انهار
انهار
مطالب خواندنی

دستگردان خمس

بزرگ نمایی کوچک نمایی

سؤال 275 - زيد با امام مسجد، سهم مبارك امام عليه السلام و سهم سادات را دست گردان مىكند ولى مرجع تقليدش فوت مىنمايد و مقلد مجتهد ديگر مىشود، امام مسجد مطالبه مىكند زيد مىگويد مرجع تقليد من كه شما وكالت از او داشتيد فوت كرده الان مقلد مجتهد ديگر شده‌ام وجه را بايد به او بدهم نه به شما آيا اين حرف زيد مسموع است يا نه؟.

جواب:  امام مسجد اگر بعنوان وكالت از مرجع، وجه را با زيد، دستگردان كرده حرف زيد مسموع است.

سؤال 276 - دست گردان كردن وجوه بايد در محضر مجتهد اعلم باشد يا با هر يك از اهل علم، مانعى ندارد؟.

جواب:  دست گردان وجوه، بايد يا با خود مجتهد جامع الشرائط، باشد و يا با مأذون از طرف او.

سؤال 277 - كسانى كه سال قرار مىدهند و دستگردان مىكنند و بعدا وجه دستگردان شده را نمىدهند يا مقدار كمى از بدهكارى خود را داده و بقيه را نمىدهند آيا تصرف در خانه و اثاث خانه و بقيه اموالشان جائز است يا نه؟.

جواب:  اگر از اول، كه دستگردان نموده قصد دادن نداشته اموال او متعلق خمس است و تصرف در آن، جائز نيست و اما اگر در موقع دستگردان قصد اداء داشته و بعد، مسامحه مىنمايد تصرف در آن اموال، مانعى ندارد.

سؤال 278 - اثر دستگردان در باب خمس چيست؟ آيا اذن فقيه، در تصرف و مقروض بودن كسى كه خمس بر او واجب شده - نسبت به خمس - كافى نيست و نمىتواند كار دستگردان را بكند؟.

جواب:  با اذن فقيه، در تصرف، معاملاتى كه با عين مال غير مخمس انجام مىگيرد براى مديون خمس، واقع نمىشود بلكه يا وكالة از جانب فقيه، واقع مىشود و براى ولى خمس است و يا اگر اذن، وكالت نباشد فضولى است و با اجازه فقيه باز هم براى ولى خمس واقع شده است و در اين دو صورت آنچه معاملات نسبت به خمس، ربح كند ملك اولياء خمس خواهد بود و اذن، اشتغال ذمه خاصى غير از آنچه قبلا مديون خمس داشت نمىآورد و اثر دستگردان اين است كه خمس كه متعلق به عين بود به ذمه دستگردان كننده تعلق مىگيرد و معاملات خمس دهنده، بى اشكال و براى خودش واقع مىشود و ربحى كه حاصل مىشود همه متعلق به خود او است.

سؤال 279 - شخصى از يكى از آيات عظام تقليد مىكرده و اكنون بناء تقليدش را بر فتاواى مرجع ديگرى قرار داده، در صورتى كه مقدارى از وجوهات خود را به نماينده مرجع اولى پرداخت كرده، و بقيه را دستگردان نموده، و بر ذمه دارد، اين مبلغ پرداخت نشده چه صورتى پيدا مىكند؟ آيا به نماينده مرجعى كه فعلا از او تقليد مىكند بايد پرداخت شود؟ يا به نماينده مرجع اولى؟

جواب:  با فرض دستگردان با مرجع اولى، بايد به خود او داده شود يا با اجازه او به ديگرى بدهد.

سؤال 280 - افرادى كه وجوه خود را نزد مجتهدين، دستگردان مىكنند و بدهكار مىشوند جائز است كه مسامحه در پرداخت آن بنمايند؟ و نيز بفرمائيد دستگردان نمودن با چك مدت دار يا چكى كه وعده آن رسيده صحيح است يا خير؟.

جواب:  بايد هر وقت عرفا متمكن شدند بپردازند و در مورد سؤال دوم، دستگردان با چك صحيح نيست.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  


پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -