مسأله 24 - شرائط امر به معروف و نهى از منكر پنج چيز است: اول: آن كه آمر و ناهى، معروف و منكر را بشناسد و يقين داشته باشد به وجوب معروف و حرمت منكر، و ايمن باشد از اشتباه خودش.
دوم: آن كه احتمال بدهد كه امر و نهى او تأثير داشته باشد، پس اگر احتمال عقلائى ندهد كه امر و نهى او اثر دارد، وجوب آن ساقط مىشود.
سوم: آن كه كسى كه واجب را ترك نموده و يا فعل حرام را بجا آورده، اصرار به آن داشته باشد، پس اگر بداند كه مرتدع شده و بعد مرتكب نمىشود ساقط مىشود.
چهارم: آن كه واجب بودن معروف و حرام بودن منكر در حق فاعل منجز و ثابت باشد و در ترك واجب و فعل حرام عذرى نداشته باشد، پس اگر فاعل، معتقد باشد به مباح بودن فعل حرامى و يا به جواز ترك واجبى در اين صورت امر به معروف و نهى از منكر، ساقط مىشود. و همينطور است در هر موردى كه تارك واجب و فاعل حرام عذر داشته باشد. بلى از راه تنبيه غافل و ارشاد جاهل، تنبيه و ارشاد، لازم است.
پنجم: آن كه در امر و نهى او مفسده و ضررى براى خود او يا مسلمان ديگرى نباشد، پس با احتمال عقلائى به ضرر و مفسده، ساقط مىشود.
مسأله 25 - بجاى آوردن معروف و ترك نمودن منكر، بر هر مسلمان، واجب است و لكن آنان كه امر و نهى مىكنند بايد در عمل به معروف و ترك منكر، بر ديگران، پيش قدم باشند زيرا عمل، شرط تأثير گفتار است.
سؤال 26 - بنا بر نقل صاحب جواهر از شيخ بهائى، بعضى از علماء شرطى بر شرائط امر به معروف و نهى از منكر افزودهاند و آن اين است كه آمر به معروف، عادل و پاى بند به معروف باشد و ناهى از منكر، خود از بديها و محرمات، بر كنار باشد و استدلال فرمودهاند به اين كه خداوند، در قرآن فرموده: (أتأمرون الناس بالبر وتنسون أنفسكم) و نيز فرموده (لم تقولون ما لا تفعلون) و فرموده (كبر مقتا عند الله أن تقولوا ما لا تفعلون) اكنون نظر مبارك حضرتعالى در اين مطلب چيست؟.
جواب: البته واجب است كه آمر به معروف و ناهى از منكر، خود عامل به معروف و تارك منكر باشد و تأثير امر و نهى، در غير اين صورت، كمتر است ولى ظاهرا اعتراض و توبيخ اين آيات شريفه، متوجه به جنبه مراعات نكردن خود آمر و ناهى است نه به جنبه امر به معروف و نهى از منكر.
سؤال 27 - امر به معروف و نهى از منكر، در مرتبه ضرب و قتل، مشروط به اذن امام است يا بين اين دو، تفصيل است؟.
جواب: قتل، در امر به معروف و نهى از منكر، موجب انتفاء موضوع است و يكى از شرائط امر به معروف و نهى از منكر، احتمال تأثير است كه با وجود قتل، محلى براى تأثير، باقى نمىماند و قتل در غير مواردى كه شرع بالخصوص بعنوان قصاص يا حد يا مدافعه از جان و مال و ناموس تجويز فرموده و در جاى خود تفصيل آن ذكر شده، جايز نيست و در ضربى كه موجب جراحت شود نيز احتياط واجب، اذن از فقيه است. در هر حال بايد مراتب آن ملاحظه شود و با عدم تأثير هر مرتبه، مرتبه بعد، جائز مىشود.
سؤال 28 - گاهى نهى از منكر، در مورد شخص مرتكب، بر حسب قرائن، اثرى ندارد ليكن ممكن است ديگران كه ناظر صحنهاند توجهى پيدا كنند هر چند به اين نحو باشد كه ياد آورى آنان شود كه اين حكم، حكم خدا است مثلا راننده اتوبوس موسيقى گرفته و نهى از منكر در او اثر نمىكند ولى با نهى او در ذهن مسافرين، تجديد مىشود كه موسيقى در اسلام، حرام است اكنون آيا نهى از منكر، در چنين جاهائى واجب است يا چون در شخص مرتكب اثرى ندارد واجب نيست؟.
جواب: معلوم نيست در چنين جائى واجب باشد مگر آن كه عرفا توهين به حكم خدا شمرده شود و سكوت شخص، امضا و موافقت باشد كه در اين صورت بايد اعلام كند و خود را تبرئه نمايد