انهار
انهار
مطالب خواندنی

فتاوای آیت الله العظمی امام خمینی (قدس سره)

بزرگ نمایی کوچک نمایی

سؤال: مدت زیادی است که بعد از استبراء حداکثر چهار قطره بول از من خارج می شود و حداکثر یک ساعت طول می کشد. می خواهم طبق فتوای شما در رساله کیسه ببندم، متأسفانه بیضه هایم درد می گیرد و بطور کلّی این مسأله برایم حالت وسواس و اضطراب به وجود آورده است؛ چه باید بکنم؟

جواب: اگر وسوسه است اعتنا نکنید.

سؤال: اینجانب با خمیر شیشه سروکار دارم و با این که هنگام وضو با دقّت آن را پاک می کنم ولی بعضی از اوقات بعد از نماز متوّجه می شوم که مقداری از آن به بعضی از اعضای وضو چسبیده و چون برای این کار دقّت زیادی می کنم، دیگر در این مسأله دچار وسواس و مشقت شدیدی شده ام، تکلیفم چیست؟

جواب: اگر مانعی از رسیدن آب به بشره موجود باشد، وضو صحیح نیست ولی از وسوسه باید اجتناب نمایید.

سؤال: به علّت بیماری اعصاب، بیشتر اوقات مدت کمی بعد از بول کردن، یک قطره بول و برخی اوقات چند قطره بول از من خارج می شود و بعضی مواقع هم در طول روز بدون اینکه قبلاً بول کرده باشم، بی اختیار چند قطره بول خارج می شود، بنابراین مجبورم طبق فتوای شما برای یک نماز چند بار وضو بگیرم، گاهی هم احساس می کنم که بول خارج می شود ولی بعداً متوجه می شوم که چیزی نبوده و از این بابت دچار نگرانی و وسواس شدیدی شده ام؛ خواهشمندم بفرمائید حکم این قطراتی که خارج می شود، چیست؟

جواب: اگر بول بودن رطوبت خارج شده معلوم است، محکوم به نجاست است و حکم وضو و نماز، همان است که در رساله مذکور است و در صورت شک در اصل خروج بول یا شک در اینکه آن چیزی که خارج شده بول است، حکم به طهارت می شود، مگر در صورتی که استبراء نکرده باشد و رطوبت مشتبه بین بول و غیر آن باشد و اعتنا به وسوسه نباید بکنید

سؤال: شخصی در موقع غسل کردن بیش از حدّ معمول زیر دوش می ایستد و چندین بار غسل می کند، آیا غسل او صحیح است؟ (البتّه پول حمامی را نیز چند برابر می دهد!)

جواب: اشکال ندارد، مگر آنکه طول دادن و تکرار کردن از روی وسواس باشد و در هر صورت غسل صحیح است.

 

سؤال: وسواس شرعی چه کسی است و با کثیر الشک چه فرقی دارد و در چه مواردی نباید اعتنا کند؟

جواب: وسواس شرعی نداریم و کسی که از متعارف خارج شود وسواسی است و حرام است.

سؤال: بعضی از خانمها در مسائل مختلف طهارت، دارای وسواس هستند به حدی که در بعضی موارد مطلقاً فتوای مرجع تقلیدشان را نیز قبول نکرده و فقط به همان برنامه وسواسی خودشان عمل می کنند، کار این افراد چه صورتی دارد؟

جواب: جایز نیست و باید از وسوسه اجتناب نمایند.

سؤال: آیا تفاوتی بین اشخاص وسواسی و افراد معمولی در عمل به احکام وجود دارد؟ یا اینکه آنها هم باید مانند عرف مردم عمل کنند؟

جواب: وسوسه از شیطان است، جایز نیست به آن اعتنا نماید بلکه باید طهارت و نجاست و غسل و وضو مثل متعارف مردم عمل کند.

سؤال: اگر شخصی در عبادات یا طهارت و نجاست دچار وسواس شده باشد و زیاد شک کند تکلیف شرعی او چیست؟

جواب: نباید به شکهای خود اعتنا کند و اگر اعتناء کند کار حرامی کرده است و هر عمل را بیش از یک بار نباید انجام دهد و اگر انجام دهد حرام است و هرگاه شک در نجاست چیزی یا صحت عملی کرد باید بنا بر طهارت و صحت بگذارد و اگر بر خلاف آن عمل کرد جایز نیست.

 سؤال: آیا انسان می تواند در برخورد با افراد وسواسی(از جمله همسر) قسم دروغ یاد کند؟ مثلاً «دستگیرۀ در»اصلاً نجس نبوده و ما دست خود را به آن زده ایم و بعداً ایشان از ما بپرسند: «آیا دستت را آب کشیدی؟»و ما در جواب برای جلوگیری از آب کشیدن بی مورد چیزهای دیگر، به دروغ قسم یاد کنیم که دستمان را آب کشیده ایم!

جواب: قسم دروغ جایز نیست، ولی سعی کند طوری قسم یاد کند که دروغ نباشد مثل اینکه قسم بخورد که نجس نیست. سؤال: دختری هستم که در خانه پدر و مادر خود زندگی می کنم که ایشان معتقد به رهبری و جمهوری اسلامی و مسلمان و نماز خوان هستند، اما به مسأله طهارت(نجاسات_پاکیها) زیاد اهمیت نمی دهند آیا تکلیف من چیست؟ و در همین رابطه وقتی من به این مسأله توجه دارم از این موضوع ایشان ناراضی و اظهار ناراحتی می نمایند که شما وسواس هستید با توجه به همۀ این مسائل و با توجه به این موضوع که گفته اند اگر جایی از خانه یا وسائل توسط تو نجس شود تو مسؤول نیستی آیا من مسؤول نیستم که حتماً تطهیر کنم و آیا مسؤولیت دیگرانی که در خانه نماز می خوانند به دوش من نیست؟ جواب: بر شما مسؤولیتی نیست و لازم نیست تطهیر کنید.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  


پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -