انهار
انهار
مطالب خواندنی

قربانى

بزرگ نمایی کوچک نمایی

سؤال 1 - كسانى كه حج استحبابى بجا مىآورند مثل اكثر حمله دارها و راهنمايان كه حج واجب خود را در سفر اول انجام داده‌اند و نيابتى هم ندارند در صورتى كه نيت حج تمتع كرده باشند آيا قربانى در منى براى آنها لازم است يا اين كه چون حج آنان استحبابى است ترك قربانى اشكال ندارد؟.

جواب: در حج تمتع، قربانى لازم است و فرقى بين واجب و مستحب آن نيست.

سؤال 2 - هر گاه ذبح يا نحر در روز عيد، ممكن نباشد آيا جايز است تأخير رمى و حلق از روز عيد تا مناسك منى به ترتيب انجام بگيرد يا نه؟.

جواب: در فرض سؤال، رمى را در وقت خود انجام دهد و مىتواند حلق را در روز عيد انجام دهد و قربانى را تأخير بيندازد.

سؤال 3 - شخصى در منى گوسفندى خريدارى كرده و صاحب گوسفند گفته سال او تمام است و قربانى كرده فعلا شك مىكند كه آيا سالش تمام بوده يا نه؟ آيا در صورتى كه سال او تمام نبوده ضررى بحجة الاسلام او وارد مىآيد يا نه؟.

جواب: در اين موارد قول ذى اليد با احتمال صدق، معتبر است و چنانچه معلوم شود كه قربانى واجد شرط نبوده موجب بطلان حج نيست و اگر بخواهد احتياط كند كسى را وكيل كند كه از طرف او در روز عيد آينده قربانى كند.

سؤال 4 - شخص حاج كه بايد قربانى كند آيا بايد گوشت قربانى را بين مستحقين، تقسيم كند و در صورتى كه براى قربانى، نائب بگيرد، و مطمئن نباشد از اين جهت كه نمىداند اولا كه نايب، گوسفند نر قربانى كرده يا ماده ثانيا كه گوشت را بين مستحقين تقسيم كرده يا نه؟ آيا بر شخص حاج واجب است پس از رسيدن به وطن خود، گوسفند بخرد و قربانى كرده بين مستحقين تقسيم كند يا عمل نائب، مجزى است و نبايد قربانى مجدد بكند.

جواب: قول نائب اگر خودش گفت بوظيفه عمل كرده‌ام كافى است و لازم نيست گوسفند قربانى نر باشد.

سؤال 5 - چون مسلخ را تغيير داده‌اند و تشخيص آن كه محل فعلى مسلخ از منى است يا مشعر، مشكل است بنابر اين در مكانى كه فعلا مسلخ است قربانى كفايت مىكند يا نه؟ و در صورت عدم كفايت، تكليف چيست؟.

جواب: براى اين كه ذبح در منى واقع شود بايد حتى الامكان تفحص نمايد و قول اهل خبره حجت است و اگر به كلى ذبح در منى ميسر نبود ذبح در وادى محسر مجزى است انشاء الله تعالى.

سؤال 6 - چون محل قربانى را از منى تغيير داده‌اند و در وادى محسر برده‌اند آيا مىشود قربانى را در غير منى انجام داد يا حتما بايد در خود منى انجام دهند؟ و چنانچه نتوانست ذبح كند آيا در مكه و يا در وطن مىتواند قربانى كند؟.

جواب: از قرار مسموع، فعلا هر كس بخواهد در منى قربانى كند مانع نمىشوند چون مقدارى از مذبح سابق به حال خود باقى است و تا قربانى در منى ممكن است قربانى در غير منى مجزى نيست. بلى اگر به كلى ممنوع شود اقوى كفايت آن است در وادى محسر اگر چه احوط، جمع بين قربانى و روزه است و قربانى در مكه يا وطن مجزى نيست.

سؤال 7 - در مناسك مرقوم فرموده‌ايد واجب است كه صاحب قربانى قدرى از قربانى را بخورد. عرض مىكنم اين مطلب در آن هواى گرم با فراهم نبودن وسائل طبخ، ميسر نيست و چه بسا كه نائب مىرود براى صد نفر قربانى مىكند و نمىشود از هر گوسفندى قدرى بياورد يا اگر بياورد مخلوط مىشود بفرمائيد كه ترك اين واجب چه صورت دارد؟.

جواب: ترك اين واجب، در صورت امكان جايز نيست، و بعد از ذبح مخلوط شدن قربانىها به يكديگر ضرر ندارد.

سؤال 8 - آيا مىتوان قيمت گوشت گوسفند قربانى را به هر صورت در راه مشروعى مصرف نمود يا نه؟.

جواب: صرف قيمت آن در مصارف ديگر، كافى نيست.

سؤال 9 - كسى كه از فقيرى وكالت گرفته كه ثلث قربانى خود يا ديگران را براى او قبول كند آيا قيمت ثلث گوسفند زنده را بايد به فقير بدهد يا قيمت ثلث گوسفند ذبح شده را؟ چنانچه قيمت ذبح شده مراد باشد در مسلخ به هيج قيمتى نمىخرند پس اين وكالت، براى موكل چه سودى دارد؟.

جواب: قيمت ثلث ذبح شده را بپردازد و در صورتى كه هيچ گونه قيمتى ندارد ضامن قيمت آن نيست و در صحت وكالت، رجوع سود مادى به موكل، معتبر نيست و همين قدر كه وكالت، بواسطه بعض دواعى عقلائى باشد صحيح است.

سؤال 10 - شخصى اجير شده تا حج نيابتى براى كسى انجام دهد خود اين نايب، براى قربانى كردن نائب مىگيرد اكنون آيا شخصى كه قربانى مىكند منوب عنه خود را قصد كند يا منوب عنه اول را؟.

جواب: احتياط آنست كه نيت كند كه از طرف منوب عنه خودم براى منوب عنه اول، قربانى مىكنم.

سؤال 11 - حاج در روز عيد در منى، قبل از آن كه قربانى ذبح كند كه چيزى بعهده‌اش نيست و بعد از ذبح، قيمتى ندارد در اين صورت لازم است احتياطا كه با فقير، سهميه او را حساب و مصالحه نمايد يا خير؟.

جواب: با فرض اين كه قيمت ندارد و فقير مؤمنى نباشد كه آن را اگر به او صدقه بدهند قبول كند رعايت اين احتياط، واجب نيست.

سؤال 12 - راجع به قربانى و ذبح آن در شب يازدهم نظر مباركتان را مرقوم فرمائيد.
جواب: ذبح در شب يازدهم بنابر احوط، جايز نيست و اگر در روز عيد ذبح نكرد روز يازدهم ذبح نمايد.

سؤال 13 - حاج از روى غفلت و يا جهل به مسئله در روز عيد، گوسفند بى شاخ (كل) كشته است و بعد به مسئله توجه پيدا كرده آيا در صورت تمكن از مسافرت حج، واجب است حج را اعاده كند و يا قربانى بفرستد كافى است.

جواب: لازم نيست مجددا حج برود فقط قربانى صحيح بفرستد كافى است.

سؤال 14 - مردى دو گوسفند قربانى خريده كه يكى را براى خود و ديگرى را براى زنش ذبح كند آيا تعيين قربانى لازم است يا نه؟.

جواب: بلى تعيين لازم است و بدون آن كفايت نمىكند.

سؤال 15 - ذبيحه را بايد در موقع ذبح، رو به قبله كرد حال به طرف راست و يا چپ بخوابانند و يا ايستاده ذبح كنند تفاوت مىكند؟.

جواب: ظاهرا تفاوت نمىكند.

سؤال 16 - حاج پيش از قربانى خودش مىتواند جهت ديگران، قربانى كند يا نه؟.

جواب: مانعى ندارد.

سؤال 17 - اگر از حاج در حال احرام عملى سر زند كه موجب كفاره است حيوان كفاره را در كجا بايد ذبح يا نحر كند؟.

جواب: در احرام عمره تمتع احوط آن است كه در مكه ذبح يا نحر نمايد و اگر در احرام حج است بايد در منى نحر يا ذبح كند و اگر عمدا يا از روى فراموشى در اين دو مكان ذبح نكرد در صورت امكان بايد نايب بگيرد كه از طرف او در منى يا مكه ذبح نمايد و اگر ممكن نشد در شهر خودش يا در جاى ديگر رجاءا ذبح نمايد.

سؤال 18 - در حيوان كفاره نيز رعايت شرايط حيوان قربانى در منى لازم است يا خير؟.

جواب: احتياط مستحب رعايت آن شرايط است.

سؤال 19 - آيا اجازه مىدهيد كه در حال ضرورت يك نفر به نيابت از چند نفر قربانى نمايد؟.

جواب: در قربانى مباشرت شرط نيست و مىتواند وكيل انجام دهد هر چند ضرورت نباشد لكن بايد در حين قربانى قصد كند كه اين گوسفند قربانى زيد است مثلا اگر چند گوسفند به قصد چند نفر قربانى كند بدون قصد تعيين، صحيح نيست.

سؤال 20 - شخصى بدون گرفتن وكالت در ذبح، از طرف عيالش يا شخص ديگرى قربانى مىنمايد به اين خيال كه اذن فحوى از او دارد و مطمئن است كه وقتى به طرف بگويد راضى است و خوشحال مىشود اين نحو قربانى مجزى است يا نه؟.

جواب: مجزى نيست


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  


پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -