انهار
انهار
مطالب خواندنی

ميزان در ابتداى سال خمسى

بزرگ نمایی کوچک نمایی

سؤال 309 - در متن وسيلة النجاة مرحوم آية الله اصفهانى قدس سره دارد كه مبدأ سنه خمس زرع، وقت حصول فائده است. بنابر اين اگر قبل از تمام شدن سال خمس، فائده و محصول جديد را بردارد چون مازاد بر مؤنه است بايد تخميس شود يا اين كه - ما يفضل عن مؤنة السنة - نسبت به محصول هر سال عليحده سنجيده شود؟.

جواب:  اگر مقصود اين است كه از محصول سال پيش، چيزى اضافه آمده، كه البته محصول امسال را كه بر مىدارد بايد خمس زيادى محصول سال قبل را بپردازد و اگر مقصود، سؤال از محصول فعلى است، در اينجا - به حكم آن كه مبدأ سنه، حين حصول زرع است - مىتواند خمس محصول فعلى را ندهد تا يك سال بگذرد وقت خرمن سال بعد، خمس هر چه را كه از اين محصول، زياد آمده بدهد و مىتواند - به حكم اين كه جلو انداختن خمس، از سال، جائز است - همان وقت رسيدن سال خمس خودش پيش از حصول زرع بعدى، خمس اين محصول را هم بدهد.

سؤال 310 - تعيين ابتداء سال، جهت تخميس، به اختيار خود شخص است يا بايد ابتداء شروع به كسب را ابتداء سال خود قرار دهد و اگر ابتداء آن را نداند و يا فراموش كند و با فكر هم معلوم نشود وظيفه او چيست؟.

جواب:  ابتداء سال را در مثل تجارت و امثال آن كه فائده‌اش تدريجا حاصل مىشود بايد از حين شروع در كسب، قرار دهد و نيز مىتواند در وسط سالى كه مشغول كسب شده فوائد خود را تخميس كند و در سال بعد، پس از گذشتن يك سال تمام از خمس دادن اول، فوائد يك ساله خود را تخميس نمايد و اما در مثل زراعت و امثال آن كه فائده، دفعى، حاصل مىشود مبدأ سال را موقع حصول فائده، قرار دهد و چنانچه مبدأ كسب خود را نداند يا فراموش كرده باشد به قدر متيقن، عمل كند.

سؤال 311 - كسى كه درآمدى ندارد يا اگر دارد وافى به مخارج او نيست اگر از هدايائى كه به او مىدهند در بعض اوقات چيزى زياد آمد بايد خمسش را بدهد يا نه؟ و آيا لازم است كه تعيين سال، جهت اداء خمس نمايد؟.

جواب:  تعيين سال براى چنين شخصى لازم نيست. بلى اگر بعد از يك سال از تاريخى كه هديه را به او داده‌اند تمام يا چيزى از آن باقى بماند بايد خمس آنچه را باقى مانده بدهد.

سؤال 312 - شخصى جهت خمس اموال خود، سال معين كرده مثلا اول ماه مبارك رمضان اول سالش بوده ولى چند سال است در اثر غفلت و يا به خيال اين كه هر ساله قرضش بيشتر از مازاد است به حساب خود رسيدگى نكرده فعلا تكليفش چيست؟.

جواب:  فعلا بايد رسيدگى كند و اگر معلوم شد در سالهاى پيش، خمس بدهكار شده اداء نمايد ولى اول سالش همان اول ماه مبارك است.

سؤال 313 - شخص زارع جهت اداء خمس، سال قمرى را مبدأ سال خود قرار داده پس از برداشت محصول و قبل از اداء ديون، سالش رسيد آيا تمام محصولش را بايد تخميس نمايد يا پس از اداء قروض و مخارج ساليانه، خمس باقى مانده را بدهد و در صورتى كه بخواهد سال قمرى را به سال شمسى تبديل نمايد به چه كيفيت عمل كند كضرر به اهل خمس نرساند؟.

جواب:  در فرض سؤال، آنچه زائد بر مؤنه سال گذشته است بايد خمس آن را بپردازد و اگر ديون، در مقابل سرمايه يا عوائد آن نباشد هر سالى كه اداء نمود از مؤنه همان سال، محسوب است و راجع به تبديل سال قمرى به شمسى، ده روز تأخير از سال قمرى اشكال ندارد و در زيادتر از ده روز اگر در آخر سال خود، خمس زائد برمؤنه را بدهد و مثلا اگر دو ماه بعد نيز حساب عوائد خود را نموده و خمس زائد بر مؤنه اين مدت را نيز بپردازد مىتواند اين وقت را اول سال خود قرار دهد.

سؤال 314 - كسى كه يك رشته كار و كسب دارد و منافعش به تدريج حاصل مىشود و از اداره هم ماهيانه حقوق مىگيرد آيا مىتواند براى هر ربح، سالى جداگانه قرار دهد يا براى مجموع بايد يك سال قرار دهد؟.

جواب:  در فوائد تدريجى، روز اول شروع به كسب، اول سال است و بعد از يك سال ديگر بايد هر چه دارد خمس آن را بدهد.

سؤال 315 - كسى كه بيشتر سال، خرجش از سهم مبارك امام عليه السلام تأمين مىگردد اگر در بين سال از غير سهم، پولى بدست آورد و بعد از پايان سال، مقدارى پول، برايش باقى بماند خمس به آن تعلق مىگيرد يا نه؟ و تصور سال براى اين گونه اشخاص، چگونه است؟.

جواب:  مبدأ سال، حصول فائده است و چنانچه بر عين فائده، سال گذشته، بايد تخميس نمايد و اگر با سهم مبارك امام عليه السلام مخلوط شده به نسبت آنچه فعلا دارد خمس بدهد و سهم مبارك امام عليه السلام خمس ندارد.

سؤال 316 - كسى كه سال خمس ندارد اكنون منافعى بدست آورده آيا بايد يك سال از آن بگذرد و خمس آن را بدهد يا فعلا بايد تخميس كند؟.

جواب:  چنين شخصى اول سال خمس او حين حصول فائده است و تا يك سال اگر صرف در مؤنه نشد خمس آن را بدهد.
سؤال 317 - شخصى اول سال خود را نيمه شعبان قرار داده و چند سال به همين نحو عمل نموده اكنون كه از نيمه شعبان تا موقع خرمن چند ماه مانده مقدارى گندم و غيره جهت مخارج تا موقع خرمن را خريدارى كرده و فعلا موجود است.

حال آيا در وقت حساب كه عبارت از نيمه شعبان باشد اشياء مذكوره را هم تفريق حساب نمايد يا نه و اينها از مؤنه حساب مىشود و سال مؤنه، سال جداگانه است؟.

جواب:  در فرض مذكور، بايد خمس مازاد بر مؤنه را در آخر سال كه فرضا نيمه شعبان است بدهد. بلى از آن به بعد مىتواند موقع برداشت محصول، حساب نمايد و خمس مازاد تا آن موقع را نيز بدهد و از آن موقع به بعد برداشت محصول را سر سال قرار بدهد.
سؤال 318 - اگر عين را كه براى انتفاع، نگاهدارى شده، براى هر منفعتى از آن، اول حصول آن را سال قرار بدهند مثلا براى بچه گوسفند وقت زائيدن و براى پشم آن وقت پشم چيدن و جهت شيرش وقت دوشيدن را سال قرار بدهند صحيح است يا نه؟.

جواب:  مانعى ندارد ولى ضرر هر يك را به نفع ديگرى نمىتواند جبران كند.

سؤال 319 - شخصى گوسفندى دارد كه خمس ندارد مىخواهد بچه او را نگهدارد آيا ابتداى سال بچه، همان وقت تولد او است يا بعد از گذشت سال او؟ و آيا هر سال، خمس دارد يا اين كه يك خمس، در انتهاى ترقى، كفايت مىكند؟.

جواب:  اول سال بچه، اول تولد آن است و در آخر سال، بايد حساب نموده خمس آن را بدهد و در سنوات بعد نيز خمس نماء متصل را در آخر بدهد.

سؤال 320 - كسى كه تا حال، حساب سال، نداشته مقدارى گندم يا پنبه يا غير اينها از اجناس، در انبار دارد كه هم از اين اجناس موجوده، صرف مخارج سال خود مىكند و هم مقدارى را به فروش رسانده و به كارهاى ديگرش مىرساند چگونه بايد حساب اين اجناس را از لحاظ خمس بنمايد؟.

جواب:  اگر از موقع استفاده اجناس مذكوره، يك سال نگذشته خمس بر او واجب نيست بلى اگر بذر آنها غير مخمس باشد بايد خمس بذر را بدهد.

سؤال 321 - در توضيح المسائل در بعضى از فتاوى است كه (كسى كه از اول تكليف، خمس نداده اگر از منافع كسب، چيزى كه به آن احتياج ندارد خريده و يك سال از خريد آن گذشته بايد خمس آن را بدهد) حال آيا از وقت خريد بايد حساب كند كه يك سال گذشته باشد يا از وقت حصول فائده؟.

جواب:  از وقت حصول فائده. بلى اگر حصول فائده تدريجى باشد بايد از وقت شروع به كسب يك سال بگذرد.

سؤال 322 - شخص زارع، مبدأ سنه خمس او اول شهريور ماه هر سال است كه وقت حصول فائده مىباشد و هر سال، همان موقع، خمس خود را اداء مىنمايد  حال مثلا اول شهريور سال 45 مىخواهد فاضل بر مؤنه خود را تخميس نمايد، بفرمائيد كه زراعت شتوى كه سنبل و غله در خرمن و زراعت صيفى كه مانند علف در صحرا است از زيادى بر مؤنه و مشمول خمس هست يا از فوائد سال حاضر است و تا يك سال، مورد اذن صرف در مؤنه مىباشد.

جواب:  از فوائد سال حاضر، محسوب است كه اگر حاصل آن را تا سال ديگر اين موقع، به مصرف مؤنه نرسانند خمس آن را بايد بدهند به شرط آن كه به بذر آنها خمس، تعلق نگرفته باشد و يا خمس آن را داده باشند.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  


پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -