انهار
انهار
مطالب خواندنی

فتاوای آیت الله العظمی خوئی (قدس سره)

بزرگ نمایی کوچک نمایی

سؤال 1084- شخصى نزد ضرورت مخير شده بين نوشيدن آب مغصوب يا خمر كدام را مقدم بياندازد؟

جواب: نزد ضرورت، آب مغصوب را بياشامد.

سؤال 1085- آيا حرام است تناول نمودن دوايى كه روى شيشه آن نوشته شده كه اين دوا محتوى است بر الكل، در حالت حصول اطمينان به صحيح بودن آن كتابت، با اينكه مى‏دانيم مؤثرات خارجيه‏اى حاصل نگرديده به سبب اين دوا؟

جواب: الكلى كه مستهلك شده پس اشكالى ندارد خوردن آنچه با او مخلوط شده باشد.

سؤال 1086- اگر انگور را در آب قرار دهند بعداً كه آب جوش آمد آيا حرام است نوشيدن اين آب، و آيا حرام است خوردن اين انگور با اينكه نمى‏دانيم داخل انگور جوش آمده يا خير؟

جواب: با شك در غليان حرام نيست و همچنين با غليان و استهلاك. واللََّه العالم.

سؤال 1087- خريد و فروش و آشاميدن دواجات روانى كه الكل دارد حلال است يا حرام؟

جواب: در صورت استهلاك چنانكه متعارف بر اين است حلال است. واللََّه العالم.

سؤال 1088- شربتى از طبيب به مريض داده مى‏شود كه بعضى از اجزاى آن از مسكرات است خوردن آن براى مريض جايز است يا نه؟

جواب: در صورتى كه مسكر مزبور كه جزو دوا است از اقسام شراب نباشد عيبى ندارد، و اگر از اقسام شراب باشد با ضرورت و انحصار به آن معالجه، عيبى ندارد و قول طبيب حاذق در تشخيص ضرورت و انحصار معتبر است. واللََّه العالم.

سؤال 1089- مقصود از«فقاع» كه در رساله عمليه آمده چيست؟ و فرق او ماءالشعير چيست؟

جواب: «فقاع» شرابى است كه اخذ شده براى اسكار از جو و در او سكر خفيف هست، و امّا ماء الشعير كه طبيب علاج مى‏كند براى بعض امراض، معمول نيست براى اسكار.

سؤال 1090- شرابى كه مسمّى به «بيره» هست پاك يا نجس است با اينكه محتوى بر الكل نيست؟

جواب: «بيره» شراب است و از آب جو تخمير شده ساخته شده و اين همان «فقاع» است، حكم او حرمت است مانند خمر، و مثل آن است در نجاست.

سؤال 1091- اگر ترش بشود دانه‏ هاى جو، بعد همين دانه‏ها را در آب خيس كنند چند روزى سپس اين آب روان مشتمل شود بر مقدارى الكل حكم او چيست؟

جواب: اگر اين دانه‏هاى جو تخمير گردد و سپس آب آنرا بگيرند چنانچه از وصفى كه نموديد ظاهر مى‏گردد پس اين حكم فقاع و بيره را كه حكم آن در سابق گذشت دارد.

سؤال 1092- اگر محتوى گردد عصير بر مقدارى مادهء الكل كه معلوم نمى‏گردد مگر به تحليل شيميايى و اين ماده سه در هزار مى‏باشد آيا جايز است نوشيدن آن با آن كه مى‏دانيم اين مقدار از ماده الكل در اثناء ساخت آن، به آن اضافه شده، از تخمير نمودن عصير است؟
جواب: اگر بدانيم اسكار نمودن آن را پس او حكم خمر حرام را دارد.

سؤال 1093- اگر شراب تبديل به سركه شود ولى نه تبديلى كه هيچ اثرى از شراب نباشد بلكه مقدار كمى، كه در حدود پنج در هزار باشد از شراب اثرى باقى است حكم اين مسئله چيست؟

جواب: طهارت و حليت موقوف بر سركه شدن است و آنچه كه در سؤال گفته شده هنوز سركه نگرديده.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

ویژه نامه ماه مبارک رمضان




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -