انهار
انهار
مطالب خواندنی

مهريه

بزرگ نمایی کوچک نمایی

سؤال 455 - در محضر رسمى براى زوجه حين العقد مبلغى صداق جهت ازدواج دائم تعيين گرديده و پس از گذشتن زمانى زوجه از زوج خود در شرائط نامساعدى مبلغى اسناد رسمى بعنوان افزايش مهريه كه در سند مقيد شده گرفته حال بفرمائيد هر گاه زيادى مهريه قابل مطالبه نباشد آيا در حكم بذل زوج است و شرعا زوجه مىتواند بعنوان بذل از زوج خود مطالبه نمايد يا خير

جواب: زائد بر آنچه در عقد ذكر شده حق مطالبه ندارد مگر آن كه به يكى از عقود لازمه زوج متعهد شده باشد آن را بپردازد يا در مقابل چيزى كه ماليت دارد تعهد نموده باشد

سؤال456 - زيد دختر باكره‌اى را عقد كرده و قبل از دخول به دختر، فوت كرده در اين صورت تمام مهر جزء تركه است و يا نصف مهر جزء تركه محسوب است

جواب: در فرض سؤال زوجه تمام مهر را از شوهر طلب دارد و جزء تركه او محسوب است

سؤال457 - در عقد نامه‌اى نوشته شده مهر المسمى مقدار دويست و هشتاد مثقال طلاى هجده عيار به قيمت زمان ازدواج زوجين به مبلغ هفتصد هزار ريال آيا مهريه در اين صورت طلا است يا پول

جواب: در فرض مسأله كه مهريه دويست و هشتاد مثقال طلا است بنابراين اگر بخواهد فعلا مهريه را بدهد بايد همان دويست و هشتاد مثقال طلا يا قيمت فعلى آن را بدهد و اگر نزاع موضوعى در بين باشد محتاج به مرافعه شرعيه است

سؤال458 - زيد داراى زن و دو پسر و سه دختر است دخترها شوهر دارند و پسرها يكى از پدرش جدا و ديگرى با پدر بوده و فوت نموده است و از او دو پسر و عيال باقيمانده پدر عيالش مهريه و جهيزيه دخترش را ادعاء و مطالبه مىكند و پدر متوفى اظهار مىدارد كه مهريه بر ذمه من نيست و مديون نيستم در اين صورت نظر مبارك را مرقوم فرمائيد

جواب: در فرض سؤال اگر شوهرى كه فوت شده در حال كبر ازدواج نموده باشد مهريه بر عهده خود او است و از تركه او بايد ادا شود و بر عهده پدر نيست بلى اگر در حال صغر پدر براى او عيال گرفته باشد و در آن حال صغر مال نداشته يا آن كه پدر ضمانت مهر را نموده بر عهده پدر است و اما چيزهائى كه پدر زن بعنوان جهيزيه به دختر خود داده از تركه متوفى نيست

سؤال459 - زيد در مورد مهر عيالش نوشته دو دانگ از منزل ساخته و نساخته در حالى كه هنوز زمين منظور را اصلا نساخته بودند در اين صورت مهر زن چگونه است

جواب: اگر دو دانگ از زمين را مهريه قرار دهد به شرط آن كه براى او ساختمان نمايد و ساختمان نيز متعارف داشته باشد صحيح است و واجب است ساختمان نمايد و دو دانگ از ساختمان نيز جزء مهر آن زن است

سؤال460 - پدرى ملكى را به مهريه عروسش نموده كه بعدا پول آن ملك را بنام عروس بر ذمه پسر قرار بدهد و ثبت نمايد و پدر دختر از بابت پول ملك سفته از پدر داماد گرفته است كه بعدا در موقع ثبت سفته را رد نمايد از قضاى روزگار دختر و پسر تصادف مىنمايند و هر دوى آنها به حال اغماء هستند در اين صورت آيا ملك به دختر مىرسد يا پول ملك كه قبلا معين شده است

جواب: در فرض مرقوم اگر پدر ملك را به پسر منتقل نموده و پسر مهر زوجه خود كرده فعلا خود ملك متعلق به زوجه مىباشد مگر اين كه پدر داماد كه سفته داده و دختر راضى شده باشند به تبديل ملك به پول كه در اين صورت پول بر ذمه پدر است و اگر پدر خود ملك را مهر كرده بدون انتقال به پسر اين مهر باطل است و مهر المثل بر ذمه پسر خواهد بود و در نزاع موضوعى محتاج به مرافعه شرعيه است

سؤال461 - زيد در تزويج زنى با وى بنا گذارى به مبلغ دو هزار تومان مهريه مىنمايد لكن زيد در مقام اجراء عقد با وكيل زن مبلغ بيست تومان در انشاء عقد ذكر كردند در اين صورت زيد به اين زن دو هزار تومان مديون است و يا بيست تومان و يا بر مىگردد به مهر المثل

جواب: در فرض مذكور اگر زن وكالت نداده كه وكيل او را به بيست تومان عقد نمايد عقد فضولى است و فعلا مىتواند بگويد در صورتى كه دو هزار تومان را بدهى عقد را اجازه مىكنم و الا رد مىنمايم و اگر رد كرد عقد بى اثر است و اگر خود زن وكالت داده كه به مبلغ بيست تومان عقد نمايد حقى به بيشتر ندارد

سؤال462 - اگر پسرى دخترى را به عقد ازدواج دائم در آورد و چند شب هم با او در رختخواب بخوابد در صورتى كه زوج از ازدواج با او پشيمان شود چه مقدار از مهر را بايد بپردازد و اگر دختر يا پدر دختر ادعا كند پرده بكارت او زائل شده يا دخول حشفه بطور كامل صورت گرفته تمام مهر واجب مىشود يا خير و زينت آلات و طلاهائى كه براى دختر داده‌اند مال كيست و اگر پسر بگويد دخول واقع نشده چه حكمى دارد

جواب: بطور كلى اگر مرد بخواهد زن خود را طلاق دهد در صورتى كه قبل از دخول باشد بايد نصف مهر را بپردازد و اگر دخول قبلا يا دبرا ولو به مقدار حشفه واقع شده باشد هر چند بكارت زائل نشده باشد بايد تمام مهر را بدهد و زينت آلات آنچه مرسوم است كه به دختر مىبخشند مال دختر و آنچه به پسر مىدهند مال پسر است و در نزاع موضوعى مرافعه شرعيه لازم است

سؤال463 - اگر شخص لال تمام مال خود را بابت مهريه زن خود قرار دهد و به اشاره آن را بفهماند آيا صحيح است يا نه

جواب: بلى صحيح است

سؤال464 - شخصى دختر خودش را با قراردادى كه ذيل امر قوم مىشود به جوانى شوهر داده و صيغه عقد جارى شده بعد از 9 ماه شوهر قبل از اين كه دخول كند فوت كرده و در دهات معمول است كه مهريه اگر مثلا بيست هزار تومان باشد شير بهاء را بيست و پنج هزار تومان قرار مىدهند و از شير بهاء مبلغ 13 هزار تومان هم به پدر دختر داده شده و يك رأس گاو در موقع شيرينى خوردن با مقدارى قند و چاى و قدرى نخود و برنج نيز به پدر دختر داده شده و به مصرف اهالى رسانده شده يعنى اطعام كرده‌اند و طبق رسوم محلى بعد از ناهار پولى هديه مىكنند به داماد و پدرش در اين مدت 9 ماه چيزهائى از قبيل دست بند و گردن بند طلا و غير ذلك براى دختر خريدارى نموده در اين صورت از مهريه مذكوره آنچه به دختر تعلق مىگيرد چه مبلغ است و همچنين مخارج موقع شيرينى خورى كه پدر داماد متحمل شده بايد از پدر دختر پس بگيرد يا نه و آن طلاجات و لباسهائى كه شوهر براى عيالش خريده بود حالا مربوط به زن است يا بايد به پدر داماد پس بدهند نظر مباركتان را جهت رفع اختلافات مرقوم فرمائيد و هم چنين شير بهاء را كه 13 هزار تومان آن را پرداخته بود چه حكمى دارد

جواب: در فرض مسأله كه شوهر قبل از دخول فوت كرده زن تمام مهريه را حق دارد و چهار يك تركه شوهر با خصوصياتى كه در رساله علميه ذكر شده به ارث به زوجه مىرسد و راجع به شير بهاء به هر طورى كه در محل مرسوم است عمل كنند اگر به پدر دختر بخشيده‌اند و عين آن تلف شده باشد نمىتوانند بر گردانند و اگر نبخشيده‌اند يا عين آن باقى باشد مىتوانند مسترد نمايند و آنچه از طلا و زيور شوهر براى زن تهيه كرده است اگر به او بخشيده باشد حق استرداد ندارند و اگر بطور امانت بدست او داده است جزء تركه ميت است و حق ورثه مىباشد و آنچه صرف اطعام شده از كسى حق مطالبه ندارند

سؤال465 - آيا مهريه زن مقدم بر سائر ديون است يا خير و حكمش چيست

جواب: مهريه زن از ديون محسوب است و بايد با غرماء تركه را حسب السهم تقسيم نمايند

سؤال466 - در عقدنامه‌هاى سابق مثلا نوشته‌اند صداق ده تومان كه صد ريال است حاليه زوج همان ده تومان موقع عقد را بايد بپردازد و يا ده تومان فعلى را و يا در مسأله تفصيلى است

جواب: اگر موقع عقد وجه رائج مملكت يك نوع خاصى مثلا پول نقره بيشتر نبوده يا اگر متعدد بوده نوع خاصى از آن وجه رائج قيد شده مثلا سكه نقره ناصر الدين شاهى قيد شده بايد همان نوع خاص نقد رائج آن زمان كه قيد شده يا معين بوده يا قيمت آن پرداخت شود ولى اگر نوع نقد رائج موقع عقد متعدد بوده مثلا هم اسكناس بوده و هم پول نقره و غيره و در عقدنامه هم نوع خاص قيد نشده مثلا فقط نوشته شده صد ريال يا ده تومان رائج در اين صورت ده تومان يا صد ريال رائج فعلى كافى است

سؤال467 - لو ضعف الزوج عن الايلاج فازل البكارة باصبعه فهل عليه شيئ وهل يفرق الحكم بين ما كان ذاك برضاها لان الامر بينهما فلا شيئ عليه وعدم رضاها فماذا يكون عليه سوى الاثم ان قلنا به

جواب: بهذا العمل يستقر عليه المهر سواء كان عن رضاها او عدمه

سؤال468 - هر گاه زنى شوهر كند به شخصى به مهر معينى و شرط كند در ضمن عقد كه ده سال هم براى او يا از براى پدرش كار كند يا اين كه از اصل مهر خود را اين قرار بدهد كه شوهر ده سال از براى او كار كند يا از براى پدر او اين عقد و مهر صحيح است يا نه و بعضى ها به حكايت حضرت موسى وشعيب عليهما السلام استدلال كرده‌اند آيا در شرع ما هم چنين است يا فقط در آن شريعت چنين بوده است

جواب: اگر در ضمن عقد شرط شود كه مرد كار معلومى را براى پدر زن انجام دهد يا مال معلومى را به او بدهد شرط واجب الوفاء است ولى اگر جزء مهر يا تمام مهر قرار دهد باطل است هر چند اصل نكاح صحيح است و بر زوج واجب است مهر المثل بدهد و ممكن است صراحت آيه شريفه بر نكاح به صداق براى غير منع شود چون محتمل است كه نظير شير بهاء باشد و با فرض دلالت بر حسب روايات اين نوع نكاح در شرع ما نيست ومخصوص حضرت موسى على نبينا و آله وعليه السلام بوده و اين در صورتى است كه ده سال كار براى پدر جزء مهر شود ولى اگر كارى براى خود زوجه مهر قرار داده شود اشكال ندارد

سؤال469 - شير بهاء كه متعارف شده است مىگيرند به اين نحو كه كسى مىآيد به خواستگارى دختر شخصى آن شخص قبول مىكند به شرط اين كه مثلا هزار تومان پول نقد و دو قطعه فرش يا چند تكه اجناس ديگر بعنوان شير بهاء بدهد و گاه است كه اين ها را مادر يا برادر يا عمو يا غير اينها مىگيرد گرفتن آن حلال است و پس از عقد چنانچه زوج پشيمان شده و مىخواهد استرجاع كند چون در ضمن عقد نكاح در نياورده‌اند و به هيچ عنوانى منتقل نشده آيا زوج حق استرجاع آن را دارد يا خير

جواب: دادن و گرفتن شير بهاء اگر بعنوان جعاله باشد كه مثلا اين مال را به پدر يا به برادر دختر مىدهد كه واسطه شود و رضايت او را حاصل كند حلال است و پس از عقد زوج حق استرجاع آن را ندارد و اگر مجرد پيشكشى و هبه به پدر زوجه و يا عمو و برادر او باشد حلال است و مادام كه عين آن باقى است مىتواند استرجاع كند و اگر زوج آن را به رضايت وطيب نفس نمىدهد بلكه براى اين كه گيرنده با اين كه زوجه راضى به تزويج است مانع از ازدواج نشود حرام است

سؤال470 - اگر كسى مهريه زن خود را چيز غير متمول قرار دهد مثل شراب آيا مهر المثل واجب مىشود يا عقد باطل است

جواب: در فرض سؤال با دخول، مهر المثل را بايد بدهد

سؤال471 - آيا دخترى كه به عقد كسى در آمده و در خانه پدرش مىباشد و براى شوهر ابدا تمكين ننموده و نمى كند حق مطالبه تمام مهريه را يك جا دارد يا خير و ضمنا دختر مدعى است كه اگر تمامى مهريه را پرداخت نمايد به خانه‌اش خواهد آمد چه صورت دارد

جواب: اگر اجل براى اداء مهريه تعيين نشده باشد و دخول نيز صورت نگرفته زوجه حق دارد قبل از تمكين تمام مهريه خود را بگيرد و تمكين نمايد

سؤال472 - در زمان عقد پدر زن به داماد مىگويد بايد پدر شما ضامن مهر دخترم بشود پدر داماد هم ضمانت مهر را مىكند آيا ضمانت بوجه صداق صحيح است يا خير

جواب: اگر پدر داماد ضمانت كند كه مبلغى را كه مهر شده و به ذمه داماد است بپردازد ضامن مىشود و صحيح است

سؤال472 - زنى به شخصى اذن تزويج داده و او هم او را به زيد تزويج كرده بعد از مدتى كه در خانه زيد شوهر دارى كرد در مهر اختلاف كرده‌اند زيد مىگويد كه عقد به سيصد تومان خوانده شده و زن مىگويد كه به چهار صد تومان آيا عقد اشكالى پيدا مىكند يا نه و راجع به مهر چه بايد كرد

جواب: عقد صحيح است و در مقدار زائد مورد دعوى محتاج به مرافعه شرعيه است

سؤال474 - زنى به شوهر خود مىگويد مهريه خود را به تو بخشيدم آيا اين حرف براى بخشيدن كافى است يا تشريفات ديگرى دارد و اگر زن مهريه خود را بخشيده و بعد از مدتى پشيمان شده و مطالبه نمايد حق دارد يا نه

جواب: بلى كافى است لكن بايد شوهر نيز هبه را قبول نمايد و آنچه را كه بخشيده به شوهر قبض بدهد تا صحيح باشد ولى اگر مهرى كه بخشيده در ذمه زوج باشد يا عين خارجى باشد كه تحت يد شوهر است كافى است در قبض و محتاج به قبض جديد نيست و در صورت قبول هبه و قبض موهوب زوجه حق ندارد رجوع در هبه نمايد

سؤال475 - كسى كه زنى را به عقد انقطاعى خود در آورده، هر گاه قبل از دخول مدت را به بخشد بايد تمام اجرت را به زن بدهد يا نصف آن را

جواب: در فرض سؤال بايد نصف اجرت را بدهد

سؤال476 - در حدود شانزده سال قبل ازدواجى واقع شده و مهريه مثلا پنج رأس گوسفند به مبلغ يكصد تومان و يك فرد قالى به مبلغ يكصد تومان در عقد نامه ذكر شده الحال زوج زوجه خود را طلاق مىدهد زوج مىگويد مبلغ مذكور را به زوجه مىدهم زوجه هم مىگويد گوسفند و قالى را مىخواهم و حال آن كه قيمت گوسفند دويست و پنجاه تومان مىشود و قالى هم از پانصد تومان كمتر نمىشود اگر وجه را زوج به زوجه بدهد مديون زوجه نيست يا اين كه بايد فرش و گوسفند را بدهد

جواب: بر حسب ظاهر عبارت مذكوره زوج فعلا بايد پنج رأس گوسفندى كه در وقت عقد يكصد تومان قيمت كرده و يك فرد قالى كه در آن وقت يكصد تومان قيمت داشته بدهد اگر چه قيمت آنها ترقى كرده باشد

سؤال477 - شخصى پنج سال قبل ازدواج كرده و مهريه زوجه خود را از بابت خانه و فرش و لباس و پانزده مثقال طلا آلات به مبلغ پانزده هزار تومان معين كرده و در ضمن اين چند سال مبلغ بيست هزار تومان طلا آلات و ساعت براى زوجه خودش گرفته والحال مىخواهد زوجه خود را طلاق بدهد آيا اين بيست هزار تومان طلا آلات تمليك زوجه شده است و زوج نمىتواند مطالبه كند با اين كه مىتواند اين طلا آلات را از زوجه خود بگيرد و فقط پانزده هزار تومان مهريه را به او بدهد

جواب: اگر زوج به يكى از مملكات لازمه شرعيه آنها را تمليك زوجه كرده فعلا نمىتواند استرداد كند و الا مىتواند مازاد بر مهريه را از او بگيرد

سؤال478 - هر گاه زوج و زوجه در مهريه توافق دارند لكن زوج مدعى است كه پرداخته وبينه هم ندارد و زوجه منكر است وظيفه چيست

جواب: چنانچه زن قسم بخورد قولش مقدم است

سؤال479 - هر گاه زوج به مقدار مهريه به زوجه بدهد پس از آن اختلاف كنند، زوج بگويد آنچه دادم مهريه بود و زوجه بگويد مهريه نبود و تو آن را بعنوان هبه دادى قول كداميك مقدم است

جواب: در مورد سؤال چنانچه مرد قسم بخورد قولش مقدم است

سؤال480 - شخصى كه مثلا پنجاه سال پيش از اين يك جفت قاليچه مهر همسرش قرار داده الان قاليچه‌ها موجود است آيا وراث قيمت آن روز قاليچه‌ها را كه ارزان تر بوده به زوجه ميت بدهكارند يا قيمت امروز را بايد بدهند كه گران تر است

جواب: اگر قاليچه‌ها را تحويل زوجه داده و پس از آن در خانه زوجه به اذن زوجه مورد استفاده بوده بايد خود قاليچه‌ها را بدهند و چنانچه نقص قيمت هم پيدا كرده على الظاهر چيزى بر ورثه نيست و اگر بدون اذن زوجه مورد استفاده قرار گرفته ضامن نقص قيمت نيز هستند و ميزان قيمت فعلى است

سؤال481 - هر گاه زنى به خانه شوهر آمده و پس از مدت خيلى قليلى خانه شوهر را بدون جهت و اجازه شوهر ترك كند و به خانه پدرش برود و ديگر حاضر به آمدن به خانه شوهر نباشد و تقاضاى طلاق بنمايد حقى به مهريه دارد يا نه

جواب: پس از انجام عروسى زن تمام مهر را مالك مىشود و بايد شوهر آن را تأديه نمايد ولى اگر زن تقاضاى طلاق كند چون امر طلاق با مرد است و توافق نمايند كه مرد در مقابل بذل تمام مهر يا قسمتى از آن، زن را مطلقه به طلاق خلع نمايد جايز و بى اشكال است

سؤال482 - در حدود يكصد و چند ماه قبل با دخترى ازدواج كردم و بنا به اصرار پدر دختر و با در نظر گرفتن اين كه هيچ گونه هدفى جزء تشكيل يك خانواده صميمى ندارم صداق را يك هزار سكه طلاى مضروب جمهورى اسلامى قرار دادم كه در زمان جارى شدن عقد بهاى هر سكه طلا در حدود سيصد تومان مىشد وبدين ترتيب جمع مهريه از سيصد هزار تومان تجاوز نمىكرد اكنون قيمت هر سكه طلا به بيش از دو هزار وپانصد تومان افزايش يافته و نزديك به دو ماه است كه عيال اينجانب بدستور پدر و مادرش زندگى خانوادگى خود را ترك كرده و با مراجعه مكرر اينجانب حاضر به مراجعت به خانه‌اش نشده و در مقام آن بر آمده اند كه يك هزار سكه طلا يا معادل بهاى قبلى آن را كه قريب دو ميليون وپانصد هزار تومان مىشود از من بگيرند در حالى كه اينجانب جوانى هستم كه با مختصر در آمد خود كه ماهيانه در حدود شش هزار تومان است زندگى را تأمين مىكنم و در مقابل پدر و مادر دختر بيش از ده ميليون تومان خانه و مستغلات و غيره دارند اكنون استدعا دارم با توجه به مطالب فوق حكم الله را در مورد نوع و ميزان مهريه و تعهد شرعى اينجانب با توجه به اينكه بهاى سكه طلا همواره معتبر بوده و خواهد بود و همسرم نيز حاضر به ادامه ازدواج نيست ذيلا مرقوم فرمائيد

جواب: در فرض سؤال كه با رضايت خود هزار سكه طلا را مهريه قرار داده‌ايد تمام آن را هر قدر ارزش داشته باشد مديون هستيد و واجب است عين آنها يا معادل ارزش آنها را بدهيد و چنانچه ممكن نباشد هر مقدار مىتوانيد و تمكن داريد بايد بدهيد و زوجه بيشتر از آن حق مطالبه ندارد و واجب است مهلت بدهد و شما هر وقت هر مقدار متمكن شديد بايد تدريجا بپردازيد

سؤال483 - شخصى سه سال قبل مهريه زوجه خود را به قرار ذيل تعيين نموده كه مسينه آلات ده من قيمت پنجاه تومان رختخواب يك دست ده تومان در اين صورت با موجود بودن خود اجناس مىتواند قيمت آنها را بدهد يا نه و در صورتى كه شرطى از طرفين نشده زوج مىتواند مس كهنه بدهد يا بايد نو باشد

جواب: ظاهر آنست كه خود جنس را بايد بدهد و لازم است مس صحيح داده شود و فرقى بين نو و كهنه نيست و هم چنين رختخوابى كه در آن موقع ارزش ده تومان داشته بايد بدهد

سؤال484 - آيا در صيغه عقد ازدواج كه مهريه پنج سكه آزادى بنام پنج تن معادل بيست و هفت هزار وپانصد تومان باشد و در صيغه خوانده شود و زوجه قبول نمايد بعدا در دفتر اسناد رسمى دولتى كه براى زوج قرائت نگرديده پنجاه هزار تومان نوشته شده باشد و زوج آن را امضا كند و بعدا زوج اعتراض نمايد و بخواهد طلاق بدهد كدام يكى از مهريه‌ها از نظر شرع صحيح است

جواب: آن مهريه‌اى كه صيغه شرعى بر آن خوانده شده صحيح است


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  


پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -