انهار
انهار
مطالب خواندنی

عقد فضولى

بزرگ نمایی کوچک نمایی

سؤال420 - آيا در عقد نكاح فضوليت جارى است كه با اجازه درست شود يا خير.
جواب: بلى هر گاه نكاح فضولى واقع شود با اجازه صحيح مىشود.

سؤال421 - در عقد فضولى كه محتاج به اجازه است آيا اجازه بايد فورى باشد يعنى بدون فاصله پس از عقد يا خير

جواب: لازم نيست پس اگر اجازه با فاصله شدن زمان طولانى بعد از عقد هم حاصل شود صحيح است چه تأخير اجازه از جهت جهل به وقوع عقد يا به خاطر فكر و مشورت كردن باشد

سؤال422 - آيا در اجازه نمودن عقد فضولى لفظ خاصى لازم است يا خير مثل اين كه بگويد به عقدى كه خوانده شده راضى هستم

جواب: لازم نيست و هر لفظى كه دلالت بر انشاء رضايت به عقد فضولى نمايد كافى است بلكه فعلى هم كه دلالت بر انشاء رضايت نمايد كفايت مىكند

سؤال423 - آيا در عقد فضولى قصد فضوليت و التفات به آن معتبر است يا خير

جواب: لازم نيست و ميزان در فضولى بودن عقد صدور آن است به حسب واقع از غير كسى كه اختيار عقد با او است پس اگر كسى خيال كند ولى يا وكيل است و عقد را واقع سازد و بعد كشف خلاف شود عقد فضولى است و با اجازه صحيح مىشود

سؤال424 - هر گاه مرد يا زن عقد فضولى را رد نمايد و پس از رد اجازه كند يا اول اجازه كند بعد رد نمايد حكمش چيست

جواب: رد بعد از اجازه و هم چنين اجازه بعد از رد بلا اثر است يعنى با اجازه عقد لازم مىشود و با رد فسخ مىگردد و در اين جهت تفاوتى نمىكند كه اجازه قبل از رد يا رد قبل از اجازه از خود معقود له واقع شود يا از ولى او بنابر اين اگر مثلا شخصى صغيره‌اى را بنحو فضولى براى كسى عقد كند و ولى صغيره اين عقد را اجازه كند پس از اين كه صغيره كبيره شد حق رد عقد را ندارد و اگر ولى عقد مذكور را رد كند صغيره پس از بلوغ حق اجازه ندارد

سؤال425 - هر گاه شخصى بنحو فضولى زنى را به عقد مردى در آورد و خود آن زن با مرد ديگرى ازدواج نمايد حكمش چيست

جواب: تزويج خود زن صحيح است و محلى براى اجازه عقد اولى باقى نمىماند

سؤال 426 - هر گاه شخصى بنحو فضولى زنى را به عقد مردى در آورد در حالى كه مرد اطلاع ندارد و اين مرد مادر يا دختر آن زن را براى خود عقد كند و پس از عقد دختر يا مادر اطلاع به آن عقد فضولى پيدا كند حكمش چيست

جواب: ازدواج مرد با دختر يا مادر زن مذكور صحيح است و محلى براى اجازه عقد فضولى باقى نمىماند

سؤال427 - آيا رضايت قلبى در صحت عقد و فضولى نبودن آن كه محتاج به اجازه باشد كافى است يا خير

جواب: رضايت قلبى كفايت نمىكند بنابر اين اگر مثلا زوج در حال عقد حاضر و راضى به آن باشد ولى قول يا فعلى كه دلالت بر رضايت كند از او صادر نشود ظاهرا عقد فضولى است كه مىتواند رد يا اجازه كند بلى در خصوص دختر باكره چنانچه از حال او كشف رضايت شود و سكوتش به خاطر حياء از تلفظ به اذن باشد همين اندازه كافيست


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  


پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -