انهار
انهار
مطالب خواندنی

صوفیه

بزرگ نمایی کوچک نمایی

١کافر بودن بعض فرق صوفیه

سؤال:نظر حضرتعالى در مورد عرفانى که قائل به «طریقت»، «وحدت وجود و موجود»، «حلول»، «اتّحاد»، «مهدویّت نوعیّه»، «صلح کل»، «ترک عبادت» و «اتیان محرّمات» مى باشد، چیست؟ با توجّه به این که داشتن این گونه عقاید، مستلزم انکار ضرورى دین مى باشد، آیا این گونه افراد در حکم بقیّه کفّارند؟ و اگر کسى قبلاً در سِلک مسلمان ها بوده ولى بعدها در اثر ارتباط با این فرق، داراى چنین عقایدى شده باشد و عقایدش را هم براى دیگران اظهار کند، آیا چنین کسى در حکم مرتد است؟

جواب: فرَق صوفیّه عموماً گرفتار انحرافاتى هستند، بعضى بیشتر و بعضى کمتر، کسى که عقاید فوق را داشته باشد، مانند «حلول» و «اتّحاد» و «وحدت موجود» (نه وحدت مفهوم وجود) و «ترک عبادت» و «انکار محرّمات»، به گونه اى که مستلزم انکار توحید یا نبوّت شود در سلک کفّار است و اگر قبلاً مسلمان بوده و سپس به این عقائد معتقد شده، مرتد است و تا آنجا که ممکن است باید در رفع شبهات آنها از طرق منطقى کوشید و اگر ممکن نشد باید از آنها دورى کرد.

 

٢شرکت در مجالس عرفا

سؤال:چند وقتی است که بنده در خصوص ماجراهایی و با توصیه یکی از دوستان به مجالس عرفا که شب جمعه تشکیل میشود کشیده شده ام....با وجودی که این مردان خدا و جلسات آنان را فوق العاده محترم میدانم میخواستم نظر شما را با افرادی که به عرفان معتقدند بپرسم...آیا اصولا این نوع دین داری که با پوشیدن لباسهای سلوک و یک سری محرومیت ها است...قابل قبول است؟ نظر شما برای من اهمیت زیادی دارد

جواب: در صورتی که مجالس صوفیان بوده باشد شرکت در آن جایز نیست زیرا آنها انحرافاتی از نظر عقاید و عمل دارند ولی اگر عرفای اسلامی و اهل سیر و سلوک شرعی باشند مانعی ندارد و ریاضت های مشروع جایز است.

 

٣بطلان تمام فرق مسلک صوفیه

سؤال:عدّه زیادى از اهالى یکى از شهرهاى فارس، از قدیم الایّام به فرقه تصوّف گرویده اند و همواره بر اساس رهنمود اقطاب و بزرگان این مسلک و روش هاى مختصّ خود عمل نموده اند؛ حقیقت این است که رونق خانقاه در این محل بیش از یک مسجد است و کتاب هایى چون مثنوى، مولوى، دیوان حافظ، بوستان و گلستان سعدى، نیز بر قرآن و سایر کتابها برترى دارد، تا این که پس از پیروزى انقلاب اسلامى و اعزام روحانیّون در ماه مبارک رمضان و محرّم الحرام، صحبت از بطلان این مسلک به میان آمد، مستدعى است نظر خود را نسبت به این گروه، که از فرقه شاه نعمت الله ولى مى باشند، اعلام نمایید.

جواب: تمام فرق صوفیه گرفتار اشتباهات و انحرافاتى هستند و اکنون که به حمدالله اهالى محترم آن منطقه روشن شده اند، لازم است خانقاه را تبدیل به مسجد کنند و همانند سایر مسلمین و شیعیان خالص و مخلص على(علیه السلام) و یازده فرزند معصومش(علیهم السلام)، برنامه هاى دینى را انجام دهند و از گذشته خود توبه کنند. خداوند همه طرفداران حق را ثابت قدم نگهدارد و توفیق دهد.

 

٤دیدگاه اسلام در مورد خانقاه

سؤال:عدّه اى گمان مى کنند که خانقاه، خصوصیّت و شرافتى بر سایر امکنه مقدّسه دارد. لذا در آن جا جمع شده، و طلب حاجت نموده، و تبرّک تقسیم مى کنند. نظر جناب عالى چیست؟

جواب: خانقاه از بدعتهاى صوفیّه است، و در اسلام جایگاهى ندارد. از شرکت در مجالس آن خوددارى کنید.

 

٥اشعار مولوی

سؤال:می خواستم بپرسم نظر حضرت عالی درباره ی مولوی چیه؟

آیا واقآ مولوی عارف بود رقص سماعش چه بود؟

این درسته که فقهای شیعه با مولوی مخالفن؟ ممنون

جواب: مولوی شاعر زبردستی بود و مطالب عرفانی در مثنوی او فراوان است ولی عقیده صوفی گری داشت و مسئله سماع و رقص و امثال ذلک ناشی از همین است. و نمی توان به همه گفته های او اعتماد کرد.

 

٦منحرف بودن دراویش صوفیه

سؤال:آیا درویش شدن اشکالی دارد؟

جواب: دراویش یعنی صوفیه دارای انحرافاتی هستند از آنها بپرهیزید.

 

٧مشروع نبودن مراسم دراویش در خانقاه

سؤال:آیا برنامه هایى که دراویش در خانقاه دارند و با خواندن اشعار بعضى از شعراء و... و یا سر تکان دادن زنها و مردان به شکلى که به حدّ سرگیجه و مستى مى رسند و مى گویند خدا را دیدیم، از نظر اسلام چه حکمى دارد؟

جواب: این برنامه ها مشروع نیست، و ادّعاهاى مزبور خیال و اوهامى بیش نمى باشد.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  


پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -