انهار
انهار
مطالب خواندنی

فتاوای آیت الله العظمی نوری همدانی (مدظله)

بزرگ نمایی کوچک نمایی

سؤال  689 - آيا زنا عدّه دارد؟

جواب: خير، عدّه ندارد.

سؤال  690 - آيا زنى كه در عده طلاق است مى‏تواند با مسافرت براى صله رحم بدون إذن شوهرى كه از او طلاق گرفته برود؟

جواب: اگر در عده رجعى باشد لازم است با اجازه شوهر از منزل خارج شود مگر براى انجام كارهاى ضرورى يا انجام عمل واجبى كه وقت آن مضيق است.

سؤال  691 - اينجانب شوهرم چندين سال قبل فوت كرده و مدّتى بدون شوهر زندگى مى‏كردم و بعداً با آقائى بعنوان عقد غير دائم ازدواج نمودم مشروط بر اينكه اگر خواستگار دائمى برايم پيدا شد با او عقد ازدواج دائمى ببندم و بعد از مدّتى با يكى از فاميلها كه از سادات است از من خواستگارى كرد و شوهرم هم مدّت را بذل كرده و بخشيده و بعد از آن عقد انقطاعى و بذل مدّت يكمرتبه عادت ماهيانه شدم پاك شدم و فكر مى‏كردم كه با همان يكمرتبه عدّه تمام است و مى‏توانم ازدواج كنم و ازدواج كردم الان هم زندگى مطلوبى دارم بعداً متوجه شدم كه ازدواج ما مشكل شرعى داشته از آن مرجع عاليقدر استدعا دارم كه نظر خودشان را در مورد حل مشكل اينجانب بيان فرمايند.

جواب: در فرض سؤال اگر بعد از عقد با شوهر دوّم دخول انجام گرفته است بر او حرام مؤبّد مى‏شويد و اگر دخول صورت نگرفته است فقط عقد باطل است و مى‏توانيد با عقد جديد با آن ازدواج نمائيد.

سؤال  692 - اگر شخصى با زنى كه در عده وفات و عدّه طلاق خلع و يا عدّه طلاق مبارات است ازدواج كند و آگاه از مسئله نبوده آيا عقد او باطل است يا خير؟ و آيا آن زن حرام مؤبد مى‏شود؟

جواب: در فرض سؤال عقد باطل است و اگر دخول انجام شده آن زن بر وى حرام ابدى مى‏شود.

سؤال  693 - زن و مردى كه صيغه عقد موقت شده باشند و از لحاظ آميزشى تماسهاى ظاهرى با هم داشته باشند و هيچگونه دخولى صورت نگرفته باشد، بعد از تمام شدن صيغه آيا آن زن بايد عدّه نگه دارد؟

جواب: اگر دخول انجام نشده عدّه ندارد.

سؤال  694 - اگر كسى با زنى عقد موقّت بسته است، آيا بعد از اتمام مدّت يا بخشش مدّت مقرّر، مرد مى‏تواند با اين زن عقد مجدّد ببندد در حاليكه زن در عدّه مى‏باشد؟

جواب: عقد مجدد براى همين مرد جايز است.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -