انهار
انهار
مطالب خواندنی

دیه قتل عمدى

بزرگ نمایی کوچک نمایی

سؤال 1 - چند نفر سارق به محلى رفته و بعضى از آنها مسلح بوده و اموالى را به سرقت برده‌اند و چند نفر آنها را تعقيب نموده كه اموال مسروقه را مسترد بدارند در اين بين يك نفر از تعقيب كنندگان كشته مىشود آيا حكم قتل عمدى را دارد يا نه؟

جواب:  در مفروض سئوال كه به قصد زدن به او گلوله را انداخته حكم قتل عمدى را دارد.

سؤال 2 - هر گاه شخصى تيرى به ديگرى انداخت كه در اثر آن يك ساعت بعد تير خورده مسلما مىميرد ولى بلا فاصله دومى تيرى به او انداخت كه فورا او را بقتل رسانيد فعلا اولياء مقتول به كدام يك از آنها بايد مراجعه نمايند؟

جواب:  ولى دم مىتواند به هر دو رجوع نمايد از اولى ديه جراحت مطالبه كند و از دومى در صورتى كه قتل عمدى باشد ديه قتل يا قصاص بخواهد.

سؤال 3 - در حومه رامسر قتل عمدى واقع شده، مقتول داراى هفت فرزند و يك زن مىباشد كه سه تاى آنها صغيرند مىخواهند مطابق حكم شرع به ديه مصالحه نمايند، استدعا دارد حكم شرعى را بيان فرمائيد.

جواب:  نظر به اين كه مسأله محل خلاف است احوط آن است كه سهم صغار را از ديه بگيرند و براى آنها نگاه دارند و در صورتى كه بعد از بلوغ راضى به ديه شدند سهم خود را تملك مىنمايند و اگر راضى به ديه نشدند و تقاضى تقاص كردند ديه را به قاتل برگردانند و او را قصاص نمايند.

سؤال 4 - لطفا بفرمائيد درباره شخصى كه قبل از زمان برقرارى جمهورى اسلامى، با علم و اعتقاد به اين كه (من قتل مؤمنا متعمدا فجزائه جهنم) و ايمان به قوانين و احكام اسلامى، تشخيص داد كه فردى مثلا از فواحش است و به جرم اين عمل، او را بقتل رساند و بعدا كشف خلاف شد آيا اين قتل، عمدى يا خطائى و يا شبه عمد است؟

جواب:  فاحشه بودن مجوز قتل نمىشود، به حسب ظاهر، اين قتل عمدى است و اگر به علت ديگر بوده كه يقين كرده قتلش جايز است بنويسيد تا جواب داده شود.

سؤال 5 - زنى با معاونت شوهر خود پدر شوهرش را كشته بطورى كه قتل منسوب به زن است و اظهار مىدارد چون قصد ارتباط نا مشروع با من داشته و مهدور الدم بوده او را كشته‌ام ولى از شواهد و اختلافات و نزاعهاى سابقه دار مظنون به نظر مىرسد كه ارتباط نامشروعى در كار نبوده آيا مجرد ادعاى زن سبب مىشود كه حكم قتل عمدى را نداشته باشد و شبه عمد باشد يا نه و پسر كه معاون بوده نه مسبب قتل ارث مىبرد يا نه و حد يا تعزير پسر چگونه است؟

جواب:  در فرض سئوال قتل محكوم به عمد است مگر اين كه زن طبق موازين شرعيه مدعاى خود را ثابت كند و چنانچه منظور از معاونت زوج اين است كه او را نگاه داشته و زوجه او را كشته حكم زوج حبس مخلد است و اگر مقصود از سؤال غير از اين است توضيح دهيد تا جواب داده شود و چنانچه شوهر همسر خود را در ادعاى او تصديق نمايد حق قصاص يا ديه را ندارد و اما از تركه مقتول غير از ديه ارث مىبرد.

سؤال 6 - اگر صاحب وسيله نقليه كه داراى مسافر و سرنشين ديگرى هم نيست، در اثر عدم كنترل سرعت و بى احتياطى، مضطر شود كه يكى از چند انتخاب را بكند 1 - به پرتگاه بيفتد و سرنشينهايش كشته شوند يا مجروح 2 - به كوه بخورد و قتل و جرح حاصل شود. 3 - به ماشين مقابل و قتل و جرح. 4 - به ماشينى يا انسانى كه در طول او در حركت است، و بالأخره قهرا يكى واقع مىشود، آيا به جهت اين ترديد و انتخاب آنى كه قتل و جرح بوسيله او واقع شده عمل او حكم عمد را پيدا مىكند يا شبه عمد؟

جواب:  بعيد نيست، قتل و جرح عمدى محسوب شود و احتياط اين است كه طرفين در مقدار ديه با يكديگر مصالحه نمايند.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  


پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -