انهار
انهار
مطالب خواندنی

چرا مسئولین اعلام نمی کنند که از بی حجابی متنفر هستند

بزرگ نمایی کوچک نمایی
چرا مسئولین اعلام نمی کنند که از بی حجابی متنفر هستند
خشم مقدس،یکی از نشانه های اهل ایمان است
يکي اینها مسئله حجاب است که به سادگي ناديده گرفته شده است. در همين موضوع انسان در برابر يک امري که خلاف رضاي خداي متعال است قرار بگيرد و نسبت به آن بي‌تفاوت باشد.این جای تعجب و تاسف دارد. که دغدغه دینی نداشته باشیم.

به گزارش پایگاه خبری انصارحزب الله ، آیت الله شیخ رضاسبط الشیخ انصاری ، رئیس حوزه علمیه سبط الشیخ انصاری دزفول روز پنج شنبه اول اسفندماه در جمع نمازگزاران مسجدصاحب الزمان - جنوبی دزفول در سخنانی به اهمیت امربه معروف و نهی ازمنکر در جامعه به خیانت ساکتین در این خصوص پرداخت و از تک تک آحاد جامعه و بویژه مسئولان خواست تا نسبت به حفظ ارزشهای دینی و اسلامی دغدغه داشته و در جامعه صریحا به منکرات واکنش نشان دهند.

مشروح سخنان ایشان بدین شرح است:

خداوند سبحان ،در آيه شريفه (وَإِذَ قَالَتْ أُمَّةٌ مِّنْهُمْ لِمَ تَعِظُونَ قَوْمًا اللّهُ مُهْلِكُهُمْ أَوْ مُعَذِّبُهُمْ عَذَابًا شَدِيدًا قَالُواْ مَعْذِرَةً إِلَى رَبِّكُمْ وَلَعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ )(الاعراف ۱۶۴) مردمان یک جامعه را متشکل از سه گروه معرفی می فرماید: ۱- فاعلین ۲- ساکتین ۳- ناهین.

مراد از فاعلین آن کساني هستند که مرتکب کارهاي خلاف مي‌شوند و در راس کارهاي خلاف، کارهايي است برخلاف رضاي خدا باشد. زير پا گذاشتن حدود الهي است و بعد ساير مسائل، يعني ناديده گرفتن يک سري قوانين وضعي مربوط به يک جامعه مدني.

ساکتين آناني هستند که شاهد کارهاي خلافي از سوي خلافکاران هستند ولي بي‌تفاوتند، خودشان کارهاي زشت را انجام نمي‌دهند ولي در مقابل آنان (فاعلین)ساکتند.


*مومنین در مقابل بی بندوباری و ولنگاری ساکت نیستند

ناهین ، یعنی آمرین بالمعروف و ناهین عن المنکر . و اینان که مومنین حقیقی و مسلمان راستین می باشند در مقابل گناه و خطا و بی بندوباری و ولنگاری و خطا و بی تفاوت و ساکت نبوده و نهی از زشتی ها و امر به خوبی ها می کنند .

يک گروه اندکي باقي مي‌ماند که از آنها به «ناهين» تعبير مي‌شود ،امر به معروف و نهي از منکر يک بداهت عقلي است که به ضرورت عقلي، نه براساس باورهاي ديني، درهر جامعه‌اي بنابر اصل عقلاني قابل قبول است.

اين امر مسلمی است. ناهين کساني هستند که در برابر زشتي‌ها بي‌تفاوت نيستند.يک مناظره و يک گفت و گويي در اين آيه(۱۶۴ اعراف)، خداوند بين ساکتين و ناهين بيان کرده است.


*ساکتین بدنبال ماست مالی کردن منکرات!

حرف ساکتين، حرفي است که امروز ما از زبان خيلي‌ها مي‌شنويم، حرفهاي کساني که خوب هستند ولي خطاب به کساني که به وظيفه خودشان عمل مي‌کنند زبان نصيحت باز می ‌کنند و مي‌گويند چرا صحبت مي‌‌کنيد؟! چه ثمره‌اي دارد؟! اين حرف ساکتين است.

و حالا منشاء این حرف کجاست و يک القاي شيطاني است، آن يک بحث ديگري است، کارساکتین دميدن روح ياس و نااميدي در مردم نسبت به اصلاح امورات است.

گروه ساکتين اهل مداهنه هستند؛ مداهنه از کلمه دهن است، يعني روغن، يا به معناي فارسي «ماست مالي» کردن.

{سازش و معامله بر سر دين و کوتاه آمدن از اصول، ارزش ها و مباني ديني نقطه مقابل غيرت ديني مي باشد که به غلط از آن با عنوان «تساهل و تسامح ديني» ياد مي شود ولي بايد آن را مداهنه ناميد.}

در يک روايتي است که خداوند به شعيب پيامبر وحي کرد که امشب يکصد هزار نفر از قوم تو به عذاب الهي مي‌رسند. ۶۰ هزار نفر از خوبان (ساکتين) و ۴۰ هزار نفر از بدان (فاعلین). سوال شد که خدايا چراخوبان و چرا بيشتر؟! پاسخ اين بود: براي اينکه با خلافکاران آنها مداهنه کردند.

این افراد می گویند چرا باید با دیگران اصطکاک ایجاد کرد. بنا بر اين، مداهنه به معناى دست برداشتن از اصول و مبانى و ارزش ها و آرمان هاى الهى است تا مخالفان را خوش آيد، كه اين كار از نظر قرآن كريم، كارى ناپسند است؛مداهنه يعني صلح و سازش کلي که اين غلط است.

از فرمايشات اميرالمومنين علي(ع) است که فرمود:( أَمَرَنَا رَسُولُ اللَّهِ صَلّی الله عَلیهِ وَ آله أَنْ نَلْقَى أَهْلَ الْمَعَاصِي بِوُجُوهٍ مُكْفَهِرَّه) : رسول خدا به ما دستور دادند که با اهل معصیت ، با چهره های عبوس مواجه شویم ، نه اینکه به آنان لبخند بزنیم . و این یکی از مهمترین عوامل پیشگیری از گناه و افزونی گناهکار در جامعه می باشد .

( ناهین) قبول ندارند که نهی از منکر ، و تذکرات آنان بی اثر می باشد (لَعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ ) و بالفرض و با صرف نظر نمودن از نتیجه عمل ، و با انجام تکلیف ، می خواهند در پیشگاه الهی معذور باشند (مَعْذِرَةً إِلَى رَبِّكُمْ ) .


*اهل مداهنه ، ساکتین و افراد بی تفاوت در مقابل منکرات ، ملعون هستند

خداوند در قرآن مي‌فرمايد: ( لُعِنَ الَّذِينَ كَفَرُواْ مِن بَنِي إِسْرَائِيلَ عَلَى لِسَانِ دَاوُودَ وَعِيسَى ابْنِ مَرْيَمَ ذَلِكَ بِمَا عَصَوا وَّكَانُواْ يَعْتَدُونَ المائده ۷۸ كَانُواْ لاَ يَتَنَاهَوْنَ عَن مُّنكَرٍ فَعَلُوهُ لَبِئْسَ مَا كَانُواْ يَفْعَلُونَ المائده ۷۹ )

"اقوامي از طرف حضرت عيسي(ع) و حضرت داود(ع) مورد لعنت قرار گرفتند. براي اينکه عصيان مي‌کردند و حدود الهي را زير پا مي‌گذاشتند.اينگونه بودند که در برابر منکرات و زشتي‌ها نه نهي مي‌کردند و نه پذيراي نهي مي‌شدند."

پس مي‌بينيم ساکتين اينچنيني ملعون هستند. يک سري مسائلي که ما در سطح اجتماع با آن مواجه مي‌شويم خيلي جاي تعجب دارد. يکي اینها مسئله حجاب است که به سادگي ناديده گرفته شده است. در همين موضوع انسان در برابر يک امري که خلاف رضاي خداي متعال است قرار بگيرد و نسبت به آن بي‌تفاوت باشد.این جای تعجب و تاسف دارد. که دغدغه دینی نداشته باشیم.


*خشم مقدس ، یکی از نشانه های اهل ایمان است

مي‌گوييم خشم و غضب خوب است يا بد؟! جواب اين است که غضب و خشم مفتاح همه بدي‌هاست. يک گناه کليدي است. اما اين خشم در همه جا مفتاح بدي‌هاست؟!

ما يک خشمي داريم به نام خشم مقدس. مي‌شود گفت دين را همين خشم مقدس پيش برد. در روايتي آمده است که يکي از نشانه‌هاي مومن حقيقي اين است وقتي مي‌بيند که حدي از حدود الهي زير پا مي‌رود، همچون پلنگي زخم خورده خشمگين مي‌شود.

ما چرا در برابر زير پا رفتن حدود الهي و ارزشهاي جامعه خودمان بي‌تفاوت هستيم؟ لذا وظيفه تک تک مومنين و مخصوصا مسئولين است وقتي که مي‌بينند يک حدي از حدود الهي، يک ارزشي از ارزشهاي اسلامي ناديده گرفته مي‌شود، اينها عصباني بشوند.عصبانيتي که منشائ حرکتي مثبت براي پيشگيري از آن عمل خلاف می شود.

چرا اعلام و ابراز تنفر از گناه و زير پا رفتن حدود الهي در جامعه کم است؟ چرا فلان مسئول در سخنان خود رسما اعلام نمي‌کند که" اي مردم من از بي‌حجابي متنفر هستم اين مقتضي تولي و تبري است. همه وظيفه دارند. هرکس به سهم خودش، هم مردم و هم مسئولان. من سخنراني می کنم وظیفه من هست وقتی جايي که حرکتي خلاف رضاي خدا باشد، اعلام کنم که مي‌کنم. ديگران هم همين‌طور.مسئولین بایستی قاطعانه و صراحتاً با اعمال ضد اسلامی مخالفت نموده ، و علناً اعلام تنفر و بیزاری از ضد ارزش ها نمایند .


*مسئولین باید قاطعانه مدافع ارزشها و حدود الهی باشند

یک مثال بزنم از رئیس قوه مجریه که رئیس جمهور محترم می باشد. در اولین کنفرانس مطبوعاتی یک خانمی آمد در حالی که موهایش آشکار بود ،که این برخلاف رضای خداست، برخلاف قانون مسلَم قرآنی است. همان لحظه تلاطمی در درون من بود؛ تعبیر من این است هیچ زمانی در طول عمرم این قدر آرزو در دل نمی کردم و بعد این همه حسرت نخوردم.آرزویم این بود که چقدر خوب است یک تذکر محترمانه و قاطعانه داده بشود و حسرتم این بود که این تذکر داده نشد.

اگر من بودم،می گفتم:دخترم! من به عنوان رئیس قوه مجریه و بالاتر از آن به عنوان یک شخص روحانی که وظیفه ام تقویت و ترویج دین است از شما خواهش می کنم این بزرگترین حد الهی را رعایت کنید. و اگر این تذکر داده می شده ، رعایت حجاب یک دستور العملِ عملی می شد برای ملت ما .

فائده و اثر مثبت چنین تذکراتی ، ازفوائد و اثرات صدها و بلکه هزارن مجلس که در رابطه با حجاب برگزار شود ، بهتر و بیشتر است .

اينکه گاه افرادي بخواهند به گونه‌اي حرکت کنند که همه گروه‌ها و اشخاص مريد او و او مراد آنها بشود اين کاري است بسيار غلط و منافقانه.

بي‌توجهي نسبت به اين مسائل باعث شده که روز به روز ما مي‌بينيم که در خيلي از عرصه‌ها مواجه مي شويم که گاهي در خلوت مي‌گوييم عجيب است و ابراز تاسف مي‌‌کنيم. چرا نبايد بر تورهاي گردشگري نظارت باشد؟ چرا بايد علنا ارزشهاي اسلامي در جامعه زير پا برود؟ بايد غيرت ديني در جامعه ترويج و نهادينه شود.


*برخی برنامه های سیما قبح گناه را در جامعه از بین می برد

ایشان در پاسخ به سئوالی پیرامون نقش رسانه ملی در فرهنگ سازی در جامعه گفتند: آیا سیمای ما نمی خواهد ننگ استفاده ابزاری از وجود زن مسلمان را برای تبلیغات تجاری خود باور کند؟! آنهم تبلیغاتی که در مواردی که نه تنها که مفید نیست بلکه مضر است و بلکه مردم را سوق می دهد به طرف زندگی تجملی و اشرافی بدون کوشش.

اگر بخواهيم وارد جزئيات بشويم و به محتواي سريالهايي که ايجاد ارتباط و خلوت کردن با نامحرم را يک امر طبيعي جلوه مي‌دهد و قبح خيلي از مسائل از بين رفته است، آن يک بحث خيلي مفصلي است.

برخی تبلیغات در سیما اغواگری است ، مثل آن تبلیغ کرم حلزون که اغوای یک ملت بود و هیچ کس پاسخگو نیست.

يکي بيايد اين جمله را توضيح بدهد«بدون چاکلز هرگز؛ يعني چي؟» چرا يک ريال خرج «بدون حجاب هرگز» نمي‌کنيم؟! دانشگاه اين مملکت طبق فرموده امام صداو سيماست و اين رسانه مسئوليت زيادي را در فرهنگ‌سازي بر عهده دارد. مسئول صدا و سيما به خاطر اين مسائلي که هفته گذشته در دزفول و برخي شهرهاي ديگر پيرامون يک سريال پيش آمد، آمد صحبت کرد و مستقيم و غير مستقيم عذرخواهي کرد.


*چرا هیچ مسئولی بابت پایمال شدن ارزشهای اسلامی عذر خواهی نمی کند

چرا يک بار به خاطر حدود الهي، مردم برانگيخته نمي‌شوند و يا مسئولان عذرخواهي نمي‌کنند؟ اگر در فرانسه دولتمردان آنجا يک دختر را به خاطر حجاب از دانشگاه و يک مربي محجبه را به خاطر حجابش اخراج مي‌کنند و ما محکومشان مي‌کنيم و محکوم کردن ما نيز به نوعي درست است اما از يک طرف هم بايد آنها را تحسين و در ارتباط با آن تاييد، خودمان را تقبيح کنيم! و آن اينکه فرهنگ آنجا بيگانه با حجاب است و مي‌گويند فرهنگ ما اين روش پوشش را نمي‌پذيرد و حذفش مي‌کنند. اما در کشور ما حجاب قانون و واجب الهي است و به راحتي زير پا گذاشته مي‌شود. پس چرا عکس‌العملي نشان نمي‌دهيم؟ و لذا اگر در اين وادي بخواهيم وارد شويم، به برنامه‌هاي تلويزيون خيلي ايراد وارد است.


*ما چقدر برای دین خدا هزینه می کنیم؟!

خداوند می فرماید: که کافرین پول خرج می کنند، هزینه می کنند،نه هزینه های مادی تنها. بلکه همه نوع هزینه ای می دهند! برای رسیدن به چه هدفی ؟! برای اینکه مانع بشوند مردم بروند در راه خدا.

هدفم از بیان این مطلب این است که مومنین در مقابل برای دین و برای دفاع از دین چقدر هزینه می کنند؟! فرقه هایی مثل وهابیت که اینهمه جزوه و سی دی می زنند و رایگان می دهند، اینها اینگونه هزینه می کنند. شبکه هایی که برای تباهی اخلاقی راه اندازی شده است چقدر است؟ کی دارد این پولها را می دهد؟!

هدفشان تباهی دین و بی تفاوتی نسبت به ارزشها در جامعه است. ما در کنار هزینه های روزمره زندگی خود، چقدر برای دین خرج می کنیم؟! این انقلاب بستری برای ما فراهم کرده است و هنوز هم هست که مطابق رضایی خدا زندگی کنیم، اما ظاهرا خودمان نمی خواهیم.

ارشاد اسلامی ما برای کنسرتهایی که جز مفسده بدنبال ندارد چقدر هزینه نموده و می کند و برای ارشاد مردم به سوی اسلام و برنامه های اسلامی چقدر؟

بی تفاوتی و بی تعصبی تا کی ؟ چرا دولتمردان ما به خاطر زیر پا رفتن حدود الهی برانگیخته و متغیر و عصبانی نمی شوند ؟

منبع: سایت خبری انصار حزب الله


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  


پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -