كه رفتن و برگشتن او هشت فرسخ است، اگر رفتن او كمتر از چهار فرسخ نباشد1، بايد نماز را شكسته بخواند2، بنابراين اگر رفتن سه فرسخ و برگشتن پنج فرسخ باشد3، بايد نماز را تمام بخواند4.
1- اراكي، گلپایگانی، صافي: چنانچه هيچ يك از رفتن و برگشتن كمتر از چهار فرسخ نباشد...
خوئی، تبریزی، وحید: وچنانچه رفتن و همچنین برگشتنش کمتر از چهار فرسخ نباشد...
سيستاني: خواه رفتن يا برگشتن كمتر از چهار فرسخ باشد يا نباشد...
زنجاني: خواه رفتن او يا برگشتنش هر يك به اندازه چهار فرسخ باشد يا نباشد...
2- اراكي: ولي اگر رفتن يا برگشتن كمتر از چهار فرسخ باشد، بنابراحتياط واجب بايد نماز را هم شكسته و هم تمام بخواند.
تبریزی: ونيز اگر رفتن سه فرسخ و برگشتن پنج فرسخ يا به عكس باشد، بايد نمازرا شكسته بخواند.
نوري: در صورتي نماز او شكسته است كه هر يك از رفتن و برگشتن او كمتر از چهار فرسخ نباشد...
3- گلپايگاني، خوئي، ، نوري، وحید: يا به عكس باشد...
4- صافي:  اگر رفتن سه فرسخ و برگشتن پنج فرسخ یا رفتن پنج فرسخ و برگشتن سه فرسخ باشد باید نماز را تمام؛ یعنی چهار رکعت بخواند و اگر چه احتياط اين است كه اگر رفتن مثلاً سه فرسخ و برگشتن پنج فرسخ باشد جمع بين اتمام و قصر نمايد.
سيستاني، زنجاني: اگر رفتن سه فرسخ و برگشتن پنج فرسخ یا به عکس باشد باید نماز را شکسته و بايد نماز را شكسته يعني دو ركعتي بخواند.
*****
بهجت: مسأله- كسي كه مجموع مسافت رفت و برگشت او هشت فرسخ است، و بخواهد همان روز كه رفته است برگردد بايد نماز را شكسته بخواند و همچنين اگر رفت و برگشت در شب، يا در روز و شب باشد، بايد نماز را شكسته بخواند.
مكارم، مظاهری: مسأله- كسي كه رفتن و برگشتن او هشت فرسخ ( مکارم: حدود 43 كيلومتر) است، بايد نماز را شكسته بخواند، خواه رفتنش چهار فرسخ ( مکارم: 5/21 كيلومتر تقريباً ) باشد يا كمتر يا بيشتر ، همين اندازه كه رفتن و برگشتن او هشت فرسخ باشد نماز شكسته است و خواه در همان روز و شب برگردد يا فاصله اي بيفتد، مگر اين كه در بين اين مسافت، ده روز قصد اقامه كند.
سبحانی: مسأله- کسی که رفتن و برگشتن او هشت فرسخ باشد خواه رفتن او کمتر از چهار فرسخ باشد خواه نباشد، باید نماز را شکسته بخواند بنابراین اگر رفتن سه فرسخ و برگشتن پنج فرسخ باشد یا بالعکس، باید نماز را شکسته بخواند.
مسأله 1273- اگر رفتن و برگشتن هشت فرسخ باشد بايد نماز را شكسته بخواند 1چه همان روز و شب بخواهد برگردد يا غير آن روز و شب.
1- سبحانی: خواه همان روز و شب برگردد یا شب را در محلّ بماند و فردا یا پس فردای آن برگردد.
مكارم، مظاهری: رجوع كنيد به ذيل مسأله 1272.
*****
گلپايگاني: مسأله- اگر رفتن و برگشتن، هر يك ، از چهار فرسخ كمتر نباشد نمازش شكسته است و روزه را بايد افطار نمايد.، خواه همان روز يا شب آن برگردد يا نه.
. صافي: اگر چه همان روز يا شب آن برنگردد، اگر چه احتياط اين است كه اگر همان روز يا شب آن بر نمی گردد ، تمام نيز بخواند .
خوئي، تبريزي: مسأله- اگر رفتن و برگشتن هشت فرسخ باشد اگر چه روزي كه مي رود. همان روزيا شب آن بر نگردد بايد نماز را شكسته بخواند* اگر چه بهتر آن است كه تمام نيز بخواند.
. زنجاني: يا شب آن برنگردد، بايد نمازرا شكسته بخواند؛ اگر چه احتياط مستحب آن است كه تمام نيز بخواند.
* سيستاني: ولي بهتر آن است كه در اين صورت احتياط كرده تمام را نيز بخواند.
بهجت: مسأله- اگر مجموع رفت و برگشت هشت فرسخ باشد ولي همان روز كه رفته، نمي خواهد برگردد بايد نماز را شكسته بخواند و روزه را افطار نمايد، و اگر رفت و برگشت، به تنهايي هشت فرسخ يا بيشتر باشد و در بين راه و مقصد، قصد ماندن ده روز نكرده باشد، بايد نماز را شكسته بخواند و روزه را افطار نمايد.
وحید:مسأله- اگر رفتن چهار فرسخ و برگشتن چهار فرسخ باشد اگر چه روزی که می رود همان روز و شب آن برنگردد باید نماز را شکسته بخواند و روزه را نگیرد و احتیاط مستحب آن است که تمام نیز بخواند.
مسأله 1274-اگر سفر، مختصري از هشت فرسخ كمتر باشد، يا انسان نداند كه سفر او هشت فرسخ است يا نه، نبايد نماز را شكسته بخواند 1و چنانچه شك كند كه سفر او هشت فرسخ است يا نه2، در صورتي كه تحقيق كردن برايش مشقت دارد3، بايد نمازش را تمام بخواند4 و اگر مشقت ندارد5 بنابراحتياط واجب بايد تحقيق كند كه اگر دو عادل بگويند، يا بين مردم معروف باشد كه سفر او هشت فرسخ است نماز را شكسته بخواند6.
1- وحید: باید نماز را تمام بخواند...
2- اراكي: بايد نمازش را تمام بخواند و تحقيق لازم نيست مگر آن كه به راحتي بتواند مقدارمسافت را بفهمد.
3- فاضل: مشتقي دارد كه معمولاً تحمل نمي شود...
4- خوئي، تبريزي، سيستاني، زنجاني، وحید: تحقيق كردن برايش لازم نيست و بايد نمازش را تمام بخواند.
5- فاضل: اگر مشقت (به معنايي كه گفته شد) ندارد...
6- فاضل: و یا نمازش را احتیاطا هم شکسته و هم تمام بخواند.
بهجت: رجوع كنيد به ذيل مسأله 1275.
*****
مكارم: مسأله- اگر شك دارد سفر او هشت فرسخ است يا نه، نبايد نماز را شكسته بخواند، ولي در صورت شك بايد از كساني كه به آن راه آشنا هستند تحقيق كند، مگر اين كه مشقت زيادي داشته باشد.
سبحانی: مسأله- اگر سفر از هشت فرسخ کمتر باشد یا انسان نداند که سفر او هشت فرسخ است یا نه، باید نماز را تمام بخواند و چنانچه شک کند که سفر او هشت فرسخ است یا نه، در صورتی که تحقیق کردن برایش مشقت دارد، باید نمازش را تمام بخواند و اگر مشقت ندارد باید تحقیق کند که اگر یک عادل بگوید ، یا بین مردم معروف باشد که سفر او هشت فرسخ است نماز را شکسته بخواند.
مظاهری : مسأله- اگر شک دارد که سفر او هشت فرسخ است یا نه، باید تحقیق کند و اگر یک نفر مورد اعتماد بگوید یا بین مردم معروف باشد که سفر او هشت فرسخ است کفایت می کند ولی اگر تحقیق ممکن نیست باید نماز را تمام بخواند.
مسأله 1275-اگر يك عادل1 خبر دهد كه سفر انسان هشت فرسخ است2 بنابراحتياط واجب بايد نماز را هم شكسته و هم تمام بخواند و روزه بگيرد و قضاي آن را هم بجا آورد.
1- خوئي، سيستاني، نوري: يا شخص موثقي...
تبريزي: اگر دو عادل يا شخص موثقي...
2- خوئي، تبريزي، نوري: بايد نماز را شكسته بخواند.
سيستاني: و انسان به گفته او اطمينان پيدا كند بايد نمازرا شكسته بخواند.
فاضل: ظاهر اين است كه با خبر عادل واحد، سفر هشت فرسخ ثابت نمي شود و بايد نماز را تمام بخواند و أحوط آن است كه هم شكسته و هم تمام (جمع) بخواند.
سبحانی، مظاهری: رجوع کنید به ذیل مسأله 1274.
*****
مكارم: مسأله- مقدار مسافت را از راههاي مختلف مي توان دريافت، نخست اين كه خودش اندازه گيري كرده و يقين حاصل كند، دوم اين كه در ميان مردم معروف باشد، سوم اين كه شخص مورد اعتمادي خبر دهد.
زنجاني: مسأله- اگر از راهي اطمينان شخصي يا نوعي حاصل شود يا دو مرد عادل خبر دهند كه مقصدی را که قصد کرده است هشت فرسخ است  بايد نماز را شكسته بخواند، و بنابراحتياط واجب اگر يك نفر عادل خبر دهد و اطمينان از قولش حاصل نشود نماز را هم شكسته و هم تمام بخواند.
بهجت: مسأله- اگر علم يا اطمينان داشته باشد و يا دو نفر عادل بگويند كه سفر او هشت فرسخ است، بايد ترتيب اثر بدهد و نماز را شكسته بخواند، بلكه كافي بودن مطلق گمان، اگر چه اطمينان نداشته باشد خالي از وجه نيست، و اگر براي او سؤال كردن مشكل نيست و حرج ندارد بايد بنابراحتياط سؤال كند.
وحید: مسأله- اگر یک عادل خبر دهد یا شخصی که مورد وثوق است خبر دهد و ظن بر خلاف گفته او نباشد که سفر انسان هشت فرسخ است باید نماز را شکسته بخواند.
مسأله 1276-كسي كه يقين دارد1 سفر او هشت فرسخ است، اگر نماز را شكسته بخواند و بعد بفهمد كه هشت فرسخ نبوده، بايد آن را چهار ركعتي بجا آورد2 و اگر وقت گذشته قضا نمايد3.
اين مسأله در رساله آيت الله سبحانی نيست.
1- زنجاني: يا به طريق معتبري، همچون خبر دادن دو مرد عادل، براي او ثابت شود كه...
2- اراكي: [پايان مسأله]
3- نوري: بنابراحتياط واجب.
بهجت: رجوع کنید به مسأله اختصاصی1035 بعد از همین مسأله.
مسائل اختصاصي
بهجت: مسأله 1035- اگر دو نفر عادل بگويند سفر هشت فرسخ است و دو نفر عادل ديگر بگويند نيست، بنابراحوط بايد قول دوم را بگيرد و نماز را تمام بخواند و اگر شكسته خوانده، اعاده كند حتي اگر بعداً هم معلوم شود كه هشت فرسخ بوده، مگراين كه نماز اول را با قصد قربت خوانده باشد، كه در اينصورت ، همان نماز كافي است.
بهجت: مسأله 1037- اگر طفل مميزي كه قصد سفر دارد، در بين راه بالغ شود، درصورتي كه مجموع حركت از ابتداي سفر، هشت فرسخ باشد، واجب است از زمان بلوغ، نماز را شكسته بخواند.
بهجت: مسأله 1038- اگر دو همسفر يكي معتقد به مقدار مسافت شرعي يعني هشت فرسخ است و ديگري، معتقد است كه هشت فرسخ نيست، بايد هر كدام به وظيفه خود عمل كند و بنابراحتياط واجب هيچكدام به ديگري اقتدا نكند.
مسأله 1277- كسي كه يقين دارد1 سفرش هشت فرسخ نيست2 يا شك دارد كه هشت فرسخ هست يا نه، چنانچه در بين راه3 بفهمد كه سفر او هشت فرسخ بوده4، اگر چه كمي از راه باقي باشد، بايد نماز را شكسته بخواند5 و اگر بعد از تمام خواندن نماز فهميد سفرش هشت فرسخ بوده، بنابرأقوي بايد نماز را دوباره شكسته اعاده نمايد6 و در صورتي كه وقت گذشته باشد، بايد بنابراحتياط واجب، نماز را دوباره قضا نمايد.
اين مسأله در رساله آيات عظام سبحانی و مظاهری نيست.
1- گلپايگاني، صافي: كسي كه قصد مسافرت به محلّ معيني نموده و يقين دارد...
2- مكارم: و در اثناء راه فهميد كه هشت فرسخ بوده، بايد نمازرا شكسته بخواند و اگر تمام خوانده اعاده كند.
3- گلپايگاني، صافي: يا بعد از رسيدن به مقصد...
4- گلپايگاني، صافي: بايد نماز را شكسته بخواند و اگر تمام خوانده دوباره شكسته بجا آورد. [پايان مسأله]
5- خوئي، فاضل، بهجت، تبريزي، سيستاني، نوري: و اگر تمام خوانده دوباره شكسته بجا آورد. (سيستاني: ولي اگر وقت گذشته لازم نيست قضا نمايد).
وحید: و اگر تمام خوانده باشد چنانچه در وقت فهمید که هشت فرسخ است باید دوباره شکسته بخواند ، و اگر بعداز وقت فهمید لازم نیست دوباره بخواند.
6- اراكي: [پايان مسأله]
*****
زنجاني: مسأله- كسي كه قصد محلّ معيني را داشته و يقين دارد سفرش هشت فرسخ نيست، يا شك دارد كه هشت فرسخ هست يا نه، چنانچه در مقصد یا  بين راه بفهمد كه مقصد او هشت فرسخ بوده، اگر چه كمي از راه باقي باشد، بايد نماز را شكسته بخواند و اگر تمام خوانده دوباره شكسته بجا آورد ، اما اگر مثلاً قصد ملاقات شخصي را داشته و گمان مي كرد كه سر هفت فرسخ است، بعد معلوم شود سر هشت فرسخي يا بيشتر است، در اين صورت اگر نمازش را تمام خوانده صحيح است، و بعد از دانستن هم تا قصد مسافرت هشت فرسخي نكرده، نمازش تمام است.
مسأله 1278-اگر بين دو محلّي كه فاصله آنها كمتر از چهار فرسخ است، چند مرتبه رفت و آمد كند1، اگر چه روي هم رفته هشت فرسخ شود، بايد نماز را تمام بخواند.
این مسأله در رساله آیت الله سبحانی نیست.
1- بهجت: به نحوي كه به حدّ ترخّص برگردد...
مكارم: نماز او شكسته نخواهد بود، هر چند روي هم رفته هشت فرسخ و بيشتر شود مگر اين كه عرفاً به او مسافربگويند، و در اين صورت بنابراحتياط هم نماز را تمام و هم شكسته بخواند.
مسأله 1279-اگر محلّي دو راه داشته باشد يك راه آن كمتر از هشت فرسخ و راه ديگر آن هشت فرسخ يا بيشتر باشد، چنانچه انسان از راهي كه هشت فرسخ1 است به آنجا برود، بايد نمازرا شكسته بخواند2 و اگر از راهي كه هشت فرسخ نيست برود، بايد تمام بخواند.
1- زنجاني: يا بيشتر...
2- بهجت: و اگر از راه ديگر بدون قصد برگشت برود بايد تمام بخواند.
*****
مکارم: مسأله- هر گاه محلّی دو راه دارد که یکی کمتر از هشت فرسخ و دیگری هشت فرسخ یا بیشتر است اگر از راه اول برود باید تمام بخواند و اگر از راه دوم برود نمازش شکسته است.
مسأله 1280- اگر شهر ديوار دارد، بايد ابتداي هشت فرسخ را1 از ديوار شهر حساب كند و اگر ديوار ندارد بايد از خانه هاي آخر شهر حساب نمايد2.
1- بهجت: ابتداي مسافت را...
2- فاضل: و در شهرهاي بزرگ خارق العاده، در صورتي كه خارج شدن از يك محلّه تا محلّه بعدي در نظر عرف سفر بحساب بيايد ابتداي هشت فرسخ از آخر محلّه محاسبه مي شود.
نوري: و در اين موضوع فرقي ميان شهرهاي نسبتاً بزرگ مانند تهران امروزيا شهرهاي متوسط و كوچك تر نيست ولي در صورتي كه شهر به اندازه اي بزرگ و وسيع باشد كه رفتن ازيك قسمت آن به قسمت ديگر آن، مسافرت و دور شدن از وطن محسوب شود بعيد نيست در اين صورت كه لازم باشد ابتداي هشت فرسخ را از منزل خود حساب نمايد.
سبحانی: ولی انتهای هشت فرسخ را همان نقطه ای حساب کند که می خواهد برود خواه آن نقطه اوّل شهر یا وسط و یا آخر آن باشد.
*****
مكارم: مسأله- براي حساب مسافت هشت فرسخ بايد از آخرين خانه هاي شهر حساب كرد.
سيستاني: مسأله- ابتداي هشت فرسخ را بايد از جايي حساب كند كه شخص پس از گذشت از آنجا مسافر محسوب مي شود و آنجا غالباً آخر شهر است ولي در بعضي از شهرهاي بسيار بزرگ ممكن است آخر محلّه باشد و انتهاي آن آخرين مقصد است.
مظاهری: مسأله -باید ابتدا و انتهای هشت فرسخ را از ساختمان های آخر شهر که متصل به شهر است حساب نماید نه از خانه و محلّه خود یا محلّ کار، و فرق این مسأله میان شهرهای بزرگ و کوچک نیست.

  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  



پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -