انهار
انهار
مطالب خواندنی

(۱۱۹) برخی از ازدواجهای باطل یا حرام

بزرگ نمایی کوچک نمایی
بسم الله الرحمن الرحیم
برخی از ازدواجهای باطل یا حرام
    
ازدواج باطل یا حرام به ازدواجی گفته می شود که برخلاف قانون شرع واقع شده باشد و موجب باطل شدن ازدواج {به طور دائم یا موقّت} میشود؛ مانند:
(۱) ازدواج با زن شوهردار.
(۲) ازدواج دائم با زن پنجم.
(۳) ازدواج بعد از طلاق سوم {مگر پس از محلّل}.
(۴) ازدواج بعد از طلاق ششم {مگر پس از محلّل}.
(۵) ازدواج بعد از طلاق نهم {بدون هیچ راه حلّی}.
(۶) ازدواج با کافر.
(۷) ازدواج پس از لِعان.
لِعان یا مُلاعِنه مراسمی در فقه و حقوق اسلامی است که در آن زن و شوهر با رعایت تشریفات خاصی یکدیگر را لعنت می‌کنند. به این نحو که شوهر با سوگندهای ویژه‌ای به زن خود نسبت زنا دهد و همسرش با سوگندهای مشابهی اتهام شوهرش را رد کند. با تحقق «لِعان» زن و شوهر از یکدیگر جدا شده و ازدواج دوبارهٔ آن‌ها تا اَبَد ممنوع است.
(۸) ازدواج پس از ظِهار {مگر پس از دادن کفّاره}.
«ظِهار» در اصطلاح فقه نوعی از طلاق است که مرد در این نوع طلاق به همسرش می‌گوید: «ظَهرکِ عَلیّ کَظَهر أمّی عَلیّ» یعنی، پشت تو نسبت به من، همانند پشت مادرم به من هست؛ همان‌طور که آمیزش با او حرام است، انجام این عمل با تو نیز بر من حرام است و با گفتن این عبارت زن تا ابد بر همسرش حرام می‌شود. ظِهار باید با این صیغه ‌ی مذکور باشد و به غیر این صیغه، ظِهار صورت نمی‌گیرد؛ مثلا با تشبیه همسر به پدر، خواهرِ یا فرد بیگانه، ظِهار فعلیت پیدا نمی‌کند؛ بلکه باید به همان صیغه و تشبیه به مادر باشد.
کفّاره ظِهار:
کفّاره ظِهار یکی از امور سه‌گانه ذیل به ترتیب است:
۱- آزادکردن بنده، ۲- پس اگر از آن عاجز باشد روزه دو ماه پی‌درپی ۳- و اگر از آن هم عاجز باشد اِطعام شصت نفر مسکین.
(۹) ازدواج در حال اِحرام.
(۱۰) ازدواج دو همجنس. {ازدواج همجنس گرایانه در اسلام پذیرفته نیست}.
(۱۱) ازدواج بدون اراده و هوشیاری؛ {مانند ازدواج: اجباری، در حال مستی، شوخی و یا دیوانه}
(۱۲) ازدواج با مادر یا خواهر یا دختر موطوئه.
(۱۳) ازدواج با محارم نسبی.
(۱۴) ازدواج با محارم رضاعی.
(۱۵) ازدواج با پدرخوانده. {در شرایطی خاص}
ازدواج دختر با پدر خوانده در شرایطی خاص ممنوع است. در صورتی که مادر دختر با مردی ازدواج کند و با وی ارتباط زناشویی برقرار نماید، ازدواج دختر با پدرخوانده به صورت ابدی حرام می‌شود؛ اما در صورتیکه رابطه زناشویی میان مادر و پدر خوانده برقرار نشود ازدواج با دختر پس از طلاق منعی ندارد.
(۱۶) ازدواج جمع {یعنی ازدواج همزمان با دو خواهر}
(۱۷) ازدواج اشتباه در هویت جسمی. {مثلاً: شخصی در هویت جسمی شخصی که با او ازدواج کرده اشتباه کند. مثلاً دختری را خواستگاری کند ولی پدر ِ دختر، دختر دیگرش را هنگام عقد به او بیندازد و او بدون اینکه متوجه این فریب شود سند ازدواج را امضا کند، این ازدواج باطل است.
{ البته اگر اشتباه در اوصاف طرف مقابل باشد، ازدواج باطل نمی شود} ولی در بعضی شرایط حق فسخ ازدواج را به اشتباه کننده می دهد. مثلاً مردی خود را صاحب شغل مهم و ثروت کلانی معرفی کرده و زن فقط به دلیل مال و مقام با او ازدواج کرده. در این شرایط ازدواج باطل نیست ولی برای زن حق فسخ وجود دارد. این گونه اشتباهات زمانی حق فسخ ایجاد می کنند که در هنگام عقد، به طور صریح یا به طور ضمنی، شرط شده و مورد توافق قرار گرفته باشند.
اکراه:اگر یکی از دو طرف عقد به ازدواج اکراه شود. مثلاً برای وادار کردن شخصی به ازدواج او را تهدید به اخراج از خانه یا شغل خود کنند، این ازدواج غیرنافذ است و پس از رفع اکراه شخص می تواند آن را تأیید یا رد کند. اگر تأیید کرد از روز اول ازدواج صحیح می شود و اگر رد کرد ازدواج از ابتدا باطل می شود. اما اگر اکراه به قدری شدید باشد که شخص ارادهٔ خود را از دست بدهد مثلاً زیر شکنجهٔ شدید به ازدواج رضایت دهد، ازدواج باطل است و بعداً قابل تأیید نیست.
(۱۸) ازدواج معلق. {مثلاً:ازدواجی که به وقوع امر دیگری معلق شده باشد، باطل است. مثلاً زنی با مردی ازدواج کند به شرط اینکه او رئیس جمهور شود یا خانه بخرد.
(۱۹) ازدواج و نکاح معاطاتی: به نظر اکثر قریب به اتفاق فقها عقد نکاح بدون بیان صیغه ایجاب و قبول باطل است.
نکاح معاطاتی در فقه و حقوق به معانی مختلفی آمده است. یکی از معانی رایج آن عدم اجرای صیغه ایجاب و قبول است.
سؤال مهم این است که آیا عقد نکاح را می توان بدون اجرای صیغه ایجاب و قبول انشاء نمود؟
مشهور فقها، لفظی بودن ایجاب و قبول را در عقد نکاح شرط می دانند و معتقدند نکاح معاطاتی باطل است، بلکه در این مورد ادعای اجماع شده. قانون مدنی نیز بر لفظی بودن ایجاب و قبول در عقد نکاح صراحت دارد.

  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

ویژه نامه ماه مبارک رمضان




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -