انهار
انهار
مطالب خواندنی

بيدار كردن براى نماز بعنوان امر به معروف و نهى از منكر

بزرگ نمایی کوچک نمایی

سؤال 49 - گاهى اشخاصى در خانه هستند كه هنگام نماز خواب مىباشند آيا بيدار كردن آنان براى نماز جائز است يا نه؟ مخصوصا كه گاهى ناراحت و متأذى مىشوند و بعض آنان اظهار مىدارد كه من در خواب تكليفى ندارم و شما هم متعرض من نشويد و آيا پدر و مادر يا جد، درباره اولاد خود از اين جهت، تكليفى دارند؟.

جواب: اگر اشخاصى كه خواب هستند از كسانى اند كه قصد بيدار شدن براى نماز داشته‌اند بيدار نمودن آنان لازم نيست و اما اگر قصد بيدار شدن براى نماز ندارند لازم است از باب نهى از منكر با وجود شرائط آن، آنها را بيدار كرد و اما پدر و جد كه شرعا موظف به تربيت اولاد و تمرين آنها بر عبادات مىباشند لازم است آنها را بيدار نمايند و در صورت لزوم اگر بدانند زجر و انقباض و غير آن به اختلاف مراتب، موجب اتيان مأمور به، و ترك معصيت مىشود و مفسده‌اى بر آن مترتب نمىشود جائز بلكه واجب است.

سؤال 50 - شخصى كه در خواب است بدون اذن قبلى، جائز است او را براى خواندن نماز، بيدار كرد يا نه؟.

جواب: اگر عمدا خوابيده كه نماز نخواند لازم است او را بيدار كنند. و در غير اين صورت، اگر راضى باشد اشكال ندارد.

سؤال 51 - آيا جائز است كه آدمى عيال و فرزند خود را قبل از تكليف يا بعد از آن براى نماز بيدار كند يا نه؟.

جواب: ظاهرا علاوه بر جواز، ممدوح است مگر آن كه از غير جهت نماز موجب اذيت يا موجب ضرر باشد، مثل اين كه مريض باشند.

سؤال 52 - مهمانى كه به منزل انسان وارد مىشود و اهل نماز هم هست بدون اجازه او صبح، جهت اداء نماز مىتوان او را بيدار كرد يا نه؟ و در اين حكم بين زن و بچه خود انسان و اجنبى فرقى هست يا نه؟ و از حيث امر به معروف و نهى از منكر اگر آنان را بيدار نمائيم براى ما مسئوليتى دارد يا نه؟.

جواب: در اكثر موارد، علم به رضايت بيدار نمودن مسلمان هست. بلى اگر بدانيد كه خوابيده به قصد آن كه نماز نخواند از باب نهى از منكر با وجود شرائط آن، بيدار كردن، لازم است و هم چنين نسبت به اولاد، بلكه مراقبت از آنها بيشتر لازم است


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  


پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -