انهار
انهار
مطالب خواندنی

تقصير و حلق

بزرگ نمایی کوچک نمایی

 سؤال 1 - شخصى چند سال قبل به حج مشرف شد و در عمره تمتع بعد از سعى چند دانه موى ريش را به نيت تقصير كند و حج را تمام نمود آيا حج تمتع او صحيح است يا نه؟ ضمنا بعد از اين سفر چند مرتبه ديگر به حج مشرف شده اگر حج اول اشكالى داشته باشد حج سالهاى بعد، صحيح است يا نه؟ و چنانچه در واقع، حج اول او مبدل به افراد شده باشد اگر امسال به مكه برود و بعد از اتمام اعمال حج، يك عمره مفرده انجام دهد براى حج سال اول كافى است يا نه؟.

جواب: در فرض سؤال، كه حج تمتع را ثانيا بجا آورده اگر عمره مفرده نيز احتياطا بجا آورد كافى است و اگر بعد از حج سال اول در سالهاى بعد، عمره مفرده بجا آورده باشد، نيز كافى است.

سؤال 2 - كسانى كه در شب دهم - شب عيد - جايز است از مشعر كوچ كنند آيا مىتوانند رمى جمره عقبه را هم در شب دهم انجام دهند يا نه؟ و حكم قربانى و حلق و تقصير را هم در شب دهم بيان فرمائيد.

جواب: كسى كه معذور است و نمىتواند در روز عيد، رمى كند جايز است در شب عيد، رمى نمايد و همچنين اگر از حلق و تقصير در روز عيد، معذور است مثل خائف از فجأه حيض كه بخواهد همان شب به مكه برود بعيد نيست جايز باشد بعد از رمى جمره كسى را وكيل كند كه در روز عيد براى او قربانى نمايد و خود حلق يا تقصير نموده و به مكه برود و قربانى نمودن در شب عيد، بنابر احوط جايز نيست.

سؤال 3 - شخصى در اعمال روز عيد در منى در اثر گم كردن منزل و يا عذر ديگر حلق يا تقصير را تأخير انداخته تا شب حلق نموده و يا فرداى آن روز مقارن طلوع آفتاب حلق كرده صحيح است يا نه؟.

جواب: در صورتى كه معذور بوده مجزى است.

سؤال 4 - شخصى در عمره تمتع، بجاى تقصير چون تقصير را به معنى گناه تصور كرده چند مو از سينه خود كنده و بعد هم براى حج تمتع محرم شده و حج تمتع را انجام داده آيا حلق كه بعد انجام گرفته كفايت از تقصير مىكند يا نه؟ و آيا فعلا زن بر او حلال است يا هنوز از احرام خارج نشده؟.

جواب: در فرض سؤال كه از جهت جهل به مسئله قبل از محل شدن از عمره، محرم به احرام حج شده عمره تمتع او باطل و حج او مبدل به حج افراد شده و بعد از افعال حج و تقصير يا حلق و طواف نساء، زن بر او حلال است و واجب است بعد از حج، عمره مفرده بجا آورد و اگر نياورده هر وقت متمكن شد انجام دهد و احتياط لازم آن است كه در سال بعد حج تمتع بجا آورد.

سؤال 5 - در روز دهم اگر حاج صروره، متمكن از حلق نشود شب مىتواند حلق نمايد يا بايد روز يازدهم حلق نمايد؟.

جواب: حلق در شب خلاف احتياط است و اگر در روز عيد، ترك نمود روز يازدهم بايد حلق كند و اگر بجاى حلق، تقصير كرد وقتى كه متمكن از حلق شد در طول ذيحجه، حلق نمايد.

سؤال 6 - اگر حاج صروره، علم داشته باشد كه حلاق، سر او را خونى مىكند وظيفه‌اش چيست؟ على تقدير تعين الحلق عليه؟.

جواب: فرض انحصار حلاق به كسى كه سر او را خونى مىكند بعيد است بايد فحص نمايد و حلاق ماهر پيدا كند اگر فرضا پيدا نشد تقصير نمايد و بعد در ماه ذيحجه هر وقت متمكن از حلق شد حلق نمايد هر چند به مكه آمده باشد و مو را به منى بفرستد.

سؤال 7 - پس از تمام شدن سعى، بعضى از اشخاص از مو و شارب و ناخن ديگران، بعنوان تقصير، كوتاه مىكنند. آيا وكالت در اين كار از آنها لازم است يا سكوت و رضايت آنها كافى است.

جواب: خود محرم بايد نيت تقصير را كه از اعمال حج است بنمايد و اگر با رضايت، خودش را در معرض حلاق قرار دهد كه موى او را كوتاه كند كافى است.

سؤال 8 - چنانچه محرم در روز عيد قربان به علت ازدحام يا كسالت نتواند رمى كند و قصد دارد روز يازدهم قضا كند و از طرفى چون قربانى در منى در روز عيد ممكن نيست قربانى را هم تا روز سيزدهم تأخير بيندازد آيا اجازه مىفرمائيد كه در روز عيد حلق يا تقصير نموده و از احرام خارج شود و در روزهاى بعد رمى و قربانى را انجام دهد؟.

جواب: در صورت مفروضه مىتواند با حلق يا تقصير از احرام خارج شود.

سؤال 9 - در مناسك آمده كه در صورت نسيان تقصير در عمره و توجه پيدا كردن به آن بعد از احرام حج، عمره او صحيح است و بايد يك گوسفند كفاره بدهد و راجع به انجام تقصير و عدم آن چيزى مرقوم نشده آيا همان كفاره كافى است؟.

جواب: بلى در صورت نسيان، كفاره كافى است.

سؤال 10 - كسى كه جهلا بالحكم، در خارج منى حلق كرده و طواف حج و سعى و طواف نساء را انجام داده بعد متوجه مسأله شده، وظيفه‌اش چيست و چنانچه از جهت جهل به موضوع باشد و يا اصلا غافل از حلق در منى باشد تكليف چيست؟.

جواب: در فرض مسأله كه از جهت جهل به مسئله و غفلت، در غير منى حلق كرده، اجزاء بعيد نيست هر چند احتياط آنست كه در صورت تمكن به منى برگردد و حلق كند (امرار موسى نمايد) و اعمال بعدى را اعاده كند و با عدم تمكن، هر جا كه هست همانجا حلق كند و استحبابا موى خود را به منى بفرستد.

سؤال 11 - كسى كه بواسطه جهل به مسئله بعد از طواف و قبل از سعى، تقصير كرده و بعد از آن با زن نزديكى كرده بفرمائيد تكليف اين شخص چيست؟.

جواب: بايد سعى را بنحو صحيح بجا آورد و رجاءا تقصير كند و بنابر احتياط واجب يك گاو كفاره بدهد.

سؤال 12 - حاج در منى بعد از رمى جمره عقبه و قربانى، قبل از حلق و تقصير عالما يا جاهلا از احرام بيرون بيايد و لباس عادى بپوشد تكليفش چيست؟.

جواب: بايد حلق يا تقصير را بجا آورد و يك گوسفند، قربانى كند براى پوشيدن لباس دوخته قبل از احلال، اگر عالما عامدا اين كار را كرده و اما نسيانا يا جهلا كفاره ندارد.

سؤال 13 - اگر شخص محرم به احرام حج يا عمره، محرم ديگرى را تقصير نمايد شخص تقصير شده از احرام خارج مىشود يا نه؟ و در صورت خارج شدن از احرام، بر او و بر تقصير كننده كفاره لازم مىشود يا نه؟.

جواب: اگر جاهل به حكم باشند تقصير، صحيح است و از احرام خارج مىشود و بر تقصير كننده نيز كفاره لازم نيست.

سؤال 14 - آيا در عمره تمتع پس از انجام تقصير سر تراشيدن جايز است يا نه؟.

جواب: جايز نيست و اگر بتراشد بنابر احوط يك گوسفند كفاره دارد.

سؤال 15 - چند نفر به اتفاق به مكه مشرف شدند جهت انجام اعمال عمره مفرده، و تقصير را بعد از طواف نساء نموده‌اند چه صورت دارد؟.

جواب: در صورتى كه نسيانا يا جهلا طواف نساء را بر تقصير مقدم داشته‌اند اشكال ندارد.

سؤال 16 - شخصى در عمره مفرده تقصير را فراموش كرده يا جهلا تقصير ننموده بعد از طواف نساء و نماز آن يادش آمده يا متوجه شد كه تقصير نكرده حكمش چيست؟.

جواب: تقصير نمايد و به احتياط لازم، طواف نساء و نماز آن را اعاده كند.

سؤال 17 - كسى كه قبلا براى خود به حج مشرف شده و فعلا بعنوان نيابت مىرود يا اين كه قبلا نايب بوده و فعلا براى خود مشرف مىشود آيا واجب است حلق نمايد يا مخير است بين حلق و تقصير؟.

جواب: در هر دو صورت مخير است بين حلق و تقصير.

سؤال 18 - شخص محرم، سلمانى است هنوز حلق يا تقصير نكرده سر ديگرى را مىتراشد بايد كفاره بدهد يا نه؟

جواب: كفاره ندارد هر چند اين عمل براى او جايز نيست.

سؤال 19 - آيا لازم است كه تقصير در عمره تمتع را بعد از سعى بدون فاصله بجا آورد يا نه؟.

جواب: قبل از احرام حج تقصير نمايد كافى است و مدركى براى فوريت آن به نظر نرسيده.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -