آقا رسول خدا (صلّى اللّه عليه و آله و سلّم) وارد مسجد شد، جماعتى را ديد كه اطراف مردى را گرفتهاند، فرمود: اين كيست؟ عرض کردند: علاّمه! فرمود: علاّمه يعنى چه؟عرض کردند: داناترين مردم به نسبها، نبردهاى عرب و ايام جاهليت و اشعار عرب.
پيامبر (صلّى اللّه عليه و آله و سلّم) فرمود: اين علمى است كه ندانستن آن ضرری به کسی که نداند نمىزند و دانستنش سودى به او نمىرساند.
سپس پيامبر (صلّى اللّه عليه و آله و سلّم) فرمود: همانا علم سهگونه است:
۱- آيات محكم قرآن (كه مربوط به اصول عقايد است)
۲- فريضة عادله (يعنى علم اخلاق كه انسان را مىسازد)
۳- سنت پايدار (كه اشاره به احكام شريعت و دستورات پيامبر است)
اصول کافی، ترجمه آیةاللهی؛ ج ۱ ص ۶۱.
برخی از آثار ارزشمند اخلاق:
(۱) نیل به سعادت و خوشبختی
أمیرالمؤمنین علی (عليه السلام): لَو كُنّا لا نَرْجو جَنّةً، و لا نَخْشى نارا و لا ثَوابا و لا عِقابا لَكانَ يَنْبَغي لَنا أنْ نَطلُبَ مَكارِمَ الأخْلاقِ؛ فإنَّها مِمّا يدُلُّ على سبيلِ النَّجاحِ.
حتّى اگر هم به بهشت اميد نمى داشتيم و از دوزخ نمى هراسيديم و پاداش و كيفرى در ميان نمى بود، باز شايسته بود كه در طلب مكارم اخلاق برآييم؛ زيرا كه راه موفقيت و پيروزى، در تحصيل مكارم اخلاق است.
هر كس آن را {نفس خود} پاك گردانيد قطعا رستگار شد و هر كه آلوده اش ساخت قطعا درباخت.
سوره والشمس آیات ۹ و ۱۰.
(۳) وسیله ارتباط بین خداوند متعال و بندگان
قال رسول الله (صلى الله عليه و آله و سلّم): جَعَلَ اللَّهُ سُبْحانَهُ مَكارِمَ الْاخْلاقِ صِلَةً بَيْنَهُ وَبَيْنَ عِبادِهِ فَحَسْبُ احَدِكُمْ انْ يَتَمَسّكَ بِخُلُقٍ مُتَّصِلٍ بِاللَّهِ.
خداوند سبحان فضائل اخلاقى را وسيله ارتباط ميان خودش و بندگانش قرار داده، همين بس كه هر يك از شما دست به اخلاقى بزند كه او را به خدا مربوط سازد.
تنبيه الخواطر، صفحه ۳۶۲.
بهتعبير ديگر، خداوند بزرگترين معلّم اخلاق و مربّى نفوس انسانى و منبع تمام فضائل است، و قرب و نزديكى به خدا جز از طريق تخلّق به اخلاق الهى امكانپذير نيست!
بنابراين، هر فضيلت اخلاقى رابطهاى ميان انسان و خدا ايجاد مىكند و او را گام به گام به ذات مقدّسش نزديكتر مىسازد.
زندگى پيشوايان دينى نيز سرتاسر بيانگر همين مسأله است كه آنها در همه جا به فضائل اخلاقى دعوت مىكردند، و خود الگوى زنده و اسوه حسنهاى در اين راه بودند.
نتیجه:
اگر شیخ عبدالکریم حائری مرجع بزرگ و موسس حوزه علمیه قم شد.
اگر مرحوم امام مرجع بزرگ و نجات دهنده و بیدار کننده مستضعفان جهان شد.
اگر شهید سلیمانی به چنین مقام بزرگی نائل شد.
اگر شهیدان ابراهیم هادی و حججی به اینگونه شهادت و قُرب به خدا نائل شدند
همه و همه به خاطر رعایت مسئله و موضوع اخلاق بوده است.
(۴) بداخلاق اعمالش تباه است
الإمامُ الصّادقُ عليه السلام : إنَّ سُوءَ الخُلقِ لَيُفسِدُ العَملَ كما يُفسِدُ الخَلُّ العسَلَ.
بد اخلاقی اعمال و كردار را تباه مى سازد آنسان كه سركه عسل را .
الكافی، ج ۲ ، ص ۳۲۱، ح۱ .
نتیجه بداخلاقی
امام صادق عليه السلام مى فرمايد: گروهى نزد پيامبر خدا آمدند و او را به مرگ سعد بن معاذ خبر دادند، پيامبر با اصحاب براى تجهيز سعد حركت كردند، و در حالى كه بر چهارچوب در غسّال خانه قرار داشتند به غسل دادن بدن سعد فرمان دادند. هنگامى كه او را حنوط و كفن كردند و بر تخته اى براى حمل به سوى بقيع قرار دادند، حضرت با پاى برهنه و بدون عبا دنبال جنازه حركت كردند، سپس گاهى طرف راست جنازه را بر دوش مى گرفتند و گاهى طرف چپ را تا به قبر رسيدند. پيامبر وارد قبر شد و با دست مباركش لحد چيد و از اصحاب مى خواست كه سنگ و خاك به حضرت دهند تا روزنه هاى بين لحد را بگيرد؛ چون فارغ شدند و خاك روى لحد ريخته شد و قبر به طور كامل بسته شد،
فرمود: من مى دانم به زودى جنازه مى پوسد ولى خدا بنده اى را دوست دارد كه هرگاه كارى مى كند محكم و استوار انجام مى دهد، به اين خاطر در چينش لحد و بستن روزنه هاى آن با سنگ و خاك دقت كردم.
در آن لحظه مادر داغديده ى سعد از گوشه اى فرياد برداشت: اى سعد! بهشت بر تو گوارا باد، ولى پيامبر فرمودند: اى مادر سعدا مطلبى را بر پروردگارت در مورد فرزندت اين گونه قاطع و يقينى نسبت مده؛ زيرا فشار سختى به سعد وارد شد!!
چون پيامبر و مردم از دفن سعد برگشتند، گفتند: اى پيامبر خدا! كارى را از شما در مورد سعد ديديم كه بر كسى نديديم، با پاى برهنه و بدون عبا تشييع جنازه آمديد. فرمودند: در اين حالت به فرشتگانى كه به تشييع آمده بودند اقتدا كردم. گفتند: گاهى جانب راست و گاهى جانب چپ جنازه را بر دوش گرفتيد.
فرمود: در تشييع جنازه دستم در دست جبرئيل بود، آنچه او انجام داد من انجام دادم. گفتند: شما براى غسلش اجازه دادى و بر او نماز گزاردى و لحدش را چيدى آن گاه گفتى: فشارى سخت بر او وارد شد! فرمود: آرى، زيرا با خانواده اش بداخلاق بود! ولى اگر انسان از ايمانى متوسط يا حداقل، و عملى اندك برخوردار باشد ولى با سرمايه اى سرشار از مكارم اخلاقى زندگى كند، و با خانواده و اقوام و مردم در همه ى زمينه هاى اخلاقى خوش رفتار باشد در دنيا كمتر دچار مشكل مى شود و در آخرت مكارم اخلاقش رحمت و فيوضات بى نهايت حق را جذب مى كند.
برگرفته از کتاب زيبائى هاى اخلاق نوشته استاد حسین انصاریان
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مىهراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمىبرد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ وَ نِعْمَ اَلْوَكِيلُ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمىبرد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ إِلاّٰ أَنْتَ سُبْحٰانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ اَلظّٰالِمِينَ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيلهاى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمىبرد« وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ إِنَّ اَللّٰهَ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مىفرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ لاٰ قُوَّةَ إِلاّٰ بِاللّٰهِ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مىبينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج۱، ص: ۲۱۸.
کلیه حقوق مادی
و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی
خمینی میباشد.