انهار
انهار
مطالب خواندنی

احكام ديه در سوانح رانندگى

بزرگ نمایی کوچک نمایی

سؤال: اگر راننده اى ناگهان خود را محير بين دو محذور ببيند مثلاً يا بايد از تصادف با ماشين مقابل فرار كند و به ناچار با عابر پياده برخورد نمايد و يا با ماشين مقابل تصادف نموده و موجب قتل مسافرين گردد و سرانجام راه اوّل را انتخاب نموده و با عابر برخورد و موجب قتل عابر شود آيا قتل عمد محسوب است و حكمش قصاص است و يا حكم ديگرى دارد؟

جواب:  مسأله شقوق و فروض مختلف دارد، يك فرض اينست كه راننده ماشين ببيند ماشينى كه از روبرو مى آيد بوضع غير عادى و غيرمجاز چنان در حركت است كه تصادم او با او، و تلف مسافرينش و بلكه مسافرين ماشين روبرو قطعى است و براى نجات خود و مسافرينش راهى غير از تغيير مسير و قتل عابر پياده نباشد در اين صورت تغيير مسير و قتل عابر پياده براى دفع خطر ماشين مذكور جايز نيست و قتل، قتل عمد و قصاص دارد و دوران امر بين المحذورين نيست فرض دوم اينستكه ماشين او خود بخود با ماشين مقابل يا شئ ديگرى تصادم مى كند و رفع تصادم متوقف بر قتل عابر پياده است در اين صورت نيز قتل عابر جائز نيست و قتل عمد است و مثل اينستكه سيل به خانه اى كه در آن ده نفر باشند متوجّه باشد و شخصى آنرا بخانه اى كه پنج نفر در آن تلف مى شوند بگرداند فرض سوّم اينستكه حادثه طورى پيش آمده باشد كه راننده يا بايد ماشين را باختيار به سمتى كه تصادف در جلو دارد ببرد و جمعى را هلاك كند يا بسمتى كه منجر بقتل يك نفر مى شود، برود در اين صورت عقلاً بلكه شرعاً بايد اقل المحذورين را انتخاب نمايد ونظير آن اينستكه راننده ملاحظه كند يا بايد به اختيار ترمز كند و عدّه اى تلف شوند يا بايد جلو برود و به تصادف با خطر ديگرى برخورد كند كه در اين صورت هم اقّل المحذورين را بايد انتخاب كند و به هر حال در صورى كه مسأله دوران امر بين المحذورين باشد و خود راننده سبب حادثه شده باشد چون قتل از روى عمد و قصد واقع مى شود ظاهراً حكم قتل عمدى را دارد اگرچه احتياط اينستكه ورثه مقتول به ديه اكتفاء كنند و اگر راننده سبب نشده و حادثه در اثر مثل نقص فنّى و جريان ناگهانى واقع شده حكم قصاص ندارد و بايد به ديه اكتفاء شود.

سؤال: اتومبيلى با سرعت مجاز و رعايت مقررات راهنمائى و رانندگى از كوچه اى در حال عبور بوده كه ناگهان فردى از يكى از منازل با سرعت به قصد ورود به منزل مقابل بيرون مى آيد و با اتومبيل برخورد نموده و كشته مى شود آيا قتل از موارد خطاء محض است و يا خون عابر هدر است؟

جواب:  در اين فرض اگر قتل مستند به بى احتياطى و بى مبالاتى خود عابر باشد و راننده با مراعات سرعت مجاز قادر بكنترل وسيله سوارى نباشد ظاهر اينست كه خون عابر هدر است و الاّ قتل به هر صورت واقع شده شبه عمد يا خطا، حكم آنرا دارد.

سؤال: اگر شخصى از راننده اى بخواهد او را به تهران ببرد، در وسط راه بر اثر بارندگى شديد و ترمز كردن راننده، ماشين دچار حادثه شود و شخص مسافر به رحمت خدا واصل شود، راننده اكنون زنده است. سؤال اين است كه نسبت به كفاره اين قتل آيا راننده مسئوليتى دارد يا نه؟ (در ضمن در موقع بارندگى به امر مسافر راننده تصميم مى گيرد سرعت ماشين را كم كند ولى اشتباهاً ترمز مى كند كه منجر به واژگونى ماشين مى شود)؟

جواب:  در فرض سؤال كه قتل بر اثر اشتباه راننده در ترمز گرفتن صورت پذيرفته است قتل خطائى است و كفاره آن بترتيب، عتق رقبه و60 روز روزه گرفتن و60 مسكين طعام دادن است كه با عجز از هر كدام ديگرى واجب مى شود.

سؤال: در تصادفى ما بين اتوبوس و موتورى و خاور، راكب موتور سيكلت فوت مينمايد نحوه تصادف به شرح زير بوده:

1 ـ اتوبوس شهرى در جاده در حركت بوده كه بعلت متوقف شدن ماشين قبلى متوقف مى شود و براى اينكه به حركت خود ادامه بدهد بدون توجه به وضعيت پشت سر خود و نگاه به آئينه سمت چپ فرمان را به سمت چپ مى پيچد.

2 ـ موتور سوارى كه از پشت سر اتوبوس و در جهت اتوبوس حركت مينموده به محض انحراف اتوبوس به قسمت بدنه جلو اتوبوس اصابت نموده و كنترل موتور از دستش خارج و به وسط جاده پرتاب مى شود. خاورى كه از همان جاده و در جهت مخالف اتوبوس و موتورى در حركت بوده موتور سوار را زير لاستيك خود مى گيرد و موتورى فوت مى نمايد.

3 ـ راننده اتوبوس مدعى است موتورى پس از پرتاب شدن و به زمين خوردن بلند شد و ايستاد و اگر راننده خاور سرعتش زياد نبوده و او را زير نمى گرفت موتورى كشته نمى شد. بعضى از شهود و ناظرين صحنه اظهار ميدارند راكب موتور پس از خوردن به زمين بلند شد و نشست و دستهاى خود را روى سر گرفت كه خاور او را زير گرفت.

4 ـ هيچگونه خط ترمزى از خاور در جاده مشاهده نشده است.

5 ـ راننده اتوبوس و بعضى از شهود و ناظرين صحنه اظهار مى دارند فاصله خاور با راكب حدود بيست متر بوده است ولى راننده خاور مدعى است كه فقط صدائى شنيده است و پس از ايستادن متوجه شده موتورى زير چرخ خاور رفته و منظورش اين است كه فاصله اش با اتوبوس در حين برخورد موتور سيكلت بسيار كم بوده.

6 ـ كارشناسان تصادف، مقصر در حادثه را راننده اتوبوس بعلت انحراف به چپ مى دانند با توجه به شرح واقعه و سببيّت اتوبوس و مباشرت خاور حكم موضوع را بيان فرمائيد آيا در صورتى كه ثابت شود فاصله خاور حدود بيست متر بوده و هيچگونه اثر ترمزى نيز از خاور مشاهده نشده مى توان راننده خاور را مقصّر صد در صد فرض نمود، يا اينكه در هر صورت سبب اقوى از مباشر بوده و در نتيجه اتوبوس مقصر در حادثه و ضامن ديه است يا حكم ديگرى دارد؟

جواب:  با فرض اينكه موتور سوارى كه به اتوبوس خورده پس از آن زنده بوده و موت او بواسطه اين واقع شده كه خاور او را زير گرفته چنانچه خاور با سرعت مجاز در حركت بوده و راننده قادر به كنترل آن نبوده ظاهراً قتل مستند به راننده اتوبوس مى شود زيرا سبب اقوى از مباشر است و اگر خاور با سرعت غير مجاز در حركت بوده يا راننده قادر به كنترل آن بوده است قتل به راننده خاور مستند مى شود. البته استناد قتل به راننده خاور موجب سقوط ديه جراحاتى كه از جهت اتوبوس به مقتول وارد شده نيست و اگر راننده اتوبوس با راننده خاور در دعوى اختلاف داشته باشند و با بيّنه شرعيّه دعوى احد طرفين ثابت نشود و قاضى نيز از اوضاع و احوال و امارات علم پيدا نكند مورد، مورد تحالف است و با تحالف طرفين بعيد نيست كه اگر طرفين به تنصيف ديه توافق نكنند حكم رجوع به قرعه باشد.

سؤال: اينجانب مدت 9 سال است كه با فردى يك دستگاه اتوبوس كه هر كدام سه دانگ از آن را به شراكت خريديم و در اين مدت شريكم راننده آن بوده است و هر چه بدست مى آورد، بدون پرسيدن از آن هر بار مقدارى از درآمد به اينجانب مى داد و در مخارج اتوبوس هم، با هم شريك بوديم. در اواخر ماه صفر به علت خارج شدن اتوبوس از جاده و واژگون شدن ان راننده شريكم و يك نفر از مسافران آن كشته شدند. لازم به ذكر است كه وضع زندگى آنها از لحاظ مالى خوب مى باشد و قيم آنها نيز خانمش مى باشد و فرزندان مرحوم 8 نفر و خانواده خودم نيز 10 نفر مى باشند. اكنون وظيفه ما نسبت به سهمى كه به شراكت داشتيم از لحاظ شرعى چيست؟ آيا خسارت ناشى از حادثه با خانواده شريكم راشد مى باشد يا به طور شراكت؟

جواب:  بطور كلى مجرد شركت در ماشين موجب شركت در ضمان ديه مقتول نيست ديه مقتول اگر قتل شبه عمد باشد بعهده قاتل است و اگر خطائى باشد بعهده عاقله قاتل است و اما نسبت به خسارت وارده بخود ماشين اگر راننده تعدّى و تفريط در محافظت ماشين نكرده باشد ضامن خسارت وارده بر ماشين نيست. و در نزاع موضوعى مرافعه شرعيه لازم است. واللّه العالم.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  


پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -