انهار
انهار
مطالب خواندنی

تعزير ولو احق

بزرگ نمایی کوچک نمایی

سؤال  82 - هر گاه زيدى عمرو را متهم بقتل مسلمى نمايد و آبروى خانواده‌اى را هتك نمايد و بعد ثابت گردد كه مورد اتهام كذب و غرض ورزى بوده است خواهشمند است حكم مفترى را از نظر شرع مقدس بيان فرمائيد.

جواب:  چنانچه ثابت شود كه زيد عمرو را عمدا متهم به قتل نموده با اين كه مىدانسته او قاتل نيست يا شك داشته فعل حرام مرتكب شده و مستحق تعزير است لكن اگر احتمال داده شود كه زيد در نظر خود عمرو را قاتل مىدانسته و با اين اعتقاد نسبت قتل داده و بعد كشف خلاف شده نه معصيت كرده و نه تعزير دارد.

سؤال  83 - زوجه از زوج تمكين نمىكند، حاكم حكم به تمكين نموده باز تمكين نمىكند، آيا حاكم شرع مىتواند بعنوان مرتكب گناه او را تعزير نمايد يا نه؟

جواب:  بر حسب آيه كريمه خود زوج مىتواند با عدم تمكين زوجه به حدى كه موجب ديه نگردد او را بزند و جواز تعزير حاكم در مثل اين صورت محل تأمل است

سؤال  84 - در شرب خمر و امثال آن كه حد شرعى دارد اگر گناه، در انظار عموم مردم واقع شود علاوه بر حد شرعى، براى وقوع جرم در انظار مردم مىتوان مجرم را تعزير نمود

جواب:  در فرض سئوال، بيش از حد شرعى تعزير ندارد.

سؤال  85 - زنى را كه بدون رعايت حجاب شرعى، در انظار ظاهر مىگردد آيا بدون احراز اصرار وى بر گناه، مىتوان تعزير كرد يا خير؟

جواب:  با فرض اين كه بنا دارد ادامه دهد مىتوان او را تعزير نمود.

سؤال  86 - در موردى كه تعزير بدنى، لازم باشد آيا تبديل به وجه نقد و مانند آن جايز است يا خير؟

 جواب:  دليلى بر جواز تبديل به نظر نرسيده است.

سؤال  87 - در گناهانى كه جنبه حق الناسى نيز دارد مثل غيبت و تهمت و قذف، اگر طرف مطالبه حد و تعزير را ننمايد تعزير كردن جايز است يا نه؟

جواب:  در صورت ثبوت نزد حاكم شرع، در خصوص قذف، اگر طرف، مطالبه حد بنمايد حد لازم است و اگر مطالبه حد نكند تعزير ندارد ولى در گناهانى كه مانند غيبت و تهمت در شرع مقدس اسلام، براى آن حدى مقرر نشده، تفاوتى بين مطالبه و عدم مطالبه نيست و اختيار تعزير با حاكم شرع است هر چند عفو صاحب حق در آمرزش مجرم اثر دارد.

سؤال  88 - اگر شخصى در جلسه دادگاه، ضد و نقيض بگويد و دروغ بگويد، آيا اين كذب، همانند كذب در غير جلسه دادگاه است و مىتوان او را تعزير كرد يا نه؟

جواب:  در صورتى كه حاكم، علم به كذب او پيدا كند مىتواند تعزير كند. بلى در صورتى كه احتمال توريه بدهد نسبت به يكى از طرفين قضيه، تعزير جايز نيست.

سؤال  89 - عدم رعايت مقررات دولتى در مثل رانندگى، يا غير آن، باعث تعزير مىشود ولو از باب حفظ نظام يا نه؟

جواب:  اگر مقررات، مطابق اسلام باشد، باعث تعزير مىشود و الا خير.

سؤال  90 - آيا تعزير لازم است به صورت جلد باشد، يا مىشود به صورت حبس و يا جريمه نقدى هم باشد؟

جواب:  تعزير و تأديب، در چنين مواردى، به غير جلد، دليل ندارد.

سؤال  91 - تعزيرات اسلامى را مانند حدود مىشود در ملاء عام اجرا كرد يا نه؟

جواب:  چنانچه حاكم شرع صلاح بداند مانعى ندارد.

سؤال  92 - آيا شبهه توبه، قبل از مراجعه به حاكم، تعزير را ساقط مىكند يا نه؟

جواب:  شبهه، كفايت نمىكند.

سؤال  93 - حد اكثر تعزير، در تقبيل و ملاعبه با اجنبيه، بدون تحقق زنا، چند ضربه شلاق مىباشد؟

جواب:  در فرض سئوال، تعزير تقبيل اجنبيه، با نظر فقيه جامع الشرائط فتوى و تا نود و نه ضربه جايز است ولى نسبت به ملاعبه غير از تقبيل، موارد مختلف است و خصوص مورد را مرقوم داريد تا جواب داده شود.

سؤال  94 - اقل حدود، كه تعزير كمتر از آن مىباشد چقدر است؟

جواب:  تعيين حد اقل حدود لازم نيست، بلكه در هر كجا، روايتى براى تعزير وارد شده به آن عمل مىشود و در مواردى كه نص بخصوص وارد نشده، به نظر حاكم شرع جامع الشرائط واگذار مىشود.

سؤال  95 - در مواردى كه، حق الله و حق الناس، با هم مىباشد و صاحب حق، مراجعه به حاكم نكرده، آيا مىتوان تعزير نمود يا نه؟

جواب:  اگر حق الناس از حقوقى باشد كه در شرع مقدس براى آن حدى مقرر شده تعزير ندارد و اگر براى آن حدى مقرر نشده اختيار تعزير با حاكم شرع است.

سؤال  96 - شخصى دختر شش هفت ساله‌اى را به قصد تجاوز ربوده ولى قبل از تجاوز دستگير شده و اكنون در زندان است بفرمائيد كه چه حدى بر او جارى مىشود؟

جواب:  در فرض سئوال حد مخصوصى براى اين عمل تعيين نشده لكن به خاطر معصيتى كه مرتكب شده حاكم شرع بايد پس از ملامت و تعهد گرفتن از وى كه ديگر مرتكب چنين عمل شنيعى نشود به مقدارى كه صلاح بداند او را تعزير نمايد.

سؤال  97 - شخصى بدون اجازه بهدارى، در امر پزشكى دخالت و آمپول تزريق نموده با اين كه اجازه تزريق نداشته و اين امر منجر به فوت مريض شده آيا ديه لازم است بپردازد يا نه و غير از ديه تعزير هم از جنبه عمومى جايز است يا خير؟

جواب:  تزريق آمپول اگر موجب فوت مريض شود موجب ضمان است هر چند با اجازه وزارت بهدارى باشد پس اگر عمدى بوده قصاص دارد و اگر شبه عمد بوده، ديه بر عهده خود تزريق كننده و در صورت خطاى محض بر عهده عاقله او مىباشد. بلى، اگر مريض شخصى را در مقام معالجه ابراء كند، ديه ندارد ولى اگر نمىدانسته كه در اين امر مجاز نمىباشد و به خيال مجاز بودن ابراء نمايد موجب رفع ضمان نمىشود.

سؤال  98 - آيا در قتل، اعم از عمد و شبه عمد و خطا محض در صورتى كه اولياء دم گذشت نمايند مىشود قاتل را بعنوان تعزير به زندان يا شلاق محكوم كرد يا خير؟

جواب:  تعزير در معصيتى مشروع است كه خداوند متعال عقوبت مقدرى براى آن مقرر نفرموده باشد و در قتل نفس عمدى براى ولى مقتول تسلط بر قتل قاتل قرار داده با كفاره و با عفو ولى غير از كفاره عقوبت ديگرى ندارد كه تعزير باشد.

سؤال  99 - در گناهانى كه براى حاكم شرع حق و يا وظيفه تعزير است آيا تعزير تنها بوسيله شلاق خواهد بود و يا اين كه بوسيله حبس و يا جريمه نقدى هم جايز است؟

جواب:  تعزير به حبس در بعضى موارد جايز است ولى بر جواز جريمه نقدى به نظر نرسيده.

سؤال  100 - چه نوع كارهائى موجب تعزير مىشود آيا تخلفات قوانين حكومتى از قبيل قوانين راهنمائى و يا نرخهائى كه براى كالاها تعيين نموده‌اند و يا تخلف از شرط در ضمن عقدى كه عمل به آن واجب است موجب تعزير مىشود يا خير؟

جواب:  تعزير در معاصى كبيره‌اى است كه حد معينى براى آنها ذكر نشده باشد.

سؤال  101 - در تعزيراتى كه جنبه حق الناسى دارد از قبيل تعزير فحاشى و اهانت و امثال آن با فرض پى گيرى شاكى، محكمه مىتواند نظر به مصالحى كه در نظر دارد از تعزير مجرم صرف نظر كند يا خير؟

جواب:  امر تعزير با حاكم شرع است و در صورتى كه مصلحت بداند مىتواند از آن صرف نظر نمايد به نحوى كه متنبه شده و ديگر تكرار نكند.

سؤال  102 - جرائمى را كه قانون گذار جهت حفظ امنيت و مقررات ادارى واجتماعى كشور براى متهمين قائل شده است مثلا براى رانندگى بدون گواهى نامه جزاى شلاق و براى سازندگان زير بناى اضافى بعضا جزاى نقدى وبعضا صدور رأى تخريب را ملاحظه كرده است و با سد معبر و... در اين گونه موارد كه تخلف متهم تخلف از نظامات اجتماعى تلقى مىشود آيا محاكمه غيابى در صورت عدم حضور متهم مشروع مىباشد يا خير؟

جواب:  صرف نظر از تعيين موضوع، بنحو كلى قوانين مشروعه كه براى حفظ كشور و عدم اختلال نظام شرعا مقرر است تخلف از آن جايز نيست و تعزير لازم است و تعيين آن با حاكم شرع جامع الشرائط است و حكم غيابى در صورت ثبوت شرعى است.

سؤال  103 - در صورتى كه متهمى اقرار به زنا به ترتيبى نمايد كه هدفش فقط محكوم كردن زانى باشد و اقرارش نسبت به زناى خودش صريح نباشد آيا فقط حد قذف خواهد داشت و يا به حد زنا نيز محكوم مىگردد؟

جواب:  اگر اقرار به زناى اختيارى كرده با وجود شرائط اقرارى كه موجب حد باشد كه در كتب فقهيه ذكر شده حد زنا نيز ثابت است و اگر اقرار به زناى اكراهى است حد زنا ندارد و فقط در صورت عدم ثبوت زناى متهم حد قذف دارد.

سؤال  104 - در بعضى از روايات معتبره ميزان تعزير را بين ده تا بيست و يا كمتر از حد بيان فرموده است آيا تعزير به كمتر از ده ضربه مشروع مىباشد يا خير؟

جواب:  تعزير به نظر حاكم شرع جامع الشرائط است.

سؤال  105 - آيا نزاع دست جمعى منجر به ضرب و جرح همانند منازعه فردى قابل گذشت مىباشد يا خير؟

جواب:  نسبت به حقوق ناس مصالحه ممكن است و اما در حق الله اثرى ندارد.

سؤال  106 - اهانت به مأمورين دولت در حين انجام وظيفه و تمرد نسبت به مأمور دولت در حين انجام وظيفه در صورت گذشت شاكى خصوصى قابل گذشت مىباشد يا خير؟

جواب:  مراعات مقررات مشروعه دولت اسلامى كه براى حفظ نظام كشور است لازم و اهانت به مسلمان معصيت است.

سؤال  107 - رسم است كه در فواتح سه روز پشت سر هم در مسجد و امثال آن مجلس ختم مىگيرند و بلند گوى مسجد را كه بر خانه هاى اطراف مسلط است با صداى بلند باز مىكنند و قرآن و غيره مىخوانند و توليد زحمت مىكند آيا جايز است يا خير؟

جواب:  در صورتى كه اسباب ايذاء همسايگان مسجد شود بلندگو را در خارج مسجد نگذارند تا رعايت حال اهالى اطراف بشود و ايذاء مؤمن جايز نيست.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  


پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -