انهار
انهار
مطالب خواندنی

اختلاف در دوام و انقطاع عقد ازدواج

بزرگ نمایی کوچک نمایی

سؤال 402 - هر گاه زن و شوهر اختلاف داشته باشند در اين كه عقد دائمى بوده يا انقطاعى، شوهر مدعى است كه انقطاعى بوده و زن منكر است و ميگويد دائمى بوده قول كدام يك مقدم است

جواب: قول مدعى دوام كه در فرض سؤال زن است مقدم مىباشد

سؤال403 - زيد زنى داشته كه عقد دائم بوده و طلاق گفته سپس اقارب و بستگان زن و شوهر بين آنها اصلاح نموده و مجددا در مقام ادامه زندگى بر آمده ولى فعلا مدركى در دست نيست كه آيا اين زن را عقد دائم كرده يا صيغه و زن اظهار مىكند كه من مطمئن به عقد دائمم ولى شوهر مىگويد من نمىدانم مجددا عقد كرده‌ام يا صيغه در اين صورت تكليف اين زن و شوهر از نظر ارث چطور است

جواب: در مورد سؤال عقد محكوم به دوام است و ممكن است احتياطا او را طلاق دهد و بعد او را به قصد انقطاع در آورد و در اين صورت ارث نمىبرد و يا مدت را ببخشد و بعد او را به عقد دائم در آورد و در اين صورت ارث مىبرد

سؤال404 - در صورتى كه زن و مردى در نوع ازدواج خودشان اختلاف داشته باشند زن ميگويد ازدواج دائمى نموده‌ام و مرد مىگويد ازدواج انقطاعى بوده است دليل وبينه هم ندارند قول كدام مقدم مىباشد

جواب: در فرض سؤال عقد محكوم به دوام است مگر آن كه خلاف آن شرعا ثابت شود

سؤال405 - شخصى فوت شده و داراى دو همسر بوده يكى دائمى و ديگرى را متوفى در وصيتنامه با خط خود نوشته كه انقطاعى است ولى زوجه قباله عادى به خط خود متوفى در ست دارد كه دائمى است و تاريخ قباله قبل از وصيتنامه مىباشد و هر دو تأييد شده است وبينه بر آن خط گواهى دارد چون اين امر در داد گاه مورد ترافع است آيا جمع دلالتى كه بگوئيم زوجه را طلاق داده و بعد از تمام شدن عده طلاق او را عقد انقطاعى نموده صحيح است يا خير

جواب: در فرض مسأله اقوى آن است كه قول مدعى دوام مطابق اصل است و مشهور نيز همين است چه نزاع بين زوجتين باشد چه بين ورثه آنها و مدعى انقطاع بايد بينه اقامه كند و اگر بينه نداشته باشد مىتواند مدعى دوام را قسم بدهد و با قسم خوردن حكم به دوام مىشود و اگر قسم را به مدعى انقطاعى رد نمايد در صورت قسم خوردن حكم بر له او و در صورت نكول حكم بر عليه او مىشود و چنانچه مدعى دوام اظهار بى اطلاعى كند مدعى انقطاع حق قسم نفى العلم بر او دارد و اين دو خط اگر هيچ يك موجب علم نباشد اعتبارى به آنها نيست و حجيت شرعيه ندارند


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  


پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -