انهار
انهار
مطالب خواندنی

(۸۲) احادیث جوان، جوانی و جوانان

بزرگ نمایی کوچک نمایی
بسم الله الرحمن الرحیم
احادیث «جوان، جوانی و جوانان»
    
قرآن کريم: نَحْنُ نَقُصُّ عَلَيكَ نَبَاَهُمْ بِالْحَقِّ اِنَّهُمْ فِتْيَةٌ آمَنوا بِرَبِّهِمْ وَ زِدْناهُمْ هُدىً؛
ما خبر آنان (اصحاب كهف) را بر تو درست حكايت مى كنيم، آنان جوانانى بودند كه به پروردگارشان ايمان آورده بودند و ما بر هدايتشان افزوديم.
سوره كهف، آيه ۱۳.
    
فهرست احادیث:
{۱} جوانان را در یابید.
{۲} دل جوان مانند زمین کشت ناشده است.
{۳} با جوانان خوب رفتار کنید.
{۴} کسب علم در جوانی مانند نقش در سنگ ماندنی است.
{۵} جوانان امروز بزرگان جامعه دیگر است.
{۶} جوانان؛ جوانیتان را قبل از  پیری دریابید.
{۷} جوانان؛ فرصت جوانی را فراموش نکنید.
{۸} به جوانان معارف دینی بیاموزید.
{۹} رسوم خود را به فرزندانتان تحميل نكنيد.
{۱۰} اى جوانان! آبرويتان را با ادب و دينتان را با دانش حفظ كنيد.
{۱۱} مؤمن قوی بهتر از مؤمن ناتوان است.
{۱۲} بعد از تقوا از گرفتن دوست شایسته نگذرید.
{۱۳} بهترین دوست آن است که تو را به راستگوپی دعوت کند.
{۱۴} اگر  خداوند خیر کسی را بخواهد دوستی صالح نصیبش کند.
{۱۵} برخی از حقوق فرزندان.
{۱۶} جوانان چیزهایی بیاموزند که در بزرگی به آن احتیاج دارند.
{۱۷} جوانی که نزد خدا مانند فرشتگان هست.
{۱۸} جوانان در سنّ کم ازدواج کنند.
{۱۹} ای جوانان ازدواج کنید و اگر فعلاً قادر به ازدواج نیستید روزه بگیرید.
{۲۰} برای مشورت ابتدا به جوانان رجوع کنید.
{۲۱} جوانان از مستی جوانی پرهیز کنند.
{۲۲} جوان خوش اخلاق کلید دار خوبی و قفل بدی ها هست.
{۲۳} دفاع پیامبر خدا (صلي الله عليه و آله و سلّم) از جوان تلاشگر.
{۲۴} رسولخدا (صلی الله علیه و آله و سلم) جوانی ۲۱ ساله را فرماندار مکه کرد.
{۲۵} جوانان یا دانشمند باشند يا دانش اندوز.
{۲۶} یاد گیری قرآن در سنّ جوانی.
{۲۷} جوانان را به مباحثه و مناظره و پیران را به سکوت فرمان دهید.
{۲۸} ارزش جوانی را پیران میدانند.
{۲۹} یاران حضرت مهدی جوانان هستند.
{۳۰} بهترین جوانان خود را به سبک بزرگسالان میارایند.
{۳۱} عبادت در جوانی موجب حکمت در پیری شود.
{۳۲} هر گاه خداوند بنده ای را دوست بدارد عبادت کم را هم از او قبول کند.
{۳۳} برای پیری از جوانی توشه بگیرید.
{۳۴} برای جوانان در مجلس جا باز کنید.
{۳۵} توبه در جوانی زیبا است.
{۳۶} پیامبر حدا (صلي الله عليه و آله و سلّم) قوی ترین جوان را معرفی کرد.
{۳۷} برخی از خطاهای جوانان را نادیده بگیرید.
{۳۸} ای جوانان پاکدامنی پیشه کنید.
{۳۹} در قیامت از جوانی سؤال میشود که چگونه سپری شده.
{۴۰} نابودی جوانان را آرزو نکنید.
    
{۱} جوانان را در یابید.
قال الصادق (عليه السلام): عَلَيكَ بِالأَحداثِ فَإِنَّهُم أسرَعُ إلى كُلِّ خَيرٍ ؛
جوانان را درياب، زيرا كه آنان سريع تر به كارهاى خير روى مى آورند.
كافى، ج ۸، ص ۹۳، ح ۶۶.
{۲} دل جوان مانند زمین کشت ناشده است.
قال أمیرالمؤمنین على (عليه السلام): فى وَصِيَّتِهِ لاِبْنِهِ الحَسَنِ عليه السلام اِنَّما قَلْبُ الْحَدَثِ كَالاَْرضِ الخاليَةِ ما اُ لْقىَفيها مِنْ شَىْ ءٍ قَبِلَتْهُ فَبادَرتُكَ بِالاَْدَبِ قَبْلَ اَنْ يَقْسُوَ قَلْبُكَ وَيَشْتَغِلَ لُبُّكَ ؛
در وصيّت به فرزندش امام حسن عليه السلام: دل جوان ، مانند زمين كشت ناشده است .آنچه در آن افكنده شود، مى پذيرد . از اين رو ، پيش از آن كه دلت سخت گردد و خِرَدَتسرگرم شود ، به تربيت تو همت گماشتم .
نهج البلاغة ، از نامه ۳۱.
{۳} با جوانان خوب رفتار کنید.
قال رسول الله (صلي الله عليه و آله و سلّم): اوصيكُمْ بِالشُّبّانِ خَيْرا فَاِنَّهُمْ اَرَقُّ اَفـْئِدَةً اِنَّ اللّه َ بَعَثَنى بَشيرا وَ نَذيرافَحالَـفَنِى الشُّبّانُ وَ خالَفَنِى الشُّيوخُ، ثُمَّ قَرَاَ «فَطالَ عَلَيْهِمُ الاَْمَدُ فَقَسَتْ قُلوبُهُمْ»؛
شما را به نيكى با جوانان سفارش مى كنم، چرا كه آنان، دل هاى رقيق ترى دارند، به راستى كه خداوند، مرا بشارت دهنده و هشدار دهنده برانگيخت، جوانان با من همپيمان شدند و پيران با من به مخالفت برخاستند. آن گاه اين آيه را خواندند: «و عمر آنان به درازا كشيد و دل هايشان سخت گرديد».
سفينة البحار، ج ۲، ص ۱۷۶.
{۴} کسب علم در جوانی مانند نقش در سنگ ماندنی است.
قال رسول الله (صلي الله عليه و آله و سلّم): مَنْ تَعَلَّمَ فى شَبابِهِ كانَ بِمَنْزِلَةِ الْوَشْمِ فِى الْحَجَرِ وَ مَن تَعَلَّمَ وَ هُوَ كَبيرٌكانَ بِمَنْزِلَةِ الْكِتابِ عَلى وَجْهِ الْماءِ؛
هر كس در جوانى اش بياموزد ، آموخته اش مانند نقش بر سنگ است و هر كس دربزرگ سالى بياموزد، مانند نوشتن بر روى آب است .
نوادر راوندى ، ص ۱۳۲، ح ۱۶۹.
{۵} جوانان امروز بزرگان جامعه دیگر است.
قال الباقر (عليه السلام): كانَ اَبى زَيْنُ الْعابِدينَ عليه السلام اِذا نَظَرَ اِلَى الشَّبابِ الَّذينَ يَطْـلُبونَ الْعِلْمَاَدْناهُمْ اِلَيْهِ وَ قالَ : مَرحَبا بِكُمْ اَ نْتُمْ وَدائِعُ الْعِلْمِ وَ يوشِكُ اِذْ اَ نْتُمْ صِغارُ قَوْمٍ اَنْ تَـكونواكِبارَ آخَرينَ ؛
پدرم [امام] زين العابدين عليه السلام ، هر گاه به جوانانى كه دانش مى اندوختند ، مى نگريست ،آنان را به خود نزديك مى كرد و مى فرمود : آفرين بر شما كه امانت هاى [مردم براى آموختن ] دانشيد و به زودى شما كم سالان جامعه، بزرگان جامعه اى ديگر مى شويد .
الدرالنظيم فى مناقب الائمه (علیهم السلام)، ص ۵۸۷.
{۶} جوانان؛ جوانیتان را قبل از  پیری دریابید.
قال رسول الله (صلي الله عليه و آله و سلّم): يا عَلىُّ بادِر بِاَرْبَعٍ قَبْلَ اَرْبَعٍ : شَبابِكَ قَبْلَ هَرَمِكَ وَ صِحَّتِكَ قَبْلَ سُقْمِكَ وَ غِناكَ قَبْلَ فَقْرِكَ، وَ حَياتِكَ قَبْلَ مَوْتِكَ؛
اى على! چهار چيز را پيش از چهار چيز درياب : جوانى ات را پيش از پيرى؛ وسلامتى ات را پيش از بيمارى؛ و ثروتت را پيش از فقر و زندگى ات را پيش از مرگ .
من لا يحضره الفقيه ، ج ۴، ص ۳۵۷،ح۵۷۶۲.
{۷} جوانان؛ فرصت جوانی را فراموش نکنید.
قال أمیرالمؤمنین على (عليه السلام): في قَولِ اللّه ِ عَزَّوَجَلَّ «وَ لاَ تَنسَ نَصيبَكَ مِنَ الدُّنْيا» : لا تَنْسَ صِحَّتَكَ وَ قُوَّتَكَ وَ فَراغَكَ وَ شَبابَكَ وَ نَشاطَكَ اَنْ تَطْلُبَ بِهَا الآْخِرَةَ ؛
درباره آيه سهم خود را از دنيا فراموش مكن : [يعنى] سلامتى ، توانايى ، فرصت ،جوانى و شادابى ات را فراموش مكن ، تا با آنها ، آخرت را به دست آورى .
قصص ، آيه ۷۷ ؛ امالى صدوق ، ص ۲۹۹،ح ۳۳۶.
{۸} به جوانان معارف دینی بیاموزید.
قال الصادق (عليه السلام): بادِروا اَحْداثَكُمْ بِالْحَديثِ قَبْلَ اَنْ تَسْبِقَكُمْ اِلَيْهِمُ الْمُرْجِئَةُ ؛
به آموختن حديث (معارف دينى) به جوانانتان ، پيش از آن كه منحرفين آنان راگمراه سازند، اقدام نماييد.
تهذيب الأحكام ، ج ۸ ، ص ۱۱۱، ح ۳۸۱.
{۹} رسوم خود را به فرزندانتان تحميل نكنيد.
قال أمیرالمؤمنین على (عليه السلام): لا تَقْسِروا اَوْلادَكُمْ عَلى آدابِكُم ، فَاِنَّهُمْ مَخْلوقونَ لِزَمانٍ غَيْرِ زَمانِكُم؛
آداب و رسوم خود را به فرزندانتان تحميل نكنيد، زيرا آنان براى زمانى غير از زمانشما آفريده شده اند .
شرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد ، ج۲۰،ص۲۶۷، ح۱۰۲.
{۱۰} اى جوانان! آبرويتان را با ادب و دينتان را با دانش حفظ كنيد.
قال أمیرالمؤمنین على (عليه السلام): يا مَعْشَرَ الْفِتْيانِ، حَصِّنوا اَعْراضَكُمْ بِالاَْدَبِ وَ دينَـكُمْ بِالْعِلْمِ؛
اى جوانان! آبرويتان را با ادب و دينتان را با دانش حفظ كنيد.
تاريخ يعقوبى ، ج ۲، ص ۲۱۰.
{۱۱} مؤمن قوی بهتر از مؤمن ناتوان است.
قال رسول الله (صلي الله عليه و آله و سلّم): اَلْمؤمِنُ الْقَوىُّ خَيْرٌ وَ اَحَبُّ اِلَى اللّه ِ مِنَ الْمُؤمِنِ الضَّعيفِ؛
انسان با ايمان نيرومند، نزد خداوند بهتر و محبوب تر است از انسان با ايمان ناتوان.
صحيح مسلم ، ج ۸، ص ۵۶.
{۱۲} بعد از تقوا از گرفتن دوست شایسته نگذرید.
قال لقمان (عليه السلام): يا بُنَىَّ لاتَعْدُ بَعْدَ تَقْوَى اللّه ِ مِنْ اَنْ تَتَّخِذَ صاحِبا صالِحا؛
فرزندم! بعد از تقواى الهى، از گرفتن دوستِ شايسته نگذر.
الاخوان ، ص ۱۱۰، ح ۲۵.
{۱۳} بهترین دوست آن است که تو را به راستگوپی دعوت کند.
قال أمیرالمؤمنین على (عليه السلام): خَيْرُ اِخْوانِكَ مَنْ دَعاكَ اِلى صِدْقِ الْمَقالِ بِصِدْقِ مَقالِهِ وَ نَدَبَكَ اِلىاَفْضَلِ الاَْعْمالِ بِحُسْنِ اَعْمالِهِ؛
بهترين برادرانت (دوستانت)، كسى است كه با راستگويى اش تو را به راستگويى دعوت كند و با اعمال نيك خود، تو را به بهترين اعمال برانگيزد.
غررالحكم، ح ۵۰۲۲.
{۱۴} اگر  خداوند خیر کسی را بخواهد دوستی صالح نصیبش کند.
قال رسول الله (صلي الله عليه و آله و سلّم): مَنْ اَرادَ اللّه ُ بِهِ خَيْرا رَزَقَهُ اللّه ُ خَليلاً صالِحا؛
هر كس كه خداوند براى او خير بخواهد، دوستى شايسته نصيب وى خواهد نمود.
نهج الفصاحه، ح ۳۰۶۴.
{۱۵} برخی از حقوق فرزندان.
قال رسول الله (صلي الله عليه و آله و سلّم): قالَ رَجُلٌ: يا رَسولَ اللّه ِ! ما حَقُّ ابْنى هذا؟ قالَ: تُحْسِنُ اسْمَهُ وَ اَدَبَهُ وَ تَضَعُهُ مَوْضِعا حَسَنا؛
مردى به رسول خدا (صلي الله عليه و آله و سلّم) عرض كرد: حق اين فرزند بر من چيست؟ پيامبر فرمودند: اسم خوب برايش انتخاب كنى، به خوبى او را تربيت نمايى و به كارى مناسب و پسنديده بگمارى.
عدّة الداعى، ص ۷۶.
{۱۶} جوانان چیزهایی بیاموزند که در بزرگی به آن احتیاج دارند.
قال أمیرالمؤمنین على (عليه السلام): اَوْلَى الاَْشْياءِ اَنْ يَتَعَلَّمَهَا الاَْحْداثُ، الاَْشْياءُ الَّتى اِذا صاروا رِجالاً اِحْتاجوا اِلَيْها؛
شايسته ترين چيزهايى كه جوانان بايد آنها را بياموزند، چيزهايى هستند كه دربزرگسالى به آنها نياز دارند.
شرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد، ج ۲۰،ص ۳۳۳، ح ۸۱۷.
{۱۷} جوانی که نزد خدا مانند فرشتگان هست.
قال رسول الله (صلي الله عليه و آله و سلّم): يَقولُ اللّه ُ عَزَّوَجَلَّ : اَلشّابُّ الْمُؤمِنُ بِقَدَرى الرّاضى بِكِتابى ، اَ لْقانِعُبِرِزْقى ، اَلتّارِكُ لِشَهْوَتِهِ مِنْ اَجلى هُوَ عِنْدى كَـبَعْضِ مَلائِكَتى ؛
خداوند عزّوجلّ مى فرمايد : جوان معتقد به قضا و قدرم، خشنود به آنچه برايش مقدر كرده ام ، قانع به روزى ام و رهاكننده هوا و هوس به خاطر من، در نزد من مانند يكى از فرشتگان من است.
كنز العمّال ، ح ۴۳۱۰۷.
{۱۸} جوانان در سنّ کم ازدواج کنند.
قال رسول الله (صلي الله عليه و آله و سلّم): ما مِنْ شابٍ تَزَوَّجَ فى حَداثَةِ سِنِّهِ اِلاّ عَجَّ شَيْطانُهُ : يا وَيْلَهُ ، يا وَيْلَهُ!عَصَمَ مِنّى ثُلُـثَى دينِهِ ، فَلْيَتَّقِ اللّه َ الْعَبدُ فِى الثُّـلُثِ الْباقى ؛
هر جوانى كه در سن كم ازدواج كند ، شيطان فرياد بر مى آورد كه : واى برمن ، واى برمن! دو سوم دينش را از دستبرد من ، مصون نگه داشت . پس بنده بايد براى حفظ يكسومِ باقى مانده دينش ، تقواى الهى پيشه سازد .
نوادر راوندى ، ص ۱۱۲.
{۱۹} ای جوانان ازدواج کنید و اگر فعلاً قادر به ازدواج نیستید روزه بگیرید.
قال رسول الله (صلي الله عليه و آله و سلّم): يا مَعْشَرَ الشَّبابِ عَلَيْكُم بِالْباهِ فَاِنْ لَمْ تَسْتَطيعوهُ فَعَلَيْـكُمْ بِالصّيامِفَاِنَّهُ وِجاؤُهُ ؛
اى گروه جوانان! ازدواج كنيد . اگر نمى توانيد ، روزه بگيريد ، كه روزه مهارِ شهوت است .
كافى ، ج ۴، ص ۱۸۰، ح ۲.
{۲۰} برای مشورت ابتدا به جوانان رجوع کنید.
قال أمیرالمؤمنین على (عليه السلام): ِذَ ا احْتَجْتَ اِلَى الْمَشْوَرَةِ فى اَمْرٍ قَدْ طَرَاَ عَلَيْكَ فَاسْتَبْدِهِ بِبِدايَةِالشُّبّانِ ، فَاِنَّهُمْ اَحَدُّ اَذْهانا وَ اَسْرَعُ حَدْسا ، ثُمَّ رُدَّهُ بَعْدَ ذالِكَ اِلى رَاْىِ الْكُهولِ وَ الشُيوخِلِيَسْتَعْقِبوهُ وَ يُحْسِنُوا الاِْخْتيارَ لَهُ ، فَاِنَّ تَجْرِبَتَهُمْ اَكْثَرُ ؛
هرگاه به مشورت نيازمند شدى ، نخست به جوانان مراجعه نما، زيرا آنان ذهنى تيزتر وحدسى سريع تر دارند . سپس (نتيجه) آن را به نظر ميان سالان و پيران برسان تا پيگيرىنموده، عاقبت آن را بسنجند و راه بهتر را انتخاب كنند، چرا كه تجربه آنان بيشتر است.
شرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد ، ج ۲۰،ص ۳۳۷، ح ۸۶۶.
{۲۱} جوانان از مستی جوانی پرهیز کنند.
قال أمیرالمؤمنین على (عليه السلام): يَنْبَغى لِلْعاقِلِ اَنْ يَحْتَرِسَ مِنْ سُكْرِ الْمالِ وَ سُكْرِ الْقُدْرَةِ، وَ سُكْرِ الْعِلْمِ، وَ سُكْرِ الْمَدْحِ وَ سُكْرِ الشَّبابِ، فَاِنَّ لِكُلِّ ذالِكَ رياحا خَبيثَةً تَسْلُبُ الْعَقْلَ وَ تَسْتَخِفُّ الْوَقارَ؛
سزاوار است كه عاقل، از مستى ثروت، قدرت، دانش، ستايش و مستى جوانى بپرهيزد، چرا كه هر يك را بادهاى پليدى است كه عقل را نابود مى كند و وقار و هيبت را كم مى نمايد.
غرر الحكم ، ح ۱۰۹۴۸.
{۲۲} جوان خوش اخلاق کلید دار خوبی و قفل بدی ها هست.
قال الصادق (عليه السلام): اِعْلَمى اَنَّ الشّابَّ الْحَسَنَ الْخُلُقِ مِفْتاحٌ لِلْخَيْرِ ، مِغْلاقٌ لِلشَّرِّ وَ اِنَّالشّابَّ الشَّحيحَ الْخُلُقِ مِغْلاقٌ لِلْخَيْرِ مِفْتاحٌ لِلشَّرِّ ؛
بِدان كه جوانِ خوش اخلاق ، كليد خوبى ها و قفل بدى هاست و جوانِ بداخلاق ، قفلخوبى ها و كليد بدى هاست .
امالى طوسى ، ص ۳۰۲، ح ۵۹۸.
{۲۳} دفاع پیامبر خدا (صلي الله عليه و آله و سلّم) از جوان تلاشگر.
كانَ رَسولُ اللّه ِ (صلي الله عليه و آله و سلّم)؛ جالِساً مَعَ اَصْحابِهِ ذاتَ يَوْمٍ فَنَظَر اِلى شابٍّ ذىجَلَدٍ وَ قُوَّةٍ قَدْ بَكَّرَ يَسْعى فَقالوا : وَيْحَ هذا لَوْ كانَ شَبابُهُ وَ جَلَدُهُ في سَبيلِ اللّه ِ تَعالى؟فَقالَ صلي الله عليه و آله لا تَقولوا هذا ، فَاِنَّهُ اِنْ كانَ يَسْعى عَلى نَفْسِهِ لِيَكُفَّها عَنِ الْمَسْاَ لَة وَ يُغْنيَها عَنِالنّاسِ فَهُوَ سَبيلِ اللّه ِ، وَ اِنْ كانَ يَسْعى عَلى اَبَوَيْنِ ضَعيفَيْنِ اَوْ ذُرّيَّةٍ ضِعافٍ لِيُغْنيَهُمْوَ يَـكْفيَهُمْ فَهُوَ فى سَبيلِ اللّه ِ و اِنْ كانَ يَسْعى تَفاخُرا وَتَـكاثُرا فَهُوَ فى سَبيلِ الشَّيطانِ ؛
روزى پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله و سلّم)؛ در ميان ياران خود نشسته بودند. چشمشان به جوانى چالاك ونيرومند افتاد كه از صبحگاهان، تلاش مى كرد. ياران گفتند: واى بر او! چه مى شد اگرجوانى و چالاكى اش در راه خدا بود؟ پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله و سلّم) فرمودند: چنين نگوييد. اگر او براى خود تلاش مى كند تا از مردم بى نياز شود و نزد آنان دست دراز نكند، در راه خدا كار مى كند. اگر براى پدر و مادر ناتوان و يا فرزندان ناتوان خويش تلاش مى كند، تا آنان را بى نيازو زندگى شان را اداره كند، كار او در راه خداست، ولى اگر براى ثروت اندوزى وفخر فروشى تلاش مى كند، كار او در راه شيطان است .
المحجّة البيضاء ، ج ۳، ص ۱۴۰.
{۲۴} رسولخدا (صلی الله علیه و آله و سلم) جوانی ۲۱ ساله را فرماندار مکه کرد.
وَلّى رَسولُ اللّه (صلي الله عليه و آله و سلّم)؛ عَتّابَ بْنَ اَسيدٍ وَ عُمُرُهُ اِحدى وَ عِشْرونَ سَنَةً اَمْرَمَكَّةَ وَ اَمَرَهُ صلي الله عليه و آله اَنْ يُصَلّى بِالنّاسِ وَ هُوَ اَوَّلُ اَميرٍ صَلّى بِمَكَّةَ بَعْدَ الْفَتْحِ جَماعَةً. ثَمّ اِلْتَفَتْ صلي الله عليه و آله لَهُ قائلاً: يا عَتّابُ! تَدْرى عَلى مَنْ اِسْتَعَمَلْتُكَ؟! اِسْتَعْمَلْتُكَ عَلى اَهْلِ اللّه ِ عَزَّوَجَلَّ، ولَو اَعْلَمُلَهُمْ خَيْرا مِنْكَ اِسْتَعْمَلْتُهُ عَلَيْهِم. وَ كَـتَبَ اِلى اَهْلِ مَكَّةَ: لا يَحْتَجَّ مُحْتَجُّ مِنْكُمْ فى مُخالَـفَتِهِ بِصِغَرِ سِنِّهِ فَلَيْسَ الاَْكبَرُهُوَ الاَْفْضَلَ، بَلِ الاَْفْضَلُ هُوَ الاَْكْبَرُ؛
رسول خدا (صلي الله عليه و آله و سلّم)، عتّاب بن اَسيد را ـ كه جوانى ۲۱ ساله بود، به فرماندارى مكّه منصوبكردند و به او فرمان دادند كه امامتِ جماعت [و جمعه] مردم را نيز به عهده بگيرد و اونخستين فرماندار بعد از فتح مكه بود كه در اين شهر، نماز جماعت [و جمعه ]برگزار كرد.رسول خدا صلي الله عليه و آله ، سپس به او رو كردند و فرمودند: اى عَتّاب! مى دانى تو را بر چهكسانى فرماندار كرده ام؟ تو را بر مردم شهر خداى عزّوجلّ فرماندار كرده ام و البته اگركسى بهتر از تو سراغ داشتم، او را فرماندار آنان قرار مى دادم. آن حضرت، سپس به اهلمكّه نوشتند: مبادا كسى در نافرمانى از او، به كم سِن بودنش استدلال كند، چرا كهبزرگ تر، شايسته تر نيست ، بلكه شايسته تر ، بزرگ تر است .
السيرة الحلبية ، ج ۳، ص ۵۹ ؛ اسد الغابة ، ج ۳، ص ۵۴۹ ؛ بحار الأنوار ، ج ۲۱، ص ۱۲۳، ح ۲۰.
{۲۵} جوانان یا دانشمند باشند يا دانش اندوز.
قال الصادق (عليه السلام): لَسْتُ اُحِبُّ اَنْ اَرَى الشّابَّ مِنْـكُمْ اِلاّ غادياً فى حالَيْنِ : اِمّا عالِماً اَوْمُتَعَلِّما ، فَاِنْ لَمْ يَفْعَلْ فَرَّطَ ، فَاِنْ فَرَّطَ ضَيَّعَ ، وَ اِنْ ضَيَّعَ اَثِمَ ، وَ اِنْ اَثِمَ سَـكَنَ النّارَ وَ الَّذىبَعَثَ مُحَمَّدا بِالْحَقِّ ؛
دوست ندارم جوانانِ شما را جز در دو حالت ببينم: دانشمند يا دانش اندوز. اگرجوانى چنين نكند، كوتاهى كرده و اگر كوتاهى كرد، تباه ساخته و اگر تباه ساخت ، گناه كرده است و اگر گناه كند، سوگند به آن كس كه محمّد (صلي الله عليه و آله و سلّم) را به حق برانگيخت، دوزخ نشين خواهد شد.
امالى طوسى ، ص ۳۰۳، ح ۶۰۴.
{۲۶} یاد گیری قرآن در سنّ جوانی.
قال الصادق (عليه السلام): مَنْ قَرَاَ الْقُرآنَ وَ هُوَ شابٌّ مُؤمِنٌ اِخْتَلَطَ الْقُرآنُ بِلَحْمِهِ وَ دَمِهِ وَ جَعَلَهُاللّه ُ عَزَّوَجَلَّ مَعَ الْسَّفَرَةِ الْكِرامِ الْبَرَرَةِ ، وَ كانَ الْقُرآنُ حَجيزا عَنْهُ يَوْمَ الْقيامَةِ ؛
هر جوان مؤمنى كه در جوانى قرآن تلاوت كند ، قرآن با گوشت و خونش مى آميزد وخداوند عزّوجلّ او را با فرشتگان بزرگوار و نيك قرار مى دهد و قرآن نگهبان او در روزقيامت ، خواهد بود .
كافى ، ج ۲، ص ۶۰۳ ، ح ۴.
{۲۷} جوانان را به مباحثه و مناظره و پیران را به سکوت فرمان دهید.
قال أمیرالمؤمنین على (عليه السلام): مُرُوا الاَحْداثَ بِالْمِراءِ وَ الْجِدالِ وَ الْـكُهولَ بِالْفِكَرِ وَ الشُّيوخَ بِالصَّمْتِ ؛
جوانان را به مباحثه و مناظره ، و ميان سالان را به انديشيدن، و پيران را به سكوت، فرمان دهيد.
شرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد ، ج ۲۰،ص ۲۸۵، ح ۲۶۰.
{۲۸} ارزش جوانی را پیران میدانند.
قال أمیرالمؤمنین على (عليه السلام): اَرْبَعَةُ اَشْياءَ لا يَعْرِفُ قَدْرَها اِلاّ اَرْبَعَةٌ : اَلشَّبابُ لا يَعْرِفُ قَدْرَهُ اِلاَّالشُّيوخُ وَالْعافيَةُ لا يَعْرِفُ قَدْرَها اِلاّ اَهْلُ الْبَلاءِ وَ الصِّحَةُ لا يَعْرِفُ قَدْرَها اِلاَّ الْمَرضىوَ الْحَياةُ لا يَعْرِفُ قَدْرَها اِلاَّ الْمَوْتى ؛
ارزش چهار چيز را جز چهار گروه نمى شناسند: جوانى را جز پيران، آسايش را جزگرفتاران، سلامتى را جز بيماران و زندگى را جز مردگان .
مواعظ العدديّه ، ص ۲۷۵.
{۲۹} یاران حضرت مهدی جوانان هستند.
قال أمیرالمؤمنین على (عليه السلام): اَصْحابُ الْمَهْدىِّ شَبابٌ لا كُهولٌ فيهِم اِلاّ مِثْلَ كُحْلِ الْعَيْنِ وَ الْمِلحِ فِىالزّادِ وَ اَقَلُّ الزّادِ الْمِلْحُ؛
ياران مهدى(عج) جوان اند و كهن سالان در ميان آنان كم اند ، مانند سُرمه در چشم ونمك در زاد و توشه ، كه كمترين قسمت توشه ، نمك است .
الغيبة طوسى ، ص ۴۷۶، ح ۵۰۱.
{۳۰} بهترین جوانان خود را به سبک بزرگسالان میارایند.
قال رسول الله (صلي الله عليه و آله و سلّم): خَيْرُ شَبابِكُمْ مَنْ تَزَيّا بِزِىِّ كُهولِكُمْ وَ شَرُّ كُهولِكُمْ مَنْ تَزَيّا بِزِىِّ شَبابِكُمْ ؛
بهترين جوانانِ شما آنان اند كه خود را به سبك بزرگسالان بيارايند و بدترين بزرگسالان ، كسانى اند كه خود را شبيه جوانان كنند .
اِرشاد القلوب ، ص ۴۱.
{۳۱} عبادت در جوانی موجب حکمت در پیری شود.
قال رسول الله (صلي الله عليه و آله و سلّم): مَنْ اَحْسَنَ عِبادَةَ اللّه ِ فى شَبيبَتِهِ، لَقّاهُ اللّه ُ الْحِكمَةَ عِنْدَ شَيْبَتِهِ ، قالَ اللّه ُتَعالى : «وَ لَمَّا بَلَغَ اَشُدَّهُ وَاسْتَوى ءَآتَيْناهُ حُكْما وَ عِلْما» ثُمَّ قالَ تَعالى : «وَ كَذالِكَ نَجْزِى الْمُحْسِنينَ» ؛
هر كس كه در جوانى خوب بندگى خدا كند، خداوند در پيرى به او حكمت مى آموزد.داى متعال مى فرمايد: «و چون به رشد و كمال خويش رسيد، به او حكمت و دانشعطا كرديم» و در ادامه آيه مى فرمايد: «و نيكوكاران را چنين پاداش مى دهيم» .
قصص، آيه ۱۴؛ أعلام الدين ، ص ۲۹۶.
{۳۲} هر گاه خداوند بنده ای را دوست بدارد عبادت کم را هم از او قبول کند.
قال الصادق (عليه السلام): اِجْتَهَدْتُ فِى الْعِبادَةِ وَ اَ نَا شابٌّ ، فَقالَ لى اَبى: يا بُنَىَّ دونَ ما اَراكَتَصْنَعُ، فَاِنَّ اللّه َ عَزَّوَجَلَّ اِذا اَحَبَّ عَبْداً رَضىَ عَنْهُ بِالْيَسيرِ؛
در جوانى زياد عبادت مى كردم. پدرم به من فرمود: فرزندم! كمتر عبادت كن، زيراخداوند عزوجل، اگر بنده اى را دوست بدارد، با عبادت كم هم از او خشنود مى گردد.
كافى ، ج ۲، ص ۸۷ ، ح ۵.
{۳۳} برای پیری از جوانی توشه بگیرید.
قال رسول الله (صلي الله عليه و آله و سلّم): لِيَتَزَوَّدِ الْعَبْدُ مِنْ دُنْياهُ لآِخِرَتِهِ ، وَ مِنْ حَياتِهِ لِمَوْتِهِ وَ مِنْ شَبابِهِ لِهَرَمِهِ ،فَاِنَّ الدُّنْيا خُلِقَتْ لَكُمْ وَ اَ نْتُمْ خُلِقْتُمْ لِلآْخِرَةِ ؛
انسان بايد براى آخرتش از دنيا ، براى مرگش از زندگى و براى پيرى اش از جوانى ،توشه برگيرد ، چرا كه دنيا براى شما آفريده شده و شما براى آخرت آفريده شده ايد .
تنبيه الخواطر ، ج ۱، ص ۱۳۱.
{۳۴} برای جوانان در مجلس جا باز کنید.
قال رسول الله (صلي الله عليه و آله و سلّم): اَوْسِعوا لِلشَّبابِ فِى الْمَجْلِسِ وَ اَفْهِموهُمُ الْحَديثَ فَاِنَّهُمُ الْخُلوفُ وَ اَهْلُ الْحَديثِ؛
براى جوانان در مجالس جاى باز كنيد، و امور نو و جديد را به آنان تفهيم كنيد، چراكه اين گروه جايگزين شما و درگير مسائل جديد خواهند شد.
الفردوس ، ج ۱، ص ۹۸، ح ۳۲۰.
{۳۵} توبه در جوانی زیبا است.
قال رسول الله (صلي الله عليه و آله و سلّم): اَلتَّوبَةُ حَسَنٌ وَ لكِنْ فِى الشَّبابِ اَحْسَنُ ؛
توبه زيباست، ولى از جوان زيباتر .
كنز العمّال ، ح ۴۳۵۴۲.
{۳۶} پیامبر حدا (صلي الله عليه و آله و سلّم) قوی ترین جوان را معرفی کرد.
قال السجّاد (عليه السلام): مَرَّ رَسولُ اللّه ِ (صلي الله عليه و آله و سلّم) بِقَومٍ يَرْفَعونَ حَجَرا فَقالَ : ما هذا ؟ قالوا : نَعْرِفُبِذاكَ اَشَدَّنا وَ اَقْوانا . فَقالَ: (صلي الله عليه و آله و سلّم): اَلا اُخْبِرُ كُمْ بِاَشَدِّكُمْ وَ اَقْواكُمْ ؟ قالوا : بَلى ، يا رَسولَ اللّه ِ .قالَ : اَشَدُّ كُمْ وَ اَقْواكُمُ الَّذى اِذا رَضىَ لَمْ يُدْخِلْهُ رِضاهُ فى اِثْمٍ وَ لا باطِلٍ وَ اِذا سَخِط لَمْيُخْرِجْهُ سَخَطُهُ مِنْ قَولِ الْحَقِّ وَ اِذا قَدَرَ لَمْ يَتَعاطَ مالَيْسَ لَه بِحَقٍّ ؛
پيامبر (صلي الله عليه و آله و سلّم) بر گروهى گذشتند كه سنگى را بلند مى كردند . فرمودند : اين چه كارىاست؟ گفتند : با اين كار ، نيرومندترين و محكم ترينِ خود را مى شناسيم . فرمودند : آيابه شما خبر دهم كه محكم ترين و قوى ترينِ شما كيست؟ گفتند : بلى اى پيامبر خدا! فرمودند: محكم ترين و قوى ترين شما، كسى است كه هر گاه خشنود شود ،خشنودى اش او را به گناه و باطل نكشاند ، و هر گاه خشمگين شود ، خشمش او را ازسخن حق، بيرون نبرد، و هر گاه به قدرت رسيد، آنچه برايش حق نيست، دست نزند .
معانى الأخبار ، ص ۳۶۶.
{۳۷} برخی از خطاهای جوانان را نادیده بگیرید.
قال أمیرالمؤمنین على (عليه السلام): اِذا عاتَبْتَ الْحَدَثَ فَاتْرُك لَهُ مَوْضِعا مِنْ ذَ نْبِهِ لِئَلاّ يَحْمِلَهُ الاِْخراجُ عَلَى الْمُكابَرَةِ؛
هرگاه جوان را توبيخ كردى ، برخى خطاهاى او را ناديده بگير، تا توبيخ تو، او را به مقابله وادار نسازد.
شرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد ، ج ۲۰،ص ۳۳۳، ح ۸۱۹.
{۳۸} ای جوانان پاکدامنی پیشه کنید.
قال رسول الله (صلي الله عليه و آله و سلّم): يا مَعْشَرَ شَبابِ قُرَيشٍ اِحْفَظوا فُروجَـكُم ، اَلا مَنْ حَفِظَ فَرْجَهُ فَلَهُ الْجَنَّةُ؛
اى جوانان قريش! پاك دامنى پيشه كنيد . بدانيد هر كس خود را در برابر شهوت حفظ كند ، بهشت از آنِ اوست .
المعجم الأوسط ، ج ۷، ص ۶۱.
{۳۹} در قیامت از جوانی سؤال میشود که چگونه سپری شده.
قال رسول الله (صلي الله عليه و آله و سلّم): لا تَزولُ قَدَما عَبْدٍ يَوْمَ الْقيامَةِ حَتّى يُسْاَ لَ عَنْ اَرْبَعٍ عَنْ عُمُرِهِ فيما اَفْناهُ وَ عَنْ شَبابِهِ فيما اَبْلاهُ وَ عَنْ مالِهِ مِنْ اَيْنَ اَ كْتَسَبَهُ وَ فيما اَ نْفَقَهُ وَ عَنْ حُبِّنا اَهْلَ الْبَيْتِ ؛
انسان، در روز قيامت ، قدم از قدم برنمى دارد ، مگر آن كه از چهار چيز پرسيده مى شود : از عمرش كه چگونه گذرانده است، از جوانى اش كه چگونه سپرى كرده ، از ثروتش كه از كجا به دست آورده و چگونه خرج كرده است و از دوستى ما اهل بيت [پيامبر صلي الله عليه و آله] .
خصال ، ص ۲۵۳، ح ۱۲۵.
{۴۰} نابودی جوانان را آرزو نکنید.
قال رسول الله (صلي الله عليه و آله و سلّم): لا تَمَنَّوا هَلاكَ شَبابِكُمْ وَ اِنْ كانَ فيهِمْ غَرامٌ ، فَاِنَّهُمْ عَلى ما كانَ فيهِمْعَلى خِلالٍ ، اِمّا اَنْ يَتوبوا فَيَـتوبَ اللّه ُ عَلَيْهِم، وَ اِمّا اَنْ تُرديَهُمُ الآْفاتُ ، اِمّا عَدُوّا فَيُقاتِلوهُ، وَ اِمّا حَريقا فَيُطْفِئوهُ وَ اِمّا ماءً فَيَسُدُّوهُ؛
نابودى جوانانتان را آرزو نكنيد، گرچه بدى هاى بسيار در آنان باشد، زيرا آنان با آن بدى ها چند دسته اند: يا توبه مى كنند و خداوند هم توبه آنان را مى پذيرد و يا اين كه آفت ها، آنان را از پاى درمى آورد و يا با دشمنى مى جنگند، يا آتش سوزى را، خاموش مى نمايند و يا سيلى را سد مى كنند.
حلية الأولياء ، ج ۵، ص ۱۱۹.

  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  


پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -