انهار
انهار
مطالب خواندنی

ديه اعضاء

بزرگ نمایی کوچک نمایی

سؤال: بر اثر درگيرى و در مقام دفاع از نفس بطورى كه داشتم خفه مى شدم در فروردين ماه 1357 در اثر گازگرفتن بينى يكى از مهاجمان قسمتى از نوك بينى ايشان كنده شد و اين موضوع مورد تأييد كارشناس پزشكى قانونى و رياست دادگاه قرار گرفته است و در نظريه پزشكى قانونى نوشته شده است قسمتى از نوك بينى پارگى و كندگى دارد نقص عضوى بوجود نيامده است. عليهذا نظر باينكه طبق ماده 358 قانون مجازات اسلامى ديه از بين بردن نوك بينى كه محل چكيدن خون است نصف ديه كامل انسان تعيين شده خواهشمند است در مقام استفتاء بيان فرماييد، كنده شدن قسمتى از نوك بينى كه نقص عضو نيز ايجاد نشده باشد همان ميزان ديه را دارد يا خير؟

جواب:  ديه كنده شدن نوك بينى كه به آن روثه گفته مى شود نصف ديه كامله است و در فرض سؤال كه قسمتى از نوك بينى جدا شده ديه مقدرّه ندارد و بايد ارش داده شودو چون تعيين ارش در اين زمان ممكن نيست طرفين بايد با مصالحه يكديگر را راضى نمايند بلى اگر در مقام دفاع از خود بوده و بغير اين طريق راه ديگرى براى دفاع نداشته چيزى بر او نيست ولى اگر نزاع موضوعى در بين باشد مرافعه شرعيه لازم است. والله العالم.

سؤال: اگر گلوله به دست يا پاى كسى فرو رود و از طرف ديگر خارج شود و موجب فلج دست يا پا نيز بشود آيا فقط ديه جائفه بر عهده جانى است يا ديه فلج نمودن دست يا پا يا هر دو ديه بر عهده جانى مستقر است و در هر صورت اگر زخم ظاهرى نيز ايجاد شده باشد ديه مستقل دارد يا خير ؟

جواب:  در مورد سؤال بايد ديه فلج شدن كه دو ثلث ديه خود عضو است داده شود و با حصول فلج چيزى جهت زخم ظاهرى آن زائد بر دو ثلث ديه عضو لازم نيست.

سؤال: اگر در اثر جنايت جانى مچ دست كسى بشكند و در اثر ضربه، محدوديت در حركت دست به ميزان هفتاد در صد ايجاد شود بيان فرمائيد ديه چنين جنايتى چه مى باشد .

جواب:  اگر شكستگى زند موجب خشك شدن كف يا شل شدن تمام انگشتها شود ديه آن دو ثلث ديه دست است با توجه به اينكه توانائى حركت دست هفتاد در صد از بين رفته است بعيد نيست كه جانى ضامن هفتاد در صد دو ثلث ديه تمام دست باشد لكن احتياط به مصالحه ترك نشود.

سؤال: اين جانب بعنوان كارگر در موتور آب مشغول كار بودم و موقع برگشت جهت صرف عصرانه و چاى به موتورخانه، كارفرما مشغول دسته نمودن بيل بود و بنده را صدا زد بيا اين جا بنشين تا بيل را دسته بزنم و با هم برويم متأسفانه پيشه اى از بيل ايشان به چشم بنده فرورفت و ايشان به خانم خود دستور داد با آهن ربا پيشه را در بياور متأسفانه خسارات جبران ناپذيرى به چشم بنده وارد شده كه قادر به جبران آن نيستم چون از نظر مالى خيلى بى بضاعت مى باشم لذا خواهشمندم شما بفرمائيد به اين امر، ايشان بايد ديه بپردازد يا خير؟

جواب:  در مورد سؤال اگر كار فرما وخانم ايشان باعث مصدوم شدن چشم شده اند بايد ديه بدهند و نسبت به مقدار آن باهم مصالحه نمائيد.

سؤال: ديه شرعى مربوط به شكستگى استخوان گونه صورت، طرف چپ را تعيين فرمائيد. ضمناً لازم به ذكر مى باشد كه عمل جراحى اين شكستگى با پيوند استخوان از قسمت لگن انجام گرفته است.

جواب:  ديه شكستگى استخوان صورت، ده شتر (عشر ديه نفس) است.

سؤال: پسر بچه 11 ساله اى در اثر تصادف با ماشين، مضروب و مجروح گرديده كه موارد جرح به شرح زير مى باشد:

1 ـ پوست و گوشت قسمت زيادى از ماهيچه ساق پا و ران مجروح و لِه گرديده (در حدى كه گوشت هاى جدا شده از پا به زمين ريخته).

2 ـ باعث خرد شدن و قطعه قطعه شدن كاسه زانو و مفصل گرديده.

3 ـ بعضى از اعصاب و رگ هاى زير زانو و ماهيچه ها كه در سلامت و حركت پا نقش دارند در حد پاره شدن بوده.

4 ـ صفحه رشد ما بين مفصل زانو (كه از سنين كودكى الى 18 سالگى باعث قد كشيدن و رشد استخوان ساق پا و ران مى شود) از بين رفته در نتيجه اين پا كوتاه مى ماند و پاى ديگر رشد طبيعى خود را دارد. نهايتاً پس از جراحى هاى مكرر و پيوندهاى لازم، پاى مصدوم كج و كوتاه و زانويش بى حركت و مقدارى خميده مانده كه طبق نظريه پزشكى قانونى در مجموع و شرايط فعلى 65 درصد نقص عضو (نسبت به ارزش عضوى) ايجاد شده است خواهشمند است مقدار ديه و يا ارش را كه شخص ضارب و مقصر نسبت به موارد فوق بايد بپردازد را بيان فرماييد.

5 ـ جهت ترميم گوشت و پوست پاى مصدوم، از پاى ديگرش گوشت و پوست برداشته و پيوند زده اند آيا پاى سالم هم كه تكه بردارى شده و اثراتش باقى است، ارش دارد؟

جواب:  ظاهراً مورد سؤال از موارد رضّ است و چون صدمه به پاى مصدوم وارد شده و با معالجه بهبودى كامل نيافته ديه آن يك ششم ديه كامله است كه بايد پرداخت شود ولى نسبت به گوشت و پوست پاى ديگر مصدوم كه جهت معالجه جراحت وارده برداشته شده و اثرش نيز باقى مانده جانى ضمانى ندارد. والله العالم

سؤال: فردى در اثر ضربه وارده به سر وى ـ خونريزى، داخلى مغزى پيدا كرده است و جرحى به سر وى وارده نشده تا به كيسه مغز برسد آيا اين عمل به حكم مامومه و جانى بايد ثلث ديه را بپردازد يا آنكه ارش بايد بپردازد؟

جواب:  مورد سؤال ظاهراً از موارد مأمومه نيست و از موارد ارش است و چون تعيين ارش در اين زمان به دقت ممكن نيست بايد اختلاف با مصالحه حل شود. واللّه العالم.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -