انهار
انهار
مطالب خواندنی

خمس بذر

بزرگ نمایی کوچک نمایی

سؤال 82 - كسى كه هر سال مقدار معينى گندم، كشت مىكند در صورتى كه خمس آن گندم را در اصل داده باشد هر گاه يك سال بر أثر نيامدن باران، آن گندم را كشت نكند و يا آن كه نصف مقدار معين، بيشتر نتواند كشت كند پس از انقضاء سال، لازم است مجددا خمس كليه آن مقدار و يا نصف آن را بدهد يا نه؟.

جواب:  در فرض سؤال، خمس ندارد.

سؤال 83 - شخصى مقدار صد من گندم مخمس مىكارد و فعلا هزار من گندم، عوائد آن است اگر بخواهد در سال آينده از اين يك هزار من، مقدار يكصد من آن را جهت بذر، استفاده كند آيا به اين بذر، خمس، تعلق مىگيرد يا نه؟.

جواب:  در فرض مسأله، بذر مخمس، حكم سرمايه مخمس را دارد و خمس ندارد.

سؤال 84 - تخمى كه در پائيز و بهار به صحرا مىپاشند و آن تخم هم از محصول سال خود زارعين است خمس دارد يا نه؟ و اگر خمس دارد در سالهاى بعد، آن قدرى كه خمس آن را در سال قبل، داده باز خمس دارد و يا ندارد؟.

جواب:  بلى خمس دارد و سال اول كه خمس آن را بدهند، آن مقدار، ديگر در سالهاى بعد خمس ندارد.

سؤال 85 - شخص رعيت كه تا كنون، سال نداشته و خمس بذر را نداده مىخواهد مال خود را تخميس كند فعلا فصل بهار است آيا مىتواند از گندم موجودى براى نان خود - تا وقت خرمن - نگاهدارد و يا بايد گندم موجودى و بذر را حساب كند و خمسش را بدهد؟.

جواب:  اگر كسى خمس بذر را بدهد مىتواند خمس مقدار نان تا وقت خرمن را ندهد.

سؤال 86 - شخصى زمينى را با كشت گندم آن كه تازه سبز شده و مقدار يك خروار بذر آن بوده به مبلغ دويست هزار تومان با پول مخمس خريده بفرمائيد آيا خريدار پس از برداشت اين محصول، هر گاه در سال بعد بخواهد مقدار يك خروار بذر بكارد بايد خمس تمام آنچه را كه از محصول در آخر سال باقى مانده و مصرف نشده بدهد يا مىتواند به مقدار يك خروار بذر را استثناء كند و خمس بقيه را بدهد و نيز گندمى كه زكات و خمس به آن تعلق گرفته و داده نشده اگر با همان گندم، زراعت كنند آيا حكم مخلوط به حرام را دارد يا نه؟.

جواب:  در فرض سؤال اول، بذر مذكور خمس ندارد و خمس بقيه را بايد بدهد و در مورد سؤال دوم، در محصول آن زراعت، ارباب خمس و زكات شريكند و حكم مخلوط به حرام را ندارد و لكن اگر زكات و خمس تخمى را كه كاشته‌اند بدهند كافى است.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  


پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -