انهار
انهار
مطالب خواندنی

(۹۳) سپردن ریاست به غیر اهلش در احادیث

بزرگ نمایی کوچک نمایی
بسم الله الرحمن الرحیم
سپردن ریاست به غیر اهلش در احادیث
    
گناه کسانی که بدون شایستگی پست میگیرند یا پست میدهند
{۱} قال الامام الصادق (علیه السلام): مَن تَوَلّي اَمراً مِن اُمُورِ النّاسِ وَ فَتَحَ بابَهُ وَ رَفَعَ سِترَهُ وَ نَظَرَ في اُمُورِ النّاسِ کانَ حَقًّا عَلَي اللهِ اَن يؤمِنَ رَوعَتَهُ يومَ القِيامَةِ وَ يدخِلَهُ الجَنّةَ.
کسي که کاري از کارهاي مردم را به عهده بگیرد و او درب محل کار خود را روي مردم باز کند، پرده ها و موانع را کنار بزند و با دقت به فکر اصلاح امور مردم باشد، بر خداوند است که روز قيامت او را در امان قرار دهد و به بهشت برد.
بحار الأنوار، ج ۷۵، ص ۳۴۰ .
{۲} و يروون عن النبيّ (صلّی الله علیه و آله و سلّم) أنّه قال: من تولّى شيئا من امور المسلمين فولّى رجلا شيئا من أمورهم و هو يعلم مكان رجل هو أعلم منه فقد خان اللّه و رسوله و المؤمنين
هر كه‏ متصدى يك كارى از مسلمانان باشد و مردى را بر يكى از كارهایشان بگمارد و بداند در جایش مردى است كه از او عالم تر است، البته كه خيانت كرده بخدا و رسول خدا (صلّی الله علیه و آله و سلّم) و همه مؤمنان.
كنز الفوائد و التعجب، ج‏۲، ص: ۲۸۳. 
{۳} النبي (صلّی الله علیه و آله و سلّم): من تقدّم على المسلمين و هو يرى أنّ فيهم من هو افضل منه، فقد خان اللَّه و رسوله و المسلمين.
آن كس كه خود را پيشواى مسلمانان قرار دهد، در صورتى كه مى‏داند در ميان آنان كسى برتر از او وجود دارد، به خدا و رسول خدا و به مسلمانان خيانت كرده است.
الحياة با ترجمه احمد آرام، ج‏۲، ص: ۵۸۶.
{۴} قالَ رَسُولُ اللَّهِ (صلّی الله علیه و آله و سلّم): مَنِ استَعمَلَ عامِلاً مِنَ المُسلِمينَ وَ هُوَ يعلَمُ اَنَّ فيهِم اَولَي بِذلِکَ مِنهُ وَ اَعلَمُ بِکِتابِ اللهِ وَ سُنَّةِ نَبِيهِ فَقَد خانَ اللهَ وَ رَسولَه وَ جَميعَ المُسلِمينَ.
هر که در ميان چند مسلمان يک نفرشان را رئيس قرار دهد و بداند در ميان آن چند نفر کسي بهتر و لايق تر و عالم تر به کتاب خدا و سنت نبيش است، به خدا و رسولش و همه مسلمانان خيانت کرده است.
جامع الصغير، ج ۱، ص ۴۵۵. 
{۵} قالَ رَسُولُ اللَّهِ (صلّی الله علیه و آله و سلّم)‏: أَیُّمَا رَجُلٍ اسْتَعْمَلَ رَجُلاً عَلَی‏ عَشَرَةِ أَنْفُسٍ عَلِمَ أَنَّ فِی الْعَشَرَةِ أَفْضَلُ مِمَّنِ اسْتَعْمَلَ فَقَدْ غَشَّ اللَّهَ وَغَشَّ رَسُولَهُ وَغَشَّ جَمَاعَةَ الْمُسْلِمِینَ.
هر كس مردى را بر ده تن رياست دهد و بداند كه ميان آنها كسى هست كه از او برتر است پس با خدا و رسول خدا و جماعت مسلمين تقلب كرده است.
نهج الفصاحه پاینده، ابوالقاسم ج۱، ص ۳۶۱.
{۶} قالَ رَسُولُ اللَّهِ (صلّی الله علیه و آله) : اَصلِح وَزيرَکَ فَاِنَّهُ الَّذي يقُودُکَ اِلَي الجَنَّةِ اَوِ النّارِ.
وزير خود را صالح گردان، زيرا همانا او کسي است که تو را به بهشت يا جهنم ميبرد.
بحار الأنوار، ج ۷۴، ص ۱۶۶.
{۷} قالَ رَسُولُ اللَّهِ (صلّی الله علیه و آله و سلّم): مَن وَلّي شَيئاً مِن اَمرِ اُمَّتي فَلَم ينصَح لَهُم وَ يجتَهِد لَهُم کَنَصيحَتِهِ لِنَفسِهِ کَبَّهُ اللهُ عَلي وَجهِهِ يومَ القِيامَةِ فِي النّارِ.
کسي که متولي کاري از کارهاي امت من شود و همان طور که براي خود دل مي سوزاند براي امت من دل نسوزاند و خير خواهانه و با تلاش براي آنان قدم بر ندارد، خداوند در قيامت او را با صورت در آتش مي اندازد.
تاريخ بغداد، ج ۸، ص ۴۷۲.
{۸} قال الامام علي (علیه السلام): يستَدَلَّ عَلَي ادبارِ الدُّوَلِ بِاَربَعٍ: تَضييعِ الاُصولِ وَ التَّمَسُّکِ بِالفُرُوعِ وَ َتقديمِ الاَراذِلِ وَ تَاخيرِ الاَفاضِلِ.
چهار چيز باعث شکست دولت ها مي شود: (۱) ضايع کردن اصول (مسائل مهم) (۲) سرگرم شدن به فروع (امور کم اهميت) (۳) به کار گماردن آدم هاي پست (۴) کنار گذاردن انسان هاي فاضل.
غرر الحکم، ص ۳۴۲.
{۹} قال الامام علي (علیه السلام) : اَمّا لا يکُن حَظُّکَ في وِلايتِکَ ما لا تَستَفيدُهُ وَ لا غَيضاً تَشتَفيهِ وَلکِن اَمانَةُ باطِلٍ وَ اِحياءُ حَقٍّ.
امام علي (علیه السلام) (به ابن عباس) فرمود: مبادا هدف تو از فرمانروايي، سودجويي و جمع مال، يا خنک کردن خشمي باشد. بلکه بايد هدف تو از بين بردن باطل و احياء حق باشد.
مناقب، ج ۲، ص ۱۰۱.
{۱۰} قال الامام علي (علیه السلام) : مَن لَم ينصِفِ المَظلوُمَ مِنَ الظّالِمِ سَلَبَهُ اللهُ قُدرَتَهُ.
هر صاحب قدرتي که داد مظلوم را از ظالم نگيرد و به ياري مظلوم نشتابد، خداوند قدرتش را از او مي گيرد.
غرر الحکم، ص ۳۴۱.
{۱۱} قال الامام علي (علیه السلام): اَدِقُّوا اَقلامَکُم قارِبُوا بَينَ سُطُورِکُم وَ احذِفُوا عنّي فُضُولَکُم وَاقصُدُ واقصد المَعاني وَ اِياکُم وَ الاِکثارَ فَاِنَّ اَموالَ المُسلِمينَ لا تَحتَمِلُ الاَضرارَ.
نوک قلم ها را تيز کنيد، سطرها را نزديک هم قرار دهيد، مطالب اضافي را حذف کنيد، و از زياده روي در نوشتن بپرهيزيد، زيرا اموال مسلمانان تحمل ضرر و زيان را ندارد.
وسائل الشيعه، ج ۱۷، ص ۴۰۴.
{۱۲} قال الامام علي (علیه السلام): جُودُ الوُلاةِ بِقيء المُسلِمينَ جَورٌ وَ خَتَرٌ.
بذل و بخشش کارگزاران از بيت المال، ظلم و خيانت است.
غرر الحکم، ص ۳۴۳.
{۱۳} قال الامام علي (علیه السلام): مَنِ اختالَ في وِلايتِهِ اَبانَ عَن حِماقَتِهِ.
کسي که به مقام خود مغرور شود پرده از حماقت خود برداشته است.
غرر الحکم، ص ۳۴۶.
{۱۴} قال الامام علي (علیه السلام) : تَجاوَز مَعَ القُدرَةِ وَ اَحسِن مَعَ الدَّولَةِ تَکمُلُ لَکَ السِّيادَةَ.
در موقع اقتدار گذشت کن و زماني که به مقام رسيدي، نيکي کن تا رياست و آقايي تو کامل شود.
مستدرک الوسائل، ج ۱۲، ص ۳۴۷.
{۱۵}  قال الامام علي (علیه السلام) : مَن رُفِعَ بِلا کِفاتِهِ وُضِعَ بِلا جِنايةِ.
کسي که بدون شايستگي (مقامش) بالا رود، بدون جرم پايين کشيده شود.
غرر الحکم، ص ۳۴۴.
سخنانی از امام خمینی:
اين مقامات تمام مى‏شود؛ آنى كه هست خدمت است. آدم متعهد در هرجا باشد، اگر ديد خدمتش خوب است آن جا، بيشتر دلگرم است. ممكن است كه يك نفر؛ مثلًا، فرض كنيد كه نخست وزير بوده است، لكن اگر اين نخست وزير ببيند كه در يك جايى كار بهتر مى‏كند، آدم متعهدى است مى‏رود آن جا. يك نفر در دادستانى مقام داشته است، وقتى ديد كه يك كسى از خودش بهتر مى‏تواند كار كند برود آنجا، برايش فرق نكند؛ يعنى، هدفش اين باشد كه خدمت بكند، نه هدفش اين باشد كه مقام داشته باشد.
انسان هم خودش مى‏تواند خودش را بشناسد، هيچ كس بهتر از خود انسان، البته بسيارى از اوقات هم انسان از خودش هم غفلت مى‏كند، اما بسيارى از اوقات هم هست كه انسان خودش درك مى‏كند كه چى دارد مى‏كند و در دلش چى مى‏گذرد؛ ماها نمى‏دانيم، اما خدا مى‏داند. انسان مى‏فهمد كه اگر انتقاد بكند، آيا اين انتقاد سازنده است يا انتقام است. خودش مى‏فهمد- يعنى، غالباً مى‏فهمد- خودش مى‏فهمد كه اين كه در اين پست هست، پست را دوست دارد يا خدمت را دوست دارد. اين چون خدمتگزار است، دلبسته به اين پست هست، يا خير؛ دلبسته به اين پست است، خدمتگزارى پيشش خيلى مهم نيست.
خوب، ادعاش را مى‏كند، و مى‏كند هم خدمت، عمده آن جهت است كه انسان واقعاً بداند كه يك روزى جواب بايد بدهد. هيچ، هيچ شبهه در اين نيست كه ما يك روزى بايد جواب بدهيم. هر كداممان، هر كارى انجام بدهيم، يك روز جواب مى‏خواهد، انتقاد بكنيم، يك روز جواب مى‏خواهد؛ انتقام‏گيرى باشد، يك روز جواب مى‏خواهد؛ و بدرفتارى باشد، يك روز جواب مى‏خواهند از ما ...
اگر انسان در خودش ادراك كرد كه من بروم آن بالا را بگيرم، بداند كه اين كار، يك كار شيطانى است، اين كار ازش نمى‏آيد. اگر در ذهنش اين است كه برويم يك كارى انجام بدهيم براى جمهورى اسلام، اين كار الهى است و ازش هم كار مى‏آيد. اين محكى است كه انسان خودش غالباً مى‏تواند تشخيص بدهد. گاهى هم البته اشتباه دارد؛ يعنى، گاهى هم بر خود انسان مخفى است يك مسائلى.... بايد كسانى كه مى‏خواهند يك كارى بكنند، بايد فكر اين باشند كه شايسته اين كار هستند يا نه! ...
... اگر چنانچه انسان دنبال اين باشد كه حالايى كه من رئيس دولت هستم، بروم دنبال رفقايى كه همراه من هستند، كار آمد باشند يا نباشند، به اين كار نداشته باشد، بداند كه اين كار، كار شيطانى است.
صحيفه امام ج: ۱۹ُ ص ۳۶۶ الی ۳۶۷.
گاهى وقتها خود انسان هم در اشتباه است لكن بايد فكر كند حالا اين كارى كه من دارم مى‏كنم و اين قدر خوشحالم براى اينكه براى خدا اين كار را كردم، اگر يك كسى بهتر از من اين كار را انجام بدهد، حاضرم كه اين را به او بدهم و خوشحالتر هم بشوم براى اينكه، او بهتر براى خدا كار مى‏كند يا نه. اگر اينجا آدم فهميد كه نه، اين طور نيست، حاضر نيست اين كار را، بداند اين خدايى نبوده- صرف خدايى- اخلاص نبوده در آن. آنى كه براى ما فايده دارد اخلاص است كه براى خدا هم كار بكنيم، خدا هم احتياجى به هيچ چيز ندارد، احتياجى به اخلاص ما هم ندارد. خدا مى‏خواهد كه، ميل دارد، يعنى ميل به آن معنايى كه ديگران دارند نه، انبيا را فرستاده كه تربيت كنند، مردم را نجات بدهند. نجات مردم هم به اين است كه دنبال انبيا باشند و انگيزه‏هايشان هم انگيزه انبيا باشد؛ نمى‏توانيم به آن قدر، به هر اندازه‏اى كه مى‏توانيم. البته ما نمى‏توانيم كه انگيزه‏اى كه حضرت امير دارد ما داشته باشيم، اين معلوم است كه ما نمى‏توانيم. اما مى‏توانيم كه يك انگيزه‏هايى داشته باشيم كه مشابه او باشد، برويم طرفِ آن طرف.
صحيفه امام ج: ۱۹ُ ص ۴۸۸.

  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  


پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -