انهار
انهار
مطالب خواندنی

لقاح مصنوعى (حاملگى خارج از رحم)

بزرگ نمایی کوچک نمایی

سؤال:تزریق نطفه مرد بیگانه به زنى که از شوهرش بچه دار نمى شود چه صورت دارد؟

جواب: جائز نیست. والله العالم.

سؤال:تزریق منى حیوان بحیوان دیگر یا به انسان را جایز مى دانید یا خیر؟

جواب: تزریق منى حیوان به حیوان دیگر جایز است ولى تزریق منى حیوان به انسان یا انسان به انسان فروع و شقوقى دارد که در بعضى فروع آن اگر قصد استیلاد نباشد و بمنظور عقلائى دیگر مثل معالجه باشد یا تزریق منى زوج به زوجه باشد در صورتى که انجام این کار مستلزم فعل حرامى نباشد حکم به جواز مى شود و بعضى فروع آن محکوم به حرمت و در بعض فروع آن حکم به جواز محل اشکال است بهر صورت بطور کلى نمى توان این عمل را محکوم به جواز یا عدم جواز دانست بهتراین است که بطور موردى سوال شود تا جواب همان مورد داده شود.

سؤال:زن و شوهرى که صاحب فرزند نمى شوند به دکتر مراجعه مى کنند دکتر به آنها مى گوید نطفه شما ضعیف است باید تقویت شود و زن و شوهر خیال مى کنند که دکتر مى خواهد با تزریق آمپول و یا داروهاى تقویتى نطفه آنان را تقویت کند ولى دکتر بدون اطلاع زوجین منى شخص اجنبى را به رحم زوجه تلقیح مى کند. لطفاً بیان فرمائید آیا دکتر مجوز شرعى براى این عمل دارد و در صورت مشروع نبودن فعل دکتر حکم شرعى را در خصوص پزشک بیان فرمائید؟

جواب: عمل مذکور حرام است و پزشکى که آن را انجام داده طبق نظر حاکم شرعى محکوم به تعزیر مى شود.

سؤال:آیا مى توان نطفه زن و شوهرى را که بچه دار نمى شوند با هم ترکیب نموده و به صورت یک نطفه واحد و آماده (یعنى نطفه اى که در نهایت تبدیل به انسان مى شود) در رَحِمِ زن دیگرى پرورش داد؟

-آیا این مورد فوق در مورد زنى است که رحم او استعداد پرورش انسان را ندارد یا شامل زنانى که استعداد پرورش انسان را دارند نیز مى شود؟

-آیا مورد فوق را مى توان در قالب عقد اجاره قرارداد؟

جواب: در مورد زنى که رحم او استعداد پرورش انسان را ندارد فتوا به جواز ترکیب نطفه شوهر او با نطفه او و قرار دادن آن در رحم زن دیگر به شرط اینکه متوقف بر ارتکاب فعل حرام یا مستلزم آن نباشد وجه واضح و قوى دارد و اگر استعداد مذکور را دارا باشد چون این عمل با مصالح و نظامات تکوینى و تشریعى که مورد عنایت شارع مقدس است معارض و موجب تفویت و تضییع آنهااست احوط ترک این عمل است. والله العالم.

سؤال:زنى از شوهر خود بچه دارنمى شود، آیا جایز است نطفه مرد دیگرى غیر از شوهر بوسیله دستگاه در رحم او قرار داده شود و بدینوسیله حامله گردد، و اگر جایز است، آیا تمام احکام مادرى و فرزندى مانند محرمیّت وارث و... جارى مى گردد؟

جواب: اگر مقصود انعقاد نطفه مرد اجنبى و زن اجنبیه است جائز نیست و اگر مقصود این است که نطفه زن و نطفه شوهرش پس از انعقاد به رحم زن دیگر منتقل نماید در صورتى که انجام این عمل مستلزم فعل حرام نباشد حکم به جواز خصوصاً در صورتى که رحم زن استعداد نگاهدارى جنین نداشته باشد بعید نیست.

سؤال:اخیراً در علم پزشکى براى افراد نازا و آنان که صاحب فرزند نمى شوند عمل IWJرا تجویز مى نمایند به اینصورت که اسپرم زوج را گرفته پس از عملیات پزشکى در رحم زوجه لقاح از خارج مى نمایند در صورت عدم موفقیت اقدام به عمل IWFمى نمایند که این عمل هم همچون عمل گذشته است امّا با این تفاوت که اسپرم مرد را گرفته پس از عملیات پزشکى و پس از گذشت دو یا سه روز و بازبرى اسپرم در دستگاه مخصوص و بدون حضور زوج لقاح از خارج به رحم زوجه مى نمایند لذا خواهشمندیم نظر مبارک را بفرمائید با تشکر فراوان.

جواب: اگر اسپرم زوج را به رحم زوجه وارد کنند چه بنحو صورت اول و چه صورت دوّم و در خلال این عملیات هیچ گونه خلاف شرعى مانند نگاه یا مسّ نا محرم ویا امور دیگر واقع نشود که البته بسیار بعید است اشکال ندارد و اگر مستلزم حتى یک فعل حرام باشد جایز نیست.

سؤال:انتقال نطفه زوج پس از مرگ به رحم زوجه چه حکمى دارد؟

جواب: اگر مستلزم فعل حرامى نگردد حکم جواز بعید نیست. والله العالم.

سؤال:احکام مربوط به فرزندى که از طریق لقاح مصنوعى متولد شود را از نظر طهارت و ارث و... بیان فرمایید؟

جواب: در فرض سوال ولد با مسلمان بودن احد والدین محکوم به طهارت است وبعض احکام مثل حرمت نکاح با محارم بر آن مرتب است ولى ارث بردن ولد از صاحب نطفه محل اشکال بلکه ظاهراً محکوم به عدم است. والله العالم

 


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  


پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -