انهار
انهار
مطالب خواندنی

(۷۵) برخی از احادیث قرض الحسنه

بزرگ نمایی کوچک نمایی
بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
السَّلاَمُ عَلَى مَهْدِيِّ الْأُمَمِ وَ جَامِعِ الْكَلِمِ.
وَ اَلسَّلاَمُ عَلَى عِبَادِ اَللَّهِ اَلصَّالِحِين وَ رَحمَةُ الله
برخی از احادیث قرض الحسنه
فهرست عناوین احادیث
{۱} لزوم سند بین قرض دهنده و قرض گیرنده
{۲} نوشته ی روى درب بهشـت
{۳} پاداش قـرض الحسنه
{۴} مقام قرض الحسنه دهنده
{۵} نگاه مهربانی به پـدر و مـادر
{۶} عظمت پـدر و مـادر
{۷} احترام پـدر و مـادر
{۸} اطـاعـت از والـدين
{۹} ارزش اطاعت از پـدر و مـادر
{۱۰} پرداخت بدهى والـديـن
{۱۱} خشنودى پـدر و مـادر
{۱۲} عاقبت نيكى به پـدر و مـادر
{۱۳} سفر براى نيكى به پـدر و مـادر
{۱۴} پـدر و مـادر و افزايش عُـمر و روزى
{۱۵} آثار نيكى به پـدر و مـادر
{۱۶} اوّل نيكى به مـادر
{۱۷} نتيجه نيكى به پـدر و مـادر
{۱۸} حـقّ پـدر
{۱۹} عبادت در نگاه
{۲۰} رفتار با والدين
{۲۱} وظيفه در برابر والدين
{۲۲} نيابت از پـدر و مـادر
{۲۳} نيكى به والـدين بـد
{۲۴} برخورد با پـدر و مـادر مُشـرك
{۲۵} زيـارت قـبر والـدين
{۲۶} بهشت و نيكى به والـدين
{۲۷} نگاه تيز به پـدر و مـادر
{۲۸} نگاه خشم‌آلود به پـدر و مـادر
{۲۹} غمگين كردن پـدر و مـادر
{۳۰} نتيجه بى‌ادبى بـه والـدين
{۳۱} درگيرى با پدر موجب خواری
{۳۲} محروميّت عـاقّ والـدين
{۳۳} بدبخت، عـاقّ والـدين
{۳۴} عاقبت عـاقّ والـدين
{۳۵} مجازات عـاقّ والـدين
{۳۶} عـاقّ والـدين
{۳۷} شـقاوت عـاقّ والـدين
{۳۸} هـلاكت عـاقّ والـدين
{۳۹} اعـمال عـاقّ والـدين
{۴۰} نيكى‌ به‌ والدين و آمرزش‌ گناه
   
توضیح متن، ترجمه و اسناد احادیث
{۱} لزوم سند بین قرض دهنده و قرض گیرنده
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا تَدَايَنْتُمْ بِدَيْنٍ إِلَىٰ أَجَلٍ مُسَمًّى فَاكْتُبُوهُ ۚ وَلْيَكْتُبْ بَيْنَكُمْ كَاتِبٌ بِالْعَدْلِ ۚ وَلَا يَأْبَ كَاتِبٌ أَنْ يَكْتُبَ كَمَا عَلَّمَهُ اللَّهُ ۚ فَلْيَكْتُبْ وَلْيُمْلِلِ الَّذِي عَلَيْهِ الْحَقُّ وَلْيَتَّقِ اللَّهَ رَبَّهُ وَلَا يَبْخَسْ مِنْهُ شَيْئًا ۚ فَإِنْ كَانَ الَّذِي عَلَيْهِ الْحَقُّ سَفِيهًا أَوْ ضَعِيفًا أَوْ لَا يَسْتَطِيعُ أَنْ يُمِلَّ هُوَ فَلْيُمْلِلْ وَلِيُّهُ بِالْعَدْلِ ۚ وَاسْتَشْهِدُوا شَهِيدَيْنِ مِنْ رِجَالِكُمْ ۖ فَإِنْ لَمْ يَكُونَا رَجُلَيْنِ فَرَجُلٌ وَامْرَأَتَانِ مِمَّنْ تَرْضَوْنَ مِنَ الشُّهَدَاءِ أَنْ تَضِلَّ إِحْدَاهُمَا فَتُذَكِّرَ إِحْدَاهُمَا الْأُخْرَىٰ ۚ وَلَا يَأْبَ الشُّهَدَاءُ إِذَا مَا دُعُوا ۚ وَلَا تَسْأَمُوا أَنْ تَكْتُبُوهُ صَغِيرًا أَوْ كَبِيرًا إِلَىٰ أَجَلِهِ ۚ ذَٰلِكُمْ أَقْسَطُ عِنْدَ اللَّهِ وَأَقْوَمُ لِلشَّهَادَةِ وَأَدْنَىٰ أَلَّا تَرْتَابُوا ۖ إِلَّا أَنْ تَكُونَ تِجَارَةً حَاضِرَةً تُدِيرُونَهَا بَيْنَكُمْ فَلَيْسَ عَلَيْكُمْ جُنَاحٌ أَلَّا تَكْتُبُوهَا ۗ وَأَشْهِدُوا إِذَا تَبَايَعْتُمْ ۚ وَلَا يُضَارَّ كَاتِبٌ وَلَا شَهِيدٌ ۚ وَإِنْ تَفْعَلُوا فَإِنَّهُ فُسُوقٌ بِكُمْ ۗ وَاتَّقُوا اللَّهَ ۖ وَيُعَلِّمُكُمُ اللَّهُ ۗ وَاللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ.
ای اهل ایمان، چون به قرض و نسیه معامله کنید تا زمانی معیّن، سند و نوشته در میان باشد، و بایست نویسنده درستکاری معامله میان شما را بنویسد، و نباید کاتب از نوشتن خودداری کند، که خدا به وی نوشتن آموخته پس باید بنویسد، و مدیون باید مطالب را املاء کند، و از خدا بترسد و از آنچه مقرّر شده چیزی نکاهد، و اگر مدیون سفیه یا ناتوان (صغیر) است و صلاحیّت املا ندارد ولیّ او به عدل و درستی املا کند و دو تن از مردان خود (از مسلمانان عادل) گواه آرید، و اگر دو مرد نیابید یک مرد و دو زن، از هر که (به عدالت) قبول دارید گواه گیرید تا اگر یک نفر از آن دو زن فراموش کند دیگری به خاطرش آورد، و هرگاه شهود را (به محکمه) بخوانند امتناع از رفتن نکنند، و در نوشتن آن تا تاریخ معیّن مسامحه نکنید چه معامله کوچک و چه بزرگ باشد. این عادلانه‌تر است نزد خدا و محکمتر برای شهادت و نزدیکتر به اینکه شکّ و ریبی در معامله پیش نیاید (که موجب نزاع شود) مگر آنکه معامله نقد حاضر باشد که دست به دست میان شما برود، در این صورت باکی نیست که ننویسید، و گواه گیرید هرگاه معامله کنید، و نبایست به نویسنده و گواه ضرری رسد (و بی‌اجر مانند)، و اگر چنین کنید نافرمانی کرده‌اید. و از خدا بترسید و خداوند هم به شما تعلیم مصالح امور می‌کند و خدا به همه چیز داناست.
سوره بقره آیه ۲۸۲.
{۲} نوشته ی روى درب بهشـت
الإمامُ الصّادقُ (عليه السلام): مَكتوبٌ على بابِ الجَنَّةِ : الصَّدَقةُ بعَشرَةٍ و القَرضُ بثَمانِيَةَ عَشرَ، و إنّما صارَ القَرضُ أفضَلَ مِن الصَّدَقةِ لأنَّ المُستَقرِضَ لا يَستَقرِضُ إلاّ مِن حاجَةٍ ، و قد يَطلُبُ الصَّدَقةَ مَن لا يَحتاجُ إلَيها .
بر در بهشت نوشته است: [ثواب ]صدقه، ده برابر است و وام، هيجده برابر و علّت اين كه وام برتر از صدقه آمده، اين است كه وام خواه جز از روى نياز تقاضاى وام نمى كند، اما صدقه را گاه كسى كه نيازى به آن ندارد، مطالبه مى كند.
بحار الأنوار : ۱۰۳/۱۳۹/۹.
{۳} پاداش قـرض الحسنه
عَنْ الْبَراءِ بْنِ عازِبٍ رَضِىَ اللّهُ عَنْهُما قالَ: سَمِعْتُ رَسُولَ اللّهِ (صلی الله علیه و آله و سلّم) یَقُولُ: مَـنْ مَنَحَ مَنـیحَةَ لَبَنٍ، اَوْوَرَقٍ، اَوْهَـدى زُقـاقا کانَ لَهُ مِـثْلُ عِـتْقِ رَقَبَةٍ.
براء بن عازب مى گوید: از پیامبر خدا صلی الله علیه و آله شنیدم که فرمود: کسى که گوسفند یا شتر را به دیگرى دهد تا از شیرش استفاده کند و سپس برگرداند، یا یکدرهم قرض بدهد، یا گمشده اى را راهنمائى نماید خداوند متعال پاداش آزاد کردن بنده اى را به او خواهد داد.
 
{۴} مقام قرض الحسنه دهنده
عَنْ رَسُولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله: ... وَمَـنْ اَقْرَضَ اَخاهُ الْمُـؤْمِنَ بِـکُلِّ دِرْهَمٍ اَقْرَضَهُ وَزْنَ جَبَلِ اُحُدٍ وَجَـبَلَ رِضْـوانٍ وَطُورِ سَیْـناءَ حَسَنـاتٍ. فَاِنْ رَفَقَ بِهِ فِـى طَلَبِهِ یَعْبَـرُبِهِ عَلَى الصِّراطِ کَالْبَرْقِ الْخـاطِفِ الّـلامِعِ بِغِیْـرِ حِسابٍ وَلاعَذابٍ.
کسى که به برادر مسلمان خود قرض دهد، در برابر هر درهمى که قرض داده هم وزن کوه احد و کوه رضوان و کوه سینا، حسنات خواهد داشت. و اگر براى وصول آن مدارا کند، از پل صراط همچون برق جهنده بدون حساب و عذاب خواهد گذشت.
 
مقایسه پاداش قـرض با کـارهاى دیگر
قالَ رَسُولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله: اَلصَّدَقَةُ بِعَشْرَةٍ، وَالْقَرْضُ بِثَمانِیَةَ عَشْرٍ، وَصِلَةُ الاْءخْوانِ بِعِشْرِینَ، وَصِلَةُ الرَّحِمِ بِاَرْبَعَ وَ عِشْرِیْنَ.
صدقه ده، قرض هیجده، ارتباط با برادران دینى بیست و صله رحم بیست و چهار حسنه دارد.
 
رابـطه قـرض و زکات
عَنْ اَبى عَبْدِاللّهِ علیه السلام قالَ: اَلْقَرْضُ الْواحِدِ بِثَمانِیَةَ عَشْرٍ وَاِنْ ماتَ اُحْتُسِبَ بِها مِنَ الزَّکاةِ.
ثواب قرض دادن هیجده برابر خواهد بود و چنانچه قرض دهنده بمیرد، قرض او زکاتش محسوب مى شود.
 
قـرض الحسنه و آخـرت
عَنِ الرِّضا علیه السلام: وَاِذا ماتَ رَجُلٌ وَلَهَ دَیْنٌ عَلى رَجُلٍ فَاِنْ اَخَذَهُ وارِثُهُ مِنْهُ فَهْوَلَهُ وَ اِنْ لَمْ یُعْطِهِ فَهُوَ لِلْمَیِّتِ فِى الآخِرَةِ.
وقتى بدهکار از دنیا برود، چنانچه وارث بدهى را بگیرد، مال اوست و اگر داده نشود در آخرت به مرده و صاحب اصلى مال تعلّق مى گیرد.
 
بـرترى پـاداش قرض‏الحسنه بر صدقه
عَنْ رَسُولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله: رَاَیْتُ لَیْلَةً اُسْرِىَ بى عَلى بابِ الْجَنَّةِ مَکْتُوبا اَلصَّدَقَةُ بِعَشْرِ اَمْثالِها وَالْقَرْضُ بِثَمانِیَةَ عَشْرٍ، فَقُلْتُ: یا جَبْرَئِیلُ مابالُ الْقَرْضِ اَفْضَلُ مِنَ الصَّدَقَةِ؟ قالَ: لِأنَّ السّائِلَ یَسْأَلُ وَعِنْدَهُ، وَالْمُسْتَقْرِضُ لایَسْتَقْرِضُ اِلاّ مِنْ حاجَةٍ.
شبى که به معراج برده شدم، دیدم که روى درب بهشت این چنین نوشته شده بود: صـدقه ده برابر پـاداش دارد و قرض الحسنه هیجده برابر. به جبرئیل گفتم: چرا قرض الحسنه برتر از صدقه است؟ گفت: چـون قـرض گیـرنده همـیشه بخـاطر نیـازش وام مى گـیرد، ولـى سـائل تقـاضاى کـمک مى کـند اگـرچه بـى نیـاز بـاشـد.
 
قـرض الحسنه و صـدقه
عَنْ عَبْدِاللّهِ بْنِ مَسْعُودٍ رَضِىَ اللّهُ عَنْهُ اَنَّ النَّبِىَّ صلی الله علیه و آله قالَ: کَلُّ قَرْضٍ صَدَقَةٌ.
عبدالله بن مسعود از پیامبر گرامى صلی الله علیه و آله نقل کرده که فرمود: هـر قـرضى پیـش خـدا، صدقـه محسـوب مى گـردد.
 
مقایسه قـرض الحسنه با صـدقه
وَعَنْ عَبْدِاللّهِ بْنِ مَسْعُودٍ رَضِىَ اللّه عَنْهُ اَنَّ النَّبِىَّ صلی الله علیه و آله قالَ: مـا مِـنْ مُسْـلِمٍ یُقْرِضُ مُسْلِما قَرْضا مَرَّةً اِلاَّ کانَ کَصَدَقَتِها مَرَّتَیْنِ.
عبدالله بن مسعود از پیامبر صلی الله علیه و آله نقل کرده که فرمود: هر مسلمانى مالى را یکبار قرض دهد، مثل این است که همان مال را دوبار صدقه داده است.
 
ملاک برترى قـرض الحسنه از صدقه
قالَ الصّادِقُ علیه السلام: مَـکْتُوبٌ عَلى بابِ الْجَـنَّةِ: اَلصَّـدَقَةُ بِعَـشْرَةٍ وَالْقَـرْضُ بِـثَمانِیَةَ عَشْرٍ، وَاِنَّما صارَ الْقَرْضُ اَفْضَلَ مِنَ الصَّدَقَةِ لاَِنَّ الْمُسْتَقْرِضَ لایَسْتَقْرِضُ اِلاّ مِنْ حاجَةٍ، وَقَدْ یَطْلُبُ الصَّدَقَةَ مَنْ لایَحْتاجُ اِلَیْها.
بر درب بهشت نوشته شده است: صدقه ده حسنه و قرض الحسنه هیجده حسنه دارد. علّت اینکه قرض برتر از صدقه است اینست که قرض گیرنده همیشه از روى نیاز قرض مى گیرد؛ ولى صدقه گیرنده، گـاهى بـدون ایـنکه نیـاز داشته باشد خـواهان صـدقه مى شود.
 
برترى وام‏دادن از بخشش
سَمِعْتُ اَباعَبْدِاللّهِ (علیه السلام) یَقُولُ: لاََنْ اُقْرِضَ قَرْضا اَحَبُّ اِلَىَّ مِنْ اَنْ اَصِلَ بِمِثْلِهِ.
مــالى را کـه قـرض بـدهـم، بـیشـتر دوسـت دارم تـا آن را بـبـخشـم.
 
شـتاب در دادن قـرض
عَنْ اَمِیرِالْمُؤْمِنینَ علیه السلام: وَ اغْتَـنِمْ مَنِ اسْتَـقْرَضَـکَ فِى حالِ غِنـاکَ لِـیَجْعَـلَ قَـضاءَهُ لَـکَ فِى یَوْمِ عُسْرَتِکَ.
از آقا أمیرالمؤمنین علی (علیه السلام) نقل شده که فرمود: و غنـیمت بــدان کسـى را که در زمـان بى نــیازیت از تــو وام بـخـواهد تا در روز تنـگدسـتى تـو، به تـو پـس دهــد.
 
محبوبیّت قـرض دادن
قالَ النَّبِىُّ (صلی الله علیه و آله و سلّم): اَلْفُ دِرْهَمٍ اُقْرِضُها مَرَّتَیْنِ اَحَبُّ اِلَىَّ مِنْ اَنْ اَتَصَدَّقَ بِها مَرَّةً.
هزار درهـم را اگر دوبار قرض بدهم، بیشتر دوست دارم از اینکه آن را یـکمرتـبه بـعنوان صـدقه بپـردازم.
 
قرض سنّت جاودان
فِى خَبَرٍ طَویِلٍ عَنِ الصّادِقِ علیه السلام قالَ: اَمَّا الْوُجُوهُ الْأرْبَعَةُ (الَّتِى یَلْزِمُهُ فِیها النَّفَقَةُ مِنْ وُجُوهِ اصْطِناعِ الْمَعْرُوفِ) فَقَضاءُ الدَّیْنِ، وَالْعارِیَةُ، وَالْقَرْضُ وَاِقْراءُ الضَّیْفِ واجِباتٌ فِى السُّنَّةِ.
امام صادق (علیه السلام) در روایتى طولانى و مفصّل فرمود: امّا انواع چهارگانه خیر عبارتند از:
۱ ـ پرداخت بدهى، ۲ ـ عاریه دادن، ۳ ـ قرض دادن، ۴ ـ مهمانى دادن، که اینها در سنّت واجب است.
 
وام با قصد قربت
قالَ اَبُوعَبْدِاللّهِ علیه السلام: ما مِنْ مُسْلِمٍ اَقْرَضَ مُسْلِما قَرْضا یُریدُ وَجْهَ اللّهِ اِلاّ اُحْتُسِبَ لَهُ اَجْرُها بِحِسابِ الصَّدَقَةِ حَتّى تَرْجِعَ اِلَیْهِ.
هیـچ مسـلمانى نبـاشـد که به مسـلمان دیگرى بخاطر خدا قـرض دهـد، جـز آنکه خـداوند هر روز ثـواب صـدقـه دادن آن را به حـساب وى ثبت کـند تـا زمانـى که آن مـال بـه او بـاز گردد.
 
وظیفه توانمند در رابـطه با وام
قالَ النَّبِىُ (صلی الله علیه و آله و سلّم): مَنِ احْتاجَ اِلَیْهِ اَخُوهُ الْمُسْلِمُ فِى قَرْضٍ وَهُوَ یَقْدِرُ عَلَیْهِ فَلَمْ یَفْعَلْ، حَرَّمَ اللّهُ عَلَیْهِ رِیْحَ الْجَنَّةِ.
کسى که برادر مسلمان و نیازمندش از او تقاضاى قرض الحسنه بکند و او با اینکه توانائى دارد، خواسته او را تأمین ننماید خداوند او را از بوى بهشت محروم خواهد ساخت.
 
نتـیجه قـرض الحسنه
رُوِىَ عَنْ فِقْهِ الِّرضا علیه السلام: اَنَّ اَجْرَ الْقَرْضِ ثَمانِیَةَ عَشَرَ ضِعْفا مِنْ اَجْرِ الصَّدَقَةِ لاَِنَّ الْقَرْضَ یَصِلُ اِلى مَنْ لایَضَعُ نَفْسَهُ لِلصَّدَقَةِ لاَِخْذِ الصَّدَقَةِ.
پاداش وام دادن هیجده برابر بیش از صدقه است زیرا قرض الحسنه باعث مى شود که شخص به گرفتن صدقه دچار نشود.
 
درود فرشتگان بر وام دهنده
قالَ رَسُولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله: مَنْ اَقْرَضَ مُؤْمِنا قَرْضا یَنْتَظِرُبِهِ مَیْسُورَهُ کانَ مالُهُ فِى زَکاةٍ وَ کانَ هُوَ فِى صَلاةٍ مِنَ الْمَلائِکَةِ حَتّى یُؤَدِّیَهُ اِلَیْهِ.
هر کس به مؤمنى قرض بدهد و منتظر بماند تا قرض گیرنده گشایش (در کارش) یابد، آن مال ثواب زکات خواهد داشت و قرض دهنده مورد درود فرشتگان باشد تا آنکه قرض گیرنده قرضش را ادا نماید.
 
ننگ دیـن
قالَ رَسُولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله: اِیّاکُمْ وَالدَّیْنَ؛ فَاِنَّهُ شَیْنُ الدِّینِ.
از وام گرفتن پرهیز نمائید، که باعث ننگ در دین است.
 
پرهیز از قرض گرفتن
قالَ عَلِىُّ علیه السلام: اِیّاکُمْ وَالدَّیْنَ؛ فَاِنَّهُ هَمٌّ بِاللَّیْلِ وَذُلٌّ بِالنَّهارِ.
از قرض کردن پرهیز نمایید؛ چون قرض باعث غم و اندوه شب و خوارى انسان در روز است.
(نتیجه طبیعى قرض گرفتن است بنابراین تا انسان تا ناچار نباشد بهتراست که قرض نگیرد).
 
قرض پسندیده
عَنْ اَبى مُوْسى، قالَ: قُلْتُ لاَِبِى عَبْدِاللّهِ علیه السلام: جُعِلْتُ فَداکَ یَسْتَقْرِضُ الرَّجُلُ وَیَحِجُّ؟ قالَ: نَعَمْ، قُلْتُ: یَسْتَقْرِضُ وَیَتَزَوَّجُ؟ قالَ: نَعَمْ، اِنَّهُ یَنْتَظِرُ رِزْقَ اللّهِ غُدْوَةً وَعَشِیَّةً.
ابوموسى گوید: به امام صادق علیه السلامعرضه کردم: فدایت شوم، آیا مرد مى تواند قرض بگیرد و فریضه حج را با آن انجام دهد؟ فرمود: بله، عرض کردم: آیا مى تواند وام بگیرد و ازدواج کند؟ فرمود: بله، و شب و روز منتظر روزى خدا باشد.
 
پرداخت قرض
عَنْ اَبى جَعْفَرٍ علیه السلام قالَ: کُـلُّ ذَنْبٍ یَکْفُرُهُ الْقَتْلُ فِى سَبیلِ اللّهِ اِلاَّ الدَّیْنَ لاکَفّارَةَ لَهُ اِلاّ اَداؤُهُ، اَوْ یَقْضِىَ صاحِبَهُ، اَوْیَعْفُوَ الذَّىِ لَهُ الْحَقُّ.
هر گناهى که باشد شهادت در راه خدا آنرا پاک مى کند، مگر قرض را که کفّاره اى ندارد جز اینکه توسط بدهکار یا شخص دیگرى پرداخت شود یا اینکه طلبکار از حق خود گذشت نماید.
 
وام بى‏ پاداش
قالَ اَبُو عَبْدِاللّهِ علیه السلام: ... فَاِنْ اَعْطاهُ اَکْثَرَ مِمّا اَخَذَهُ مِنْ غَیْرِ شَرْطٍ بَیْنَهُما فَهُوَ مُباحٌ لَهُ، وَ لَیْسَ لَهُ عِنْدَاللّهِ ثَوابٌ فِیما اَقْرَضَهُ.
اگر وام گیرنده بدون قرار قبلى، سودى به صاحب مال بدهد مباح است؛ ولى وام دهنده پاداشى از خدا نخواهد گرفت.
 
پـاداش مهـلت به بدهکار
عَنْ بُرَیْدَةَ رَضِىَ اللّهُ عَنْهُ، قالَ: سَمِعْتُ رَسُولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله یَقُولُ: مَنْ اَنْظَرَ مُعْسِرا فَلَهُ کَلَّ یَوْمٍ صَدَقَةٌ قَبْلَ اَنْ یَحِلَّ الدَّیْنُ فَاِذا حَلَّ الدَّیْنُ فَاَنْظَرَهُ بَعْدَ ذلِـکَ فَلَهُ کُلَّ یَوْمٍ مِثْلَیْهِ صَدَقَةٌ.
بریده مى گوید: از پیامبر خدا صلی الله علیه و آلهشنیدم که مى فرمود: کسى که به تنگدست مهلت دهد، قبل از رسیدن موعد پرداخت در مقابل هر روز، به اندازه آن مال براى او صدقه محسوب مى شود؛ و وقتى که موعد پرداخت رسید، در مقابل هر روز مهلت، دو برابر آن براى صدقه بحساب مى آید.
 
امنیّت مهـلت دهـنده
قالَ رَسُولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله: مَنْ اَرادَ اَنْ یُظِلَّهُ اللّهُ فِى ظِلِّ عَرْشِهِ یَوْمَ لاظِلَّ اِلاّ ظِلُّهُ فَلْیُنْظِرْ مُعْسِرا اَوْلِیَدَعْ لَهُ عَنْ حَقِّهِ.
کسى که مایل است در قیامت زیر سایه خدا باشد، پس به بدهکار تنگدست، مهلت دهد. یا اینکه به نفع او از حقّش بگذرد.
 
قرض دهنده و اجابت ‏دعاء
عَنْ رَسُولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله: مَنْ اَرادَ اَنْ تُسْتَجابَ دَعْوَتُهُ وَاَنْ تَکْشِفَ کُرْبَتُهُ فَلْیُفَرِّجْ عَنْ مُعْسِرٍ.
کسى که مایل است خداوند دعایش را مستجاب نماید، و غم و اندوهش را بزداید، پس باید تلاش کندغم و اندوه انسانى را که در مضیقه است، برطرف نماید.
 
پـاداش مدارا کننده
عَنْ رَسُولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله: مَنْ اَقْرَضَ مَلْهُوفا فَاَحْسَنَ طَلِبَتَهُ اِسْتَأْنَفَ الْعَمَلَ وَاَعَطاهُ اللّهُ بِکُلِّ دِرْهَمٍ اَلْفَ قِنْطارٍ مِنَ الْجَنَّةِ.
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آلهدر ضمن حدیثى طولانى فرمود: هر کس غمزده اى را قرض دهد و در بازستاندن نیکو رفتار کند مثل اینست که، کار را دوباره آغاز کرده است و خداوند در برابر هر درهم هزار قنطار حدیث در بهشت به او عنایت فرماید.
 
خـانه و خادم بدهکار
عَنْ اَبى عَبْدِاللّهِ علیه السلام قالَ: لاتُباعُ الدّارُوَلاَالْجَارِیَةُ فِى الدَّیْنِ، وَذلِکَ اَنـَّهُ لابُدَّ لِلرَّجُلِ الْمُسْلِمِ مِنْ ظِلٍّ یَسْکُنُهُ وَخادِمٍ یَخْدِمُهُ.
خانه و خدمتکار براى اداى قرض فروخته نمى شود؛ چون هر انسان مسلمان به سایبان و خدمتکارى نیاز دارد.
 
مدارا کردن بـا تنـگدسـت
قالَ الصّادِقُ علیه السلام: اِنَّ اللّهَ عَزَّوَجَلَّ یُحِبُّ اِنْظارَ الْمُعْسِرِ، وَمَنْ کانَ غَریمُهُ مُعْسِرا فَعَلَیْهِ اَنْ یُنْظِرَهُ اِلى مَیْسَرَةٍ.
خداوند متعال مهلت دادن به تنگدست را دوست دارد کسى که بدهکارش تنگدست است، باید به اومهلت دهد تا توانمند گردد.
 
ارزش مـدارا کـردن
قالَ رَسُولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله: مَنْ یَسَّرَ عَلى مُؤْمِنٍ وَهُوَ مُعْسِرٌ ـ یَسَّرَهُ اللّهُ عَلَیْهِ حَوائِجَهُ فِى الدُّنْیا وَالاْخِرَةِ …
کسى که با انسان تنگدست مؤمن آسان بگیرد خداوند در برآوردن حوائج دنیا و آخرت، با او مدارا خواهد کرد …
 
برخورد بـا بدهـکار
عَنِ الرِّضا علیه السلام: اِنْ کانَ لَکَ عَلى رَجُلٍ حَقٌّ فَوَجَدْتَهُ بِمَکَّةَ اَوْ فِى الْحَرَمِ فَلاتُطالِبْهُ وَلاتُسَلِّمْ عَلَیْهِ فَتَفْزَعَهُ اِلاّ اَنْ تَکُونَ اَعْطَیْتَهُ حَقَّکَ فِى الْحَرَمِ فَلابَأْسَ اَنْ تُطالِبَهُ فِى الْحَرَمِ.
اگر از شخصى طلبکارى و او را در مکّه یا در حرم یافتى، از او مطالبه مکن و بر وى سلام هم مکن؛ که از تو ترسان شود. بله اگر در محدوده حرم چیزى به وى دادى مى توانى در آنجا مطالبه کنى.
 
گذشـت نسبت به مقروض
عَنْ رَسُولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله: مَنْ نَفَّسَ عَنْ غَریمِهِ اَوْ مَحاعَنْهُ کانَ فِى ظِلِّ الْعَرْشِ یَوْمَ الْقِیامَةِ.
کسى که به بدهکارش مهلت و فرصت دهد یا از طلب خود صرف نظر نماید، روز قیامت در سایه رحمت پروردگار قرار خواهد گرفت.
 
یارى مقروض
قالَ النَّبِىُّ صلی الله علیه و آله: مَنْ سَرَّهُ اَنْ یُنَفِّسَ اللّهُ کُرْبَتَهُ فَلْیُیَسِّرْ عَلى مُؤْمِنٍ اَوْفَلْیَدَعْ لَهُ فَاِنَّ اللّهَ تَعالى یُحِبُّ اِعانَةَ الْمَلْهُوفِ.
کسى که دوست دارد خدا غم و اندوهش را از او جدا نماید، پس باید بر مؤمن بدهکار آسان بگیرد (در گرفتن طلبى که دارد) یا اینکه از آن مال صرف نظر کند، چون خداوند کمک کردن به انسانى که در اثر نداشتن ثروت اندوهگین است را دوست دارد.
 
محـرومیّـت از بهشت
عَنِ النَّبِىِّ صلی الله علیه و آله: ... َمَنْ شَکا اِلَیْهِ اَخُوهُ الْمُسْلِمُ فَلَمْ یُقْرِضْهُ، حَرَّمَ اللّهُ عَزَّوَجَلَّ عَلَیْهِ الْجَنَّةَ یَوْمَ یُجْزِى الْمُحْسِنینَ.
کسى که برادر مسلمانش از وضع بد اقتصادى خود پیش او شکایت برد. و به او قرض ندهد، خداوند در روزى که نیکوکاران را پاداش مى دهد، او را از بهشت محروم خواهد ساخت.
 
وظـایـف بدهکار وطلبکار
عَنِ النَّبِىِّ صلی الله علیه و آله: کَما لایَحِلُّ لِغَرِیمِکَ اَنْ یُمْطِلَکَ وَهُوَ مُوْسِرٌ، فَکَذلِکَ لایَحِلُّ لَکَ اَنْ تُعْسِرَهُ اِذا عَلِمْتَ اَنَّهُ مُعْسِرٌ.
همانطور که براى آنکسى که از تو قرض گرفته جایز نیست که اداء آنرا تأخیر بیندازد، پس براى تو هم جایز نخواهد بود که با اینکه مى دانى او تنگدست است از او مطالبه کنى.
 
معطّل کـردن طلـبکار
قالَ النَّبِىُّ صلی الله علیه و آله: مَنْ یُمْطِلُ عَلى ذِى حَقٍّ حَقَّهُ و َهُوَ یَقْدِرُ عَلى اَداءِ حَقِّهِ فَعَلَیْهِ کُلَّ یَوْمٍ خَطیئَةُ عَشّارٍ.
کسى که قادر به پرداخت حقّ دیگران است، اگر سهل انگارى نماید و طلبکار را معطّل کند در مقابل هر روز تأخیر، گناه شخص باجگیر در نامه عملش ثبت خواهد گردید.
 
تأخـیر در پرداخت قرض
مِنْ اَلْفاظِ رَسُولِ اللّهِ (صلی الله علیه و آله و سلّم): مَطَلُ الْغَنِىِّ ظُلْمٌ.
نقل شده، یکى از کلمات پیامبر صلی الله علیه و آله و سلّم) این است که فرمود: «تأخیر در پرداخت قرض توسط فردتوانمند ظلم محسوب مى شود.»
 
پاداش تأخیر
وَکانَ الصّادِقُ (علیه السلام) یَقُولُ: مَنْ اَقْرَضَ قَرْضا فَضَرَبَ لَهُ اَجَلاً فَلَمْ یُؤْتَ بِهِ عِنْدَ ذلِکَ الاَْجَلِ، فَاِنَّ لَهُ مِنَ الثَّوابِ فِى کُلِّ یَوْمٍ یَتَأخَّرُ عَنْ ذلِکَ الاَْجَلِ بِمِثْلِ صَدَقَهِ دِیْنارٍ واحِدٍ فى کُلِّ یَوْمٍ.
هر که وامى به کسى دهد و براى بازپرداختش مدّتى معیّن کند، چنانکه در سررسید مهلت، مال او پرداخت نشود، به ازاى هر روز تأخیر ثواب یک دینار صدقه در نامه عملش مى نویسند.
 
وام گیرنده دزد!
عَنِ الرِّضا علیه السلام: اِعْلَمْ اَنَّ مَنِ اسْتَدانَ دَیْنا وَنَوى قَضائَهُ، فَهُوَ فِى اَمانِ اللّهِ حَتّى یَقْضِیَهُ، فَاِنْ لَمْ یَنْوِقَضاءَهُ فَهُوَ سارِقٌ.
از امام رضا علیه السلامنقل شده است که فرمود: کسى که قرض بگیرد در صورتى که تصمیم داشته باشد آنرا پس بدهد، در امان خداست تا آنرا اداء کند، ولى اگر تصمیم نداشته باشد آنرا به صاحبش برگرداند، دزد محسوب مى شود.
 
آزادى بدهکار
وَقالَ الصادق (علیه السلام): خَلُّوا سَبِیلَ الْمُعْسِرِ کَما خَلَأَهُ اللّهُ تَبارَکَ وَتَعالى.
تنگدست را رها کنید، همانطور که خدا چنین کرده است.

  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

ویژه نامه ماه مبارک رمضان




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -